مقالات فارسی

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 2002

"بنام خدا"

اقتصاد، محیط زیست و پایداری /منظر محیط زیستی اقتصاد

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

 

"بنام خدا"

اقتصاد، محیط زیست و پایداری /منظر محیط زیستی اقتصاد

مقدمه:

اقتصاد، محیط زیست و پایداری تقریباً از زمان تولد بشر، با هم همراه بوده اند.

این که می گویند علم اقتصاد از دو قرن گذشته آغاز گشته، مطلبی است که احتیاج به بررسی دارد.

در جهان امروز، اقتصاد در تولید، توزیع و مصرف مواد و کالاها و خدمات تفریحی شکننده بوده و پاسخگوی نیازهای پایداری و حفاظت محیط زیست نیست در صورتیکه در گذشته دور وضعیت اینگونه نبوده است.

اقتصاد می کوشد، ورودی خود را از محیط زیست اخذ کرده و خروجی خود را، با تولید کالا و ضایعات به انسان و محیط زیست برگرداند.

پس اقتصادی که نتواند شرایط اکولوژیکی، محیط زیستی و پایداری ورودیها و خروجیهای خود را در نظر بگیرد، در واقع نوعی بهره برداری ناصواب از مزایا و مواهب طبیعت تلقی می گردد.

امروزه به اقتصاد به گونه ای که در گذشته نگریسته می شد، توجه نمی گردد، اغلب مردم، خواهان یک اقتصاد مدرن هستند.

این اقتصاد جدید، عمدتاً برپایه اقتصاد محیط زیستی و اکولوژِیک یا اقتصاد پایدار، استوار است.

اقتصاد پایدار، در واقع اقتصادی است که کالا و خدمات را برای مردم تولید کرده و همزمان به حفاظت از محیط زیست نیز توجه دارد. قطعاً این اقتصاد، اقتصادی مقاوم در برابر ناملایمات خواهد بود.

این اقتصاد به محدودیتهای منابع طبیعی کره حیات توجه کرده و هرگز خارج از ظرفیت برد کره زمین اقدام به تولید، توزیع و مصرف مواد، کالاها و خدمات نخواهد کرد.

بدین ترتیب یک سیستم اقتصادی محیط زیستی  و مقاوم در صورتیکه بر اساس اصول عملیاتی پایداری(در فصل توسعه پایدار شرح داده شده است) عمل کند، نتیجه آن، افزایش رفاه انسان در حال حاضر و توجه جدی به زندگی آیندگان خواهد بود.

در چنین حالتی از اقتصاد، اهداف برابری اقتصادی نسل های فعلی و آینده محقق خواهد شد.

لذا قبل از اینکه بخواهیم یک سیستم اقتصادی پایدار و مقاوم  را بتصویر کشیم و ایده و آرمان را به واقعیت تبدیل کنیم، لازم است توضیح مختصری راجع به سیستم اقتصادی بیمار و ناپایدار فعلی  جهان ارائه گردد.

 

مفهوم کلیدی:

اقتصاد از آغاز پیدایش بشر با او همراه بوده است، اینکه می گویند فلانی پدر اقتصاد است، این گونه نیست، پدر اقتصاد در واقع آنهائی هستند که اقتصاد همراه با حفاظت محیط زیست را مدنظر داشتند، قطعاً اجداد ما در گذشته های دور با عمر طولانی که داشتند، خیلی بهتر از آدام اسمیت به اقتصاد و ثروت ملت ها توجه می کردند.

امروز مردم و صاحب نظران زیادی به اقتصاد کهنه و خانمان سوز قدیمی توجهی ندارند، مردم اقتصادی می خواهند که برابری و مساوات را برای همه به ارمغان آورد و همزمان کیفیت محیط زیست که اقتصاد به آن وابستگی شدید دارد را افزایش دهد.

 

سیستم اقتصادی جاری / اقتصادی بیمار وبه شدت ناپایدار:

می گویند اقتصاد علمی است که بازرگانان و جوامع را در حل سه مشکل بنیادین یاری می کند. این مشکلات عبارتند از:

1- چه کالائی و به چه میزان تولید گردد؟

2- کالا و خدمات چگونه تولید شوند؟

3- چه کسانی از این کالا ها استفاده کنند؟

البته راه حلهای زیادی برای حل مشکلات فوق وجود دارد. اساساً نوع اقتصادی که برای حل موضوع تعیین می شود، موثر است.

اقتصادان ها می گویند دو سیستم اقتصادی وجود دارد:

1- اقتصاد دولتی.

2- اقتصاد آزاد.

از نظر اصول عملیاتی پایدار هر دو سیستم مخرب محیط زیست می باشند و از نظر اکولوژیکی مردود تلقی می شوند، بعداً در مورد سیستم اقتصاد محیط زیستی توضیح خواهم داد.

خصوصیات اقتصاد دولتی:

این نوع اقتصاد هم اکنون در چین، کوبا، کره شمالی و شوروی سابق فعال بوده و هست، در کشورهای خاورمیانه نیز سابقه ای طولانی دارد، مکانیزم این اقتصاد، بدین گونه است که دولت ها اهداف تولید و توزیع را دیکته کرده و در مورادی خود دست به تولید و توزیع کالا و خدمات می زنند.

تصمیمات این نوع اقتصاد کاملاً بورکراسی بوده و از پیچ و خم های اداری زیادی باید عبور کند، به گواهی تحقیقات و تجربیات در این نوع اقتصاد، فقط عده خاصی صاحب ثروت و تمرکز مواهب طبیعت می گردند. کالا ها و خدمات نه تنها بین همه توضیح نمی شود بلکه عده زیادی نیز در این فراز و فرود کاملاً محروم می گردند، فساد اداری، اقتصادی، دزدی، ترس، وحشت، خشونت، تخریب یکپارچه سامانه های محیط زیستی، ارمغان این نوع اقتصاد برای جوامع است.

خصوصیات اقتصاد آزاد: (Market Economics)

این سیستم اقتصادی هم اکنون گریبانگیر اغلب کشورهای جهان است، در این روش ،

دولت ها عمدتا ًناظر و به لحاظ تئوری بر بازار نظارت می کنند.

بعبارت دیگر، بازار بدون دخالت دولت کلیه عملیات اقتصادی را سامان و انجام می دهد.

