درباره

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 5142

 

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

بنام خدا

حفاظت گونه های متنوع حیات/حفاظت پایدار محیط زیست:

Sustainable Protection of Environment

نکته:

نباید به گونه های متعدد و متنوع موجودات زنده ای که در اطراف مازندگی می کنند، بی تفاوت باشیم، آنها در خلقت شبیه ما هستند و بخش مهمی از محیط زیست، از آن آنهاست، کوچکترین سهل انگاری در این خصوص گناهانی را بر انسان مترتب میسازد.

 

در این فصل قصد دارم بصورت جامع از تنوع زیستی(Biodiversity) صحبت کنم. یعنی از یک جهان غنی بیولوژیک(Rich Biological World البته قصدم این است که راههای جدید نحوه حفاظت از این ثروت گونه های وحشی(گیاهی و حیوانی) سیاره زمین را بصورت جامع تشریح کنم در این مقاله علت های مترتب بر انقراض گونه ها را نیز بیان می کنم و منافع بی شمار گیاهان و حیات وحش را برای جوامع انسانی نیز توضیح خواهم داد، معتقدم این توضیحات بر تشریحات و تحلیلها به خوانندگان کمک کرده و انها میتوانند بصورت کامل از اهمیت حفظ گونه های حیات باخبر گردند.

 

مدخل بحث: تنوع زیستی(علائم ناخوشایند کاهش گونه ها):

بر اساس تخمین های موجود از زمان آغاز حیات روی کره زمین، تعداد متجاوز از500 میلیون گونه گیاهی-حیوانی و سایر موجودات زنده، این سیاره را خانه خود کرده اند.

دانشمندان می گویند تعداد بین 10 تا 80 میلیون گونه در حال حاضر در سیاره زندگی می کنند. گرچه فقط در حدود 1/5 میلیون گونه تا بحالشناسائی و نام گذاری شده است. بنابراین در طول یک دوره طولانی 3/5 میلیارد ساله تعداد 420 الی 490 میلیون گونه آمده اند و رفته اند، یعنی منقرص شده اند.

داستان فوق به ما می گویند، انقراض بخش لاینفک و در واقع حقیقت تکاملی حیات روی سیاره زیبای زمین است. این چنین انقراضی از نظر دانشمندان علم الحیات، انقراض طبیعی (Natural Extinctionنام نهاده شده است.

در مقابل انقراض طبیعی یک انقراض زودرس گونه ها نیز وجود دارد که عمدتاً به واسطه فعالیتها و دست اندازیهای انسان در طبیعت ایجاد شده است.

این انقراض زودرس(Accelerated extinction) اساساً اصلاحات را در کره زمین نشانه رفته و توسط یکی از اجزاء محیط زیست یعنی انسان، وقوع آن میسر گشته است.

انقراض طبیعی بگونه قابل ملاحظه ای با انقراض زودرس تفاوت دارد، دلایل این امر عبارتند از:

1- انقراض طبیعی بیانگر یک نوع گذار تکاملی است. بدین معنی که تا کنون میلیونها گونه گیاهی و جانوری منقرض شده اند، به واقع از بین نرفته اند، بلکه به گونه های جدید و متکاملتری تبدیل شده اند، به صورت طبیعی کنار گذاشته شده و گونه های پوست کلفت،مقاوم و متناسب با طبیعت در حال تغییر کره زمین، متکامل شده و باقیمانده اند.

بعضی از گونه ها ممکن است نوع شان از بین رفته باشد، ولی در حقیقت به نمونه جدید و عالی تری تبدیل شده اند گونه های امروزین در واقع از اجداد اولیه شان که از نظر تکاملی در رده نازلتری بوده اند، مشتق گشته اند، مثلاً انسانهای صدهزار سال پیش که از قدرت مدیریت بسیار پائینیبرخوردار بودند، تبدیل به انسانهای با مدیریت پرقدرت امروزی شده اند، یعنی از نظر تکاملی به نوع برتری مبدل گشته و تکامل پیدا کرده اند.

شفافتر بگویم انقراضات زودرس مربوط به عصر جدید، حذف گونه های مفیدی از گیاهان وحیوانات را به همراه داشته و این وضعیت به واقع پایانی مرگبار(Dead end)در تکامل محسوب می شود و منطقاً بن بست تکاملی نام گرفته است.یعنی اینکه اجازه نداده ایم انقراض بصورت طبیعی حادث گردد فلذا تکامل به درستی محقق نشده است.شاید بشود با یک مثال از جریان تکاملی یکی از پستانداران بزرگ پایان مرگبار دوره تکاملرا واضح تر بیاننمود.

 

تاریخ تکاملی پستانداران بزرگ(اسبها):

تقریباً در حدود 60 میلیون سال پیش در دوره ایوسن(Eocene) اسب ایوهیپوس(Eohipusکه به اندازه یک سگ بود زندگی میکرد این نوع اسب از پاها، دستها و دندانهای ناقص و نازلی برخوردار بود و بدلیل شرایط سخت محیط زیستی و عدم طاقت در برابر ناملایمات منقرض گردید.

همچنین در چهل میلیون سال پیش در دوره Oligosene اسب Miohipus زندگی میکرد این اسب کمی پیشرفته تر از اسب ایوهیپوس(Eohipus) بود، اندامهای آن متکاملتر مینمود ولی بدلیل عدم همخوانی با شرایط آن روزگار این نوع هم منقرض گردید، یعنی تبدیل به نوع پیشرفته تری در دورهMocene(25 میلیون سال پیش)گردید.

7 میلیون سال پیش یعنی در دوره (Pliocene) پلیوسن، اسب پلیوهیپوس(Pliohipus) که به مراتب از نظر قوای فیزیکی بر سایر اسبهای دوران گذشته برتری داشت، پا به عرصه تکامل گذاشت، ولی این اسب هم در جریان انقراض طبیعی گونه ها، جای خودش را به نوع اسب مدرن امروزی داد.

این اسب نسبت به اجداد گذشته خود از نظر فیزیکی و تکامل اعضاء، برتری خاصی داشته و مراحل سخت تکاملی را در طول 60 میلیون سال گذشته با اجداد خود پشت سر گذاشته است و هم اکنون اجداد او منقرض شده اند ولی از بین نرفته چون او هست.

با این مثال ساده تکاملی می خواستم بگویم که انقراض،حق طبیعی گونه ها و یک گذرگاه تکاملی در حیات محسوب میگردد، گونه ها یکی پس از دیگری منقرض می شوند، ولی از بین نمی روند . تداوم نسلی آنها در گونه های مترقی تر دیگری ساری و جاری می گردد.

بدین ترتیب در پدیده انقراض، ممکن است یک گونه از بین برود ولی گونه جدید متکامل تری از بچه ها و نوه های همان گونه مجدداً بروز می نماید.

میزان انقراض نیز متفاوت است. این امکان وجود دارد که بعضی از گونه ها، بخاطر تغییرات اقلیمی یا هر دلیل دیگری در یک انقراض وسیع از بین رفته باشند.

بصورت طبیعی در هر هزار سال باید یک گونه منقرض گشته و جای خودش را به نوع بهتری تحویل دهد ولی هم اکنون سرعت انقراض بسیار بالاست و این یکی از نشانه های فعالیت ناهنجار انسان در طبیعت است.در حال حاضر بدقت نمی شود گفت که چه تعداد از گونه ها در مقطع فعلی منقرض شده اند، ولی بر اساستخمین و با توجه به تخریب سکونت گاههای موجودات زنده گیاهی و حیوانی و کاهش تنوع حیات در اکوسیستمها، روزانه تعداد متجاوز از 40 الی 100 گونه منقرض می گردد.

بعضی از بیولوژیستها E.O.Wilsonمی گویند حتی تعداد انقراض گونه ها بسیار فراتر از آنست که فکر می کنیم. تعداد دیگری از بیولوژیست ها عدد 140 را روزانه تخمین می زنند، در نتیجه این ناملایمات، ما در دوره ای وارد شدیم که انقراض وسیع گونه ها در آن شکل گرفته است و این پدیده در تاریخ زمین بی سابقه است.

امروزه هزاران گونه در معرض خطر تهدید وجود دارد. یک گونه در معرض خطر گونه ایست که در خطر فوری و جدی، انقراض است. یک گونه در معرض تهدید گونه ایست که در حال حاضر فراوان است و در یک وضعیت طبیعی بسر می برد، ولی بخاطر اینکه تعداد آنها در حال کاهش است، تهدید منقرض شدن آن وجود دارد.

اگر توجه جدی به نگهداری گونه های در معرض خطر و تهدید صورت نگیرد، آنها بسرعت منقرض می شوند.

امروزه، تقریباً 4/3 گونه های پرنده در جهان، تعدادشان در حال کاهش است و بعضاً در معرض تهدید به انقراض بسر می برند.

3/2 یا بیشتر از 150 گونه شناسائی شده پستانداران اولیه(Primatesدر معرض تهدید هستند.

 

تقریباً 25000 گونه گیاهی در معرض تهدید به انقراض هستند.

یعنی از هر ده گونه گیاهی موجود در جهان یکی از آنها در معرض تهدید به انقراض است. این آمار در امریکا بسیار شدید است، یعنی 3000 گونه گیاهی در خطر نابودی و انقراض می باشند.

دانشمندان در سرتاسر جهان معتقدند که دوزیستان در معرض خطر انقراض بسر می برند، قورباغه ها، لاک پشت ها و سالامندرها ،تعداد جمعیت شان در حال کاهش است و چیزی به از بین رفتن آنها نمانده است.

