درباره

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 2269

.تالیف:دکتر سلطانی نژاد

مدیریت محیط زیست و پیشگیری از آلودگی

 

 

 

پیشگیری از آلودگی محیط زیست از طریق پایش، تکنولوژیهای برتر، آموزش و مدیریت محیط زیست:

چکیده بحث:

        نگرانیها در خصوص مشکلات و معضلات مربوط به محیط زیست در قرن حاضر، در اغلب نقاط سیاره زمین مشهود است.

توسعه و رشد فزآینده و سریع صنعت باعث بوجود آمدن انواع آلودگیهای محیط زیستی گردیده است.

 

برای مقابله و مبارزه با این مشکل، صنایع ملزم به استفاده از وسایل و تجهیزات کنترل آلودگی شده اند و مجبور به نصب سیستمهای کنترل آلودگی، پس از تولید آن گردیده اند.

در صورتیکه این راه حل، مشکل پیشگیری از آلودگی را حل نمی کند و مضافاً این که هزینه های نهائی تولید را نیز بالا می برد.

بدین ترتیب آلودگی همراه با تولید محصول و سپس کنترل آن در انتهای فرآیند، منجر به انتشار گسترده آلودگی در محیط زیست و باعث افزایش هزینه های فزآینده اقتصادی گردیده و قیمت تمام شده محصولات را نیز بالا می برد.

اما اخیراً شرکتها و صنایع پیش رفته فراوانی در اغلب کشورها، مخصوصاً کشورهای توسعه یافته، اقدامات و روشهائی را اتخاذ کرده اند که از همان آغاز فرآیند ساخت محصولات، از تولید آلودگی پیش گیری(prevention) می کنند.

 صنایع فوق ،تجهیزات و روشهای اصلی مورد استفاده برای پیش گیری از آلودگی را با تکیه بر اصول و مولفه های ذیل شرح می دهند:

1-   تولید و توسعه برنامه های رصدکننده(پایش) پیشگیرانه با استفاده از علائم هشدار دهنده اولیه .

2-   طراحی و بکارگیری تکنولوژیهای پاک.

3-   تشکیل آموزشهای پیش نیاز محیط زیستی و ارائه این گونه آموزشها به شهروندان.

4-   ارزیابی و تجزیه تحلیل هزینه ها و ارزشهای منابع طبیعی، به همراه هزینه های محیط زیستی آلودگی.

5-   نهایتاً بکارگیری و استفاده از مدیریت محیط زیست بعنوان یک استراتژی تجاری برای بهره برداری بهتر از منابع طبیعی با تکیه بر به حداقل رساندن تولید ضایعات ناشی از مراکز تجاری -صنعتی.

مقدمه:

بخوبی می دانیم که اغلب مشکلات مربوط به آلودگی و تخریب محیط زیست همزمان با انقلاب صنعتی آغاز گردید.

بعضی در میانه قرن هیجدهم میلادی استفاده از ماشین های بخار و همزمان انفجارات مربوط به رشد شهرها و صنایع، جملگی باعث خسارت های گسترده به محیط زیست جهانی گردیدند.

شدیدترین خسارت ها و مشکلات زمانی بوجود آمد که انواع آلاینده های گازی، جامد و مایع به بخش های مختلف محیط زیست(آب، خاک و هوا) راه یافت  و متعاقب این عمل ناشایست مجموعه ای از مشکلات بهداشتی در حوزه ایشان ایجاد گردید و تغییرات نامطلوب شگرفی در انواع اکوسیستم های نیز بوجود آمد.

باید توجه داشت که جهان صنعتی در حال حاضر وضعیتی نامتعادل و نابرابر دارد.

چرا که کشورها در فرآیند صنعتی شدن به سه دسته تقسیم شده اند:

-         کشورهای توسعه یافته.

-         کشورهای کمتر توسعه یافته.

-         کشورهای عقب مانده از توسعه.

هر سه حوزه فوق به تناسب فعالیت های صنعتی و سنتی که انجام می دهند، به انحاء مختلف تخریب گر محیط زیست می باشند.

لذا، انقلاب صنعتی از اروپا آغاز گردید و تقریباً انگلستان اولین کشوری بود که به این امر مبادرت ورزید.

