درباره

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 6732

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

"بنام خداوند بزرگ"

ظرفیت برد محیط زیست: (carrying capacity )

مقدمه:

سقوط تمدنهای باستانی در برگیرنده یک اخلاق محیط زیستی است.

اخلاق تا حدود زیادی وابستگی تمدنها را به میزان جمعیت نیز نشان می دهد.

بدین معنی که انسانهای پیشین و گذشتگان نوع انسانی، بدون رعایت اخلاق محیط زیستی بر همه سامانه های طبیعی محیط زیستی بطرز بیرحمانه ای حمله می کردند و از طرف دیگر به رشد جمعیت خود نیز می پرداختند، این دو مقوله باعث گردید که از محیط زیست و خدمات آن، فراتر  از توان طبیعی آن، بهره گیری کنند.

 

 

"بنام خداوند بزرگ"

ظرفیت برد محیط زیست: (carrying capacity)

مقدمه:

سقوط تمدنهای باستانی در برگیرنده یک اخلاق محیط زیستی است.

اخلاق تا حدود زیادی وابستگی تمدنها را به میزان جمعیت نیز نشان می دهد.

بدین معنی که انسانهای پیشین و گذشتگان نوع انسانی، بدون رعایت اخلاق محیط زیستی بر همه سامانه های طبیعی محیط زیستی بطرز بیرحمانه ای حمله می کردند و از طرف دیگر به رشد جمعیت خود نیز می پرداختند، این دو مقوله باعث گردید که از محیط زیست و خدمات آن، فراتر از توان طبیعی آن، بهره گیری کنند.

به موازات فشار بر سامانه های محیط زیستی و کمک کردن توسعه تکنولوژی به تخریب فراوانتر محیط زیست و در نهایت بروز رفتارهای ناهنجار محیط زیستی و اجتماعی همگی باعث گردید که مقدمات سقوط تمدنهای کهن  فراهم گردد.

البته انتخاب تفاسیر مربوط به سقوط یک تمدن از منظر محیط زیست بستگی به اعتقاد افراد به یک مفهوم بیولوژِک دارد.

این مفهوم از منظر اکولوژیک ظرفیت برد(Carrying capacityنام دارد و معمولاً برای آنالیز جوامع انسانی و حیوانی و گیاهان در محیط زیست به کار میرود.

ظرفیت برد بر اساس تعریف بیولوژیکی آن، عبارت است از: حداکثر تعداد افراد یک جامعه  که بتوانند در قطعه ای از محیط زیست بدون اینکه قدرت آنرا برای تولید کالاها، خدمات و منابع طبیعی کاهش دهند، بصورت نامحدود، ادامه حیات دهند.

تفسیر تعریف فوق بدین گونه است:

هر قطعه ای از محیط زیست پاسخگوئی نیازمندیهای تعداد مشخصی از حیوانات، گیاهان و انسانها است.

اگر بر اساس تعداد گونه های موجود در یک منطقه، از مواهب محیط زیستی آن منطقه استفاده گردد، و به عبارتی از اسراف، تخریب و تجمع مواد و افزایش جمعیت گونه ها، جلوگیری شود، و همزمان نسبت به بازسازی و تجدید حیات محیط زیست اقدامات معمول جاری و ساری گردد، این قطعه از زمین، می تواند ، مخلوقات موجود در خود را بصورت پایدار و نامحدود تامین نیاز نماید.

اگر بخواهیم مفهوم عمیق فوق را به جوامع انسانی تعمیم دهیم، باید به این نکته(ظرفیت برد) توجه نمائیم و بپذیریم که برای ارتزاق و حیات تعداد افراد انسانی ، همواره یک سقف معینی از امکانات  در سیاره زمین وجود دارد که انسانها فقط می توانند با رعایت این سقف به حیات پایدار ادامه دهند.

بر اساس مفهوم محیط  زیستی در مورد جمعیت انسانی سیاره زمین و محدودیت تعداد، باید بپذیریم که با افزایش جمعیت انسان، افزایش مصرف منابع طبیعی شدت خواهد گرفت.

با افزایش مصرف کالا ها و خدمات محیط زیستی، مجموعه ای از حلقه های بازخورد مثبت(Positive feedback loops) که ویران کننده حیات پایدار هستند، نیز حاصل می گردد.

بدون شک افزایش جمعیت بشر در طی سالهای گذشته باعث برداشت هر چه بیشتر از منابع طبیعی گشته و مخصوصاً در سالهای 300 الی 400 بعد از میلاد مسیح، سیاره زمین با یک دوره کامل از فعالیت محیط زیستی روبرو گردیده است و این امر باعث شده  است که گونه های حیوانی و گیاهی از منابع طبیعی در بخش هائی از قاره ها جابجا شوند و این جابجائی نیز مزید بر علت گردیده که دنباله  تخریب منابع طبیعی است.

تا اینکه  بعدها با ورود اروپائیها یعنی تقریبا در سال 1722 میلادی، میزان برداشت از منابع طبیعی کره زمین بطرز سرسام آوری فزونی گرفت و مجموعه ئی از اشتباهاتی محیط زیستی را که اروپائیها مترتکب آن شدند، باعث گردید بخش عظیمی از دارائیهای بیولوژیک قاره های سیاره زمین ویران و منقرض گردد.

معرفی گونه های خارجی، ساخت مجسمه های سنگی عظیم و برداشت های نامناسب ازآب ومجموعه سرمایه های دیگری از محیط زیست بعلاوه عدم توجه به مکانیزم حفاظت ، و انجام فعالیت خارج از چارچوب ظرفیت برد محیط زیست، همگی باعث گردید تا انسان تخریبات گسترده ای را در همه قسمت های محیط زیست( آب، خاک، هوا، گیاهان، جانوران) بوجود آورد.

ترمیم خرابیهای بوجود آمده، فوق العاده مشکل، و در مواردی ناممکن است.

بعضی از متخصصین اعتقاد دارند که ظرفیت برد محیط زیست را به جامع انسانی کاربرد ندارد و فقط مختص گونه های حیوانی و گیاهی است و بر این باورند که انسان جدای از سایر موجودات است وهر آنچه که در محیط زیست وجود دارد را می تواند در سیطره خود نگه دارد، آنها بر این باورند که، انسانها همانند خرگوش ها ،اسب ها ، خرها ، پشه ها و امثالم نمی باشند.و نتیجه میگیرند که باید جمعیت انسان بدون توجه به ظرفیت منابع طبیعی افزایش یابد.