در چنین حالتی، شرکتها، کالا ها و خدماتی را که بالاترین تقاضا را و یا بیشترین سود(منافع) را داشته باشند، تولید می کنند.

بنابراین با مشخص شدن تقاضاها برای تولید کالا، جواب سئوال اول که گفتیم چه کالائی باید تولید شود، مشخص میگردد.

اما چگونه کالا باید تولید شود، بستگی به وضعیت بازار و سود دهی بالا دارد، لذا روش تولیدی انتخاب می شودکه از نظر هزینه در حداقل و از منظر سود دهی در حداکثر باشد.

در اقتصاد بازار که عمدتاً بر اساس پول در چرخه قرار می گیرد، هر کسی بتواند پرداخت خوبی داشته باشد، کالا و سرویس دهی خوبی هم نصیب او می گردد.

این نوع اقتصاد بدترین، وحشتناک ترین و مخرب ترین اقتصادی است که همه دارائیهای طبیعت را بر باد می دهد و از نظر محیط زیستی غیر قابل قبول و عملی ناپسند و شایسته سرزنش است.

طبق گفته ی متخصصین اقتصاد بازار(آزاد)، یکی از اصول کلیدی این اقتصاد قانون کمیابی(Law of Scarcity)است. این قانون می گوید اغلب چیزهائی که مردم نیاز دارند، در محدودیت(Scarcity) قرار دارند.

در نتیجه این عمل، فروش کالا ها جیربندی و سهمیه بندی می گردد، در اقتصاد بازار، قیمت کالا ها مکانیزم اصلی سهمیه بندی است.

لذا هر کسی قدرت خرید بیشتری داشته باشد، کالا های بیشتر و با کیفیت تری می خرد، و در این فاجعه محیط زیستی شرکت می کند.

بعنوان مثال: در اقتصاد آزاد قیمیت خرید و فروش یک خودرو پورشه(Porsche) را رده بندی و سهمیه بندی  تعیین می کند.

ولی در اقتصاد دولتی، دولتها اغلب خروجی را رده بندی و سهمیه بندی می نمایند.

البته، قیمت ها نیز نقش تعریف شده ائی را بازی می کنند، در تخریب محیط زیست و سامانه های طبیعی آن، هر دو اقتصاد، دولتی و آزاد نقش دارند.

در حقیقت، در اکثر کشورها، مخلوطی از سیستمهای اقتصادی دولتی و آزاد وجود دارد، یعنی عناصری از هر دو سیستم کالا ها و خدمات  را مدیریت می کنند و بدین گونه است که در این کشورها بدلیل مخلوط شدن فعالیتهای اقتصادی غالباً منشور حفاظت از محیط زیست فراموش میگردد.

اقتصاد مخلوط هم اکنون، در چین، کانادا، انگلستان، امریکا، فرانسه، ایران و خیلی کشورهای دیگر فعال است.

بخشی از فعالیت های اقتصادی را دولت و بخش دیگر را شرکت های خصوصی انجام می دهند، وضعیت محیط زیست و منابع طبیعی آن در این سیستم مخلوط بسیار نگران کننده است، در واقع هم دولتها و هم ملتها، دست به دست هم داده و بر پیکره محیط زیست حمله می کنند.

دولت ها با پرداخت یارانه و اعانه به شرکت ها آنها را در تخریب هر چه بیشتر محیط زیست یاری می رسانند، و با ضعف قوانین موجود ملی و بین المللی، طومار محیط زیست زودتر از حد معمول و طبیعی آن، پیچیده می گردد.

مفهوم کلیدی:

چهار نوع سیستم اقتصادی وجود دارد، اقتصاد دولتی، آزاد، مخلوط و محیط زیستی، در اقتصاد دولتی، دولت همه فعالیت های مربوط به تولید کالا و خدمات را قبضه می کند . در اقتصاد بازار(آزاد)، تصمیمات در خصوص تولید تا حدود بسیار زیادی بر اساس قیمت کالاها اتخاذ می گردد و در واقع قدرت خرید مردم تعیین کننده است. در اقتصاد مخلوط،( دولتی و آزاد) دولت نظارت و بازار، تولید را بر عهده دارد و در نوع چهارم اقتصاد محیط زیستی، یعنی تولیدات کالا ها و خدمات بر اساس جلوگیری از آلودگی محیط زیست و مصرف درست انرژِی و منابع طبیعی استوار است. این نوع اقتصاد، در حال حاضر، طرفدار ندارد و توجه خاصی به حفاظت از محیط زیست نمی شود، سه سیستم اقتصادی فوق(دولتی، آزاد و مخلوط) اثرات وحشتناکی بر محیط زیست داشته و دارند، آلودگی هوا، آب، خاک، از بین رفتن تنوع زیستی، بر باد رفتن منابع طبیعی و مواد و هدر رفتن انرژی از آثار نامطلوب سیستمهای اقتصادی بر محیط زیست است.

 

 

 

 

قانون عرضه و تقاضا / و اثرات مخرب آن بر محیط زیست:

در اقتصاد دولتی، آزاد و مخلوط، قانونی وجود دارد که تحت عنوان عرضه و تقاضا از آن نام می برند.

در بحث قبلی توضیح دادم که چه کالائی، چگونه و برای کی تولید کنیم و مشخص گردید که قیمت کالا نقش بسیار تعیین کننده  ای در تولید و توزیع دارد و قیمت بنوبه خود توسط دو عامل اضافی دیگر تعیین میگردد.

این دو عامل عبارتند از: 1- عرضه . 2- تقاضا.

عرضه در بر گیرنده منابع، محصول و خدمات موجود می باشد.

تقاضا میزان خواسته های مردم از محصولات است.

بدین ترتیب، اثرات متقابل قابل پیش بینی قیمت در جهت عرضه و تقاضا، قانون عرضه و تقاضا را بوجود می آورد، بر اساس قانون عرضه و تقاضا، هنگامیکه قیمت یک کالا بالا باشد، تقاضا برای آن محصول کاهش می یابد و زمانیکه تقاضا افزایش یابد، طبعاً قیمت ها نیز کاهش خواهد داشت.

بدین ترتیب ارتباطات تنگاتنگ مثلثی شکلی بین قیمت، عرضه و تقاضا وجود دارد.