با شروع انقلاب، کارخانه های انگلیسی موفقیت های شغلی فراوانی ایجاد و پرداخت خوبی به کارکنان اختصاص می دادند، با این وضعیت اکثر جوامع از روستاها به شهرها مهاجرت کردند.

در نتیجه این عمل، عملیات سنتی تکنولوژیک و کشاورزی در روستاها تعطیل و در عوض به شهرهای صنعتی بدلیل فشارهای نامتعارف بر سامانه های محیط زیستی، انواع آلودگیهای هوا، آب و خاک بوجود آمد.

به موازات تولید انواع آلاینده ها، صاحبان صنایع به فکر کنترل آلودگی، راه حل های مختلفی را در دستور کار قرار دادنند.

ابتدا برای غلبه بر آلودگی خاک و آب، سیستمهای تصفیه فاضلاب را بوجود آوردند که ابتدا تصفیه بیولوژیکی آغاز گردید، لجن فعال تولید و در مرحله بعدی با ضدعفونی آب آنرا روانه سفره های آبهای زیرزمینی کردند و برای حذف فلزات سنگین نیز از سیستمهای پیشرفته استفاده کردند.

برای کنترل آلاینده هائی که ناشی از سوختن سوخت های فسیلی بود، نیز تمهیدات کنترلی لازم را در اشکال متفاوتی، ایجاد نمودنند، ولی همه راه حلهای فوق، مقطعی و مسکن وار بوده و تا حدودی آلودگی ایجاد شده را کنترل می کردنند.

تا اینکه در اواخر قرن نوزده میلادی، بعضی از کشورهای پیش رفته صنعتی مانند آلمان، امریکا، کانادا، فرانسه و هلند از تبعات آلودگی محیط زیست که به واسطه حفاظت های صنعتی آنها ایجاد شده بود، آگاه شدند.

بدین ترتیب مسائلی از قبیل تخلیه فاضلابها در سیستمهای آبی(رودخانه ها و دریاچه ها) انتشار گازهای آلاینده در هوا و سایر آلودگیها در تخریب سامانه های طبیعی محیط زیستی، باعث شد که قسمت های مختلف محیط زیست به واسطه دریافت انواع آلودگیها، سامانه خود پالائی خود را در عرصه های مختلف حیات گیاهی و جانوری از دست بدهد.

لذا، کشورهای پیشرفته و پیش گفته، مجبور به تدوین قوانین و مقررات در جهت کنترل و تسکین آلام محیط زیستی در حوزه های مختلف گردیدند.

امروزه صنایع زیادی در کشورهای پیش رفته و در حال پیش رفت وجود دارند که تا حدودی خود را متعهد به رعایت قوانین و مقررات محیط زیستی وضیع شده از جانب کشورهای خود می دانند.

این گونه کشورها تحت فشار قوانین موضوع محیط زیست مجبور گشته اند که جایگزین هائی برای کاهش پسماندها و ضایعات خطرناک که در فرآیند نهائی تولید، بوجود می آیند را معرفی کنند.

این گونه کاهش ها اصطلاحاً راه حلهای درمانی(End of pipe solution)، نام گذاری گشته اند.

یعنی تولید آلودگی  و پسماند و سپس کنترل و کاهش ورود آلاینده ها به محیط زیست با روشهای آلتر ناتیو.

این روشهای کنترل عمدتاً دربرگیرنده، جمع کننده های خاکستر، فیلترهای پاک کردن هوا و سایر روشهای مشابه می باشد.

در هر صورت این گونه تجهیزات معمولاً پرهزینه بوده و از طرفی مشکل آلودگی بنحو قابل قبولی حل نمی کنند.

بنابراین ضرورت دارد که صنایع برای جبران بخشی از هزینه های این چنینی(محیط زیستی) درصدی از قیمت تمام شده محصول را به این گونه هزینه ها اختصاص می دهند.

بعبارتی هزینه های تخریب محیط زیست و خرید و نصب تجهیزات کنترل و کاهش آلودگی، باید در قیمت تمام شده محصول لحاظ گردد.

از طرف دیگر صنایع زیاد دیگری در کشورهای پیش گفته شده، وجود دارند که در میانه ترین سیستم هیج گونه تعهدی به کنترل و کاهش آلودگی محیط زیست ندارند.