، بر اساس این نظریه محیط زیست (Environment destroying view) بود که همه تمدنهای گذشته، بدون هیچ گونه ملاحظه ای ازدیاد نسل نمود و تعاقب این امر مصرف منابع طبیعی و خدمات محیط زیستی خارج از ظرفیت برد کره زمین افزایش پیدا کرد و نهایتاً همگی آنها همراه با تمدنهای استوار کرده و اثار باستانی بنانهاده سقوط کردند و خرابیهای تمدنهای سقوط کرده نیز در جای جای کره زمین وجود دارد و هر از چند گاهی قطعه های از آنها از دل زمین بیرون می زند.

البته ممکن  در مواردی علی رغم افزایش جمعیت بشر و مصرف بیش از حد منابع طبیعی و فشار بر محیط زیست، تمدنهائی بدلیل توسعه ساختارهای اجتماعی که همراه با خرد جمعی و مدیریت مشارکتی  باشد برای مدتی پای بر جای بمانند ولی در نهایت با رقابت در دست یابی به مواهب محیط زیستی طبیعت که در بین کشورها بوجود می اید، سیاره زمین دچار کمبود منابع گشته و در نهایت سقوط خواهد کرد ، در آنچنان شرایطی (سقوط)داوم حیات و بقائ آن برای همه گونه های حیوانی، گیاهی و انسانی نامیسر  و سرنوشت     همه جنبنده ها با انقضاء و انقراض حیات زمین میسور میگردد.

با توجه به مقدمه فوق مختصری در خصوص اینکه میزان جمعیت در یک جامعه حیوانی، گیاهی و انسانی در سیاره زمین چقدر باید باشد، توضیحاتی ارائه میگردد.

الف: تعداد طبیعی و اندازه جوامع(حیوانی، گیاهی و انسانی) در سیاره زمین: قبل از اینکه به میزان طبیعی افراد یک جامعه در محیط زیست بپردازیم و میزان استانداد آن را بیان کنیم ، لازم است اطلاعاتی در خصوص چگونگی افزایش جمعیت با توجه به محدودیت های موجود، ارائه گردد.

 

تعریف جمعیت از منظر محیط زیست:

یک گروه از موجودات زنده یک گونه که در قطعه معینی از محیط زیست ساکن باشند را جمعیت (population) می نامند.

میزانی که تعداد موجودات هر گونه از یک دوره تا دوره بعد تغییر می کند را رشد جمعیت (population growth) آن گونه می نامند.

طبق تعاریف موجود، رشد جمعیت مساوی با تعداد متولدین، یک گونه منهای تعداد مرگ ومیرهای همان گونه خواهد بود.

این اعتبار و ارتباط بصورت ذیل قابل فرمولاسیون است:

رشد جمعیت= میزان تولید یک گونه در یک دوره منهای میزان مرگ و میر همان گونه در یک دوره.

 

هر گاه در یک جامعه حیوانی، گیاهی و انسانی میزان افراد تازه وارد بیشتر از تعداد افراد ترک کرده ها(مرگ و میر) باشد، در چنین حالتی، جامعه آن گونه افزایش می یابد.

در صورتیکه میزان مرگ و میر بیشتر از میزان متولدین یک گونه باشد، در چنین وضعیتی آن جامعه دچار کاهش جمعیت می شود.

در حالتی که میزان متولدین با میزان مرگ و میر برابر باشد، در این گونه وضعیت، جامعه در حالت تعادل، تثبیت و وضعیت نرمال خود قرار می گیرد.

نقش میزان تولد (birth rateغالبا در رشد جمعیت موجودات زنده، حالتی غیر خطی(non-linear) دارد، و عمدتاً به اندازه و بزرگی جمعیت وابسته است.

جمعیت های بزرگتر معمولاً از میزانهای تولد بیشتری برخوردارند، در صورتیکه جمعیت های کم تعداد، از میزان نوزاد آوری بسیار کمتری بهره می برند.

جوامع موجوداتزنده با جمعیت فراوان در مقایسه با جمعیت های کم تعداد از پتانسل های رشد بیشتری برخوردار می باشند.

ارتباط مثبت بین تعداد افراد جمعیت یک گونه و میزان تولد آنها، در واقع دو نوع رشد جمعیت را تعریف می نماید.

1- رشد هندسی.(geometric)

2- رشد تصاعدی. (exponential)

در رشد جمعیت بصورت هندسی، جوامع در یک سال به تعداد مشخصی از نوزادان را تولید می کنند و تحت چنین شرایطی، جمعیت هر گونه با نسبت ثابتی(constant) افزایش می یابد.

بعنوان مثال: جمعیت های اغلب گونه های حشرات که معمولاً هر سال فقط یک سری نوزاد تولید می کنند، رشد هندسی دارند.

در عوض جمعیت های موجودات دیگر که در طول سال  تولید مثل دارند، رشد جمعیت آنها مداوم بوده و بصورت تصاعدی افزایش می یابد.

رشد جمعیت بصورت تصاعدی، با فرمول  ذیل محاسبه می شود:

Nt = Noe rmaxt

Nt عبارت از تعداد جمعیت در یک دوره بعد از مرحله آغازین است.

No جمعیت اولیه در زمان صفراست.

e پایه لوگاریتم طبیعی می باشد که در حدود 2.72 تعریف شده است.

rmaxt میزان ماکزیمم ذاتی رشد است.

بعنوان مثال: در جمعیت یک گونه که دارای فراوانی سالیانه(yearly frequency)

است، عدد  دو(2) نماینگر این موضوع است، که یک موجود زنده در طول سال می تواند تعداد دو موجود جدید، زادآوری داشته باشد.

البته گونه های زیادی وجود دارند که بیشتر از یک تولد جدید دارند(سوسک های حمام).

لذا، اگر یک جمعیت با چهار عضو آغاز گردد یعنی NO مساوی 4 باشد، rmax آن برابر دو خواهد بود، چنین جمعیتی در طول 2 سال به سی(30) موجود تبدیل می گردد.

Nt = 4 * 2.722 = 30 یعنی:

جمعیت فوق تقریباً کمتر از یک دهه تبدیل به  دو میلیارد موجود زنده می گردد این مفهوم، رشد تصاعدی جمعیت نام دارد.

با توجه به توضیحات فوق، رشد هندسی و تصاعدی جمعیت، هر دو می توانند در یک دوره کوتاه مدت جمعیت زیادی را بوجود آورند.

آیا موجودات زنده بسرعت افزایش می یابند؟

جواب مثبت است. بعنوان مثال: تحت بعضی شرایط در  حدود 9500 سال پیش یخ های قطبی در بعضی از جزایر کشور انگلستان مناطق مسطح و وسیعی  راایجاد نمودند و این فضاهای باز اجتماعات فراوانی از درختان  کاج   را در شکل جنگل های انبوه بوجود آورد.