دوزیستان بدلیل تخریب محل سکونتشان در حال انقراضند. اغلب دانشمندان محیط زیست، بیولوژی و اکولوژی معتقدند که کاهش گونه های حیات(تنوع زیستی) در نتیجه طیف وسیعی از عامل ها می باشند.

 

عاملهائی مانند تخریب محل سکونت، آلودگیهای محیط زیستی، مثل آفت کش ها ،در معرض اشعه ماورابنفش قرار گرفتن،{بدلیل تخریب لایه اوزن(Ozone depletion)،} امراض، پارازیت ها، گرمای جهانی و سایر مواد خطر ناک، همگی باعث کاهش و انقراض گونه های حیات گردیده اند.

 

 

 

 

مفهوم کلیدی:

 

امروزه در نتیجه فعالیت های انسانی، گونه های زیادی از گیاهان و حیوانات با انقراض مواجهند. اگر چه انقراض گونه ها از آغاز حیات وجود داشته است ولی انقراضات اخیر از میزان معمول و طبیعی فراتر رفته

(Accelerated Extinction)است . یعنی سریع تر از میزانی است که بلحاظ بیولوژیکی پایدار(Biologically Sustainable) باشد.

 

 

علل مترتب بر انقراض و کاهش گونه های حیات/ تنوع زیستی:

انقراض گونه های گیاهی و حیوانی همانند سایر مشکلات محیط زیستی نتیجه عاملهای فراوانی است.

دو عامل عمده که ما امروزه با آن روبرو هستیم، عبارتند از:

1- تغییر محل سکونت گونه ها.

2- بهره برداری(شکار، کشتار) تجاری از گونه ها.

عاملهای دیگری که در انقراض گونه ها، موثر است را می توان بشرح ذیل بیان نمود.

1- معرفی گونه های خارجی.

2- کنترل کننده های آفات و شکار کننده ها.

3- جمع آوری حیوانات برای نگهداری در خانه(سگ پروری) و تحقیقات.

4- آلودگی.

5- عاملهای اکولوژیکی.

6- از بین رفتن و انقراض گونه های کلیدی ( گیاهان و جانوران).

 

 

 

مفهوم کلیدی:

 

عاملهای زیادی در از بین رفتن گونه های حیات نقش دارند، ولی دو عامل بسیار مهم نقش اساسی در انقراض گونه ها را به خود اختصاص می دهند، این دو عامل عبارتند از:1-تخریب و تغییر محل سکونت گونه های حیات.2-بهره برداری تجاری از گونه ها.

 

 

تغییرمحل( فیزیکی) سکونت گاههای گونه های جانوری و گیاهی:

انسانها همواره محیط زیست را برای تامین نیازمندیهای خود، تغییر داده اند.

تقریباً هر فعالیتی که انسانها انجام می دهند، باعث تغییراتی در شرایط زنده و غیر زنده محیط زیست می گردد و فعالیتها باعث می شود که جوامع بیولوژیکی اکوسیستمهای آبی و خاکی تغییر یابند.

هر محصولی که خریداری می شود، یک برچسب قیمتی محیط زیستی با خود بهمراه دارد. استخراج مواد خام از طبیعت و تبدیل آنها به محصولات آماده مصرف و حتی عبور و مرور ما، یعنی حمل و نقل به مغازه ها و برگشت به خانه، موجبات تخریب محیط زیست را فراهم می کنند.

بعضی از شدید ترین تغییرات محیط زیستی ناشی از فعالیتهای ما، در تولید غذا، برداشت چوب از جنگل، معدن کاری، ساخت جاده و ساخت اتومیبل، ساخت و نگهداری مجتمع های مسکونی، همه و همه باعث تخریب و تغییر شدید شرایط محیط زیستی مناطق میگردد.

فعالیتهای انسانی باعث می گردد که محل سکونت و جایگاه واقعی حیوانات و گیاهان دو تکه گردد و بدین ترتیب جایگاه دچار تغییر گشته، آسایش و آرامش گونه ها از بین برود.

برای مثال ایجاد مجتمع های مسکونی، جزایری از فعالیتهای انسانی در یک محیط طبیعی محسوب می شوند.

به موازات افزایش جمعیت انسان در این جزائر طبیعی حیات، جاده ها، بزرگ راهها، مزارع و ساختمانها نیز افزایش می یابد و بطور کلی، الگوها تغییر کرده. و تمام آن چیزی را که باقی میماند، چند جزیره در شکل و شمایل سکونت گاههای طبیعی به چشم میخورد که انسان بصورت مسلط بر سطح و بر منظر ان خود نمائی میکند.

لذا با شقه شقه شدن محیط طبیعی جانوران و گیاهان و تسلط انسان برآن، گونه های متنوع حیات نیز دچار کاهش میگردند.

باید توجه داشت که تغییر جایگاه حیوانات و گیاهان دامنه ای از متوسط تا شدید را بهمراه دارد، در صورتیکه تغییرات شدید و فاحش باشد و تخریب محل های سکونت موجودات را در بر گیرد، در چنین حالتی، انقراض گونه های گیاهی و حیوانی بوقوع می پیوندد.

مثلاً تخریب و قطع جنگلهای حاره ای که تقریباً نصف گونه های موجودات در کره زمین را در خود جای می دهند، باعث تخریب پناهگاههای گونه ها شده و این پدیده منجر به انقراض وسیع آنها می گردد.

مفهوم کلیدی:

 

تقریباً همه فعالیتهای انسانی محیط زیست را تغییر داده و شرایط زنده و غیر زنده را بر هم می زنند و این آشفتگی باعث ایجاد جزائری در محل سکونت موجودات گشته و آنها را از هم جدا می کند. تداوم جدائی گونه ها و تغییرات وسیع در محل سکونت آنها یکی از علت های اصلی انقراض گونه های حیوانی و گیاهی در محیط زیست است. شدید ترین تغییرات در مناطقی اتفاق افتاده است که از نظر بیولوژیکی بسیار غنی هستند. جنگل های حاره ائی، مناطق مرطوب، تالابها و صدفهای دریائی(مرجانها) را می توان نام برد.

 

 

بهره برداری تجاری از گونه های جانوری:

انسانها در طول تاریخ زندگی خود، همواره حیوانات دیگر را به منظور استفاده غذائی و تولید سایر محصولات، شکار کرده و می کنند.

امروزه چند نوع متفاوت از بدام انداختن حیوانات وجود دارد:

 

1- شکار و به دام اندازی حیوانات به منظور تفریح.

این روش برای لذت بردن و تفریح مورد اقبال انسانهای بی خبر از محیط زیست و حفاظت آن، بکار گرفته می شود.

بدام اندازی حیوانات بدین گونه باعث ترس و وحشت آنها شده و محیط آنها را ناامن می گرداند، ترس مداوم از بدام افتادن، آرامش فیزیکی، روح و روان آنها را برهم زده و در دراز مدت باعث کاهش تنوع در گونه های حیوانات می گردد، استفاده از این روش برای لذت بردن، امری نکوهیده و قابل سرزنش است.

2- بدام اندازی حیوانات و کشتن آنها به منظور استفاده غذائی.

شکل دیگری که منجر به کاهش تنوع زیستی و انقراض گونه ها می گردد، در واقع بدام اندازی و گشتن حیوانات به منظور استفاده غذائی از آنها صورت می گیرد.

مردم بومی که در مناظق جنگل های بارانی حاره ائی زندگی می کنند، از این روش بنحو گسترده ای استفاده می کنند. این روش توسط بومیان معمولاً بصورت پایدار مورد استفاده قرار می گیرد و خطر جدی، گونه ها را تهدید نمی کند ولی فاجعه زمانی آغاز می شود که انسانهای به اصطلاع پیش رفته یکباره به جنگل حمله کرده و طومار آنرا بر باد می دهند، که در چنین حالتی انقراض گونه ها و کاهش تنوع زیستی حادث میگردد.

3- بدام انداختن و کشتن حیوانات به منظور استفاده تجاری از آنها.

در این روش تلاشهای برنامه ریزی شده ائی برای بدام انداختن جانوران، در دریا و خشکی جهت استفاده تجاری از آن، صورت می گیرد.

نهنگ های دریائی، گوزن های افریقائی و سایر جانوران درشت هیکل، در این روش مورد بهره برداری قرار می گیرد و از گوشت، پوست، شاخ و عاج آنها استفاده تجاری می شود، با این روش گونه های بیشمار حیوانی از رده حیات پایدار خارج شده و از تنوع آنها کاسته می شود و در مواردی انقراض گونه ها میسر می گردد.

مثلاً پوست ببر بنگال بالاترین بهره برداری به میزان 100000 دلار در ژاپن بفروش میرسد، از عاج فیل نیز به همین ترتیب و به همین گرانی استفاده می شو.د.

 

 

مفهوم کلیدی:

 

بدام انداختن و کشتن گونه های جانوری غیر اهلی برای استفاده های تجاری قرنها ادامه دارد و بزرگترین تهدید برای گونه ها حیات وحش در جهان محسوب می شود. فعالیت های گذشته انسان در جهت کشتن نهنگ ها و فعالیت حال بشر در جهت بدام انداختن غیر قانونی جانوران کمیاب در معرض خطر و نابودی، تهدید دیگری است که باید بسرعت آنرا متوقف کرد.