صنایع آنها معمولاً رغبتی به استفاده از فرآیندهای کاهش پسماندها نداشته و به واسطه همین موضوع هزینه های تمام شده محصولاتشان نیز بالا می رود.

فرست های رقابتی را از دست داده و تنزل کیفیت محصولاتشان نیز دور از انتظار نیست.

 

بدین ترتیب صنایع پیش رفته در حال پیشرفت اگر بخواهند، به راه حل های پایدار کنترل و کاهش آلودگی و تخریب محیط زیست برسد، باید استراتژیهائی را مدنظر قرار دهند که دارای مشخصه ذیل باشند:

1-   مطلوب و بهینه کردن فرآیندهای صنعتی تولید.

2-   بهبود بخشیدن چرخه عمر محصولات.

مشخصه های فوق باعث می گردند که تولید پسماندها و ایجاد آلودگی از همان آغاز فرآیند ساخت، متوقف گردند و بدین وسیله نیز منافع اقتصادی زیادی حاصل آید.

بخوبی می دانیم که صنعتی شدن کشورهای سلطه پذیر در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، به وقوع پیوست.

وضعیت این کشورها همانند کشورهای توسعه یافته در اوایل صنعتی شدن بود، تولید بیش از حد آلودگی، برجای نهادن ضایعات و پسماندهای فراوان، بلعیدن منابع طبیعی و توجه نکردن به مقدمه حفاظت از محیط زیست، همگی از مشخصه های آغازین صنعتی شدن کشورها محسوب می گردد.

ولی در اواخر قرن بیستم قوانین و مقرارتی وضع گردید که تا حدودی اثرات نامطلوب فعالیت های صنعتی را بر محیط زیست کنترل نمود.

از کشورهای در حال صنعتی شدن، با الهام از کشورهای پیش رفته، مجموعه ائی از اقدامات کنترلی را در جهت حفظ محیط زیست مدنظر قرار دادند و بدین ترتیب آلام محیط زیستی در زمینه تولید آلودگی، پسماند و تخریب، تا حدودی کاهش پیدا کرد.

علاوه بر موارد فوق، کشورهای در حال صنعتی شدن، برای کاهش تخریب محیط زیست، بعضی از تجهیزات کنترل آلودگی را از کشورهای پیش رفته صنعتی وارد کردند و با تغییر در فرآیندها، مجموعه ئی از اقدامات پیش گیرانه را برای حفظ محیط زیست نیز در تولید محصولات لحاظ کردند.

بهرتقدیر جلوگیری از آلودگی قبل از اینکه خطراتی را که می تواند نه فقط بر جامعه اثر بگذارد بلکه کارکنانی را که نیز در بخش مدیریت محیط زیست فعال هستند را نیز، از این خطرات مصون می دارد.

مهمترین سود و منافعی را که جلوگیری از آلودگی، به ارمغان می آورد، در واقع، راه حلهای است که به جنبه های اقتصادی مربوط می شود.

بعنوان نمونه کم کردن یا حذف پسماندها، موجب پائین آمدن هزینه های اقتصادی مواد گردیده و در نهایت به افزایش بهره وری ختم می گردد.

بررسی منظم و دقیق فرآیندهای ساخت انواع محصولات نیازمند جلوگیری موفقعیت آمیز از تولید فاضلابهای نامطلوب، انتشار گازهای خروجی و ضایعات می باشد.

در صورت انجام موارد فوق، مجموعه ائی از منافع و بهبودهای قابل ملاحظه در تولید محصولات و همزمان حفاظت از محیط زیست به وجود می آید.

بعنوان مثال: هزینه کمتر برای استحصال آب و تولید انرژی به همراه کیفیت برتر محصول نهائی از جمله موئلفه های است که می توان نام برد.

روشها و مکانیزمهای پیشگیرانه نیز ممکن است منجر به حفظ و پس اندازهای مالی قابل ملاحظه گردد.

یعنی پیش گیری از آلودگی، به نوبه خود از جریمه های محیط زیستی جلوگیری کرده و هزینه های تمیز کاری نیز تقلیل می یابد.