لذا هر چه قیمت ها بالاتر باشد، تولید کننده گان تمایل بیشتری برای تولید محصول دارند و زمانیکه قیمت ها پائین می آید، معمولاً تولید کننده گان، نیز تولید خودر را کاهش می دهند.

در یک سیستم اقتصادی، معمول، لازم است بین عرضه، تقاضا و قیمت تعادل وجود داشته باشد.

در فقدان تعادل، ناهنجاریهای اقتصادی اجتماعی، سیاسی و محیط زیستی فراوانی بوجود  می آید.

از تاثیر مقابل عرضه و تقاضا می توان، قیمت محصولات را تعیین نمود، از نظر آماری، نقطه تلاقی بین عرضه و تقاضا، نقطه تعادل قیمت بازار                                 (Market price equilibrium)  نام دارد.

 

مفهوم کلیدی:

قانون عرضه و تقاضا نشان می دهد که قیمت ها بر عرضه و تقاضای محصولات اثر می گذارند، قیمت کالا ها و خدمات در یکبازار اقتصادی عمدتاً توسط بر هم کنش ها و تاثیرات متقابل عرضه و تقاضا تعیین میگردد.

 

مفاهیم محیط زیستی عرضه و تقاضا:

قانون عرضه و تقاضا اثرات نامطلوب واقعی بر محیط زیست و پایداری جوامع انسانی دارد و اگر با ضعف قوانین همراه باشد، خسارات محیط  زیستی آن غیر قابل جبران خواهد بود.

بعنوان مثال: تجارت  یک کالا یا یک محصول را در نظر بگیرید، در صورتیکه عرضه برای آن زیاد باشد و قیمت هم پائین و در مرتبه  نازلی قرار داشته باشد. در چنین حالتی کارخانجات و شرکت ها با مصرف بالای منابع خام (اولیه) روبرو خواهند شد، معدن کاوی، فرآوری حمل و نقل و استفاده از منابع طبیعی نیز مستلزم تولید ضایعات فراوانی خواهد شد بعلاوه مصرف انرژی را نیز چند برابر خواهد نمود و بدین ترتیب موجبات تخریب گسترده محیط زیست فراهم می گردد.

این موضوع می تواند بر همه سامانه های محیط زیستی تاثیر سوء داشته باشد.

لذا بعنوان یک قانون،برداشت فراوان از منابع طبیعی، منجر به کاهش قیمت و به تبع آن افزایش بیش از حد ضایعات و عدم صرفه جوئی در مصرف منابع تجدید پذیر و غیر قابل تجدیدپذیر خواهد شد.

 

مفهوم کلیدی:

بررسی های اقتصادی نشان می دهد که فعالیت های انسانی برای تولید کالا و خدمات، بر کیفیت محیط زیست اثر نامطلوب داشته و پایداری را در جوامع انسانی بشدت کاهش می دهد.

 

 

اندازه گیری موفقیت اقتصاد یک کشور:

برای اندازه گیری فعالیتهای اقتصادی یک ملت راههائی وجود دارد، مهم ترین و گسترده ترین روش اندازه گیری محصول ناخالص ملی است، این اندازه گیریها صرف نظر از اثرات سوء محیط زیستی آنها، میزان تولیدات کالاها و خدمات یک ملت در طول سال  را نشان می دهد.

بعبارت دیگر ارزش تمام کالاها و خدماتی را که یک کشور تولید کرده و به فروش       می رساند، محصول ناخالص ملی یکسال آن ملت محسوب می گردد.

GNP در برگیرنده محصول ناخالص ملی (GDP) و تولیدات بین المللی است.

GNP واقعی GNPئی است که با تورم تراز می گردد، سرانه GNP بصورت زیر قابل تعریف است:   کل جمعیت ÷ GNP = سرانه GNP

بدین ترتیب GNP یک تصویر کلان از ثروت یک کشور و استاندارد زندگی را ارائه  می دهد. و همانند قانون عرضه تقاضا نقائصی بر آن مترتب است.

یعنی توجه چندانی به حفظ کیفیت محیط زیست و پایداری جوامع ندارد.

مفهوم کلیدی:

محصول ناخالص ملی وسیله ای برای اندازه گیری درآمدهای یک ملت است که کالا ها و خدمات را در بر می گیرد و برای ردیابی موفقیت اقتصاد مورد استفاده قرار می گیرد.

 

 

اقتصاد کنترل آلودگی محیط زیست:

 

همانگونه که در فصل های قبلی(آلودگی هوا) توضیح داده شد، آلودگی محیط زیست هزینه های خارجی فراوانی تحت عنوان هزینه های پنهان آلودگی بر جوامع تحمیل    می نماید و متاسفانه این هزینه ها را مردم پرداخت می کنند و تولید کننده گان کالاها، خدمات و آلودگی فعلاً از این هزینه ها معاف می باشند.

 

تکنولوژیهای کنترل آلودگی تا حدودی انتشار آلاینده ها و پسماندها را در محیط زیست کاهش داده و به تبع آن هزینه های خارجی و پنهان نیز کاهش می یابد ولی از طرفی هزینه های تولید کالا ها و خدمات نیز افزایش می یابد.

 

لذا برای با صرفه کردن و محیط زیستی کردن تولید کالاها لازم است آنالیز سود- هزینه در مواجه با کنترل آلودگی مدنظر قرار گیرد.

 

 

آنالیز منفعت/ هزینه و کنترل آلودگی:

 

هدف اصلی کنترل آلودگی محیط زیستی، در واقع کاهش میزان آلودگی است، بنحویکه تولید کننده گان بتوانند با کمترین میزان هزینه، بالاترین میزان منفعت را بدست آورند.

 

این هدف توسط آنالیز منفعت – هزینه ممکن الوصول است. برای درک این موضوع به این مفهوم توجه کنید.

هر اندازه سطح آلودگی بیشتر باشد، هزینه تخریب بالاتر است، یعنی با رسوب اسیدی بیشتر، خسارت فراوانی که هزینه وحشتناکی دارد، بوجود می آید.

بعنوان مثال: اگر هزینه 50% کاهش آلودگی از یک دودکش ده تومان باشد، هزینه 100% کاهش آلودگی به نحو فزآینده ای بصورت تصاعدی افزایش، و بنحویکه کاهش صد در صد نیز میسر نمی گردد.