 

 

وارد کردن گونه های جانوری خارجی به یک منطقه جدید:

گونه های خارجی که بصورت عمدی و یا تصادفی به یک سرزمین یا منطقه جدید معرفی و رها می شوند، غالباً بسرعت با شرایط محیطی جدید وقف پیدا کرده، رشد و تولید مثل می نمایند.

یکی از دلایلی که به این امر کمک می کند، در واقع کم بودن مقاومت های محیط زیستی است، برای (مثال چون گونه معرفی شده جدید است،) دشمنان و شکارکنندگانی که بتوانند جمعیت آنها را در کنترل نگه دارند، موجود نیست، فلذا، جمعیت گونه جدید، بسرعت افزایش می یابد.

بنحویکه بر گونه های بومی غلبه کرده و عرصه را بر آنها تنگ می نمایند. و در موارد متعددی باعث از بین رفتن آنها می شوند، در صورت تداوم وضعیت افزایش جمعیت، مجموعه ناهنجاریهای مرتبط به سراغ گونه های قدیمی بومی رفته و آنها را در معرض انقراض قرار می دهد.

نمونه های فراوانی از این نوع تهاجم در جای جای کره زمین یافت می شود.

مثلاً در انگلستان، شمال امریکا و در سرتاسر قاره های جهان، این وضعیت برقرار است و باعث شده است که گونه های بومی زیادی در معرض خطر انقراض قرار گیرند.

مثلاً پرنده کوچک قهوه ائی رنگی در دهه 1850 میلادی در انگلستان وارد شد، بسرعت افزایش پیدا کرد و سرتاسر قاره به پرواز در آمد، بگونه ای که جمعیت آن بر جمعیت سایر پرندگان فزونی گرفت.

لذا گیاهان و جانوران خارجی که در سرزمین های جدید رها می شوند، می توانند بر گونه های بومی منطقه غلبه کرده و آنها را از نظر زندگی در تنگنای جدی قرار دهند، بنحویکه خطر انقراض آنها فراهم آید.

مفهوم کلیدی:

 

گونه های حیوانی و گیاهی معرفی شده مناطق جدید به دلیل شرایط مطلوب و کم بودن مقاومت های محیط زیستی بسرعت رشد و تولید مثل می کنند، بنابراین، آنها غالباً گونه های بومی را از رقابت حذف کرده و از بین می برند. جزائر فوق العاده در برابر معرفی گونه های خارجی حساس هستند.

 

 

کنترل آفات و شکارچیان:

آفات می توانند بطرز گسترده ای جوامع وحشی از گونه های حیوانی و گیاهی را تحت تاثیر قرار دهند، یعنی اینکه با حمله به گونه های متنوع حیات، زندگی آنها را در خطر انداخته و در مواردی به نابودی بعضی از گونه ها دامن بزنند و بدین ترتیب، گستردگی تنوع زیستی در سیاره زمین دچار کاهش می شود.

مثلاً DDT و سایر سموم آفت کش(Pesticides)، می توانند درصد بالائی از گونه های متنوع حیات را با انقراض روبرو کنند.

این حقیقت در اکثر نقاط جهان اتفاق افتاده است، پرندگان و حشرات و گیاهانی بوده اند که در اثر استفاده از آفت کش ها، از بین رفته اند و دیگر روی کره زمین وجود ندارند.

انقراض پرنده امریکائی در دهه 1960 میلادی مثال روشنی در این خصوص است. در خصوص کنترل شکارچیان که در واقع سنگ بنای اصلی مدیریت حیات وحش می باشند، لازم است احتیاطات مدنظر قرار گرفته و در از بین بردن آنها، اصول اکولوژیک حاکم بر حیات گونه های درنده وحشی رعایت گردد، یعنی نباید جمعیت گرگها، خرس ها، پلنگ ها و سایر درنده گان وحشی تحت الشعاع حفظ و نگهداری گونه های بومی و اهلی قرارگیردد.

باید اجازه دهیم آنها تحت کنترل از زندگی محیط زیستی خود در جنگل لذت ببرند، کشتن آنها می توانند تاثیرات مخرب وحشتناکی بر سیستمهای پایدار اکولوژیک بر جای بگذارد.

تخریب پناهگاه این حیوانات و از بین بردن یکباره آنها، منجر به ازدیاد گونه های دیگری که باید توسط این گونه ها در کنترل مداوم قرار داشته باشند، می گردد، لذا برای حفاظت از تنوع همه گونه های حیات(biodiversity) باید همه گونه ها بصورت مداوم تحت کنترل قرار گرفته و با بررسی علمی عمیق کمی و کیفی، اقدامات حفاظتی لازم در دستور کار جهان کره زمین قرار گیرد، تا شاید بتوان از انقراض زودرس سیاره زمین جلوگیری کرد.

مفهوم کلیدی:

 

مواد شیمیائی آفت کش که روی مزارع و سایر مناطق برای کنترل آفت اسپری می شود و برنامه کنترل پستانداران شکار کننده، اثرات مخرب خارق العاده ای بر گونه های محلی حیوانی و گیاهی گذاشته است. برای جلوگیری از کاهش تنوع محیط زیستی لازم است برنامه های مدونی در جهت حفظ حیات وحش و سایر گونه های موجود به اجراء در آید. دولت ها به همراه ملت ها می توانند با اتحاد مثال زدنی به حفظو تنوع حیات همه گونه هابا هم همکاری داشته باشند، اگر تنوع زیستی از بین برود انقراض زودرس سیاره زمین و تاریکی مطلق بر آن حاکم میگردد، برای جلو گیری از این امر لازم است در جهت انجام اقدامات انفرادی مربوط به حفظ تنوع زیستی نیز، جدیت بخرج دهیم، حیات مرهون زنده بودن سایر گونه های حیات برروی کره زمین است.

 

 

جمع آوری گونه های جانوری و گیاهی به منظور تفریحات انسانی، تحقیقات و سایر اهداف:

هر ساله در سرتاسر جهان میلیونها حیوان و گیاه از محل سکونت خود جمع آوری و به باغ وحش ها، جمع کننده گان خصوصی، فروشگاههای حیوانات اهلی، جزایر تحقیقاتی و سایر مکانها صادر شده و فروخته میگردد(می شود).

این تعداد در اسارت گرفتن گونه ها سالانه رو به افزایش است. وضعیت در اسارت گرفتن گونه های ارزشمند، نادر و در معرض خطر انقراض، در کشورهای غارتگر، بسیار خطر ناک است و سالانه میلیونها گونه در خطر و نادر، گیاهی و حیوانی، از کشورهای ضعیف نگه داشته شده به این کشورها قاچاق می شود.

بطرز بیرحمانه ای با تنوع زیستی برخورد میگردد. تنها در سال 2003 میلادی 85 میلیون ماهی، 21/1 میلیون خزنده زنده و 257000 پوست خزنده بصورت قانونی به کشور ایلات متحده وارد گردید.

این وضعیت بسیار وحشتناک است، تازه در همان سال تقریباً تعداد 6200 پرنده زنده نیز وارد امریکا گردید. وضعیت در کانادا و انگلستان نیز بر همین منوال است.

گونه های حیواناتی زیادی مخصوصاً پستانداران نزدیک به انسان(از نظر فیزیولوژیک)، برای آزمایش اثر داروها، توسط دانشمندان نیز در سرتاسر جهان، مورد استفاده قرار می گیردو این موضوع از منظر اکولوژیک که منجر به کاهش تنوع زیستی می گردد، مسئله ائی فوق العاده خطرناک بوده و قابل سرزنش است.

گونه های گیاهیزیادی نیز سالانه در جهان وارد کشورهای غربی می گردد. مثلاً در سال 2003 میلادی به تعدا بیش از 8/3 میلیون کاکتوس زنده وارد کشور امریکا شد و یا سایر گلهای تزئینی که به کشورها صادر می شود.

اینها همه نمونه هایست که نهایتاً منجر به کاهش تنوع زیستی در کشورهای وارد کننده و صادر کننده بطرق گوناگون می گردد.

وارد کنندگان گونه های بومی خود را خفه می کنند و صادر کننده ها گونه های محلی خود را از بین می برند.

 

مفهوم کلیدی:

 

سالانه میلیونها، حیوان و گیاه از مناطق مختلف حیات وحش از سرتاسر جهان جمع آوری و برای نگهداری در باغ وحش ها، مراکز خصوصی و سایر مکانها، وارد کشورهای غربی می گردد. این مسئله باعث گردیده است که امروزه شاهد کاهش وسیع گونه های حیوانی و گیاهی در سرتاسر کره زمین باشیم.

 

 

 

 

آلودگی

آلودگی نقش بسیار مهمی را در کاهش تنوع زیستی سیاره زمین بازی می کند و این بازیگری ارتباط تنگاتنگی با افزایش جمعیت و توسعه اقتصادی دارد.

امروزه الودگی در جهان مشکلات عدیده ای را ایجاد کرده است، گرمای جهانی، باران اسیدی، رسوبات اسیدی و تخریب لایه اوزن ، نمونه هائی از این مشکلات فراوان می باشند.

این ناهنجاریهای ایجاد شده توسط آلودگی باعث تغییرات مهم اکولوژیکی گردیده است.

الودگی به همراه سایر نیروهای که باعث انقراض می گردند، می تواند بطرز گسترده ئی تهدیدات مربوط به تنوع زیستی را افزایش دهد، مثلاً گرمای جهانی ایجاد شده توسط آلاینده دی اکسید کربن که با سوزاندن سوخت های فسیلی حادث می گردد همراه با چند آلاینده دیگر مسئول مرگ گسترده و فراوان مرجانهای دریائی بشمار می روند، مرجانها تقریباً یک میلیون گونه آبزی را در خود جای می دهند و بصورت تخمین 60% از 230000 مایل مربع مرجان در صورت تهدید آلودگی تعداد 2040 مرجان از دست می رود.