پس از مقدمه نسبتاً طولانی فوق، این فصل عمدتاً به اصولی می پردازد که ماهیت بازدارنده و پیش گیرانه از آلودگی و تخریب در محیط زیست دارند.

اصول ذیل ساختار این فصل را شکل می دهند:

1-   توسعه و بهره برداری از برنامه های رصد شونده پیش گیرانه از آلودگی محیط زیست، استفاده از علائم هشدار دهنده آغازین.

2-   طراحی و بکارگیری از تکنولوژِیهای پاک دوستدار محیط زیست.

3-   برنامه ریزی و ارائه آموزشها و آگاهیهای محیط زیستی به لایه های مختلف جامعه، متناسب با ساختار نسبی جمعیت.

4-   ارزیابی اقتصادی منابع محیط زیستی و برجسته کردن هزینه های کنترل آلودگی همراه با تجهیزات پیش گیرانه ممکن الوصل.

5-   ایجاد و برقراری نظام مدیریت محیط زیست بعنوان یک استراتژی موثر برای بهره برداری موفقعیت آمیز از منابع طبیعی همراه با حداقل تولید ضایعات و باقی مانده های ناخواسته در محیط زیست.

و اینک توضیح هر یک از موارد پنجگانه فوق:

1: تنظیم و تولید برنامه های رصد شونده پیش گیری از آلودگی و تخریب محیط زیست:

از آنجائیکه ضرورت تعیین اثرات آلودگی ترکیبات شیمیائی بر کیفیت محیط زیست منجر به ظهور و توسعه نشانگرهای بیولوژیک گردیده است.

در این خصوص بنظر می رسد که تخریب سلامت و تندرستی محیط زیست توسط طیف پیچیده و مخلوطی از آلاینده های هم افزا بوجود می آید.

لذا، تجهیزات قراردادی برای رصدکردن اعمال محیط زیستی می تواند سطوح مختلف آلاینده ها را ارزیابی کرده و وضعیت بهداشت و سلامت محیط زیست را معین نماید.

لذا شاخص ها و نشانگرهای بیولوژیک در عکس العمل موجودات نسبت به آلاینده تجلی یافته و درجه مسمومیت محیط زیست مشخص می گردد.

بعبارتی استفاده از عکس العمل موجودات زنده، در رابطه با تعیین سطح آلودگی، علت و معلول را با هم مرتبط می گرداند.

امروزه بطرز گسترده ائی پذیرفته شده است که اثرات مواد سمی در یک اکوسیستم با ظهور و بروز واکنش های بیوشیمیائی همراه است.

معمولاً اولین عکس العمل موجودات نسبت به آلاینده های محیط زیست در سطوح پائین ساختار بیولوژیکی موجودات رخ می دهد، که این اثر کاملاً ویژه و انصاری بود و قابل برگشت نیز می باشد.

نتیجتاً هنگامیکه اثرات افزایش یابد، طیف عمده از تغییرات در ساختار و سطوح پیچیده تر موجودات زنده بوجود می آید که منجر به ناهنجاریهای گسترده ائی در اعمال حیاتی موجودات گشته و نهایتاً به مرگ آنها ختم می گردد.

اثر آلاینده ها ممکن در کل جمعیت و نهایتاٌ در اکوسیستم ها ظاهر می گردد.

بطور کلی استفاده از نشانگرهای بیولوژیک به منظور سلامت و تندرستی محیط زیست و تعیین خطرات اکولوژیکی، ابزاری موثر در جهت حفاظت از محیط زیست محسوب می شوند.

البته استفاده از نشانگرهای بیولوژیک در جهت جلوگیری از آلودگی، محدودیت هائی هم دارد.

بعنوان مثال: تغییرات در متغیرهای محیط زیستی، ویژه عمل کردن نشانگر مقادیر و اوزان مقدار و عکس العمل آلاینده ها در محیط زیست و درک واقعی مکانیزم عمل نشانگرها در محیط زیست از جمله محدودیت هائی هستند که نشانگرهای بیولوژِیک همراه دارند.

نبود متخصص فنی و یا کافی نبودن تجهیزات و در نتیجه تفسیر ناقص یافته های مربوط به نشانگرهای بیولوژیک در محیط نیز محدودیت های دیگری هستند که محققین با آنها روبرو می باشند.