لذا در شرایط ایدهال رشد تصاعدی موجودات زنده میسر میگردد.

این شرایط می توانند در قالب:

1- تراکم پائین جمعیت در یک منطقه.

2- فراوانی منابع غذائی.

3- اجرای رژیم های حمایتی برای تولید مثل موجودات زنده.

عاملهای محدود کننده افزایش جمعیت:

معمولاً جوامع موجودات زنده تا حدود بسیار زیادی کمتر از میزان ماکزیمم رشد ذاتی خود، افزایش می یابند و در عوض موجودات و جوامعی هستند که بدلیل وجود بعضی از عاملهای محدود کننده(Limiting factor) اساساً رشد نکرده و افزایش نمی یابند.

عامل محدود کننده عاملی است که در کمترین میزان ممکن وجود دارد و وبدون  ان نیازهای رشد جوامع تامین نمیگردد.

بعنوان مثال: مواد غذائی محدود کننده در جوامع موجودات زنده، عاملهای محدود کننده ئی هستند که نقش کنترلی  رادر جمعیت موجودات بر عهده دارند.

اگر این عاملها بهر دلیلی از محدودیت خارج گردند، منجر به انفجار جمعیت در جوامع موجودات زنده میشوند.

عاملهای محدود کننده بر دو گونه استوار می باشند:

1- عاملهای محدود کننده غیر وابسته به تراکم.

2- عاملهای محدود کننده وابسته به تراکم.

عاملهایمحدود کننده غیر وابسته به تراکم بصورت مستقیم بر رشد جمعیت اثر میگذارند، ولی هیچ ارتباطی با تعداد و اندازه جمعیت ندارند، این عوامل غالباً در شکل تغییرات آب و هوائی ظهور می کنند.

مثلاً سیل آب و یا طوفان باعث واژگون کردن درختان تنومند گشته و احتمال رشد درختان در توالی ثانویه را افزایش می دهد، این عامل، یعنی طوفان بخودی خود، نقشی در کاهش یا افزایش جمعیت و گونه های گیاهی ندارد و   تا حدود زیادی توسط عوامل شانس برقرار می گردد.

این حوادث، رخدادها و الگوهای تصادفی(Stochastic) نام دارند.

طبقه عاملهای محدود کننده دیگر عبارتند از: عاملهای محدود کننده وابسته تراکم، این طبقه عاملهائی هستند که مرتبط با سایز و تعداد جمعیت یک گونه از موجودات زنده می باشند.

لذا، تعداد جمعیت بر میزانی که آن جمعیت رشد می کند یا کاهش می یابد، اثر می گذارد.

این اثرات عمدتاً از طریق، شکار کردن، بیماری و تولید مثل بروز می کنند. یک جمعیت با تراکم بالا، از طریق شیوع امراض مختلف، میزان مرگ و میر را در موجودات زنده بالا می برد.

همیشه در مناطق شلوغ و با تراکم بالا، امکان گسترش سریع بیماری وجود دارد و به همین ترتیب تراکم بالا مکانهای خالی را پر از سکنه موجودات زنده کرده و امکان فرار موجودات را از دست شکارچیان، از بین می برد.

در مناطق با تراکم بالا  موجودات زنده همواره در معرض انواع آسیب های ناشی از ناهنجاریهای  محیط زیستی قرار می گیرندد و میزان مرگ و میر موجودات با آسیبها، افزایش می یابد، بر عکس این قضیه نیز صادق است، در مناطق با تراکم پائین به دلیل رفع نسبی محدودیتها امکان کاهش جمعیت وجود دارد و بیشتر ثبات جمعیت گونه ها متصور است.

همه اثرات فوق، در طبیعت توسط مکانیزم حیات بخشی دیگری تحت کنترل قرار می گیرند، این مکانیزم حلقه بازخورد منفی (Negative Feedback Loop) نام دارد که بین تراکم جمعیت موجودات و میزان رشد آنها موازنه برقرار می گردد.

اثر عاملهای وابسته به تراکم بر میزان رشد جمعیت با معادله ذیل قابل توجیه است:

اثر عاملهای تراکم = rmax* n(k-n/k)

K مساوی با ظرفیت برد است، نام رابطه فوق، معادله لوجیستیک              (Logistic equation) است.

معادله لوجیستیک بیان میدارد که تغییر در جمعیت موجودات زنده توسط دو عامل تعیین می گردد:

عامل اول، عبارت است از میزان ماکزیمم رشد بالقوه که با عبارت ((rmax* N نمایش داده می شود.

عامل دوم: اهمیت فاکتورهای وابسته به تراکم جمعیت است، که با فرمول(k-n/k)، تعیین می گردد.

عامل اول دلالت بر این موضوع دارد که حتی اگر همه فاکتورها در یک جمعیت زیاد با هم برابر باشند، باز هم این جمعیت فراوان بصورت بالقوه، استعداد زیاد شدن را دارد ولی یک جمعیت کم، دارای سابقه فوق نیست.

از آنجائیکه در یک جمعیت زیاد هر چیز بصورت برابر وجود ندارد، لذا با رشد جمعیت فاکتورهای وابسته به تراکم مهم تر می شوند که اختلاف بین ظرفیت برد(k) و تعداد جمعیت(n) این اهمیت را نشان می دهد.

هنگامیکه تعداد جمعیت(n) نزدیک به ظرفیت برد(k) برسد، در چنین حالتی (k-n/k)، چروکیده می شود و انقباضی عمل می کند. و در این وضعیت ها معمولاً میزان رشد جمعیت کاهش می یابد.

بدین ترتیب با نزدیک شدن ظرفیت برد به تعداد جمعیت ،کاهش جمعیت میسر گشته و مقاومت های محیط زیستی آغاز می گردد.

در مکانیزم مقاومت محیط زیستی مجموعه ئی از حلقه های بازخورد منفی، رشد جمعیت را به حالت نرمال بر گردانده و تثبیت صورت می گیرد و زمینه های لازم برای باقی ماندن در ظرفیت برد در منطقه مورد نظر فراهم می گردد.

اثر تعداد جمعیت و عاملهای وابسته به تراکم و میزان رشد توسط دو منحی معروف قابل تبین است:

1- منحنی لوجستیک S شکل که اندازه و تعداد جمعیت را در طول زمان توضیح  می دهد.

2- منحنی کمانی شکل که رشد جمعیت را در طول زمان با استفاده از منحنی زنگوله ئی(ناقوسی) نشان می دهد.

با استفاده از منحنی زنگوله ئی، برداشت پایدار از منابع بیولوژیکی(صید ماهی) میسر می گردد و مدیریت بر منابع بیولوژیک از این طریق، حیات پایدار آنها را فراهم می گرداند.