آلودگی نیز در سطح محلی نگرانیهای را بوجود می آورد. در مناطق نیمه خشک حیات وحش را تهدید کرده و از طریق زنجیره غذائی و چرخه آب وارد اکوسیستم های این مناطق شده و گونه های گیاهی و جانوری را تهدید می کند.

بر اساس تحقیقات دانشمندان بیولوژی، آلودگی در مناطق نیمه خشک باعث ناهنجاریهای فیزیکی از قبیل نقص در سیستم حرکتی و سایر موارد دیگر، در موجودات می گردد.

بهر تقدیر آلودگی بر گونه های زیادی در جهان تاثیر نامطلوب دارد.

 

 

مفهوم کلیدی:

 

آلودگی طبیعت شیمیائی و فیزیکی محیط زیست را بگونه ای که بتواند اختلالات حیاتی در گونه های زیادی از حیوانات و گیاهان بوجود آورد را تغییر می دهد. آلودگی و تغییر اقلیم، سلامت مرجانهای دریائی را تغییر داده و باعث نقصانهای گسترده ئی در جوامع بیولوژیک و تنوع زیستی می گردد.

 

 

عامل های بیولوژیکی انقراض:

بلحاظ علمی هنگامیکه پدیده انقراض را مورد کنکاش قرار دهیم متوجه می شویم که همه گونه های حیات به یک اندازه و مساوی خلق نشده اند، مثلاً بعضی از گونه ها کاملاً با محیط تطابق یافته اند و در جهانی که گونه غالب آن انسان است، بخوبی زندگی می کنند ولی متاسفانه همیشه این گونه های تطابق یافته مطلوب انسان و محیط زیست نیستند.ولی در عین حال بخش مهمی از چرخه اکولوژیک و تنوع زیستی را تشکیل می دهند، مثلاً دسته های بیشمار پرندگان مهاجر و غیر مهاجر، گونه های متعدد سوسکهای خانگی و مزارع.

این گونه ها کاملاً با محیط خود بصورت کامل و شاملی تطابق یافته و نقش بسیار مهمی را در تداوم و پایداری تنوع زیستی ایفا می نمایند. در عوض بعضی از گونه های دیگر در رفتار و نوع زندگی ویژه گیهائی دارند که آنها را در مقابل پدیده انقراض بسیار حساس می کند.

بعضی دیگر نیز بدلیل جثه بسیار بزرگ، فرزندان کمتری تولید می کند و لذا در مقابل انقراض حساس هستند. کمترین توجه و بی تفاوتی نسبت به آنها این گونه ها را به انقراض نزدیک می کند.

داستان واقعی علمی فوق چندین نکته بیولوژیکی مهم را در ارتباط با انقراض به تصویر می کشد، این نکات عبارتند از:

1- اندازه بحرانی جمعیت گونه ها.

2- عمومی یا خصوصی بودن نوع زندگی گونه ها در یک منطقه.

3- بزرگی و کوچکی یک گونه در محیط زیست.

در خصوص اندازه بحرانی جمعیت(Critical population)، مسئله بدین گونه است، بعضی از گونه ها باید صاحب میزان و اندازه جمعیتی باشند که بتواند با آن از زندگی مناسبی در محیط زیست برخوردارگردند، پائین از حد معمول، حیات و زنده ماندن را برای آنها غیر ممکن می گرداند.

بعضی از پرندگان در جای جای جهان به اندازه بحرانی جمعیت رسیده اند و لذا نتوانستند ادامه حیات بدهند و بدین ترتیب منقرض شدند.

مثال، کبوترهای مستقر در نیمه شرقی ایالات متحده امریکا، متاسفانه دانشمندان بیولوژیک و علم الحیات اطلاعاتی بسیار محدودی در خصوص اندازه بحرانی جمعیت اکثر گونه های حیات دارند و لذا بدلیل کشتار پیش از حد و تخریب مامن و پناهگاه گونه های حیات و سایر فعالیت های انسانی، تخریبات غیر قابل برگشتی بر جمعیت گونه های حیات وارد شده است.

مسئله دیگری که در انقراض گونه ها نقش عمده دارد، در واقع نوع زندگی آنهاست، یعنی تخصصی زندگی می کنند یا بصورت عمومی، درجه تخصصی (Degree of specialization) بودن قابلیت حیات یک موجود زنده، اساساً آنهارا در برابر ناملایمات بسیار حساس می کند، مثلاً گونه هائیکه فقط در یک منطقه خاص زندگی می کنند، اولاً به غذائی محدود در همان منطقه اکتفا کرده و در صورت تخریب محل سکونتشان بسرعت به انقراض نزدیک می شوند، در عوض گونه هائیکه بصورت عمومی(Degree of Generalization) در مکانهای متعددی زندگی می کنند، به منابع غذائی زیادی دسترسی دارند و در صورت تخریب یک جایگاه به جایگاه بعدی نقل و مکان می نمایند، و بدین ترتیب بصورت موقت از دام انقراض رهائی می یابند.

خصوصیت آخر در جهت عاملهای بیولوژیکی انقراض گونه ها، در واقع بزرگی یا کوچکی گونه های جانوری است، حیوانات بزرگ مثل فیل ها، کرگدن ها و اسب ها، قاطرها، بدلیل تولید مثل کند و تعداد فرزندان کم، نسبت به حیوانات کوچک، حساس تر بوده و در این خصوص از تطابق پذیری کمتری با محیط برخوردارند.

لذا جمعیت آنها پائین است و در مقابل بلاهای طبیعی از حساسیت بلاتری پیروی می کنند و در صورتیکه مثلاً در یک زلزله مهیب و یا برخورد سنگی آسمانی به زمین، گونه های آنها از بین برود، دیگر امیدی به تولد دوباره این گونه جانوران عظیم جثه نخواهد بود و انقراض آنها پایان زندگی گونه آنهاست.

پس هر اندازه که تعداد حیوانات در گونه کمتر باشد، به همان اندازه آن حیوان به انقراض نزدیکتر است.

 

 

مفهوم کلیدی:

 

خصوصیات بیولوژیکی زیادی از انواع موجودات زنده تعیین کننده حساسیت آنها به اثرات انسانی بر محیط زیست می باشد. بدین معنی که تعداد فرزندانیکه از یک گونه تولید می گردد، بعلاوه اندازه جمعیتی و مقاومت گونه ها در برابر مزاحمت های انسانی و نیز درجه زندگی آنها، تخصصی یا عمومی بودن همگی تعیین کننده دوری و نزدیکی آنها به انقراض می باشد .

 

 

انقراض گونه های کلیدی:

بر طبق تئوری اکولوژیک، در بعضی از اکوسیستم ها، انقراض یک گونه بحرانی و مهم که به گونه کلیدی(Keystone species) معروف است، ممکن است منجر به از بین رفتن گونه های زیاد دیگری گردد.

مثلاً یک نوع لاک پشت که در جنوب شرقی امریکا زندگی می کند، از این وضعیت برخوردار است، این جانور با گودالهای عمیق و طویلی که ایجاد می کند، می تواند مامن و پناهگاه لازم را برای جانوران دیگری همانند انواع مارها، روباه ها و سایر جوندگان بیشمار دیگر فراهم نماید، لذا زندگی خیلی از جانورانی که در آن اکوسیستم زندگی می کنند به موجود بودن این حیوان(لاک پشت) بستگی دارد. در صورتیکه این حیوان از بین برود و یا منقرض شود، سایر گونه های موجود نیز منقرض می گردند.

این مسئله در خصوص گونه های گیاهی نیز صادق است، مثلاً در جنگل های بارانی آمازون و یا هر جنگل دیگری تقریباً 4/3 پرندگان و پستانداران از میوه درختان جنگل استفاده می کنند و با توجه به اینکه میوه دهی این درختان در طول سال فقط 9 ماه است، و در طول 9 ماه تعداد زیادی از میوه روی درختان یا کف ریخته و خشک می شوند، جانوران در طول 3 ماهی که میوه تازه وجود ندارد، از میوه های خشک استفاده می کنند و در صورتیکه این درختان میوه ده، نباشند، خسارتی عظیم بر سایر گونه های حیات وارد می آید.(Keystone species)

در اکوسیستم های آبزی نیز این گونه های کلیدی وجود دارند. مثلاً علف های دریائی مامن و خوراک آبزیان زیادی هستند در صورت عدم وجود این گونه های کلیدی، سایر گونه ها در رنج و عذاب بسر می برند. دانشمندان می گویند، ممکن است جانوران کوچک دیگری باشند که گونه کلیدی محسوب شوند.

از بین رفتن آنها منجر به نابودی سیستم طبیعی و یا محصولات گردد. برای مثال: خفاش ها در جنگل های بارانی حاره ائی گونه های کلیدی هستند که با توزیع مناسب گرده گلها را بارور کرده و دانه های گیاهان زیادی را توزیع می کنند.

در واقع گونه های گیاهی حاره ائی زیادی وجود دارند که کاملاً وابسته به فعالیت دانه و گرده پراکنی خفاشها می باشند، لذا گیاهان و درختان ثمره ده زیادی وجود دارند، مثل موز، خرما و سایر که به جانوران و پرندگان کوچک بعنوان یک گونه کلیدی با ارزش محتاجند و در صورتیکه این گونه ها نباشد، حیات یک اکوسیستم بر باد فنا است.