در هر صورت استفاده مهندسی شده از نشانگرهای بیولوژیک در جهت حفظ حراست از دارائی های محیط زیست و حفظ منابع، ابزارهای بسیار مهمی هستند که امروزه می توانند، نقش قابل ملاحظه ای در جهت پیش گیری از آلودگی و تخریب محیط زیست  داشته باشند.

2: طراحی و استفاده از تکنولوژیهای پاک و جایگزین کردن آنها به تکنولوژیهای کهنه و آلوده کننده محیط زیست، یکی از ابزارآلات و تجهیزات مهم جلوگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست محسوب می شود.

واقعیت این است که امروزه دیگر مردم تحمل تولید آلودگی ندارند و از طرفی نیز اعتمادی به تجهیزات کنترل آلودگی هم ندارند.

تجهیزاتی از قبیل فیلترهای معیوب، کوره های سوزاننده، غیر کارآمد، دفن و امحاء غیر بهداشتی پسماندها و هزاران روش کنترلی نامطلوب دیگر، در واقع مردم و دولت مردان را به ستوه آورده است و به عبارتی جوامع برای حفظ و حراست از محیطی که در آن زندگی می کنند، منتظر یک جرقه هستند.

لذا مردم با حمایت از قوانین مصوب در جهت آلوده نکردن محیط زیست نقش اصلی داشته و در جهت ضدیت با صنایع آلاینده نیز، پیشتاز می باشند.

به همین سبب آنها از طراحی و ساخت تکنولوژیهای پاک دوستدار محیط زیست استقبال و می توانند با فشار مضاعف در جهت تقویت این گونه تکنولوژیهای دانش بنیان، دولت ها را وادار به سرمایه گذاری نمایند، در صورت تحقق این گونه فعالیت ها، که با بهره گیری از تکنولوژی دوستدار محیط زیست تحقق می یابند، گام مهم و موثر دیگری در جهت پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست برداشته می شود.

از طرف دیگر، تکنولوژیهای پاک و برتر، در برگیرنده کاربرد استراتژیهائی هستند که شامل طیف وسیعی از روشها می گردند، این روشها عبارتند از:

بازیافت، جایگزین کردن، احیاء برای استفاده مجدد و نهایتاً باز ارزیابی و سایر روشهای دیگر را در بر می گیرند.

در ضمن این تکنولوژیها ممکن است بسیار ساده و نیز فوق العاده پیچیده باشند.

مثلاً به سادگی اختراع یک روش پیش گیرانه تا ساخت پیچیده دستگاه برای استفاده مطلوب از مواد شیمیائی به منظور کم کردن مصرف مواد و به تبع آن جلوگیری از آلودگی پیش از حد.

بعبارت دیگر در یک حالت ایده آل یا یک مدل واقعی، تکنولوژیهای دوستدار محیط زیست که متنوع هستند با هم تلفیق شده و مقدمات کاهش تولید پسماندها را فراهم می نمایند و همزمان اثرات منفی فعالیتها را بر منابع طبیعی کاهش می دهند.

بر همین اساس یارانه های مربوط به هزینه های انرژی برای تولید و استفاده از کوره های شیمیائی و آفت کش ها نیز با استفاده از روشهای بازیافت آلترناتو(جایگزینی) کاهش می یابد و همزمان جریان انرژی در اینگونه سیستم های تکنولوژیک دچار افزایش می شود و برای مقابله با مصرف و پیش از حد انرژی روشهای مختلفی باید به استخدام در آید.

بطور خلاصه اختراع تجهیزات و تکنولوژیهای دوستدار محیط زیست باید بر مبنای تولید محصولات دوستدار طبیعت طراحی گردد و هدف متمرکز بر پیشگیری از آلودگی در فاز طراحی فرآیندها قرار گیرد.

بدین منظور لازم است قبل از خصوصیات و ویژه گیهای یک محصول یا ساخت یک کارخانه صنعتی کارائی های اکولوژیک محصول ساخته شده باید مدنظر قرار گرفته و در عالی ترین سطح پیشگیری از آلودگی متمرکز گردد.