این پدیده، قانون بازده نزولی (the law of diminishing)نام دارد. و بیانگز این موضوع است که برای هر مبلغ اضافی سرمایه گذاری شده، میزان برگشت کمتر خواهد بود.

لذا نقطه سر به سر می تواند در این خصوص راهگشا باشد.

بلحاظ تئوری نقطه سر به سر سطحی است که هزینه ها و منافع با هم مساوی هستند. اگر یک جامعه خواهان پائین آوردن آلودگی تا سطح صفر باشد، باید هزینه بیشتری بپردازد.

 

با افزایش سطح آلودگی میزان خسارت نیز افزایش می یابد، با افزایش خسارت، هزینه ها نیز بالا می کشند.

 

حذف کل آلودگی یا درصد بالائی از آن فوق العاده گران و پر هزینه است.

 

برطرف کردن آلودگی نیاز به هزینه بالائی دارد، حذف صد در صد آلودگی کاملاً پر هزینه بوده و حذف 75% آلودگی برای هر واحد حذف هزینه کمتری لازم دارد. ارتباط مستحکمی بین هزینه های کنترل آلودگی و درصد آلودگی باقی مانده برقرار است، با افزایش درصد کنترل، هزینه ها نیز افزایش می یابد.

منحنی های 1الی7 که در پایان مقاله اورده شده اند بیانگر انالیز هزینه/منفعت و کنترل الودگی میباشند.

 

مفهوم کلیدی:

انالیز منفعت – هزینه اقدامی متعادل کننده است. بدین معنی که چه مقدار هزینه کردن برای کاهش آلودگی هوا با منافع کسب شده همخوانی دارد. و نقطه بالانس کجاست.

رویکردهای پایدار بر روشهای کنترل آلودگی ارجحیت دارند و جلوگیری از آلودگی، هزینه های کاهش آلودگی را بشدت پائین می آورد.

 

اقتصاد محیط زیستی:

با توضیحاتی که در خصوص اقتصاد دولتی و آزاد ارائه گردید، مشخص شد که این گونه سیستم علاوه بر اینکه ناعدالتی را گسترش می دهند، بصورت وحشتناکی مخرب محیط زیست بوده و تمام سیستمهای محیط زیستی را بنحو گسترده ای بر باد می دهند.

بدین ترتیب اقتصاد محیط زیستی قادر خواهد بود مجموعه مشکلات سیاره زمین را در ارتباط با تولید، مصرف و نگه داری منابع طبیعی، حل و فصل نماید.

یک سیستم اقتصادی با تکیه بر محیط زیست ،کالا و خدمات را با استفاده از منابع طبیعی محیط زیست، شناسائی، استخراج، جمع آوری، فرآوری و تولید می کند و سپس کالای تولید شده را، با رویکردی محیط زیستی بین مردم توزیع می نماید، این سیستم همانند سایر سیستمهای اقتصادی عمل می کند.

با این تفاوت که فقط  حفاظت محیط زیست و استفاده درست از  منابع طبیعی را بدرستی مدنظر قرار می دهد. و سه عملکرد اساسی دارد:

1- تولید.

2- مصرف.

3- منابع طبیعی محیط زیست.

تولید، انتقال ورودی ها (مواد و انرژی) به محصول(کالا و خدمات) است، و طبیعتاً کالا توسط کارخانه و بنگاههای تجاری اقتصادی تولید می شود که مستلزم کار و سرمایه است

لذا، کارگران، ماشین آلات، تجهیزات، وسایل حمل و نقل، ارتباطات همه و همه در آن نقش دارند.

بطور کلی همه مواد فوق با هم ترکیب شده و تکنولوژی را خلق می نماید.

بعنوان مثال: برای تولید یک خودروی سواری که از آهن، آلومینیم و پلاستیک ساخته می شود، تکنولوژی بستگی به عاملهائی دارد که هر کدام قیمت متفاوتی دارند، بطور کلی، کارخانه ها  تکنولوژئیِ را انتخاب می کنند که امکان تولید در حداقل میزان هزینه صورت پذیرد.

لذا در یک اقتصاد بر مبنای حفاظت محیط زیست، تکنولوژی، کار و سرمایه، مواد و منابع طبیعی و انرژی را از محیط زیست گرفته و به تولید و مصرف کالا اقدام می گردد.

 

ارتباط تولید و مصرف:

در یک اقتصاد محیط زیستی تولید و مصرف از طریق یک جریان چرخشی با هم ارتباط پیدا می کنند.

این پیدایش بدین صورت است که شرکتها، عوامل تولید را مورد استفاده قرار داده و کالا تولید می شود و سپس کالای تولید شده توسط مردم و دولتها خریداری می گردد.

کالائی را که مردم می خرند در هزینه های مصرف خانوادگی قلمداد می گردد و دولت هم با اخذ مالیات خدمات را در اختیار مردم در شکل ایجاد بزرگراهها، حمل و نقل، پارک وامنیت اجتماعی قرار می دهد.

همه جریانهای فوق برای اندازه گیری فعالیت اقتصادی یک ملت یا یک کشور مورد استفاده قرار می گیرد که بعنوان محصول ناخالص ملی نام دارد.

این محصول GNP، در واقع ارزش تمام کالا و خدماتی است که به خانوارها فروخته   می شود.

و بدین ترتیب GNP مقدار کالا و خدماتی را که شهروندان یک ملت بدون در نظر گرفتن اینکه کجا زندگی می کنند را اندازه گیری می کند.

از طرف دیگر محصول ناخالص محلی، gross national productکالا ها و خدمات تولید شده در یک کشور بدون در نظر گرفتن شهروندان یا کارخانجات آن کشور را اندازه گیری می کند.

بعنوان مثال: ارزش ماشین های تولید شده در عراق توسط کارخانه های ایران درGNP ایران بروز پیدا می کند و در GDP عراق لحاظ می گردد.

بعبارت دیگر، پرداخت های شرکت ها و کارخانجات به خانوارها بعنوان حقوق و سود بیانگر قدرت خرید کالا و خدمات توسط مردم است.

جریان پول ازکارخانجات به خانوارها، درآمد ناخالص ملی

gross national incomeنام دارد.( GNP)

معمولاً GNP و GNI در یک جامعه سالم یکسان میباشند.