مسئله فوق العاده مضحک و خنده دار امروزه در ایران هزینه های زیادی است که در جهت حفظ یوز ایرانی اختصاص داده می شود.

گرچه حفظ این گونه از نظر اخلاقی پسندیده است ولی در واقع فقط تنها این گونه نیست که احتیاج به محافظت دارد در واقع گونه های زیاد دیگری وجود دارند که در صورت انقراض لطمه ای جدی به محیط زیست مناطق وارد می شود.اگر جمعیت علف خوران کاهش یابددیگری علف خواری نیست که این گونه آنها را کنترل کند. بهتراست در عوض هزینه های اینگونه ای، بنیادهای در جهت کشف گونه های کلیدی ایجاد و از این طریق گیاهان و حیواناتکلیدی که سایر موجودات برای حیات به آنها وابسته هستند،شناسائی و مورد حمایت قرار گیرند.

 

مفهوم کلیدی:

 

گونه های کلیدی موجوداتی هستند که گونه های زیاد دیگری در یک اکوسیستم برای تداوم حیات به آنها وابسته اند. از بین رفتن و بردن گونه های کلیدی اثرات ویرانگری بر سایر گونه های حیات دارد.

 

 

عاملهای چندگانه در انقراض گونه ها:

عاملهای زیادی در از بین رفتن گیاهان، جانوران و سایر موجودات نقش دارند، ممکن است چند عامل همزمان در از بین بردن یک گونه نقش داشته باشند.

مثلاً آفت کشD.D.T به همراه تخریب جایگاه پرندگان بعلاوه جاده سازی و ساختمان سازی در منطقه طبیعی، همگی با هم باعث می گردد که گونه های با ارزش حیوانی و گیاهی در آن منطقه از بین بروند.

مفهوم کلیدی:

 

عاملهای زیادی می توانند بصورت همزمان در از بین رفتن تنوع زیستی نقش داشته باشند، این عاملها ممکن است، بصورت سینرژی(Synergy)

(هم افزائی) عمل کرده ، سطح و گستره تخریب فراتر از آن چیزی که پیش بینی شده است را بوجود بیاورند.

 

 

چرا باید از تنوع زیستی(Biodiversity) حفاظت کنیم؟

مطلب خیلی مهم است لطفاً با دقت مطالعه کنید.

راستی چرا ناپدید شدن گیاهان و جانوران باید ما را نگران کند؟

پاسخ دادن به این سئوال در عین سادگی آن بسیار متفاوت است و تا حدود زیادی به اخلاق، اکولوژی و مخصوصاً شرایط اکولوژیک مناطق دارد، اگر بخواهم شفافتر بگویم، این گونه می نویسم، اساساً درک انسان از اهمیت سایر موجودات زنده در رابطه با عملکرد سیاره زمین چگونه است؟

اقتصاد انسان با دخالت سایر موجودات زنده در این سیاره فقط خاکی چگونه شکل می گیرد؟ و یا انسانها چگونه امرار معاش می کنند و گیاهان و جانوران بطور کلی تنوع زیستی چه نقشی در تامین معاش بشر دارد؟

برای پاسخ دادن به چگونگی های فوق، دلایل اصلی را به شرح ذیل به بحث می گذاریم.

1- از نظر زیبائی منظر و منافع فراوان اقتصادی حفظ و حراست از تنوع حیات ضروری می نماید.

2- از نظر منظر تامین غذا، مواد داروئی، اطلاعات علمی و محصولات، توجه و نگهداری از تنوع زیستی، اجتناب ناپذیر است.

3- حفاظت از خدمات رایگان و پس اندازهای پولی فراوان که تنوع زیستی برای انسانها در بر دارد، حفاظت از این گونه منابع، لازم است.

4- بلحاظ اخلاقی و فراتر از استفاده های ابزاری انسان از طبیعت، لازم است در حفظ همه گونه های حیات ، مخصوصاً گونه های در معرض خطر و کلیدی جدیت لازم بخرج داده شود، چرا که ارزش ذاتی تنوع زیستی در کره خاکی زمین و احترام به همه پدیده های حیات نه فقط برای استفاده از آنها، بلکه بدلیل ماهیت خلقت آنها و شرکت آنها در فرآیند حیات بسیار مهم است و لازم است مد نظر قرار گرفته و حمایت گردند.

مفهوم کلیدی:

 

حفاظت و حمایت از گونه های در معرض خطر، موثر و کلیدی و جانبداری در پایداری از تنوع زیستی از ریشه های ابزاری و غیر ابزاری(ذاتی) برخوردار است .

 

 

نقش تنوع زیستی در زیبائی منظر و اقتصاد:

از نظر دانشمندان محیط زیست و متخصصین تنوع زیستی، هر زمان که گونه ای از حیات منقرض می شود، آنها بطرز شگفت انگیزی،کیفیت زمین را ضعیف شده می نگرند و معتقدند که مرگ گونه های حیات کیفیت زمین و محیط زیست را بشدت کاهش می دهد.

برای اینکه ارزشهای زیادی بر محیط زیست و تنوع زیستی آن مترتب است، مثلاً حیات وحش و مناطق سکونت انها، در واقع منابع غنی از زیبائیهاست، منظره یک کوه و چشم انداز یک جنگل و پرواز دسته های پرندگان مهاجر و حرکت منظم و متوالی نهنگ ها در اقیانوسها، همه و همه مناظری زیبا و مفرح و مملو از شادی و نشاط برای بازدیدکنندگان آنها، فراهم می آورند.

این زیبائی فراوان حاکم بر حیات وحش و تنوع زیستی کره زمین را در مجموعه عظیم سیاره ئی، منحصر به فرد کرده است، بنابراین حفظ و حراست از مکانهای بکر و دست نخورده و همچنین گونه های گیاهی و حیوانی مستقر در آنها، مجموعه از زیبائی های لازم را در اطراف ما فراهم می کنند .

نقش تنوع زیستی در اقتصاد جوامع نیز مثال زدنی است، سالانه میلیاردها پول رایج صرف گردشگری اکولوژیک(Eco tourism) برای رویت زیبائیهای طبیعت مورد استفاده قرار می گیرد.

این مهم از نظر اقتصادی به اقتصاد کشورها، کمک شایانی می نماید و دولتها را تشویق می کند که به حفظ و حراست از این گونه مکانها و تنوع زیستی آنها همت گمارند.

البته باید مواظب بود که این گردشگری اکولوژیک، صدمه و تخریب محیط زیستی ایجاد ننماید. در صورت وقوع چنین پدیده باید جرائم، قوانین و مقررات لازم به منظور دفاع از محیط زیست تدوین و اجراء گردد.

مفهوم کلیدی:

 

دانشمندان علوم طبیعی و محیط زیست و اکثر مردم فهیم معتقدند که می توانیم با حفظ و حراست از گونه های طبیعی حیات وحش و نباتات، بر زیبائی و طراوت محیط زیست بیافزائیم. بعلاوه زیبائی، طراوت و شادابی تنوع زیستی و محیط زیست منافع اقتصادی زیادی را از طریق فعالیتهائی مانند گردشگری اکولوژیک و نظاره پرندگان فراهم می نمایند.

 

 

تهیه غذا، مواد داروئی، اطلاعات علمی و محصولات از تنوع گیاهان و جانوران مستقر در محیط زیست:

زندگی انسان در همه جوانب وابستگی عمیق و شدید به انواع گیاهان و جانوران سیاره زمین دارد، تقریباً از شب تا صبح هر روز مجموعه احتیاجات انسان توسط طیف وسیعی از گیاهان و جانوران تامین میگردد.

بدون اینکه ما بدانیم چه اتفاقی می افتد، ما روزانه هزاران محصول که واقعاً منشاء حیوانی و گیاهی دارند را مورد استفاده قرار می دهیم.

تقریباً هر چیزی در زندگی ما از لایه سطحی زمین محل پرورش گیاهان و جانوران بدست می آید.

علفزارها، اقیانوسها، دریاچه ها، رودخانه ها و جنگل ها، دارائیهای همه انسانها در روی کره زمین هستند. انسان سالانه به استعداد 70 میلیارد دلار، میلیونها تن ماهی از دریا صید می کند.

طیف وسیعی از میوه های تازه، هسته دار و سایر محصولات گیاهی از جنگل های بارانی هر سال، برداشت می شود. گیاهان جنگل های بارانی حاره ائی سالانه هزاران نوع دارو برای مبارزه با امراض مختلف را در اختیار انسان قرار می دهند.

برای تقویت محصولات گیاهی محلی و حیوانات خانگی ژنهای حیوانی و گیاهی مهمی که عمدتاً از گونه های وحشی استخراج می شود، شدیداً مورد نیاز است و این مهم در حال حاضر از طبیعت و تنوع زیستی موجود اخذ میگردد.

مجموعه اطلاعات علمی مفید که عمدتاً به منظور تقویت بنیانهای حیات جستجو می گردد، همگی از تنوع زیستی حاصل می شودو چشم اندازهای ارزشمندی در جهان بیولوژیک ایجاد شده و کره زمین و تنوع زیستی آنرا برای همگان لذت بخش می سازد.