برای دستیابی به یک محصول کاملاً سازگار با محیط زیست، لازم است دانش کامل مربوط به چرخه عمر محصولاتی که ساخته می شوند مدنظر قرار گرفته و بدین وسیله تصمیمات ابداعات مربوط به محصولی که ساخته می شود منجر به کاهش آلودگی و ضایعات ناخواسته در طول عمر محصول گردد.

همزمان جنبه های مربوط به هزینه های محصولات ساخته شده و منافع مرتبط، اغنا کننده باشند.

3: ارتقائ تعلیم و تربیت و افزایش آگاهیهای محیط زیستی جامعه:

ضرورت تعلیم و تربیت محیط زیستی شهروندان در خصوص ویژه گیها و کارکردهای محیط زیست در یک جامعه از اهمیت فوق العاده و بسیار بالائی برخوردار است.

این چنین یادگیری محیط زیستی باید عمدتاً از طریق نگرش های متنوعی که بر نحوه استفاده از منابع طبیعی متمرکز می گردنند، قابلیت انجام پیدا می کنند.

البته نگرش فوق تابحال در جامعه از طریق تعلیم و تربیت نهادینه شده است و لذا لازم است این اقدام عملی بصورت اضطراری و سریع در دستور کارهای آموزشی قرار گیرد.

بدین ترتیب با تحکیم و نهادینه کردن نقش انسان در حفظ و بقاء محیط زیست و کاهش عملیات مربوط به تخریب آن از طریق آموزشهای بنیادی مربوط به منابع طبیعی میسر می گردد.

در چنین حالتی است که می توان تعلیم و تربیت محیط زیستی را یکی از ابزارهای پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست قلمداد نمود.

نکته حائز اهمیت این است که بتوان جامعه را با آموزشها و آگاهیهای محیط زیستی در جهت حفاظت پایدار از محیط زیست حساس نمود، بنحوی که این حساسیت باعث تغییر در رفتار آنها گردد.

این آموزشها و پرورشهای محیط زیستی در سطح دانشجویان دانشگاهها فوق العاده با اهمیت هستند و در صورتیکه بتوان با تعلیمات محیط زیستی تغییراتی در رفتار دانشجویان تولید نمود، امیدواریهای زیادی در باره حفاظت آینده محیط زیست نیز ایجاد می گردد.

این نکته را باید در نظر داشت که در یک مسئولیت همگانی، مراکز تعلیم و تربیت مخصوصاً دانشگاها در ارتباط با حفاظت محیط زیست نقش کلیدی دارند و این مهم بخاطر آن است که دانشجویان و طبقه جوان فعلی در آینده از اعضاء دولتها بشمار می روند.

اگر آنها در ارتباط با حفاظت محیط زیست توجیهی عملی گردند، نقش آنها در قانون گذاریهای محیط زیستی در آینده و سایر موضوعات مربوط به محیط زیست فوق العاده است.

از طرف دیگر موضوع نگران کننده ائی که امروزه در ارتباط با محیط زیست و حفاظت آن در دانشگاههای ایران وجود دارد، عدم تعلیمات و تربیت محیط زیستی در دانشگاهها است.

تا زمانی که این مهم تحقق نیابد، صحبت از حفاظت محیط زیست در ایران و کشورهای اطراف کاملاً بی معنی و بی اعتبار خواهد بود، همچنان که قبلاً توضیح دادم نقش دانشجویان دانشگاه ها در ارتباط با حفظ منابع طبیعی و استفاده صحیح از آنها در آینده حیاتی است.

لذا، این مهم(تعلیمات محیط زیستی) باید بصورت فوریت در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته و با تدوین قوانین و مقررات مربوط به تعلیمات، آگاهی ها و پرورش های محیط زیستی دانشگاهها موظف به انجام آنها گردند.

به موازات تعلیمات اختصاصی محیط زیستی دستگاه ها، تعلیمات عمومی محیط زیستی شهروندان در طبقات مختلف اجتماعی نیز از اهمیت ویژه ائی برخوردار است که با تاسیس سازمانهای محیط زیستی خصوصی مردم نهاد این تعلیمات قابل تزریق در جوامع است.

لذا ، تولید و ابداع دوره های جدید و کوتاه مدت مربوط به حفاظت، احیاء و کنترل تخریب محیط زیست می تواند بر آگاهیهای محبط زیستی شهروندان بیافرزاید.