نقش محیط زیست در تولید کالا:

بر اساس قوانین فیزیکی حاکم بر جهان طبیعی با فعالیت اقتصادی و تولید کالا و مصرف انتروپی(Entropy) بشدت کاهش می یابد.

انتروپی بیانگر درجه نظم و سازمان یافتگی در یک سیستم است.

بعنوان مثال: استفاده مختلف انرژی و یا تغییرات پی در پی در مواد باعث می گردد که از درجه نظم و ترتیب برخوردار گردند

لذا در هر سیستم اقتصادی و مصرف ،انتروپی کاهش می یابد. در چنین حالتی خودروها نسبت به قطعاتشان از نظم بسیار بالائی برخوردار گشته و انتروپی آنها پائین می آید یا خدمات و کالاها زمانیکه در درجات مختلف استفاده قرار می گیرند، آنتروپی آنها کاهش پیدا می کند و از نظم بالائی برخوردارمیشوند.

 

 

فعالیت اقتصادی یک فرآیند کاری است که انرژی را برای ارتقاء درجه و کیفیت منابع طبیعی به کالاها و خدمات مفید مورد استفاده قرار می دهد.

قوانین حفظ ماده ، ترمودنیامیک و آنتروپی دستوالعمل های هستند که بیان می دارند ، انرژی نه ایجاد می شوند و نه از بین می روند و در صورتیکه در تولیدات اقتصادی مشارکت نماید، ارتقاء درجه گرفته و آنتروپی آن بنحو بارزی کاهش می یابد.

یعنی از بی نظمی به نظم و آراستگی تبدیل می گردد.  تمام انرژی و مواد از محیط زیست بدست می آیند.

تمام ضایعات تولید شده در جریان استفاده از انرژی و مواد نهایتاً به محیط زیست بر می گردد.

بنابراین سیستم اقتصادی یک سیستم فرعی است که در ذیل سیستم محیط زیست قرار دارد و محیط زیست در صدر هر سیستم اقتصادی قرار می گیرد.

بدین ترتیب ارتباط فوق العاده مستحکم و خلل ناپذیری بین اقتصاد و محیط زیست وجود دارد.

یک سیستم اقتصادی سالم و تندرست نیازمند یک جهان بیولوژیک سالم خواهد بود، بنابراین چالش های محیط زیستی که درجه محیط زیست را تنزل دهند، قطعاً رفاه اقتصادی جوامع را تهدید خواهد نمود.

مراحل فرآیندهای اقتصادی و ارتباط آنها با محیط زیست:

مرحله اول: چگونگی ایجاد منابع طبیعی.

در اولین مرحله از فرآیند اقتصادی، چرخهای شیمیائی، زمین شناختی، بیولوژیکی سیاره زمین، منابع طبیعی مورد نیاز اقتصاد را تولید  می کنند.

منابع طبیعی، موادی هستند که در طبیعت موجود گشته و در شرایط جاری اقتصادی، تکنولوژیکی، اجتماعی، فرهنگی و توسط بشر مورد استفاده قرار می گیرد.

از نقطه نظر دانش انسانی منابع طبیعی در گذشته تولید شده اند. این منابع مجموعه های کاملاً متراکم شده ائی هستند که در اشکال مختلف انرژی و ماده( نسبت به موادی که ما استفاده نمی کنیم)، وجود دارند.

بعنوان مثال: اگر شما در حیات خانه خود چاهی حفر کنید، چند متر که پائین تر بروید، به بستری از صخره برخورد می کنید، که قشر زمین نام دارد.

اگر صخره را در فرآیند وارد کرده و مواد موجود در آنرا جداسازی نمائید، تقریباً مقداری از عناصر معدنی اقتصادی مفید را در آن خواهید یافت، موادی مانند طلا، نقره، سرب، آهن، فسفر و غیره، به مقدار بسیار کمی در قشر زمین وجود دارند.

در حقیقت تقریباً تمامی 92 عنصری که بصورت طبیعی در طبیعت وجود دارد، در قشر زمین یافت می گردد.

میانگین غلظت یک عنصر در قشر زمین به فراوانی قشری معروف است.

اغلب عناصر موجود در قشر زمین، فقط به مقدار چند گرم در یک تن قشر زمین وجود دارند، این غلظت بسیار پائین از عناصر معدنی در قشر زمین به انسان تفهیم میکند ، موادی که در قشر زمین وجود دارند، از نظر اقتصادی زندگی انسان را تامین نمی کنند.

در عوض مواد فراوان معدنی در مکانهای معینی از زمین که بسیار هم محدود هستند، متراکم گشته و بنام معادن معدنی(Mines) معروفند.

مکانیزم شکل گیری معادن بشرح ذیل است:

در مناطقی از سیاره زمین، به واسطه چرخه های بیولوژیک، جیولوژیک و شیمیائی مواد معدنی چند برابر بیشتر از مکانهائی دیگر، تغلیظ ومتراکم گشته اند، ضخره هائی که مواد در آنها جای گرفته اند، سنگ معدن(Ores) نام دارند.

بعنوان مثال: یک کیلوگرم سنگ معدن مس، ده تا 100 برابر بیشتر از یک صخره معمولی مس را در خود جای می دهد، به همین ترتیب منابع طبیعی قابل تجدید، در مکانهای معینی  بصورت فراوان یافت می شوند.

بعنوان مثل یک جنگل طبیعی در همه جا یافت نمی شود. یا مثلاً ماهیها در همه جای اقیانوس بوفور یافت نمی شوند، بلکه در مکانهای معینی متراکم گشته و اظهار وجود   می کنند.بدین ترتیب درجه بالای سازماندهی یا تراکم مواد و انرژی در مکانهای معینی از زمین وجود دارد که بلحاظ اقتصادی قابل بهره برداری می باشند.

یا زمین حاصل خیز کشاورزی در مکانهائی وجود دارد که چرخه های زیستی شیمیائی، زمین شناختی بنحو حیرت انگیزی خاکهای حاصل خیز را بیشتر از مکانهای دیگر تولید کرده اند، خاکی که از نظر مواد غذائی، مواد ارگانیک و سایر مواد مهم بیولوژیک، بیش از خاکهای معمول سیاره زمین، در آن یافت می شود.