منافع اقتصادی گونه هائی وحشی بسیار زیاد و فوق العاده است. تخمین زده شده است که تقریباً 40 درصد داروهای نسخه ای و بدون نسخهاز مواد شیمیائی ساخته شده اندکه عمدتاً منشاء آنها از گیاهان وحشی است.

ارزش تجاری داروهای مشتق شده از گیاهان غیر اهلی که به 7000 نوع می رسند معادل 4 میلیارد دلار است.

بدین ترتیب گونه های وحشی ثروتی عظیم از اطلاعات علمی را که از ارزش علمی بالائی نیز برخوردار می باشد را در اختیار دانشمندان قرار می دهند.

این گونه های حیوانی و گیاهی غیر اهلی در واقع مواد خام با ارزشی هستند که چالش های ناشناخته اجتماعی بشری را در آینده برآورده می نمایند.

هم اکنون دانشمندان محیط زیست در حال مطالعه روی گونه هائی هستند که بتوانند محصولات جدیدی با منافع اقتصادی فراوان و دوستدار محیط زیست تولید کنند.

مفهوم کلیدی:

 

حیوانات و گیاهان وحشی منابع اقتصادی با ارزشی می باشند. این گونه های متنوع غیر اهلی منابع غذائی جدیدی را برای تغذیه و رشد جمعیت بشری فراهم می نمایند. ژن های گونه های وحشی می توانند گونه محصولات بومی را بهبود بخشیده، داروهای جدیدی برای مبارزه با امراض ساخته، دانش علمی را تقویت کرده و نهایتاً طیف وسیعی از محصولات سودمند را برای انسان فراهم آورند .

 

 

حفاظت از خدمات رایگان طبیعت و پس انداز ثروت:

اکوسیستم ها خدمات فوق العاده با ارزشی را به رایگان در اختیار انسانها قرار می دهند. مثلاً پرندگان حشرات موذی و آفت (Insect pest) را کنترل می کند.

گیاهان اکسیژن مورد نیاز برای همه چیز از جمله انسانها را تولید می کنند و دی اکسید کربن را از همه چیز جذب می کنند، جنگلها در نگهداری و تلطیف اقلیم محلی بسیار فعال هستند و به آن کمک می کنند.

سرزمین های با پوشش علفی گسترده در تجدید منابع آبهای زیر زمینی کمک شایان و قابل قبولی از خود نشان می دهند. سیلاب را کاهش داده ، فرسایش را کنترل کرده و سرزمین های مرطوب به خالص سازی آب و پالایش ان کمک می نمایند، خلاصه اینکه خدمات گسترده بیولوژیک که بصورت رایگان در اختیار انسان قرار می گیرند، بسیار فراوانند.

اگر چه این خدمات برای ما رایگان هستند. ولی جایگزین کردن آنها با طرحهای مهندسی فوق العاده پر هزینه است، در تحقیقی که در سال 1989 میلادی در خصوص اثر اقتصادی قطع درختان کناره رودخانه ای در سیاتل امریکا بنام روخانه سرا، که آب آشامیدنی مردم شهر از آن تهیه می شد، مشخص گردید که در صورت انجام این عمل، رسوبات، رودخانه بسیار زیاد شده و سالانه به میزان 120 میلیون دلار برای تصفیه آب آشامیدنی لازم است و علاوه بر این میلیونها دلار برای عملیات راهبری تصفیه خانه نیز لازم است.

در صورتیکه در حال حاضر این عمل تصفیه توسط اکوسیستم جنگلی کاملاً فعال، بصورت رایگان انجام می گردد، و این تحقیق نمونه ای مهم از خدمات رایگان طبیعت به مردم است.

در مجموع(Collectively) تالابها، علفزارها، جنگل ها و سایر سیستم های طبیعی میلیاردها دلار و یا معادل آن ثروت از خدمات رایگان را برای همه مردم فراهم می نمایند. اما این بدین معنی نیست که مردم هر گونه که می خواهند از این خدمات رایگان بهره مند شوند، آنها باید بدانند که در چارچوب قوانین حاکم بر طبیعت از خدمات عمومی و رایگان استفاده کنند.

یعنی نباید آب، خاک، هوا، جنگل و سایر مواهب طبیعی سیستم حیات را آلوده و یا تخریب کنند و این موضوع از مسلمات و محکمات حاکم بر نحوه استفاده از مواهب طبیعی تنوع زیستی نیز بشمار می رود.

مفهوم کلیدی:

 

حفاظت و حمایت از سیستمهای طبیعی کمک می کند که خدمات اکولوژیکی بیشماری نیز حفاظت گردند، کنترل سیلاب و تصحیح آلودگی آب از جمله این خدمات هستند. جایگزینی خدمات اکولوژیکی با طرحهای مهندسی بسیار پرهزینه است.

 

 

نقش اخلاق در حفاظت از تنوع زیستی:

برای بعضی از مردم حفاظت و حمایت از محیط زیست بصورت بسیار ساده آنچیزی که باید درست و به موقع انجام شود. بعضی از مردم نیز سئوال می کنند که آیا انسانها حق دارند که یک گونه حیوانی یا گیاهی را تا مرز انقراض مورد استفاده قرار دهند.

برای این مردم(سئوال کنندگان) حفاظت و حمایت از سایر گونه های حیات بخشی از مسئولیت اجتماعی آنها محسوب می شود و می گویند حیات حق همه گونه های موجودات زنده است و نباید آنها را از این حقوق سلب نمائیم.

در حقیقت همه مذاهب اصلی الهی به پیروان خود در جهت حفاظت از تنوع گونه ها، دستورات لازم را صادر کرده اند. ولی اغلب مردم جهان به این نظرات و دستورات توجه ندارند و می گویند انسان اشرف مخلوقات است و همه اشکال دیگر حیات باید در خدمت او باشد، یعنی اول انسان و بعد سایر گونه های حیات.

واقعیت این است که انسان بدون سایر اشکال حیات، موجودی بی معنی و بی هویت خواهد بود، در صورت نبود تنوع زیستی اساساً هیچ گونه انرژی برای تداوم زندگی انسان وجود نخواهد داشت، باید بدانیم که همه اشکال حیات، مخلوق خداوند هستند و به همه آنها احترام بگذاریم و حفاظت و حراست از آنها را در دستور کار قرار دهیم.

مفهوم کلیدی:

 

اغلب مردم حفاظت و حراست از همه گونه های حیات، را از نظر اخلاقی مناسب می دانند. حفاظت گونه ها یعنی احترام به حق زندگی آنها در کره زمین و بنابراین از نظر اخلاقی بسیار پسندیده خواهد بود.

 

 

رویکردی پایدار در جهت حفاظت از گونه های کلیدی و در معرض خطر و نهایتاً حفظ تنوع زیستی:

همانند سایر چالش های محیط زیستی، حفاظت و حمایت از گونه های در معرض خطر و تنوع زیستی، نیازمند یک تعداد استراتژی است.

بعضی از این استراتژیها، کوتاه مدت و پاره ای دیگر دراز مدت خواهند بود. استراتژی کوتاه مدت و موقت در واقع اقداماتی است که بصورت فوری گونه های در معرض خطر رااز انقراض می رهاند.

وضعیت استراتژیهای دراز مدت مجموعه ای از اقدامات پایدار پیش گیرانه خواهد بود. هر دو نوع استراتژی فوق برای دستیابی به مکانیزمی پایدار بسیار ضروری است، در واقع بسیار حیاتی تر از اطاق های اورژانس و داروهای پیش گیرانه برای سلامت بشر، این استراتژیها باید مدنظر قرار گیرند.

مفهوم کلیدی:

 

حیوانات و گیاهان وحشی منابع اقتصادی با ارزشی می باشند. لذا حفاظت این گونه های متنوع و حفاظت گونه های در معرض خطر وبطور کلی حفظ تنوع زیستی نیازمند اقدامات زیادی است و این تلاشها دامنه ای از کوتاه مدت تا دراز مدت و پیش گیرانه را در بر می گیرد .

 

 

واقعاً کدام گونه ها برای حفاظت در اولویت می باشند؟

خرسهای قطبی، نهنگ های آبی، گوزنها، شامپانزه ها و سایر قربانیان آشکار دیگر، کدام یک از آنهائی که نام بردم می توانند در اولویت حفاظت و حمایت باشند؟

گونه های فوق نمونه های آشکاری هستند که در صف اول کاروان انقراض قرار دارند، اما واقعیت چیز دیگری است. گونه های جذاب دیگری هستند که حفاظت و حمایت از آنها بسیار ضروری تر از گونه های بزرگ و در معرض خطر امروزی است و اگر بخواهیم سیسم طبیعی را بصورت پایدار حفظ و نگهداری کنیم باید به همه موجودات ریز و درشت آن دقت و توجه نمائیم.

مثلاً گونه های کلیدی و بقیه گونه های ریزنقش دیگر در سلامت سیستمهای حیات و رفاه انسان و سایر موجودات نقش بسیار اساسی دارند. و اگر به این گونه توجه نشود، اساس اکوسیستم بر باد فنا است.

نمی خواهم بگویم که به گونه های در معرض خطر توجه نشود، بلکه می خواهم حساسیت را نیز در خصوص سایر گونه های کلیدی حیات، ایجاد نمایم. یک مثال می زنم، یک قورباغه جوان قادر است روزانه به اندازه وزن خودش از حشرات تغذیه کند و از آنجائیکه حشرات آفت محصولات هستند، گونه های قورباغه ها می توانند بخوبی جمعیت حشرات را کنترل کرده و محصولات و اکوسیستم را بطرز شگفت انگیزی سروسامان دهند، حالا آیا لازم است از قورباغه، حفاظت شود یا خیر؟ حفظ یوزپلنگ واجب تر است یا قورباغه؟ کدام مهمتر و در اولویت باید قرار گیرد؟

پس اگر آفت کش طبیعی می خواهیم، اگر محصول فراوان و با کیفیت می خواهیم و اگر بیماری نمی خواهیم و نهایتاً اگرتراروت و شادابی و سلامت اکوسیستم و تنوع زیستی را می خواهیم باید از قورباغه ها به عنوان گوه های کلیدی اکوسیستم های آبی و خاکی با جدیت محافظت کنیم.

مفهوم کلیدی:

 

اگر چه گونه های حیوانی و گیاهی زیادی در معرض خطر انقراض قرار دارند، ولی بیشتر هزینه ها، صرف نگهداری و حفاظت از گونه های قابل رویت (گونه های بزرگ)مانند یوزپلنگ و نهنگ میگردد، در حالیکه گونه های ریز، نقش بسیار کلیدی داشتهو باید در چارچوب حفاظت جدی قرار گیرند، اگر اقدامات حفاظتی صورت نگیرد گونه های مهم و با ارزش اکولوژیکی در معرض خطر قرار گرفته و به انقراض نزدیک می شوند.حفظ همه گونه های حیات برای اقتصاد، سلامت و بهداشت مردم و حفاظت محیط زیست بسیار ضروری است.

حمایت و حراست از همه گونه ها(تنوع زیستی) با توجه به در نظر گرفتن نقش انها و اهمیت در سیستمهای طبیعی، از ضرورت های پایداری محسوب می گردند .

 

 

اقدامات کوتاه مدت برای نجات سیاره ای بیمار:

در این بخش مجموعه قوانین و مقررات بین المللی که می تواند در جهت حفظ حیات گونه های در معرض خطر بکار گرفته شود را توضیح خواهم داد.

1- کنوانسیون تجارت بین المللی در خصوص گونه های در معرض خطر.

2- تولید مثل در اسارت و برنامه های رهاسازی گونه ها در سیستم های طبیعی.

تجارت بین المللی حیات وحش یک بازرگانی با حجم گسترده است که قادر است گونه های حیوانی و گیاهی را با کشتی های عظیم الجثهدر سرتاسر جهان جابجا نماید.

بدین منظور گیاهان و حیوانات از منطقه مادری خود به اقصی نقاط جهان انتقال داده می شوند. سالانه میلیاردها دلار از این نوع تجارت بصور مختلف(قانونی و غیر قانونی) نصیب بازرگانان مرتبط می گردد.

متاسفانه این نوع تجارت، چه بصورت قانونی و غیر قانونی، باعث گردیده است که گونه های زیادی از حیوانات و گیاهان در معرض خطر نابودی قرار گیرند، لذا برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد در سال 1975 این موضوع را تشخیص داد و تعاقب آن کنوانسیون تجارت بین المللی گونه های در معرض خطر فن و فلور(حیوانی و گیاهی) تدوین و از اول جولای همان سال به اجراء در آمد، هم اکنون تعداد 150 کشور عضو آن هستند.

بر طبق این کنوانسیون، گونه های در معرض خطر و تهدید، نباید جمع آوری، اسیر و یا فروخته شوند، لذا هر کشوری موظف شده که گونه های حیوانی و گیاهی مشمول این کنوانسیون را لیست کرده و در ردیف کنترل منظم و مداوم قرار دهند.در مورد تولید مثل در اسارت و رهاسازی در محیط زیست موارد ذیل قابل طرح است.

امروزه برای حفظ گونه ها از انقراض، تلاشهای جهانی صورت می گیرد، بدین ترتیب که آنها در اسارت گرفته و در باغ وحش ها نگهداری می کنند، تا پس از تولید مثل و رسیدن به تعداد مطلوب دوباره در طبیعت رها گردند، تعداد 1200 باغ وحش و اکواریم در سرتاسر جهان برای این منظور در نظر گرفته شده است و هم اکنون گونه های در معرض خطر در این مناطق در اسارت نگه داشته شده تا تولید مثل نمایند تا بدین ترتیب از خطر انقراض رهائی یابند.

تقریباً 2400 باغ گیاهی وجود دارد که 1000 باغ هم اکنون مشغول تحقیقات در خصوص چگونگی حفظ گونه های نادر گیاهی هستند. این حیوانات و گیاهان در معرض خطر، پرورش داده شده در اسارت نهایتاً در مناطق حفاظت شده رهاسازی و بشدت نگه داری می شوند.

مفهوم کلیدی:

 

باغ های حیات وحش، پارکهای تحقیقاتی گیاهی، و اکواریومها مکانهای مهمی هستند که امروزه در جهان از آنها برای نگهداری و تولید گیاهان و جانوران در معرض خطر نابودی، استفاده می شود، این گونه ها پس از تولید، در مناطق حفاظت شده رها شده و بشدت از آنها حفاظت و حراست می گردد.

 

 

اقدامات دراز مدت و پیش گیرانه در جهت حفظ تنوع زیستی:

برنامه های تولید مثل حیوانات و گیاهان در اسارت و قوانین مربوط به این امر مثل، قانون گونه های در معرض خطر انقراض، همه از جمله اقداماتی کوتاه مدتی هستند که امروزه در جهان برای حفظ موقتی گونه ها، ساری و جاری است. ولی در دراز مدت و برای ایجاد پایداری مناسب در جهت نگهداری و حفاظت از تنوع زیستی باید، اقدامات بلند پروازانه، بازدارنده و پیش گیرانه دیگری نیز انجام گردد.

برای انجام این مهم همانند سایر مشکلات محیط زیستی، ابتدا لازم است به این قضیه بصورت ریشه ای نگریست و آن اینکه با کم کردن آهنگ رشد جمعیت انسان و طراحی مجدد بنیادین و اساسی، سیستم های انسانی مثل کشاورزی پایدار ، انرژی پایدار، صنعت و مدیریت ضایعات پایدار، باید در دستور کار قرار گیرد.

مفهوم کلیدی:

 

اقدامات موقتی زیادی برای حفظ گونه ها از انقراض فوری مورد نیاز است، ولی در دراز مدت، حفظ تنوع زیستی، نیازمند اقدامات پیش گیرانه می باشد، طراحی مجدد سیستمهای انسانی کمک بزرگی به حفظ تنوع زیستی است .

 

 

طراحی مجدد سیستمهای انسانی برای دستیابی به پایداری در تنوع زیستی:

برای تضمین وجود یک جهان غنی بیولوژیک، باید به علل ریشه ائی انقراض گونه ها و نابودی تنوع زیستی پرداخت، مسائلی از قبیل تخریب جایگاه موجودات، بهره برداری بیش از حد و آلودگی در واقع علل اصلی و بنیادین

(Fundamental driving force) بوجود آورنده انقراض گونه ها و از بین رفتن تنوع حیات می باشند.

البته اقتصاد ناپایدار و رشد جمعیت بطرز گسترده ئی در افزایش مشکلات فوق نقش عمده دارند. لذا برای ایجاد راه حلهای پایدار باید تغییرات اساسی در سیستم انسانی ایجاد گردد.

از اقتصاد تا حمل و نقل و مدیریت ضایعات همه و همه باید به نفع پایداری دگرگون و زیر و رو شود.

لذا احتیاج مبرم به باز طراحی این سیستمهای در اختیار انسان می باشد.

با عملیاتی کردن اصول پایداری در سیستمهای ساخته دست بشر و زنده کردن پارامترهای حفاظت، بازیافت، استفاده از منابع تجدید شونده ابقاء و نگهداری درست سیستم های انسانی می توان فشارهای وارده بر تخریب و نابودی تنوع زیستی را کاهش داد و از این طریق نیز گونه های در معرض خطر انقراض را بصورت پایدار تحت حمایت دائم نگه داشت، مهمتر اینکه باید به مردم جهان بگوئیم، فقط از منابع در حد احتیاج استفاده کنند، و این استفاده بصورت بهینه باشد.

سیستمهای بازسازی شده انسانی باید در حداکثر میزان کارائی باشند تا از این طریق بتوان تقاضا بیش از حد از منابع را کاهش داد، تخریب پناهگاه های گونه های حیوانی و گیاهی نیز باید بسرعت متوقف گردد، یعنی از معدن کاوی و برداشت بیش از حد ذخائر اکولوژیک خودداری شود، بازیافت ضایعات برجای مانده ناشی از فعالیتهای انسانی، بسیار مهم است و اگر بدرستی صورت پذیرد، بخش عمده ای ازنیازهای بیولوژیک انسانی که از طبیعت استخراج می شود را کاهش می دهد و بدین ترتیب تنوع زیستی حفظ و از انقراض آن جلوگیری بعمل می آید.

مفهوم کلیدی:

 

با بررسی علل ریشه ائی مربوط به ناپایداری میتوان به بهترین وجه ممکن حفاظت از تنوع زیستی را تحقیق بخشید. استفاده نامطلوب از منابع(اسراف)، تداوم رشد جمعیت، وابستگی شدید به سوخت های فسیلی، کوتاهی دربازیافت و گستردگی ضایعات و عدم توجه به ابقاء احیاء و نگهداری سیستم های طبیعی همه باعث گردیده است که گونه های زیادی از جانوران و گیاهان در معرض خطر نابودی و انقراض قرار گیرند، توجه به موارد فوق و پرهیز از ایجاد ناهنجاریهای محیط زیستی در سیستم های انسانی، ضامن حفاظت از گونه های متنوع زیستی بوده و منافع زیادی را متوجه جامعه انسانی می نماید.