ارتباط بین منحنی های فوق به شرح ذیل است:

فرض کنید یک جمعیت کوچک از قورباغه ها در یک استخر در مراحل آغازین دارید، اگر از منحنی S پیروی می کنید، شما هم اکنون در پائین ترین لبه S قرار دارید.

یعنی نقطه(A) که کمترین میزان جمعیت قورباغه را دارد، هنگامیکه تعداد قورباغه ها(N) نسبت به ظرفیت برد استخر(K) کم است، در چنین حالتی عاملهای وابسته به تراکم جمعیت، میزان رشد و افزایش جمعیت قورباغه را تا حد ماکزیمم میسر می سازند.

رشد سریع زمانی اتفاق می افتد که سه عامل وجود داشته باشد:

1- مناطق فراوانی در استخر برای پنهان شدن، که در زمان کم بودن جمعیت قورباغه، این امکان وجود دارد.

2- غذای کافی برای قورباغه ها وجود داشته باشد.

3- آب استخر تمیز باشد.

همه حالتهای فوق برای رشد قورباغه میسر است، حتی اگر عبارت (k-n/k) نزدیک صفر باشد، در چنین حالتی نیز، میزان ماکزیمم رشد جمعیت بخاطر تعداد قورباغه هائیکه قابلیت تولید مثل((rmax* N دارند، پائین است.

افزایش جزئی در جمعیت قورباغه ها، در پائین لبه سمت راست منحنی زنگوله ای شکل قرار دارد.

همچنانکه جمعیت قورباغه رشد می یابد، عاملهای وابسته به تراکم  از هدایت گری کمتری برخوردار می گردد. یعنی عبارت(k-n/k) چروچیدگی گرفته و کاهش می یابد.

ولی بصورت همزمان جمعیت بزرگتر تولید مثل را افزایش داده ودر این مرحله اهمیت ((rmax* N نمایان گشته و منجر به افزایش جمعیت می گردد.

افزایش تولید مثل بنحو بارزی اثرات فاکتورهای وابسته به تراکم را دگرگون کرده و در نتیجه جمعیت قورباغه ها  بنحو سرسام آوری افزایش می یابد و این افزایش تصاعدی در ناحیه (B) منحنی زنگوله ئی قرار دارد.

این روند تا زمانیکه به نقطه C یعنی وسط زنگوله منحنی برسید، ادامه می یابد، این مهم سریع ترین میزان رشد جمعیت قورباغه در استخر مورد نظر را نشان می دهد.

نقطه C از منحنی S، در واقع عمیق ترین شیب منحنی را نشان می دهد، و از نقطه نظر محاسبه گران، این نقطه اوج انعطاف و خمیدگی منحنی است و بدین معنی است که از این نقطه به بعد، رشد جمعیت از حالت بسیار سریع به حالت بسیار کند تغییر می کند.

فراتر از نقطه C منحنی S، بالانس و تعادل بین تولید مثل و عاملهای وابسته به تراکم بر عکس می گردد.

در نقطه D منحنی عاملهای وابسته به تراکم، تاثیر بیشتری بر رشد جمعیت دارند و در نتیجه این عمل رشد جمعیت کند می شود.

در حالت فوق رشد جمعیت بتدریج کند گردیده و نهایتاً رشد جمعیت متوقف می گردد.

در نقطه E منحنی S جمعیت نسبتاً ثابت باقی می ماند و قسمت پهن منحنی S با منحنی لوجستیک مربوط، ظرفیت برد(K) جمعیترا نشان میدهد.

منحنی های مربوط به ظرفیت برد در پایان همین بخش ترسیم شده است.

 

 

 

ظرفیت برد محیط زیست: (Envieonmental Carrying Capacity)

تعریف ظرفیت برد در محیط زیست:

ظرفیت برد عبارت است از ماکزیمم تعداد افراد جمعیت از یک گونه در یک منطقه معین از محیط زیست و تامین تمامی نیازمندیهای گونه فوق در آن منطقه بدون اینکه ناهنجاری در تولید نیازمندیها بوجود آید و مهم تر اینکه  محیط زیست بتواند بصورت نامحدود نیازهای گونه های مستقر در خود را تامین نماید، این گونه پدیده ئی ، ظرفیت برد نام گرفته است.

تعریف فوق از خصوصیات ذیل برخوردار است:

1- تعداد ماکزیم موجودات یا افراد.

2- یک منطقه معین محیط زیستی.

3- خدمت رسانی نامحدود.(تولید پایدار نیازمندیها)

الف) تعداد:

حداکثر تعداد افراد یا موجودات در یک منطقه با توجه به بالانس و تعادل بین مقدار خدمات و کالای محیط زیستی و کیفیت آنها که هر موجود زنده برای ادامه حیات نیاز دارد، توسط محیط زیست فراهم می شود.

لذا، از تقسیم کالاها و خدمات محیط زیستی در دست رس بر مقدار مورد نیاز هر موجود زنده، تعداد ماکزیمم افرادی را که یک منطقه می تواند، تامین نیاز نماید، بدست می آید.

بعنوان مثال: استخری را در نظر بگیرید که تعدادی قورباغه در آن زندگی می کنند، براستی این استخر قادر است  چند قورباغه را بصورت پایدار، تامین نیاز می نماید؟

جواب این سئوال ظرفیت برد استخر برای قورباغه ها، نام دارد.

فرض کنید که مساحت این استخر 240 متر مربع است، یعنی 2582 فوت و هر قورباغه ماده برای تخم گذاری نیاز به 2 متر مربع یعنی 21.5 فوت دارد.

در چنین حالتی استخر می تواند 120 قورباغه ماده را حمایت کند و یا کلاً 240 قورباغه (نرها)، می توانند در استخر زندگی کنند و در ظرفیت برد قرار گیرند.

جدول ذیل گویای این حقیقت است:

ظرفیت برد استخر برای قورباغه ها

کالاها و خدمات محیط زیستی استخر

تدارکات های استخر

240m2

(1)

10000 L

(2)

240 m2

(3)

500000 در سال

(4)

نیازمندیهای هر قورباغه

2m2

1000  L

2m2

1000حشره در سال

جمعیت پایدار قورباغه

120 قورباغه

100 قورباغه

120 برای هر جفت

500 قورباغه

1) مکانهای پنهان شدن قورباغه ها(متر مربع)

2) فرآیند کردن ضایعات(لیتر)

3) مکانهای تخم گذاری(متر مربع)

4) غذا(حشرات)

استخر برای قورباغه ها جایگاهی فراتر از تخم گذاری دارد و ممکن است ظرفیت برد استخر بدلیل سایر کالاها و خدمات محیطی، کمتر از 240 قورباغه را پشتیبانی نماید.