یا اکثر آبهای آشامیدنی جهان از دریاچه و ذخائر زیرزمینی تامین می شود.

این مهم بدین معنی است که چرخه های بیوجیوشیمیائی ، منابع طبیعی  را طی فرآیندهای پیچیده ئی  تولید کرده و در مکانهای معینی از سیاره زمین متراکم و انبار می کنند.

مکانیزم تشکیل متراکم سازی مواد و انرژی توسط محیط زیست:

غلظت و تراکم بالای انرژی و مواد بصورت خلق الساعه و خود بخود بوجود نمی آید.

اساساً تراکم مواد و انرژی در منابع طبیعی در سازگار با قوانین ترمودینامیک تحقق یافته و نیازمند کار انجام شده توسط محیط زیست است.

برای تولید یک ماده معدنی در غلظت و تراکم مناسب و مفید، انرژی لازم است.

این موضوع بدین معنی است که برای تولید و بوجود آمدن ماهی با جمعیت فراوان و تراکم بالا در یک منطقه معین از اقیانوس و یا مواد معدنی متراکم در مکانی معین از زمین و تبدیل آنها به منابع طبیعی پایه، انرژِی مورد نیاز است.

بنابراین هر منبع طبیعی موجود در زمین یک هزینه انرژی محیط زیستی دارد.

یعنی انرژی مورد نیاز برای ایجاد یک منبع طبیعی با تراکم معین که توسط محیط زیست تامین می گردد.

در سیاره زمین دو منبع انرژی محیط زیستی وجود دارد:

1- انرژی خورشیدی.

2- گرما از درون زمین.(انرژی گرمائی موجود در عمق زمین)

این انرژی ها فرآیندهای محیط زیستی را از قبیل چرخه های اقیانوسی و اتمسفری، چرخه های صخره ائی، تولید خالص اولیه و سایر فرآیندهای دیگر را برای ایجاد و پایداری منابع طبیعی بحرکت در می آورند.

مقدار انرژی استفاده شده توسط محیط زیست، برای ایجاد منابع طبیعی به غلظت و تراکم مواد بستگی دارد.

هر میزان غلظت و تراکم مواد بالاتر و بیشتر باشد، انرژی محیط زیستی بیشتری نیاز است.

بعنوان مثال: برای ایجاد سنگ معادن فلزی با غلظت و تراکم بالا نیازمند انرژیِ محیط زیستی بیشتری می باشیم.

بطور کلی محیط زیست برای تغلیظ و متراکم کردن مواد معدنی 30 درصدی، سه برابر بیشتر از تغلیظ مواد معدنی 5 درصدی، انرژِی را مورد استفاده قرار می دهد.

 

مرحله دوم: محیط زیست مامن و پناهگاه مواد، انرژی و همه سامانه های حیات.

اقتصاد برای تامین زندگی انسان به منابع طبیعی وابسته است و بسهولت در اشکال مختلف فیزیکی و پولی، قابل اندازه گیری می باشد.

اینکه انسان به چه مقدار ذغال سنگ، مس، آهن، طلا، آب، غلات، هوا، انرژی و سایر نیاز دارد، براحتی قابل اندازه گیری و هزینه یابی است، اما برای پایداری تولیدات اقتصادی، پالایشگاه ها، معادن، کارخانه ها کافی نیست و برای هرچه بهره ور تر کردن اقتصاد به خدمات متنوع اکوسیستم ها و محیط زیست نیاز داریم.

وظایف و خدمات محیط زیست در حوزه تولیدات اقتصادی، ضرورتی است که بر عهده محیط زیست است.

لذا خدمات و وظایف محیط زیست، مجموعه ارزشها و اوزانی است که مردم بصورت مستقیم و غیر مستقیم از فرآیندهای محیط زیستی بدست می آورند.

بعنوان مثال: تنظیم ترکیب شیمیائی اتمسفر، کنترل اقلیم، چرخه مواد غذائی، تشکیل خاک، گرده افشانی گیاهان، مامن و پناهگاه تنوع زیستی و تنظیم چرخه هیدرولوژِیک(آب)، همه و همه بر عهده محیط زیست است.

بصورت نمونه ، اگر پوشش گیاهی سیاره زمین از بین برود، میانگین درجه حرارت  سیاره زمین در حدود 8 درجه سانتیگراد، افزایش می یابد و میزان نزولات جوی پنجاه درصد کاهش می یابد ، این مهم یک فاجعه بزرگ را برای سیاره زمین رقم خواهد زد.

وظایف و خدمات محیط زیست در پایداری حیات

خدمات محیط زیستی

وظایف محیط زیستی(اکوسیستمی)

مثالهای مربوط

تنظیم گازهای اتمسفری

تنظیم ترکیب شیمیائی اتمسفر

بالانس CO2 و O2، و O3 برای حفظ زمین از اشعه ماورابنفش

تنظیم اقلیم

تنظیم درجه حرارت سیاره زمین، نزولات جوی و سایر فرآیندهای بیولوژیکی که به کمک اقلیم انجام می شود، در سطح جهانی و محلی.

تنظیم گازهای گلخانه ای، تولید DMSDimethylsulfideاثر گذار بر تشکیل ابرها

تنظیم ناهنجاریها

بالا بردن ظرفیت بازسازی محیط زیست در مواجه با نوسانات محیط زیستی

جلوگیری از طوفان، کنترل سیل، بازیابی خشکسالی، حفظ ساختار پوشش علفی در مواجه با تغییرات محیط زیستی

تنظیم آب سیاره

تنظیم چرخه هیدرولوژیک

فراهم آوردن آب برای کشاورزی، صنعت و حمل و نقل

تهیه آب

انبار، ابقاء و احیاء آب

حفظ آب تالابها، ذخائر سفره های آب زیرزمینی

کنترل فرسایش و ابقاء رسوبات

حفظ و احیاء خاک در اکوسیستم ها

جلوگیری و از بین رفتن خاک توسط باد، روان آبها و سایر فرآیندهای حذف خاک، انبار کردن خاکها و رسوبات دریاچه ها و تالابها

چرخاندن مواد غذائی

انبار، چرخش داخلی، فرآیند کردن و در دسترس قرار دادن مواد غذائی

تثبیت نیتروژن، N، P و سایر عناصر با چرخه های مواد غذائی

تشکیل خاک

فرآیندهای تشکیل خاک

تخریب صخره ها، عملیات آب و هوائی و تجمع مواد ارگانیک

تصفیه ضایعات

بازیابی مواد غذائی سیار و حذف یا شکست مولکولی ترکیبات اضافی و مواد غذائی خارجی(خارج از چرخه)

تصفیه ضایعات، کنترل آلودگی و غیر سمی کردن پسماندها و پساب ها

گرده افشانی

حرکت دادن گامت های گیاهی

فراهم کردن گرده افشانیها برای تولید مثل جوامع گیاهی

کنترل بیولوژیکی

تنظیمات دینامیک جوامع در سطوح تغذیه

کنترل شکارچیان کلیدی گونه های شکار، کاهش علف خوران توسط شکارچیان مستقر در بالای زنجیره غذائی

آواره پذیری

پناهگاه برای جوامع  و گونه های حیوانی  و گیاهی ساکن و ترانزیت

پرستاری کردن و پناهگاه گونه های مهاجر، پناهگاه منطقه ای برای گونه های گرفته شده محلی، پناهگاه زمستانی گونه های مهاجر

تولید غذا

تولید ناخالص اولیه قسمت قابل برداشت غذا

تولید سوخت، غذا و چوب

منابع ژنتیکی

منابع منحصربفرد مواد بیولوژیک محصولات

دارو، محصولات برای علم مواد، ژنها برای مقاومت در برابر امراض گیاهی و آفات محصولات گونه های تزئینی

تفرجگاه

فراهم کردن فرصت ها برای فعالیت های تفریحی

گردش گری اکولوژیک (محیط زیستی) ماهیگیری و سایر فعالیت های تفریحی خارج از خانه

 

 

 

مرحله سوم: تولید کالاها، خدمات و ضایعات.

اگر شما بخواهید یک کیک درست کنید، نیازمند چند تخم مرغ هستید.

تخم مرغ یک ماده موثر غیر قابل انکار در تشکیل کیک شما خواهد بود، همین اصول نیز در یک سیستم اقتصادی صادق است.

اگر شما بخواهید کالا یا خدمات تولید کنید، مجبور هستید از انرژی و مواد استفاده کنید، البته مقداری ضایعات هم تولید می کنید.

قوانین حاکم بر ماده و ترمودینامیک این نیازمندیها را به شما دیکته می کنند.

قانون بقاء ماده  و اصل آنتروپی بیان میدارند، هر فعالیت اقتصادی باید مقداری ضایعات تولید کند، لذا با توجه به اینکه فرآیند تبدیلات انرژی از کارائی کامل و صد درصد برخوردار نیست و به همین ترتیب مواد جاسازی شده در کالاها و خدمات کهنه شده، تخریب گشته و یا تسلیم نیروی آنتروپی(بی نظمی) می گردند.

بدین ترتیب غیر ممکن خواهد بود که اقتصاد، ضایعات تولید نکند، لذا اقتصاد بدون تولید ضایعات وجود ندارد. و صفر کردن ضایعات از نظر اقتصادی هم معقول نیست. نیروهای اقتصادی و فیزیکی ضایعات تولید می کند.

اشکال انرژی و موادی که دیگر نمی شود از آنها استفاده کرد ضایعات نام دارند. ضایعات موادی هستند که کیفیت آنها نقصان یافته و دوباره سازی آنها متحمل هزینه های بالائی است.

ضایعات هم در شکل انرژی گرمائی و هم بصورت  مواد ضایعاتی نهایتاً وارد محیط زیست می گردند، لذا ضایعات مواد مقداری قابل بازیافت بوده و مقداری از آنها نیز غیر قابل بازیافت است.

رنگ دانه ها، آفت کش ها، علف کش ها، مواد نگه دارنده، ضد یخ ها، پرتاب دهنده ها و شوینده ها از موادی هستند که  لازم است که بخوبی از آنها نگهداری و حفاظت بعمل آید تا نتوانند سایر بخش های محیط زیست را آلوده کنند.

ضایعات انرژی نیز در شکل گرما ظاهر می گردد، این گرما در محیط زیست پراکنده می شود، بر اساس قانون دوم ترمودینامیک، تولید گرمای ضایعاتی اجتناب ناپذیر است.

استفاده از انرژی برای انجام کار، آنرا از انرژی با کیفیت بالا تبدیل به انرژی با کیفیت پائین می نماید. اینانرژی تنزل  درجه یافته در واقع همان گرمای ضایعاتی است.

لذا گرمای هدر رفته از اکثر سامانه های تولیدی قابل انتشار در فضا است و اگر این گرما وارد سیستمهای آبزی گردد، ناهنجاریهائی برای حیات آبزی نیز بوجود می آورد.

مرحله چهارم: تجزیه و از بین بردن ضایعات توسط محیط زیست.

ضایعات ناشی از تولید و مصرف کالاها و خدمات غالباً غلیظ تر از ضایعاتی است که بصورت طبیعی در محیط زیست ایجاد می شود.

بعنوان مثال: منواکسیدکربن که یک گاز بسیار خطرناک سمی است، بصورت طبیعی به میزان و مقدار 0.00001 درصد در طبیعت وجود دارد.

این گاز، هنگامیکه از دهانه اگزوز اتومبیل ها خارج می شود، در حدود 0.1 درصد است، یعنی ده هزار برابر میزان معمول افزایش را نشان می دهد.

لذا جذب و تحلیل ضایعات(Waste assimilation)، توانائی و قدرت محیط زیست برای جذب، غیر سمی کردن و پراکنش ضایعات است، بنحویکه ضایعات را برای موجودات زنده کم خطر نماید.

بعنوان مثال: باد گازهای منواکسید کربن را در فضا پراکنده کرده و از غلظت آنها می کاهد، آب آلاینده ها رقیق کرده و درجه سمیت آنها را پائین می آورد.

موجودات ،مواد شیمیائی خطرناک  را غیر سمی می کنند، و نهایتاً انتقالات شیمیائی اغلب مواد ضایعاتی را کم خطر می نمایند.

اثر بخشی محیط زیستی، حذف و غیر سمی کردن ضایعات توسط طبیعت و وضعیت فیزیکی، شیمیائی و بیولوژیکی ضایعات قابل تعیین است.

ضایعات زیست تجزیه پذیر توسط باکتریها و سایر موجودات ریز به مواد کم خطر تبدیل می شوند.

بعنوان مثال: رودخانه های متلاطم ،فاضلاب انسانی  را توسط باکتریها تجزیه کرده و به مواد کم خطر تبدیل میکنند.

ضایعات مقاوم و پایدار در محیط زیست بکندی تجزیه گشته  و در محیط زیست برای  مدتهای طولانی باقی می مانند، ظروف پلاستیکی، قوطی ها و فلزات در محیط زیست صدها سال طول می کشد تا تجزیه و تخریب شوند.

برای غیر سمی شدن پلوتونیم و سایر مواد رادیواکتیو به هزاران سال نیاز است. ضایعات غیر قابل تجدیدپذیر را نمی شود توسط محیط زیست غیر سمی نمود.

لذا برای حفاظت از محیط زیست این گونه ضایعات را باید در مناطق عاری از حیات، در محفظه های مطمئن و غیر قابل نشت برای همیشه نگهداری نمود.

هزینه کنترل آلودگی با چه کسانی است؟

در جهان امروز، تجهیزات کنترل آلودگی ابزار وآلاتی هستند که کارخانجات ،آلودگی های بوجود آمده ناشی از فرآیندهای تولید را با آن کنترل می کنند.

یکی از مهمترین و تکراری ترین سئوالاتی که در اقتصاد امروز جوامع مطرح است، این است که:

واقعاً هزینه کنترل آلودگی با کیست؟

آیا کارخانه داران باید این هزینه را بپردازند، یا اینکه این هزینه در قیمت محصولات سرشکن گشته و مصرف کننده گان کالا ها این هزینه را پرداخت کنند.

این استراتژی در دو شکل ممکن مطرح است:

1- گزینه پرداخت های مصرف کننده گان.

2- گزینه پرداخت های مالیات دهنده گان.

بعنوان مثال: کارگران معادن ذغال سنگ که از امراض ناراحتی های ریه رنج می برند، تحت پوشش دولت ها قرار می گیرند و از مالیات های اخذ شده در این خصوص هزینه می شود.

در عوض عده دیگر معتقدند که افراد ثروتمند که بیشتر می خرند و در نتیجه بیشتر تولید تخریب آلودگی می کنند، باید هزینه های مربوط به کنترل آلودگی را متقبل شوند.

ولی از منظر و دیدگاه اکولوژیکی – محیط زیستی، همه کسانی که در تولید، استفاده و مدیریت کلان یک اقتصاد نقش دارند، باید هزینه های مربوط به کنترل آلودگیهای بوجود

 

آمده را بپردازند، بدین ترتیب یک مثلث از کارخانه داران، مصرف کننده گان و دولتها شکل گرفته و هزینه های مربوط به کنترل آلودگی با نسبت های معتدل استخراج و پرداخت می گردد.

با این روش همه می توانند در محیطی که زندگی می کنند، امیدوار به پاکی و تمیزی آن باشند.

 

مفهوم کلیدی:

استراتژیهای کنترل آلودگی و حفاظت محیط زیست، با هزینه های تولید کنندگان کالاها و خدمات، مصرف کنندگان و دولتها، قابل انجام و اقدام است، در صورتیکه یک مثلث اتحاد برای هزینه کردن کنترل آلودگی و حفاظت محیط زیست تشکیل گردد، غلبه بر ناهنجاریهای محیط زیست آسان خواهد بود.

 

آیا کنترل آلودگی همیشه بمعنای هزینه کردن است؟:

با توجه به اینکه کاهش آلودگی مستلزم هزینه های فراوانی می باشد، و نظر به اینکه امکان راهیابی بعضی از مواد مفید همراه با آلاینده ها به محیط زیست وجود دارد، لذا       می شود این مواد را با نصب دستگاهها و تجهیزات مربوط، جمع آوری نمود.

این مواد جمع آوری شده مفید، می توانند با اندک تغییراتی مجدداً در چرخه تولید قرار گرفته و استفاده شوند، و از این طریق نیز منافع قابل ملاحظه ای نصیب شرکتها می گردد.

لذا طراحی مجدد فرآیندهای صنعتی و شیمیائی برای کاهش تقاضای انرژی و مواد       کمک موثری بر بازیابی مواد میگذارد.

 

 

 

مفهوم کلیدی:

کاهش یا حذف آلودگی می تواند منافع بیشماری را برای شرکت ها و بنگاههای اقتصادی داشته باشد.

جلوگیری از آلودگی و سایر روشهائی که به سودآوری شرکت ها مربوط می شود، مبالغ قابل ملاحظه ای را نصیب شرکتها می نماید و اگر تمام هزینه های مربوط به تولید و کنترل آلودگی محاسبه گردد، نتایج کنترل ها در جهت سرمایه گذاریهای آتی، و به منظور دست یابی منافع بالا، قابل استفاده خواهد بود.

بنابراین هزینه کردن برای کنترل آلودگی همیشه بمعنای افزایش هزینه تلقی نمی گردد بلکه با مهار آلودگی روند تولید کالا بنحو موثری سامان دهی و فرآیند می گردد تا بتوان از دل فعالیت های بدون آلودگی به منافع بیشمار دست یافت، حفظ محیط زیست بدلیل منافع بیشمار حیاتی مترتب برآن، هزینه بر نبوده بلکه سرمایه گذاری برای بهره برداری از حیات طبیعی خواهد بود.

در این خصوص با بکارگیری اصول اخلاقی محیط زیستی، هزینه کردن برای کنترل آلودگی نوعی سرمایه گذاری برای نسل های آتی و سایر گونه های موجودات زنده که در آینده پا به عرصه حیات می گذارند، خواهد بود.

بدین ترتیب با لحاظ اصول اخلاقی در تصمیمات اقتصادی و با اذعان به جلوگیری از آلودگی، نگرانیهای مربوط به هزینه کردن در خصوص حفاظت از محیط زیست بشدت کاهش یافته و در جامعه نیز آرامش بوجود میآید.

پرداختن به اقتصاد و معیشت زندگی،بدون توجه به حفاظت آب،خاک،هوا،گیاهان،جانوران،منابع طبیعی و انسان بی معنی است و پیامد آن ایجاد گرسنگی جهانی است.