 

 

 

حفاظت پارک های ملی و بین المللی با غنای بیولوژیک:

ایجاد پارک های ملی و بین المللی و نگهداری گونه های جانوری در معرض خطر وانقراض،عاملی اساسی در حفاظت این گونه ها بوده و در نگهداری تنوع زیستی بسیار مفید می باشند.

لذا کشورها باید در ایجاد این گونه پارک های طبیعی غنی از حیوان و گیاه، جدیت لازم را بخرج داده و در ثبت بین المللی آن توسط سازمان ملل اقدامات معمول را انجام دهند.

مفهوم کلیدی:

 

تخصیص مکانهای که از تنوع زیستی بالائی برخوردار باشند بعنوان پارک ملی و حمایت دائم از آنها در حفاظت از گونه های در معرض انقراض بسیار موثر است و در حفظ تنوع زیستی کمک شایانی را میسر می سازد. متاسفانه اکثر مناطقی که از نظر بیولوژیکی دارای بیشترین تنوع هستند، در کشورهای غارتگر واقع شده اند، این کشورها بجای پرداختن به حفاظت از این گونه مکانها، به توسعه جنگ افزارهای کشتار جمعی مشغول می باشند.

 

 

مناطق مسکونی مجاور پارکهای تنوع زیستی و کریدورهای (Corridors)حیات وحش:

حمایت و اتصال مناطق حیاتی به هم دیگر، پارکهای اکولوژیک تحت حفاظت در نزدیکی مناطق مسکونی، شهر ها و معادن، معمولاً موفقیت چندانی در حفظ تنوع زیستی ندارند، غالباً کریدورهای حیات وحش و اتصال مناطق بیولوژیک در یک کلان شهر بدلیل مزاحمت های گوناگون انسانی، دچار اختلال گشته و بدنبال آن گونه های مهم گیاهی و حیوانی تنوع زیستی، به نابودی می گراید.

بعبارت بهتر پارکهای حفاظت شده در میانه شهر که به جزائر اکولوژیک(Ecological Islands) نیز معروفند، معمولاً از آشفتگی و در هم ریختگی اکولوژیکی قابل ملاحظه ای برخوردارند، در مطالعه ای که در یکی از پارکهای تحت حفاظت در ایالات متحده انجام گردید، مشخص شد که درصد قابل ملاحظه ای از گونه های بیولوژیک از دست رفته اند.

کاهش گونه ها در جزائر اکولوژیک عمدتاً به واسطه اختلال در محل سکونت آنها ایجاد شده است و مجموعه مزاحمت های انسانی باعث گردیده است که رفت آمد گونه ها از منطقه ای به منطقه دیگر با مزاحمت هائی روبرو گردد و کریدورهای ایجاد شده کارائی خود را از دست بدهند.

و بدین ترتیب موجبات تولید مثل فراهم نگشته و این مهم باعث گردیده است که تعداد گونه های حیوانی مورد نظر به نقطه بحرانی برسد در چنین حالتی گونه موجود در معرض خطر انقراض قرار میگیرد.

مفهوم کلیدی:

 

جزائر اکولوژیک جایگاه و پناهگاه های مناسبی بر حفاظت تنوع زیستی محسوب می شوند، ولی این جزائر از پناسیل لازم برای جلوگیری از نابودی گونه ها برخوردار نمی باشند، لذا مناطقی که در بین فعالیت های انسانی و مناطق حفاظت شده، واقع شده اند، باید با اقدامات موثرتری تحت حفاظت قرار گیرند. کریدورهای حیات وحش که مناطق حفاظت شده را بهم وصل می کنند، می توانند در حفاظت و حمایت تنوع گونه ها نقش موثری داشته باشند.

 

 

اختصاص بخشی از ذخائر تنوع زیستی به مردم بومی منطقه:

راه دیگری که می تواند در حفظ تنوع زیستی بسیار موثر باشد، در واقع اختصاص بخشی از مناطق غنی بیولوژیک به کشاورزان و مردم بومی آن مناطق می باشد، بومیها برای برداشت پایدار محصول و غذا ضمن حمایت از مثلاً یک جنگل بارانی حاره ای، مجموعه نیازهای غذائی خود را نیز از آن بدست می آورند.

مفهوم کلیدی:

 

سرزمین هایحمایت و حفاظت شده در صورت اختصاص به مردم بومی مناطق می توانند بصورت پایداری مورد استفاده قرار گرفته و مجموعه نیازهای غذائی را تامین نمایند، این وضعیت در صورت رعایت همه اصول پایداری، تنوع زیستی آن منطقه را حفاظت می نماید. این گونه مناطق منبع غذائی و درآمد پایداری برای مردم بومی خواهد بود که منافع اقتصادی زیادی را نیز دربر دارد، کلید موفقیت رویکرد فوق، روی آوری به کاشت و برداشت پایدار از مناطق تحت حفاظت است.

 

 

بهبود مدیریت حیات وحش:

ما باید علاوه بر ایجاد مناطق تحت حفاظت، مناطق حفاظتی بین شهرها و کریدورهای اتصال دهنده، تلاشهای مورد نیاز برای بهبود مدیریت حیات وحش آبزیان و اکوسیستم هائی که گونه ها به انها وابستگی دارند را مد نظر قرار دهیم.

به منظور جلوگیری از تخریب جایگاه و محل سکونت گونه های جانوری و گیاهی مهم، بایستی تنظیمات و ترتیبات لازم در جهت کاشت و برداشت درست گونه ها در دستور کار مدیریت جدید ابدائی قرار گیرد.

ایده های مربوط به مدیرت یکپارچه جنگلها و مراتع که بعداً توضیح خواهم داد، در این زمین بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. یکی از مهمترین و کاراترین ایده ها در این خصوص، مدیرت اکوسیستم است. در این نوع مدیریت، تمامی سامانه های حیات اکوسیستم های موجود تحت مدیریت قرار می گیرد.

و دیگر به گونه های خاصی توجه نمی شود، بلکه با همه گونه ها بر اساس عدالت اکولوژیک برخورد یکسان صورت می گیرد. قرار نیست خداوند تبارک و تعالی با طبیعت بازی، کند بلکه مقرر است انسان مخلوق خداوند بر طبیعت مدیریت کرده و آنرا بصورت جامع الاطراف مدیریت نماید.

مفهوم کلیدی:

 

حفظ گونه های حیات و حفاظت از تنوع زیستی نیازمند بهبودهای فراوانی در حوزه مدیریت حیات وحش است. این مهم مخصوصاً به مدیریت یکپارچه اکوسیستم ها بر می گردد و فراتر از حفظ فقط یک گونه است، بلکه همه سامانه های حیات را پوشش می دهد.

 

 

پیمان تنوع زیستی:

در سال 1992 ملت های جهان در شهر ریو دجانیرو گرد هم جمع گشته و پیمان تنوع بیولوژیک (Biological diversity)را امضاء نمودند.

این پیمان بر خلاف سایر پیمانهای بین المللی، بر کل سامانه های حیات و تنوع زیستی متمرکز است و نه فقط گونه های در معرض تهدید و خطر.

این پیمان در حال حاضر توسط 175 کشور اجراء می شود و هر عضو موظف است استراتژیهای حفاظت ملی را

(National conservation strategy) تدوین کرده و اجراء نماید.

این استراتژیها، باید بر نامه و طرحهای جامعی باشد که بتواند مجموعه تنوع بیولوژیکی در آن کشور را مدیریت و حفاظت نمایند.

راه حل های شخصی و انفرادی در جهت حفاظت از تنوع زیستی:

همانگونه که در حل تمام مسائل و مشکلات محیط زیستی افراد مشارکت دارد، اشخاص بصورت انفرادی نیز می توانند در حفظ تنوع زیستی مشارکت داشته باشند.

همه مردم جامعه، با در نظر گرفتن اصول پایداری می توانند در حل پاره ای از معضلات تنوع زیستی، اقدامات منحصر بفردی انجام دهند.

بعضی از این فعالیت بقرار ذیل است.

1- به اندازه نیاز استفاده کنیم و از منابع بصورت کارا و مفید استفاده نمائیم.

2- از محصولات بازیافتی خریداری کنیم و سعی کنیم خودمان بازیافت داشته باشیم.

3- وابستگی خودمان به منابع تجدید شونده ای از قبیل انرژی باد، اشکال مختلف اقتصاد پایدار و انرژی خورشیدی،راافزایش دهیم و از برنامه های دولت ها در جهت افزایش استفاده از منابع تجدید شونده حمایت کنیم.

4- در احیاء اکوسیستم ها مشارکت نمائیم و گروههائی را که این گونه تلاشها را انجام می دهد، حمایت کنیم.

5- در کاهش رشد جمعیت مشارکت فعال داشته باشیم، بعضی سایز خانواده خودمان را مدیریت کنیم.(فرزند کمتر، تنوع زیستی بیشتر)

مفهوم کلیدی:

 

حفظ گونه ها و حراست از تنوع زیستی نیازمند اقدامات انفرادی نیز می باشد. ما نمی توانیم برای حل مشکلات فقط به دولت ها اتکا کنیم، مجموعه اقدامات انفرادی ما، می تواند نقش مهمی در حفظ تنوع بیولوژیک داشته باشد.

 

ایام به کام محیط زیست