اگر این مثال را ادامه بدهیم، به این نکته می رسیم که این استخر باید غذای لازم را در قالب حشرات برای تغذیه قورباغه ها  نیز فراهم نماید.

علاوه این موضوع، استخر باید مکان هائی برای پنهان شدن قورباغه ها و فرار آنها از خطر را نیز داشته باشد و آب سالم هم در دست رس آنها قرار دهد.

اگر هر قورباغه با پنهان شدن از خطرات به 2 متر مربع فضای استخر نیاز داشته باشد، یک استخر 240 متر مربعی می تواند فقط 120 قورباغه را حمایت کند و اگر هر قورباغه برای رقیق کردن و غیر سمی نمودن آب به 100 لیتر آب نیاز داشته باشد، در چنین حالتی نیاز کلی قورباغه ها به آب برای تصفیه سازی به 10000 لیتر می رسد.

در چنین وضعی استخر می تواند فقط 100 قورباغه را بصورت پایدار تامین نیاز نماید.

مثال فوق قدرت و توانائی استخر برای رقیق سازی و غیر سمی کردن ضایعات بوجود آمده توسط  قورباغه، تعداد ماکزیمم موجودات برای زندگی در استخر را تعیین می کند.

بدین ترتیب قدرت پروسه و فرآیند کردن ضایعات استخر، عامل محدود کننده(limiting factor) می باشد.

 

 

 

یک منطقه معین و مفروض (A Given Area) برای ظرفیت برد:

وجود یک منطقه معین و مشخص از محیط زیست برای ظرفیت برد بسیار حساس، حیاتی و اساسی است، بخاطر اینکه این منطقه مورد نظر باید انواع کالاها و خدمات محیط زیستی برای تعداد ماکزیمم موجودات مستقر در آنرا تامین نماید.

این منطقه در هر اکوسیستم متفاوت است. بعنوان مثال:

گسترده و دامنه تولید مثل در اکوسیستم ها تا حدود بسیار زیادی به رطوبت خاک، تولید اولیه خالص، طول دوره زمستان و رقابت بین گونه ها، بستگی دارد.

در نتیجه این عمل، ظرفیت برد(Carrying capacity) برای جمعیت هر گونه بستگی به شرایط منحصر به فرد اکوسیستم های محلی دارد.

بعنوان مثال: می توانیم اهمیت محیط زیست های محلی را با مقایسه قدرت 2 استخر 10000 لیتری برای تامین نیازهای قورباغه ها، تعیین نمائیم.

فرض کنید یک استخر عمیق است  و مساحت سطح آن کوچک و استخر دیگر کم عمق و دارای سطح مساحت زیادتر است.

اگر قدرت استخر برای رقیق کردن ضایعات بستگی به اکسیژن ناشی از خود استخر باشد، در چنین حالتی استخر کم عمق و با داشتن منطقه سطح مساحت زیاد، قادر خواهد بود قورباغه های بیشتری را تامین نیاز نماید.

چرا که مساحت سطح  زیاد، هوادهی بیشتری را باعث می گردد.(Oxygenation)

لذا، استخرهای کم عمق با داشتن مساحت سطح زیاد، ظرفیت برد بیشتری را دارا هستند.

 

 

پشتیبانی و حمایت نامحدود گونه ها در ظرفیت برد ( Maintained definitely

قدرت و توانممندی یک اکوسیستم برای فراهم کردن کالاها و خدمات محیط زیستی کمی و کیفی در طول زمان، پشتیبانی و حمایت نامحدود نام دارد.

نامحدود بودن سرویس دهی یک اکوسیستم بدین معنی است که بتواند در دراز مدت مجموعه کالاهای مورد نیاز را برای ساکنان خود بصورت پایدار تامین نموده و در چارچوب ظرفیت برد، فعال باشد.

بعنوان مثال: هنگامیکه در مورد جمعیت صحبت می کنیم، کلمه نامحدود و یا دراز مدت، به معنی تولید نسل و ادامه آن است، یعنی اینکه اکوسیستم بتواند برای مدت زیادی تولید داشته باشد.

برای اینکه جمعیت یک گونه بین ظرفیت برد قرار گیرد، اکوسیستم باید آن تعداد موجوداتی را که در حیطه خود دارد، نسل به نسل حمایت نماید.

اگر ظرفیت برد یک استخر 100 قورباغه است، این استخر باید قادر باشد، این 100 حیوان را برای هزاران سال نسل به نسل تامین معاش نماید.

قانون بسیار ساده ای برای اینکه یک جمعیت بتواند بصورت نامحدود زندگی کند، وجود دارد، این قانون بیان می دارد که جمعیت نباید کالاها و خدمات محیط زیستی را سریع تر از آنکه محیط زیست بتواند آنها را تجدید نماید، استفاده نماید.

استفاده از خدمات محیط زیستی، در گسرده دامنه محدودیت ها، پایداری جمعیت ها را تامین می نماید.

بعبارت دیگر، جمعیتی که کالاها  و خدمات محیط زیستی  را سریعتر از آنکه آنها تجدید یابند، مورد استفاده قرار می دهند، پایدار نبوده و محکوم به زوال و نابودی می باشد.

استفاده ناپایدار علاوه بر اینکه پشتیبانی نامحدود را از دست می دهد، منابع و ذخائر محیط را محدود کرده و از درجه کیفیت محیط زیست نیز می کاهد و آینده آنرا تاریک می نماید.

تغییرات فوق تعداد ماکزیمم موجوداتی که در یک منطقه معین زندگی کنند را کاهش می دهد.

بعنوان مثال: اگر در یک استخر غذا عامل محدود کننده باشد و هر قورباغه در سال به 1000 حشره احتیاج داشته باشد، و هر حشره در سال نیم حشره جدید تولید کنند، در چنین حالتی جمعیت حشرات در سال 1.5 برابر افزایش یافته و بصورت هندسی فزونی         می گیرد.

اگر یک میلیون حشره در استخر باشد، چند قورباغه می تواند بصورت پایدار و نامحدود تامین معاش شده و زندگی کنند؟

در اولین نگاه این گونه به نظر میرسد که این استخر می تواند 1000 قورباغه را تامین معاش نماید.

لذا با وجود تعداد یک میلیون حشره هر قورباغه سالیانه از هزار حشره تغذیه می کند.

اگر یک میلیون حشره را بر 1000 قورباغه تقسیم کنید، عدد حاصله 1000 حشره برای هر قورباغه می شود.

اما آیا 1000 قورباغه می توانند بصورت نامحدود در استخر تامین غذا شوند؟

جواب منفی است. بخاطر اینکه این هزار قورباغه، تعداد یک میلیون حشره را سریع تر از آنکه تجدید نسل شوند، می خورند.