بعلاوه موارد فوق تعلیم و تربیت و ارتقاع آگاهیهای محیط زیستی همه کارکنان صنایع مختلف نیز در تحکیم و پایداری حفاظت از محیط زیست ضروری است و در صورتی که صنایع دوره های کوتاه مدت ویژه ائی در ارتباط با اقدامات جمعی و فردی به منظور حفاظت از محیط زیست طراحی کرده و به کارکنان تعلیم دهند بخش قابل ملاحظه ائی از مشکلات مربوط به محیط زیست حل و فصل می گردد.

4) اقتصاد محیط زیست:

باید توجه داشت که اکثر مشکلات محیط زیستی که بواسطه آلودگی بوجود می آیند، ریشه در متغیرهای اقتصادی دارند.

لذا، برای غلبه بر آلودگی محیط زیست آنالیز متغیرهای اقتصادی یک ضرورت است.

روشهای مختلفی برای ارزیابی اقتصادی کیفیت محیط زیست وجود دارد که ابزارهای قدرتمندی را در جهت پیشگیری و کنترل آلودگی در اختیار محقیقین قرار می دهند.

این روشهای منحصر بفرد عمدتاً تمرکز بر بخشهای مربوط به اقتصاد واقعی و سالم می باشد که استفاده از تکنولوژیهای پاک و دوستدار محیط زیست را تنظیم و تفهیم می نماید.

این روشها دامنه اقتصادی مقاوتهای محیط زیستی یا تخریب آنرا ارزیابی کرده و یک فرهنگ پیشگیری از تخریب محیط زیست را توسعه می دهند.

این روشها عمدتاً بر پایه آنالیز هزینه – فایده در خصوص سرمایه گذاری برای هر پروژه ای استوار هستند.

هنگامیکه جنبه های مربوط به فاکتورهای اقتصادی آلودگی را بررسی می کنیم باید استانداردهای تدوین شده در خصوص عاملهای اقتصادی متنوع و همچنین استانداردهای جامعه را بعلاوه روشهای دستیابی به اهداف را مدنظر قرار داده و رعایت نمائیم.

از آنجائیکه تولید آلودگی محصول خارجی منقصی فرعی اجتناب ناپذیر هر گونه فعالیت تولیدی می باشد، لذا هزینه های مربوط به آن و علت های مرتبط بر آن توسط عاملهای اقتصادی باید بررسی شده و مدنظر قرار گیرد.

بنابراین آلودگی همیشه برای عاملهای اقتصادی در برگیرنده هزینه است.

زمانیکه عاملهای اقتصادی جبران نگردد، هزینه های اقتصادی تولید آن به قوت خود باقی خواهد بود.

با امعان نظر(دقیق اندیشی) به این مهم، پائین ترین سطح آلودگی محیط زیست با نقطه تلاقی منحنی مربوط به هزینه – منفعت قابل قبول است و در چنین حالتی است که تولید به صرفه و محیط زیست به کام خواهد بود.

باید در نظر داشت که سطح قابل قبول مطلوب در خصوص آلودگی محیط زیست توسط روشهای مختلفی قابل تخمین است.

1-   تدوین استانداردهای محیط زیستی و اعمال آنها توسط حامیان صنایع.

2-   پرداخت مالیاتهای محیط زیستی توسط تولیدکنندگان آلودگی بیش از حد.

3-   تعیین قیمت ها و هزینه های کالاهای محیط زیستی.

4-   اختصاص بخشی از قیمتهای تمام محصولات برای جبران خسارتهای محیط زیست.

تعیین ارزشهای سیستم های نادر و منحصربفرد و حفاظت پایدار آنها.

روشها و ابزارهای فوق همگی باعث پیش گیری و کنترل آلودگی محیط زیست گشته و مدیریت صحیح و پایدار را در برابر منابع طبیعی میسر می سازند.

5-مسئله دیگری که در ارتباط با پیش گیری از آلودگی و حفاظت محیط زیست فوق العاده مهم است، ایجاد یک نظام یکپارچه مدیریت محیط زیست در صنایع و بنگاههای تولیدی است.