در سال اول این یک ملیون حشره، با افزایش هندسی تبدیل به 1/5 برابر می شوند و تحت این شرایط، فقط تعداد 500000 هزار حشره برای سال بعد باقی می ماند، چرا که تعداد یک میلیون حشره، در سال اول توسط قورباغه ها، خورده شده اند.

در سال بعد این نیم میلیون حشره با افزایش 1/5 برابری به 750000 حشره افزایش می یابند در صورتیکه نیاز واقعی 1000 قورباغه، برای زندگی پایدار یک میلیون حشره است.

لذا، این 1000 قورباغه، 75000 حشره را تغذیه کرده و هنوز هم گرسنه هستند.

سال بعد، هیچ حشره ای برای تولید مثل و تامین غذا برای قورباغه ها وجود ندارد.

در چنین شرایطی جمعیت قورباغه ها بدلیل تغذیه حشرات سریع تر از آنکه آنها بتوانند تجدید نسل کنند، از بین خواهد رفت.

بوضوع می توان پی برد که استخر نمی تواند تعداد 1000 قورباغه را بصورت پایدار و دراز مدت تامین نیاز نماید.

بر طبق قانون ساده و عمومی حیات، پایداری نیازمند این است که جمعیت قورباغه ها  نباید حشرات را سریع تر از آنکه آنها بتوانند ادامه تولید نسل داشته باشند، تغذیه کنند.

لذا، از 1/5 میلیون حشره در پایان سال اول، یک میلیون از آنها جایگزین حشرات خورده شده می شوند و نیم میلیون باقی مانده، غذای بالقوه ئی است که می تواند بصورت پایدار مورد استفاده قرار گیرد و قورباغه ها  می توانند فقط این نیم میلیون حشره را بصورت پایدار مورد استفاده قرار دهند.

برای محاسبه تعداد قورباغه هائی که می توانند بصورت پایدار تامین غذا شوند، نیم میلیون حشره را بر هزار قورباغه تقسیم می نمائیم.

این محاسبه بیانگر جمعیت حشراتی است که می توانند تعداد 500 قورباغه را بصورت نامحدود و در دراز مدت تامین معاش و غذا نماید.

500000 / 1000 = 500 قورباغه

 

 

نوسانات پیرامون ظرفیت برد / مکانیزم بازخورد منفی:

منحنی استدلالی که بشکل S نمودار می گردد(انواع این نوع منحنی را در بخش گالری سایت مشاهده نمائید)، در واقع یک نمایش بسیار ساده از رشد جمعیت موجودات را در اکوسیستم را نشان می دهد.

بر طبق منحنی S شکل(بخش گالری) جمعیت یک گونه هنگامیکه به ظرفیت برد  خود برسد، متوقف می شود.

در واقع (in reality) جوامع گونه های موجودات زنده در محیط زیست، بندرت در ظرفیت برد خود باقی می مانند، آنها معمولاً در اطراف ظرفیت برد خود در نوسان هستند(منحنی 4 در بخش گالری)، این نوسانات معمولاً توسط حلقه های بازخورد منحنی تولید می گردند.

زمانهای تلف شده ، فواصل زمانی هستند که در ارتباط بین تعداد جمعیت یک گونه و عاملهای وابسته به تراکم، که نوبه خود بر میزان رشد جمعیت تاثیر می گذارند، را شامل می شوند.

از منظر اکولوژیک، جوامع حیوانی و گیاهی زمانی رشد می یابند که تعداد آنها زیر ظرفیت برد قرار داشته باشد.

بعنوان مثال: جمعیت قورباغه ها هنگامیکه زیر ظرفیت برد هست و غذای اضافی نیز موجود است و یا مکانهای لازم برای در امان ماندن از خطرات وجود دارد، رشد می نماید.

اگر تعداد قورباغه  های  یک استخر 75 عدد باشد که زیر ظرفیت برد است، در چنین حالتی استخر براحتی می تواند، ضایعات تولید شده توسط قورباغه ها را رقیق کرده و غیر سمی نماید که در چنین حالتی کیفیت آب بالا رفته و به جمعیت قورباغه این امکان را می دهد که بطرف ظرفیت برد خود رشد نموده و تعداد خود را به عدد 100 برسانند.

(منحنی 4 و 5 در بخش گالری مشاهده نمائید)

البته با افزایش جمعیت قورباغه ها در استخر و رسیدن آنها به مرز ظرفیت برد، رشد جمعیت بصورت ناگهانی متوقف نمی گردد و در عوض ممکن است رشد جمعیت قورباغه ها ادامه یابد و بدین وسیله، افزایش رشد فراتر از ظرفیت برد شود، این تجاوز بالاتر از حد ظرفیت برد over-shootیا گذشتن از حد معمول نامیده می شود.

ادامه روند فوق، در جمعیت هر گونه از موجودات مستقر در محیط زیست سیاره زمین، منجر به سقوط آنها و در مواردی انقراض و نابودی گونه ها  به همراه دارد.

جوامعی که خارج از و بالاتر از ظرفیت برد قرار می گیرند، عمدتاً بخاطر فواصل زمانی  است که در ارتباط بین تعداد جمعیت و عاملهای وابسته به تراکم به وجود می آید.

بعنوان مثال: در استخر معروف ما که مکان زندگی قورباغه است، اگر جمعیت قورباغه ها رشد نماید  و فراتر از 100، که حد ظرفیت برد است رود، در چنین حالتی ضایعات تولید شده توسط قورباغه ها فراتر از حد معمول رفته و استخر نمی تواند عملیات تصفیه آب را انجام دهد.

تجمع ضایعات در استخر باعث کاهش کیفیت آب می شود و موفقیت تولید مثل در استخر را کاهش و در مراحل اولیه اثر چندانی ندارد، عمل رشد جمعیت قورباغه ها با فراتر رفتن از حد ظرفیت برد ادامه پیدا می کند.

البته عمل فراتر رفتن از ظرفیت برد موقتی(temporary) است، چرا که حلقه بازخورد منحنی بین جمعیت و کیفیت آب ،در نهایت منجر به کاهش جمعیت قورباغه ها در استخر     می گردد.

آیا ظرفیت برد محیط زیست در ارتباط با انسان هم کاربرد دارد؟

آیا ما می توانیم از مفهوم ظرفیت برد برای محاسبه حد بالای تعداد جمعیت انسان استفاده نمائیم.

در اولین نگاه ممکن است بگوئید این عمل شدنی نیست و درست همانند تعیین ظرفیت برای قورباغه، خوک و یا لاغ، صورت می پذیرد.

اگر چنین باشد، ما می توانیم تمام کالاها و خدمات محیط زیستی که توسط انسان مورد استفاده قرار می گیرد را اندازه گیری کرده و آنها را با میزانی که محیط زیست تولید می کند را مقایسه نمائیم.

ولی واقعیت چیزی دیگری است و اطلاعاتی را که در این خصوص  بدست  میاید ،می تواند گمراه کننده باشد.

بخاطر اینکه ارتباط بین انسان و محیط زیست خیلی پیچیده تر از سایر موجودات است ولی در هر صورت انسان برای پیدا کردن راهنما ئی برای اندازه گیری میزان تولید کالاها و حد نهائی آنها، تلاشهای فراوانی را صورت داده است.

معما و قصه مالتوس (The Malthusian Dilemma):

فرضیه اینکه ظرفیت برد (Carrying capacity) می تواند محدودیت های جامعه بشری را کمی نماید، در سال 1787 میلادی توسط یک اقتصاددان و فیلسوف مشهور بنام توماس مالتوس (Thomas Malthus ) مورد استفاده قرار گرفت.

مالتوس در تئوری خود توضیح داد که محیط زیست چگونه تعداد جمعیت انسان را محدود می کند.

بحث جناب مالتوس خیلی ساده بود، او می گفت که جمعیت انسان بصورت تصاعدی رشد می کند، ولی تولید غذا(عاملی که نهایتاً تعداد جمعیت انسان را محدود می کند) بصورت خطی رشد می نماید.(Linearity).

رشد تصاعدی جمعیت برای مالتوس بدین معنی بود که جمعیت و تولید بدلیل یک واقعیت بسیار ساده ریاضی با هم دیگر برخورد می کنند و نهایتاً رشد تصاعدی جمعیت بر تولید غذا که یک رشد خطی است ، پیش می گیرد و نهایتاً جمعیت انسان بحدی می رسد که از ظرفیت برد محیط زیست برای تامین معاش، خارج می گردد و با زیاد شدن جمعیت، تولید غذای کافی برای ادامه حیات انسان بسیار مشکل و طاقت فرسا می شود.

درترکیبهای جمعیتی  نسبتاً پائین معمولاً تولید غذا بیشتر از  میزان تقاضا می باشد، یعنی عرضه بیش از تقاضاست و غذای اضافی در واقع مکانیزم لازم را برای رشد جمعیت فراهم می نماید و تولید غذا در طول زمان بصورت خطی رشد می نماید ولی تولید جمعیت در طول زمان بصورت تصاعدی افزایش می گیرد و نهایتاً دو خط منحنی (منحنی را در گالری ببیند) هم دیگر را قطع می کنند و در این حالت خط جمعیت از خط تولید غذا پیشی می گیرد، در چنین حالتی و بدلیل کمبود شدید غذا و مقدار بسیار بالای جمعیت، قحطی و بیماری، جمعیت بشری را بشدت کاهش داده و آنرا تا سطح سازگار با غذائی تولید شده تعدیل می نماید.

البته این ناهنجاری، یک مکانیزم بازخورد منفی است که برای تعادل سیستم انسانی در محیط زیست بصورت خود کار عمل می کند و جامعه را هر چند ناخوشایند، به سطح قابل قبول آن می رساند.

البته مالتوس این تئوری را در ارتباط با جامعه انگلیسی بکار برد و پیش بینی کرد که جمعیت بریتانیا در آستانه سقوط و انحلال است.

مالتوس می گفت که رشد جمعیت انگلیس بسیار سریع تر از رشد غله برای غذا دادن آنها است و معتقد بود که انگلستان باید رشد جمعیت خود را بصورت داوطلبانه با ابزارآلات معمول، مثلاً تاخیر در ازدواج و سایر روشها، کنترل کرده و تعدیل نماید.

او همچنین بارها گفته بود که اگر جامعه انگلیس به صورت داوطلبانه جمعیت خود را تعدیل و تثبیت نکند، از طریق روشهای طبیعی، محیط زیستی  به نظر غیر معمول     یعنی مکانیزم های بازخورد منفی(بیماری، قحطی، گرسنگی و غیره) در نهایت جمعیت تعدیل خواهد شد، تمام نشانه هائی را که مالتوس ذکر کرد، بیانگر، فراتر رفتن جامعه آنزمان انگلیس از ظرفیت برد محیط زیست بود.

البته پیش بینی مالتوس  در مورد فروپاشی جامعه  انگلیس هیچ گاه تحقق نیافت و این مهم یکی از اشتباهات محاسباتی مالتوس در جامعه انگلیس بود.

بنظر نگارنده به سختی می شود مفهوم ظرفیت برد را در مورد جوامع انسانی به کاربست، بخاطر اینکه انسانها بلحاظ ساختاری، رفتاری، کرداری و مهم تر از همه هوشمندی با سایر جانوران فرق می کنند و  از امتیازات خاص بهره گیری درست از منابع ،برخوردارند و در صورتیکه بدرستی تربیت شوند، می توانند دوست دار واقعی محیط زیست و ظرفیت برد طبیعت گردند.

همچنانکه در مبحث قبلی توضیح داده شد، انسانها به وضوح با سایر گونه ها تمایز دارند.

انسانها می توانند تصمیمات لازم را در خصوص تعدیل و تثبیت جمعیت از یک طرف اتخاذ کنند و همزمان از طرف دیگر، قادرند محیط زیست پیرامون خود را مدیریت کرده و کمیت و کیفیت کالاها و خدمات را از محیط زیست در چارچوب ظرفیت برد آن بدست آورند.

انسانها همانند سایر جانوران و گیاهان احتیاجات خود را فقط از یک محیط معین و مشخص پیرامون خود بدست نمی آورند و همه جای محیط زیست در تصرف آنهاست.

لذا به یک منطقه خاص اختصاص ندارند و می توانند از جای جای سیاره زمین تامین معاش شوند.

بدین ترتیب ، مفهوم ظرفیت برد بصورت مستقیم در خصوص انسانها کاربرد ندارد.

واقعیت این است که انسان می تواند برای بهتر کردن زندگی خود، ظرفیت برد را برای سایر گونه ها تغییر داده و آنرا افزایش دهد.

یعنی مجموعه شرایط و تعهدات لازم را برای ادامه حیات تعداد بیشتری از گونه ها فراهم کرده و خود نیز از قبل آنها بهره ببرد.

در یک نگاه عمیق ظرفیت برد می تواند برای همه موجودات زنده از جمله انسان کاربرد داشته باشد، اگر در جهان همه چیز به هم مربوط است، پس انسانها و جانوران و مجموعه سیستم های حاکم بر آنها، همگی با هم مرتبط هستند و برای اینکه روزگار همه بدرستی مدیریت شود، باید با هم کار کنند، اگر جانوری نباشد، یا گیاهی نروید، مسلماً انسانی هم تولید نخواهد شد.