طبیعتاً این نظام در برگیرنده مجموعه از روشها و دستورالعمل های است که سازمانها و صنایع را قادر می سازد اثرات محیط زیستی فعالیت های خود را به صورت سیستماتیک شناسائی کرده و به حل و فصل آنها بپردازند.

با ایجاد، استقرار و اجرای نظام مدیریت محیط زیست صنایع و سازمانها نیز می توانند بصورت نظامند در یک فرآیندی چرخشی و تکراری، بهبود مستمر محصولات خود را نیز برقرار نمایند.

بنابراین ، این نظام معمولاً در ساختار سازمانی هر صنعتی قابل جاری سازی است، که پس از فرآیندهای که ممکن است منجر به کاهش اثرات احتمالی فعالیت ها و بهبود فرآیندهای مربوط به تولید محصول از نقاط قوت این نظام در صنایع محسوب می گردند.

همزمان شناسائی خطوط کلی سیاست محیط زیستی، روشهای اجرائی و نحوه تعیین منابع مورد نیاز برای اجرای این نظام برای ایجاد و برقراری یک مدیریت محیط زیست موثر و پایدار، لازم و ضروری است.

بدین ترتیب ایجاد و برقراری اجرای نظام مدیریت محیط زیست مکانیزمهائی هستند که فرآیند چرخشی بهبود مستمر سیستم مدیریت محیط زیست را تضمین می نمایند.

در واقع برجسته کردن نقش محیط زیست در فعالیت های تولیدی که با انجام، برنامه، اقدام و بازنگری همراه است، مقدمات یک تولید ناب و سازگار با محیط زیست را فراهم می آورد.

لازم به ذکر است که برای ایجاد، استقرار و برقراری نظام مدیریت محیط زیست در بنگاههای تولیدی و صنایع حمایت مدیریت ارشد سازمانها و سایر مدیران میانی، از اهم واجبات و پیاده سازی این نظام است.

برای دستیابی به اهداف تعیین شده محیط زیستی و بین المللی کردن همه اهداف محیط زیستی، توسط واحدهای عملیاتی سازمان، حمایت فوق الذکر نیز لازم است.

نتیجه بحث:

تلاشها در جهت کم کردن میزان پسماندها و ضایعات و فاضلابهای تولید شده توسط صنایع مدرن امروزی و فرآیندهای شهری، همگی منجر به خلق استراتژیهای پیش گیرانه مختلفی که همراه با روشهای اجرائی پاک سازی محیط زیست همراه می باشند شده است.

در سطح اکولوژیک و محیط زیستی کشف علائم اولیه خطرات احتمالی غیرقابل برگشت در آینده را پیشی کنند، وجود دارد و همچنین آزار محیط زیست با وجود علائم فوق، قابل رویت است که در مراحل اولیه بسادگی می توان از تخریب پیش گیری نمود.

بعنوان مثال: با استفاده از نشانگرهای بیولوژیک در مطالعات مربوط به اثرات محیط زیستی و مطالعات مربوط به ارزیابی خطرات اکولوژیک می توان بعنوان استراتژیهای پیش گیرانه استفاده نمود.

یک ابزار جالب پیشگیری از آلودگی، در واقع ارائه آموزشهای تعالیم و تربیت های محیط زیستی به شهروندان است و به همین ترتیب، در سطح صنعت روشهای اجرائی پیش گیرانه با بکارگیری تکنولوژیهای پاک ارتباط تنگاتنگی دارند.

البته موارد فوق در فرآیند تولید، مدنظر قرار می گیرند.

اعمال پروتکل های جهانی و حتی تولید محصولات نهائی بسیار سازگار و دوستدار محیط زیست نیز از اهمیت برخوردارند.

ارزش گذاری اقتصادی کالاهای محیط زیستی و منافع مربوط به آنها، نیز تخمین هزینه های آلودگی ابزارهای اقتصادی قدرتمندی را ارائه می دهند که می تواند برای مدیریت محیط زیست سودمند باشند.

همچنین تلفیق متغیرهای محیط زیستی در ساختار سازمانی صنایع – پیشرفت قابل ملاحظه ای در کاستن از ضایعات و پسماندها را بدنبال دارند، این عمل بواسطه پیشگیری از فرآیندهای آلوده کننده، اتفاق می افتد.