پس ظرفیت برد و یا به عبارتی خورند، شامل حال همه موجودات زنده بصورت مستقیم برای بعضی و بصورت غیر مستقیم برای انسانها کاربرد دارد.

واقعیت دیگری که پیرامون انسان و محیط زیست مطرح است، در واقع شناسائی موضوعات و جنبه هائیست که چگونه محیط زیست، جمعیت و ثروت انسانها را محدود می کند و چگونه این گونه پیوندها بصورت مداوم تغییر می کنند.

برا اساس قوانین حفظ و بقا انرژی و ماده، همه موادی که استفاده و تمام ضایعاتی که تولید می شود از محیط زیست گرفته شده و به محیط زیست بر می گردند.

به همین ترتیب، انسانها نیز بصورت کامل به محیط زیست وابسته اند.

بعبارت دیگر خرد و هوشمندی انسانها به آنها این اجازه را می دهد که انواع و مقادیر کالاها و خدمات محیط زیستی را تغییر دهند، یعنی انسانها قادرند، مقدار استفاده را کمتر کرده و ضایعات بسیار کمتری تولید کنند و البته قدرت تغییر و هوشمندی انسانها ارتباط تنگاتنگی با زمان(Timing) دارد.

بدین معنی که اگر انسانها وقت کافی برای ایجاد تغییرات داشته باشند، براحتی می توانند از ایجاد ناهنجاریهای محیط زیستی و خارج شدن از ظرفیت برد جلوگیری نماید.

ولی متاسفانه در جهان امروز بخش گسترده ئی از سرمایه ها  و دارائیهای محیط زیستی سریع از زمان مورد نظر، اتمام گشته و به انسان اجازه جایگزینی را نمی دهند.

لذا، باید در جهت زیستن در مابین، محدودیت های محیط زیست و نزدیک به ظرفیت برد منابع، آموزه های تربیتی و کاربردی فراوانی در اختیار شهروندان سیاره زمین قرار گیرد تا بتوانند در چارچوب قوانین حاکم بر محیط زیست برخورداری مناسب از ظرفیت برد از منابع طبیعی سیاره زمین  را داشته باشند و بدین ترتیب از کلیه دارائیهای طبیعت بدرستی استفاده کرده و از آن لذت ببرند.

 

 

مفاهیم کلیدی مربوط به ظرفیت برد:

1- رشد جمعیت از تفاوت بین میزان مرگ و میر و تولد بدست می آید.

هر دو میزان فوق توسط عاملهای مستقل از تراکم و وابسته به آن تعیین می گردند.

هنگامیکه عاملهای وابسته به تراکم غیر مهم تلقی گردند، در چنین حالتی جوامع موجودات بالقوه ،بصورت  هندسی یا تصاعدی رشد می کنند.

سپس با بزرگ شدن جمعیت گونه ها، عاملهای وابسته به تراکم مهم تر و حیاتی تر       می شوند.

نقطه ئی که رشد جوامع، بدلیل فاکتورهای وابسته به تراکم متوقف می گردد، ظرفیت برد یا خورند(Carrying capacity) نام دارد.

2- رشد جوامع مختلف گونه های موجودات زنده از جمله انسان، هر گاه به حد ظرفیت برد برسد، بندرت توقف فوری دارد.

فواصل زمانی در ارتباط بین رشد جمعیت و عاملهای وابسته به تراکم، به جمعیت های زیادی، این امکان را می دهد که آنها بتوانند در اطراف و پیرامون ظرفیت برد خود، نوسان داشته باشند.

3- واکنشهای متقابل جمعیت گونه های مختلف موجودات و محیط زیست شان، ظرفیت برد را تعریف می کند.

مفهوم ظرفیت برد، هنگامیکه که در ساحت های انسانی، کاربرد دارد، بکلی تغییر می کند.(قلمرو، گسترده و مراتب).

چرا که انسانها، قادرند کیفیت، نوع و کمیت کالاها و خدمات محیط زیستی  که استفاده می کنند را تغییر دهند.

تغییر محیط زیست برای افزایش کمیت کالاها و خدمات محیط زیستی موجود، دستیابی به کالاهای محیط زیستی از مناطق دور دست و جایگزین کردن خدمات محیط زیستی با سرمایه های اقتصادی و موسسات اجتماعی از جمله فعالیت هائی است که انسان قادر به انجام آن در سیاره زمین است.

4- در خصوص کاربرد ظرفیت برد در ارتباط  با انسانها، نظریه های متفاوتی وجود دارد، عده ئی بر این باورند که رشد تصاعدی جمعیت انسان نهایتاً قدرت محیط زیست  برای تولید کالاها و خدمات مورد نیاز  انسان و سایر موجودات را کاهش داده و در مرحله بعد منجر به کاهش جمعیت می گردد و همزمان استاندارد کیفیت زندگی نیز پائین می آید.

در مقابل پاره ائی از دانشمندان نیز معتقدند، هوشمندی و استعداد انسان محدودیت های مرتبط با کالاها و خدمات محیط زیستی را کاهش داده و افزایش جمعیت را نیز میسر می سازد و جمعاً باعث می گردد که استاندارد زندگی انسانها  بصورت پایدار افزایش یابد.

البته این نظر بسیار خوشبینانه است و در عمل تا کنون اتفاق نیفتاده است.

5- اگر مردم زمان کافی در اختیار داشته باشند احتمالاً جایگزین های مناسب را برای خدمات و کالای محیط زیستی تمام شدنی فراهم می نمایند.

ولی نیازمندیهای فزاینده انسان، و استفاده سریع از خدمات محیط زیستی و  در نتیجه نبودن زمان کافی برای یافتن جایگزین، در حال حاضر مهم را بوجود نیاروده است و لذا قبل از اینکه راه حل پیدا شود، منبع اصلی از تمام میشود.

کاهش عرضه محصولات و کالاهای محیط زیستی، جمعیت را کاهش و رفاه اقتصادی را نیز پائین می آورد.

اگر چالش های محیط زیستی قبل از اینکه به عاملهای محدود کننده تبدیل شوند، بدقت مورد بررسی قرار گیرند، شاهد محدودیت های مربوط به کاهش منابع طبیعی و خدمات وکالاهای محیط زیستی نخواهیم بود.

 

با توجه به  پارامترها و اصول پایداری می توان در نزدیکی ظرفیت برد کالاها و خدمات محیط زیستی زندگی پایداری برای انسان و سایر موجودات زنده فراهم نمود.

مجموعه تصاویر مرتبط با متن فوق: