فرهنگ لغات تشریحی علمی - تخصصی محیط زیست
- Hits: 2457
تهیه وتدوین:دکتر سلطانی نژاد
"بنام خداوند بزرگ"
فرهنگ لغات تشریحی تخصصی محیط زیست:
A |
|||
لایهئی از خاک که در برگیرنده مواد آلی مخلوط با ترکیبات معدنی است. در این لایه معمولاً مواد معدنی بیشتر از مواد آلی است.
|
A horizon
|
||
نسبت موجودی سالیانه آب به جمعیت که کمتر از 17000 مترمکعب در سال برای هر نفر باشد را کمبود مطلق آب می نامند.
|
Absolute water scarcity |
||
حرکت مواد غذائی در بدن موجودات زنده، جذب نام دارد.
|
Absorption
|
||
فرآیندی که بوسیله آن ذرات سولفور (SO4) توسط پدیده رسوب از اتمسفر حذف می شوند را رسوب اسیدی می نامند.
|
Acid deposition
|
||
محدوده و گستره ی درجه حرارت بدن، که حیوانات خونسرد می توانند فعالیت های روزانه خود را انجام دهند.
|
Active range
|
||
· خصوصیات رفتاری یا فیزیولوژیکی که به یک گیاه یا حیوان اجازه می دهد در یک محیط مخصوص و ویژه زنده بماند. · تطابق
|
Adaptation
|
||
میزان درجه حرارت که توسط یک توده هوا، هنگامیکه بصورت عمودی در اتمسفر حرکت می کند، تجربه می گردد را تغییر عمودی درجه حرارت می نامند، این چنین پدیده ئی قادر به مبادله گرما با محیط اطرافش نمی باشد.
|
Adiabatic lapse rate
|
||
انتقال افقی جرم یا انرژی همراه با حرکت توده های هوا در مواجه با اختلافات فشار، همانند حرکت بادها را جابجائی هوا می نامند.
|
Advection
|
||
ذرات جامد ریز یا قطرات مایعی که برای مدت زمان طولانی در اتمسفر معلق می مانند را ذره واره اتمسفری می گویند.
|
Aerosols
|
||
· رهاسازی انرژی از گلوکز یا هر ماده ارگانیک دیگر در حضور اکسیژن را هواخوری بیولوژیک می نامند. · هوازی.
|
Aerobic
|
||
میانگین استاندارد مواد برای زندگی در یک جامعه که معمولاً توسط GDP یا GNP برای هر نفر تعیین می گردد.
|
Affluence |
||
· رشد مجدد جنگل بعد از مزاحمت و تخریب. · جنگل کاری در زمین های لخت
|
Afforestation
|
||
تعداد مردان و زنان در یک گروه سنی. |
Age classes
|
||
تعداد افرادیکه زیر پانزده سال هستند، بعلاوه تعدادی که بالای 65 سال می باشند، تقسیم بر افرادیکه بین این دو گروه سنی هستند، نسبت وابستگی سنی نام دارد. |
Age dependence
|
||
توزیع جمعیت بین گروهای سنی، ساختار سنی نام دارد. |
Age structure
|
||
یک منبع بالقوه انرژی زیست توده که در برگیرنده بقایای گیاهی است که معمولاً بعد از عملیات برداشت محصولات کشاورزی در زمین می ماند، این بقایا عبارتند از: ساقه ها، برگها، ریشه ها و علف ها می باشند. |
Agricultural residues
|
||
فرآیندی جایگزینی اکوسیستم های طبیعی با حیوانات و گیاهان انتخابی کشاورزی نام دارد.
|
Agriculture
|
||
· بدست آوردن غذای پر انرژی از اکوسیستم های طبیعی توسط متخصصین کشاورزی · متخصصین کاشت و برداشت گیاهان خوراکی و غیره.
|
Agriculturalists
|
||
اکوسیستم های ساده شده ئی که برای تولید غذای مردم ایجاد و مورد بهره برداری قرار می گیرند، اکوسیستم های کشاورزی منظر نام دارند.
|
Agro ecosystems |
||
هر گاز یا ذره ئی که در اتمسفر، پتانسیل خطر را برای حیات و دارائیها، داشته باشد ، آلاینده هوا نامیده میشود.
|
Air pollutant
|
||
بخشی از تشعشع خورشیدی وارده به زمین که به فضا برگشت داده می شود، تاثیر برگشتی نام دارد. |
Albedo
|
||
گونه هائی که بصورت طبیعی در یک منطقه وجود ندارند و معمولاً با دخالت انسان وارد یک منطقه می شوند، گونه های خارجی نام دارند.(exotic). (این دخالت ممکن است تصادفی یا عمدی باشد)
|
Alien species
|
||
اثرات خطرناک مستقیم یا غیر مستقیم یک گیاه بر دیگری از طریق تولید و رهاسازی ترکیبات شیمیائی خطرناک. |
Allelopathy
|
||
تکامل یک گونه جدید، این تکامل هنگامی بوجود می آید که جمعیت یک گونه بلحاظ جغرافیای از جمعیت مادر جدا(Isolate) شود، در چنین حالتی مواد ژنیتکی در گونه جدا شده تجمع پیدا کرده و خصوصیات رفتاری آن تغییر می کند و بدین ترتیب مجموعه تغییرات ،گونه جدید را از جمعیت اصلی و اولیه متمایز می سازد .
|
Allopatric speciation
|
||
· رهاسازی انرژی از گلوکز یا هر ماده ارگانیک دیگر در عدم حضور اکسیژن · تنفس بی هوازی
|
Anaerobic respiration
|
||
گیاهانی که فقط برای یک فصل زندگی می کنند.
|
Annuals
|
||
محیط های بدون اکسیژن. |
Anoxic
|
||
وضعیت اخلاقی که ارزش گونه های غیر انسانی توسط ارزش آنها در محیط زیست تعیین می شود. |
Anthropocentric
|
||
· لایه ای از خاک که تمام فضای خلل و فرج آن با آب پر می شود. · سفره آب زیر زمینی
|
Aquifer
|
||
خاک موجود در محیط های خشک با خصوصیات و مشخصه های مواد معدنی که نسبتاً نشت بسیار کمی دارند.
|
Arid soils
|
||
چاهی که آب آن توسط فشار داخلی زمین بصورت فواره بالا می آید.
|
Artesian well
|
||
تعهد و موافقت نامه ی کارخانه ها یا خانواده ها برای پرداخت خسارات بالقوه محیط زیستی ناشی از فعالیت های آنها در حال و آینده.
|
Assurance bonding
|
||
قسمت فوقانی جبه که معمولاً غلظتی بین مایع و جامد دارد و مقدار زیادی گرما را از مرکز زمین به سطح هدایت می کند
|
Asthenosphere
|
||
· اطلاعات نامتقارن · عدم موفقیت دو گروه یا حزب در یک معادله و داد و ستد، برای بدست آوردن اطلاعات مناسب و همسان. |
Asymmetric information
|
||
رها سازی گازها یا ذرات در اتمسفر. |
Atmospheric emission |
||
کوچک ترین جزء یک عنصر که خصوصیات شیمیائی عنصر را در خود دارد. |
Atom
|
||
حاصل جمع تعداد پروتونها و نوترنها در هسته یک اتم.
|
Atomic mass
|
||
تعداد پروتونها در هسته اتم.
|
Atomic number
|
||
فرآیند تاسیس و ایجاد رابطه علت و معلول بین فعالیت های انسانی و تغییرات مشاهده شده در اقلیم.
|
Attribution
|
||
موجوداتیکه مواد معدنی انرژی را به اشکال آلی انرژی تبدیل می کنند. گیاهان
|
Autotrophs
|
||
اشکال شیمیائی مواد مغذی که به مصرف موجودات می رسد. |
Available |
||
· هزینه های فراهم کردن یک خدمت(مثل یک ماده شیمیائی کنترل کننده آفت) که توسط خدمات طبیعی (کنترل طبیعی آفات) جبران می شود. · هزینه های جبران شده توسط خدمات طبیعی.
|
Avoided costs
|
||
B |
|||
لایه ی از خاک که به آن خاک زیرین می گویند. این لایه مواد معدنی شسته شده از لایه بالای خود را جمع آوری کرده و در خود نگاه می دارد. |
B horizon
|
||
· میزان انقراض در سطح پائین، ولی مداوم که با فعالیت های انسانی و یا حوادث مرگبار زمین شناسی مرتبط نیست. · انقراض طبیعی
|
Background extinction
|
||
میزان انرژی که یک موجود زنده در هنگام استراحت مصرف می کند. |
|
||
منطقه ای از دریا نزدیک بستر آب اقیانوس، دریا و رودخانه.
|
|
||
|
Best available technology
|
||
1-مشاهداتی را که انسانها برای کانونهای با کیفیت بسیار بالای منابع طبیعی، در مقابل منابع طبیعی با کیفیت پائین مورد استفاده قرار می دهد، BFPنام دارند. 2-اولی ترین اصل |
Best First Principle |
||
· بهترین تکنولوژی کنترل عملیات · مجموعه ئی از استانداردهای هماهنگ برای کنترل فاضلابهای صنایع یک کشور که بر اساس تکنولوژی موجود در یک صنعت ویژه،که مقدار میانگین کنترل بدست آمده را تقریب می زند.
|
Best practicable Control technology
|
||
یک موفقیت اخلاقی که گونه های غیر انسانی موجودات زنده با صرف نظر از سودمندی آنها برای انسانها، ذاتاً و بخودی خود دارای ارزش بوده و حق حیات و زندگی کردن خواهند داشت.
|
Biocentric
|
||
مقدار اکسیژن مورد نیاز برای موجودات هوازی جهت تجزیه مواد آلی در فاضلاب، در طول یک دوره 5 تا 20 روزه. اندازه گیری معمولی در 5 روز انجام می شود.
|
Biochemical oxygen demand
|
||
مواد شیمیائی مشتق شده از موجودات زنده
|
Biochemicals |
||
ضایعات و زباله هائی که بصورت هوازی یا غیر هوازی تجزیه می شوند، مانند باقیمانده های غذا، ضایعات باغچه، کاغذ و مقوی.
|
Biodegradable waste
|
||
یک نوع سوخت کم آلاینده برای اغلب موتورهای احتراق داخلی دیزلی و توربین ها که از زیست توده بوجود میاید. مواد اولیه آن شامل دانه های روغنی، ضایعات سبزیجات روغنی و چربیهای حیوانی است.
|
Biodiesel
|
||
تعداد تنوع گونه های زنده (تنوع حیات).
|
Biodiversity
|
||
منطقه ای که تعداد گونه های زیادی در آن وجود دارد. |
Biodiversity hot spot
|
||
انرژی بدست آمده از منابع بیولوژیکی.
|
Bioenergy
|
||
سوخت های تولید شده از منابع زیست توده سلولزی، مانند اتانول، بیودیزل و متانول.
|
Biofuels
|
||
جریان یافتن ماده(حرکت) مابین انبارها در قسمتهای بیولوژیکی، زمین ساختاری و شیمیائی زمین. |
Biogeochemical
|
||
تجمع و افزایش غلظت آلاینده ها و سایر مواد سمی در بدن موجودات زنده در سطوح بالای تغذیه ئی از طریق زنجیره غذائی.
|
Biomagnifications
|
||
توده یک گونه با گروهی از گونه ها. زیست توده
|
Biomass |
||
کانون انرژی های زیست منظر و سوخت های بیولوژیک(اتانول و متانول و غیره) شامل زیست توده جنگل و کشاورزی و بخش آلی ضایعات و پسماندهای جامد شهری. |
Biomass feedstoks
|
||
یک جامعه منطقه ای اصلی از گیاهان و حیوانات با اشکال زندگی و شرایط محیط زیستی، نظیر هم زیست بوم نام دارد. |
Biome
|
||
الکتریسته تولید شده از کانونهای سوخت بیولوژیکی.
|
Biopower
|
||
همه موجودات زنده.
|
Biota
|
||
تعداد افراد جدید، تولید شده توسط یک جمعیت در یک دوره. میزان تولد |
Birth rate
|
||
بازاری که کالاها و خدمات بصورت غیر قانونی در آن فروخته می شوند. |
Black market
|
||
یک ساختار دودکش مانند که در بستر دریا ایجاد میشود و لذا سولفیدهای فلزی بوجود آمده، از این ساختار، مایع سیاه رنگی که به شکل دود بوده و دارای درجه حرارت 350 سانتیگراد می باشد، بیرون می آید. رنگ سیاه این مایع به دلیل ذرات معدنی است که در آن وجود دارد.
|
Black smoker
|
||
یک راکتور هسته ائی(واکنش گر) که با سوخت کمتری ایزوتوپهای قابل شکافت بیشتری تولید می کند. |
Breeder reactor
|
||
C |
|||
لایه ای از خاک که از مواد مادر تشکیل شده است و خاک در واقع از این مواد که هیچ نشانه ای از تشکیل خاک را ندارد، موضوعیت یافته است. |
C horizon
|
||
یک سیستم کنترل آلودگی است که مسئولین محیط زیست یک بسته کنترلی(Cap) ایجاد کرده و توسط آن انتشار آلاینده ها را که توسط آلاینده کنندگان معین صورت می پذیرد، محدود می کنند. مجوز انتشار آلاینده تحت عنوان بسته جدید ایجاد شده به مجوزهای انفرادی تقسیم شده و معمولاً معادل یک تن آلودگی است، یعنی یک شخص آلوده کننده می تواند فقط به اندازه یک تن آلودگی ایجاد کند و شرکت ها در خرید و فروش این مجوزها برای رونق بازرگانی و سودآوری خود نیز آزاد هستند.
|
Cap and trade system
|
||
آبی که خلل و فرج خاک را پر می کند که معمولاً با یک نیروی معمولی قابل نگهداری است.
|
Capillary water
|
||
هر دارائی یا ذخائری از دارائیهای، مالی یا فیزیکی که قادر به تولید درآمد باشد، سرمایه نام دارد.
|
Capital
|
||
مولکولهای ارگانیکی که فقط کربن، هیدروژن و اکسیژن دارند، هیدروکربن نام گرفته اند.
|
Carbohydrates
|
||
شکلی از تجزیه و فسادپذیری که دی اکسیدکربن با آب ترکیب شده و تولید اسید کربنیک می نماید، این اسید، مواد معدنی بین صخره ها راحل کرده و بدین ترتیب فضاهای بین صخره را باز می کند.
|
Carbonation & solution
|
||
مواد شیمیائی که باعث ایجاد سرطان می شوند، مواد سرطانزا یا سرطان آورها نام دارند. |
Carcinogen
|
||
حیواناتی که جانوران دیگر را می خورند، گوشت خواران نام دارند.
|
Carnivores
|
||
تعداد ماکزیمم موجوداتی در یک جمعیت که بتوانند بصورت پیوسته و نامحدود، در یک منطقه معین از محیط زیست، از خدمات و کالاهای محیط زیستی استفاده کنند، ظرفیت برد محیط زیست را بوجود می آورند.
|
Carrying capacity
|
||
قدرت خاک برای نگه داری مواد غذائی با بار مثبت، ظرفیت تبادل یونی نام دارد.
|
cation exchange capacity
|
||
یک سیستم اقتصادی که دولت ها مقدار و قیمت کالاها و خدمات را تعیین می کنند.
|
Centrally planned economic
|
||
اعضاء و نمونه های کاشته شده از خانواده علفها که دانه ها و هسته های آنها توسط مردم و جانوران اهلی قابل خوردن است. غلات
|
Cereals
|
||
مسیری که همواره پر از آب است و معمولاً تالابها و سرزمین های مرطوب ساحلی را به اقیانوس و دریا متصل می نماید.
|
Channel
|
||
فرآیندی که یک ماده با تغییر ترکیب شیمیائی به ماده متفاوت دیگری تبدیل می گردد.
|
Chemical change
|
||
انرژی بالقوه ئی که در پیوندهای شیمیائی مولکولها انبار شده است.
|
Chemical energy
|
||
مقدار اکسیژن لازم برای اکسیداسیون مواد آلی در یک نمونه، اکسیژن مورد نیازشیمیائی نام دارد . |
Chemical oxygen demand
|
||
فرآیندی که یک ماده با تغییر ترکیب شیمیائی به ماده متفاوت دیگری تبدیل می گردد.
|
Chemical reaction
|
||
ذرات بسیار ریز خاک که فقط با میکروسکوپ الکترونی قابل رویت هستند.
|
Clay
|
||
سیاست سازمان ملل که به یک ملت اجازه می دهد، برای کاهش انتشار آلودگی از ملتی دیگر اعتبار بدست آورد، این حالت مکانیزم توسعه پاک نام دارد. |
Clean development mechanism
|
||
یک تجربه از قطع درختان جنگل،در چنین حالتی تمام درختان با ارزش تجاری بصورت همزمان قطع و برداشت می شوند. |
Clear cutting
|
||
میانگین شرایط آب و هوائی در یک دوره طولانی. |
Climate
|
||
جابجائی در میانگین طولانی مدت شرایط آب و هوائی.
|
Climate change
|
||
شرایطی اقلیمی که تحت آن جمعیت های یک گونه درمواجه با رقابت کنندگان و دشمنان طبیعی قادر به مقاومت خواهند بود.
|
Climate envelope
|
||
گونه های حیوانی و گیاهی که برای یک دوره طولانی تمایل به مقاومت و ایستادگی دارند، جوامع اوج نام گذاری شده اند.
|
Climax community
|
||
فرآیندی که ذغال سنگ توسط خردکردن، غربال گری و معلق کردن در مایع برای ته نشینی ناخالصی های جامد، تمیز می گردد، آماده سازی ذغال سنگ نام دارد.
|
Coal benefaction
|
||
ذراتی که بزرگتر از 2.5 میکرون ولی کوچکتر از 10 میکرون هستند، خرده های سخت و ضخیم نام دارند .
|
Coarse fraction
|
||
غلات دانه دار برای تغذیه حیوانات اهلی. |
Coarse grains
|
||
مفهوم و تصور اینکه کشاورزی از طریق حلقه بازخورد مثبتی که شامل جمعیت بشری، گیاهان و حیواناتی را که انسان به مصرف می رساند، تکامل پیدا کرده است، فرضیه تکامل همزمان نام گرفته است.
|
Co evolutionary hypothesis
|
||
اکسیداسیون کامل یک ماده از طریق استفاده از هوا یا O2.
|
Combustion
|
||
روشی از قوانین و مقرارت محیط زیستی که با کاربرد مستقیم کنترهای مبتنی بر قوانین به صنایع اختصاص می یابد، همانند تعیین کردن سطوح مجاز آلاینده ها. |
Command & control
|
||
منبعی که متعلق به عموم مردم است، مانند ماهی در آبهای ملی و بین المللی، درختان در سرزمین های عمومی، هواوسایر. |
Common property
|
||
گروههائی از گونه های حیوانی و گیاهی تاثیر گذار بر همدیگر. |
Community
|
||
تقاضا ورقابت همزمان دو یا چند موجود زنده برای منابع محیط زیستی محدود.
|
Competition
|
||
مشاهده اینکه دو گونه در یک منطقه اکولوژیکی منحصر به فرد نمی توانند بصورت نامحدود تسهیم نیازمندی داشته باشند، مگر اینکه حداقل یک عامل، تراکم رقابت کننده بهتر را محدود کند.
|
Competition exclusion
|
||
تعداد انبارها و جریانات بعلاوه تعداد و استحکام حلقه های بازخورد در یک سیستم، پیچیدگی نام دارد.
|
Complexity
|
||
یک ماده شیمیائی که از دو یا چند عنصر با نسبت ثابت تشکیل یافته و اجزائ آن ماده را تعین می کند. ماده مرکب نام دارد |
Compound
|
||
تغییر از حالت گاز به مایع که نتیجه آن خنک شدن است، تغلیظ، یا چگالیدن نام دارد.
|
Condense
|
||
افت یا کاهش سفره آب در اطراف چاه. |
Cone of depression
|
||
آب زیر زمینی که بین دو لایه غیر قابل نفوذ جمع می شود.
|
Confined aquifer
|
||
فرآیند اتصال ذرات برای تشکیل صخره های رسوبی.
|
Consolidation
|
||
خرید کالاها و خدمات توسط مصرف کنندگان. مصرف مواد |
Consumption
|
||
کنترل و محصور کردن واکنش یک شکافت هسته ائی به منظور جلوگیری از رها شدن اشعه های خطرناک آن در محیط زیست.
|
Containment
|
||
مجموعه ئی از آبریزها که از وسط کوههای صخره ائی می گذرد و یک کشور را به دو حوضه زه کشی تقسیم می کند.
|
Continental divide
|
||
یک روش ارزیابی برای تعیین درجه کیفیت محیط زیست است، این روش بصورت مستقیم از مردم سئوال می کند که آنها برای بهبود کیفیت محیط زیست به چه مقدار سرمایه گذاری یا تمایل به پرداخت دارند و تخریب کیفیت محیط زیست را تا چه انداره ائی می پذیرند .
|
Contingent valuation
|
||
- تولید مداوم ذغال سنگ توسط ماشین های معدن کاوی. - روشهای معدن کاوی مستمر.
|
Continuous mining
|
||
کاشت محصولات در ردیف هائیکه شیب را میان بر می کند .
|
Contour plowing
|
||
- تجهیزاتی در مرکز راکتور هسته ای که نوترونها را جذب کرده و برای کنترل میزان شکافت و توقف واکنش های زنجیره ائی مورد استفاده قرار می گیرند. - میله های کنترل.
|
Control rods
|
||
انتقال انرژی و جرم بوسیله حرکت در مایع یا گاز.
|
Convection
|
||
حرکت منظم در گاز یا مایع که به واسطه کاربرد انرژی بوجود می آید.(این حرکت تغییراتی را در درجه حرارت و فشار بوجود می آورد.)
|
Convection cell
|
||
ذغال سنگ، نفت و گاز طبیعی که تقریباً تمامی انرژی فراهم شده توسط سوخت های فسیلی را بدلیل هزینه پائین به خود اختصاص می دهند، سوخت های فسیلی متعارف نام دارند.
|
Conventional fossil fuels
|
||
تکامل خصوصیات شبیه به هم در گونه های غیر مرتبط بدلیل فشارهای محیط زیستی همسان.
|
Convergent evolution
|
||
مرحله ای در چرخه سوخت هسته ای که اکسیداورانیوم(U3O8) تبدیل به گاز اورانیوم هکسافلوراید(شش ظزفیتی)، (UF6) می گردد.
|
Conversion |
||
اثر انحنائی زمین بر تمام اشیاء سرگردان در فضا .
|
Coriolis effect
|
||
قوانین و مقرارتی که استفاده از آب را مدیریت می کنند. این قوانین زمین داران را مجبور به تسهیم(سهمیه بندی) آب می نمایند.
|
Correlative rights doctrine
|
||
استفاده غیر قانونی از دفاتر اداری برای انجام کارهای خصوصی. فساد اداری
|
Corruption
|
||
- یک بررسی جامع و مانع از اثرات محیط زیستی و اقتصادی یک محصول در هر مرحله از موجودیت، یعنی از تولید تا منهدم کردن و فراتر. - ارزیابی چرخه عمر(محصولات).
|
Cradle to grave or life cycle analysis
|
||
حرکت ذرات بزرگتر در خاک در امتداد سطح.
|
Creep
|
||
قسمت هائی از گیاهان که بعد از برداشت محصول از مزرعه، در زمین باقی می مانند، شامل ساقه ها، ریشه ها، برگها و علف ها.
|
Crop residues
|
||
درجه و میزانی که میزان محصولات کشاورزان از نقطه نظر تئوریک به حد ماکزیمم (بالا ترین حد) می رسد.
|
Crop yield potential
|
||
تعداد متولدین در هر 1000 نفر در سال. |
Crude birthrate
|
||
تعداد مرگ و میرها در هر 1000 نفر در سال . |
Crude death rate
|
||
مایعی که از مولکولهای با زنجیره نسبتاً طولانی کربن، یعنی تا حدود 20 اتم، تشکیل شده است.
|
Crude oil
|
||
مقدار یک عنصر در قشر زمین، که بصورت درصد وزنی اندازه گیری می شود.
|
Crustal abundance
|
||
- گیاهانی که مردم برای یک خصوصیت خاص یا ویژه گیهای منحصر به فرد، پرورش میدهند ، اطلاق می گردد. - یک اصطلاح مختصر برای واریته های کشت داده شده.
|
Cultivars
|
||
D |
|||
تعداد افرادیکه در یک دوره معین می میرند . |
Death rate
|
||
گیاهان و درختانی که به منظور دور کردن شرایط بد آب و هوائی مانند سرما و خشکی برگهای خود را می ریزند، گیاهان خزان پذیر نام گرفته اند.
|
Deciduousness |
||
فرآیند بستن، تعطیل کردن و برداشتن راکتورهسته ای بعد از اینکه عمر مفید آن به اتمام رسیده است.از رده خارج کردن راکتور هسته ئی
|
Decommissioning
|
||
موجوداتیکه غذائی انرژی زای خود را از قسمت های مرده سایر موجودات اخذ می کنند.
|
Decomposers
|
||
تغییرات شیمیائی در مواد جامدی که منجر به تشکیل خاک می گردند. |
Decomposition
|
||
کاهش در میزان و مقدار موردنیاز برای تولید یک کالا یا انجام یک خدمت.کاهش مصرف مواد.کاهش تولید ضایعات.کاهش مصرف منابع طبیعی
|
Dematerialization
|
||
فرآیند انتقال از میزان بالای تولید و مرگ و میر به میزان بالای تولید و میزان پائین مرگ و میر و نهایتاً میزان پائین تولد و مرگ و میر .
|
Demographic transition |
||
فقدان و از بین رفتن نیتروژن گازی شکل از خاک که توسط تجهیزات شیمیائی و بیولوژیکی انجام میشود.
|
Denitrification |
||
- متغیرهائی که بدون ارتباط با تعداد جمعیت بر رشد آن اثر می گذارند. - متغیر هائی که بر رشد جمعیت اثر می گذارند، ولی این متغیرها با تعداد جمعیت ارتباطی ندارند |
Density dependent factors
|
||
متغیری که توسط متغیری دیگری تحت تاثیر قرار می گیرد و وابسته به متغیر دیگری است، این تغیر نوعاً در سمت چپ معادله ودر طول محورY نمودار واقع می شود. |
Dependent variable
|
||
حرکت و جابجائی منابع با کیفیت بالا و هزینه پائین به منابع با کیفیت پائین و هزینه بالا.تخریب و بی اعتبار سازی مواد با کیفیت بالا.نقصان کیفیت مواد
|
Depletion
|
||
تولید آب شیرین با بر طرف کردن نمک از آب شور و آبهای شور مزه.
|
Desalinization
|
||
فرآیند تعیین اینکه آیا اقلیم در حال تغییر است.تعین تغیرات اقلیم یک منطقه
|
Detection
|
||
موجوداتیکه مواد ارگانیک فسادپذیر را می خورند، این موجودات مرده خور نام دارند.مرده خواران.موجودات زره بینی تخریب گر و تجزیه کننده مواد ارگانیک.
|
Detritivores |
||
مواد ارگانیک مرده یا تخریب پذیر. |
Detritus
|
||
یک نوع انتخاب طبیعی در جهت مساعدت موجوداتیکه ترکیبات شیمیائی موثر مورد نیاز را برای مقابله با طیف وسیعی از دشمنان در بدن خود جمع آوری می کنند .
|
Diffuse chemical co evolution
|
||
شکست اشکال پیچیده مولکلهای ارگانیک به بلوکهای ساختمانی کوچکتر.هضم مواد ارگانیک در بدن موجودات زنده
|
Digestion |
||
استفاده از بازار آزاد برای قیمت گذاری کالاها و خدمات محیط زیستی.
|
Direct market valuation
|
||
برگرداندن آب پس از اشباع به منبع اصلی خود یا تخلیه کردن در نزدیکی منبع دیگر .تخلیه مایعات و ضایعات در سیستمهای آبی
|
Discharge
|
||
- یک اصطلاح گسترده ئی که شامل مکان و موقیعیت های اکتشافات جدید منابع می گردد.اکتشاف معادن - کشف مکانهای منابع جدید معدنی.پیدایش علمی معادن |
Discoveries |
||
تغییرات فیزیکی در مواد جامد خاک که منجر به تشکیل آن می گردد.تشکیل خاک در نتیج تغیرات فیزیکی مواد جامد صخره ها.
|
Disintegration
|
||
فاصله ای که یک گونه حیوانی برای بدست آوردن محیط های جدید مسافرت نماید.توزیع و پراکندگی گونه های حیوانی در مناطق جدید حیاط وحش
|
Dispersal
|
||
رها سازی ضایعات، شستن و پراکنده شدن آنها توسط مکانیزم توزیع و پراکندگی.
|
Dissipation
|
||
ضایعاتی که جمع کردن آنها بلحاظ تکنولوژیکی(فنی) و اقتصادی برای بازیافت مقرون به صرفه نیست.ضایعات دفن کردنی
|
Dissipative wastes
|
||
تفاوت بین مقدار اکسیژن موجود در آب هنگامیکه کاملاً اشباع شده است با مقدار واقعی اکسیژنی که در آب وجود دارد . |
Dissolved oxygen deficit
|
||
جدا کردن، کشتن معنی دار، صدمه زدن، آزار، جابجائی و آوارگی، یک یا چند موجود زنده و یا توده ای از موجودات زنده که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم موفقعیت هائی، برای بوجود آمدن موجودات جدید ایجاد می کند را مجموعه ی مزاحمت های محیط زیستی می نامند.
|
Disturbances |
||
واحد مورد استفاده برای اندازه گیری غلظت اوزن در یک ستون از اتمسفر، دستگاه اوزن سنج نام دارد .
|
Dobson unit
|
||
فرآیندی که یک گونه نسبت به اجداد وحشی خود، با استفاده از تولید مثل انتخابی، تغییر می نمایند را اهلی کردن می نامند.اهلی کردن حیوانات وحشی
|
Domestication |
||
ارتباط بین آلودگی و تخریب محیط زیست را نشان می دهد.تابع عکس العمل مقدارالودگی ور محیط زیست.
|
Dose response function
|
||
زمان مورد نیاز برای دوبرابر شدن یک متغیر.زمان دو برابر شدن جمعیت یک گونه حیوانی یا گیاهی.
|
Doubling time
|
||
- استفاده از حیوانات سنگین وزن برای جابجا کردن و کشیدن بارهای سنگین. - حیواناتی که برای کشیدن بارهای سنگین مورد استفاده قرار می گیرند
|
Draft animal
|
||
حوضه آبریز، منطقه ای که کلیه آبهای سطحی با توجه به شیب و شکل زمین ، در آن جریان یافته و به پست ترین حوضه ممکن(دریا، دریاچه و غیره) می ریزند.
|
Drainage basin
|
||
کاربرد آرام و محلی آب که دقیقاً روی سطح خاک کشت شده ساری میگردد. آبیاری قطره ئی
|
Drip irrigation
|
||
- مواد جامد ناشی از مچاله یا خرد کردن مواد. - گرد و غبار. ریز گرد
|
Dust |
||
E |
|||
لایه ئی از خاک که با نفوذ آب در آن ،مواد معدنی از آن نشت می کند . |
E horizon
|
||
بادهای سطحی که از قطبین به طرف جهبه قطبی حرکت می کنند.
|
Easterlies |
||
فلسفه ئی که مدعی ارزشهای اخلاقی و حقوقی برای موجودات زنده و سیستمهای اکولوژیکی و فرآیندهای آنها می باشد.
|
Ecocentric
|
||
درصد انرژی از یک سطح تغذیه که وارد سطح تغذیه بعدی می گردد.کارائی اکولوژیک انرژی
|
Ecological efficiency
|
||
محاسبه ئیکه ناحیه ای از زمین بهره ور و آب مورد نیاز را، برای تهیه منابعی که یک فرد یا گروهی از افراد احتیاج دارند،را بعلاوه جذب و از بین بردن ضایعات را که فرد یا گروهی تولید می کنند را، تخمین می زند. محاسبه رد پای اکولوژیک انسان در محیط زیست. محاسبه اثر فعالیت های انسان بر محیط زیست. |
Ecological foot print
|
||
میزان و درجه ای که یک اکوسیستم در مواجه با ناملایمات تغییر می کند را مقاومت اکولوژیکی می گویند.
|
Ecological resistance
|
||
فرآیند تاسیس و ایجاد مجدد، ساختار، عملکرد و کلیت اکوسیستمهای بومی همراه با پایداری پناهگاههائی که برای موجودات تا حد ممکن فراهم می شود، را احیاء و ابقاء اکولوژیکی گویند.فرایند احیائ سیستمهای اکولوژیک
|
Ecological restoration
|
||
قدرت و توانمندی یک اکوسیستم برای برگشت به حالت اصلی، پس از مواجه با ناهنجاری.پایداری سیستمهای اکولوژیک در مواجه با ناهنجاریها.
|
Ecological stability
|
||
اصطلاحی که به تولید و مصرف مطلوب و بهینه کالاها و اقدامات اقتصادی اطلاق می گردد، این وضعیت معمولاً هنگامیکه قیمت های محصولات و کالاها، هزینه های نهائی را انعکاس می دهند، بوجود می آید .کارائی اقتصادی. اقتصاد کارا |
Economic efficiency
|
||
مقدار انرژی مورد نیاز برای استخراج و فرآیند کردن یک واحد از یک منبع طبیعی.
|
Economic energy cost
|
||
افزایش در تولید کالاها و خدمات یک کشور. رشد اقتصادی که معمولا با تخریب محیط زیست همراه است
|
Economic growth
|
||
تجمیع بنگاهای تجاری و نظام های تولید خانوادگی به منظور تولید و مصرف کالاها و خدمات مرتبط با رفاه مادی مردم، سیستم اقتصادی نام دارد. |
Economic system
|
||
کاهش ها در واحد هزینه های تولید با افزایش مقدار کالاهای تولید شده.تولید کالای فراوان باهزینه تمام شده بسیار پائین |
Economies of scale
|
||
تغییرات بین و درون اکوسیستم ها با توجه به گونه ها و عملکرد آنها در اکوسیستم.تنوع گونه های حیات در یک اکوسیستم.
|
Ecosystem diversity
|
||
درجه ئیکه اکوسیستم ها توسط فعالیت های انسانی تحت فشار قرار می گیرند. سلامت و بهداشت اکوسیستم نام دارد.
|
Ecosystem health
|
||
جامعه و محیط فیزیکی آن ، اکوسیستم نام دارد.گروهی از حیوانات و گیاهان بعلاوه محیط فیزیکی آنها و تاثیر انها بر همدیگر اکوسیستم نام دارد.
|
Ecosystem
|
||
عملیات برداشت چوب از جنگل به عنوان مواد خام برای تولید کالاهای چوبی وتولید انرژی (سوزاندن)برای تامین نیازمندیهای انسانی با توجه به تعادل بین کاشت و داشت.
|
Ecosystem management
|
||
شرایط و فرآیندهائی که اکوسیستم های طبیعی و گونه های موجود در آنها، پایداری خود را حفظ کرده و حیات انسانی را تداوم می بخشند، خدمات محیط زیستی نام دارند. بعنوان مثال: فراهم کردن آب آشامیدنی پاک، نگهداری و برقراری اقالیم قابل سکونت، ساماندهی و به نظم در آوردن کربن در چرخه حیات، گرد و افشانی محصولات و پوشش علفی بومی، انجام نیازمندیهای فرهنگی، روحی و هوشمندی انسان.(عقلانی) از جمله خدماتی هستند که اکوسیستمها ارئه میدهند.
|
Ecosystem services
|
||
حیواناتیکه بیشتر گرمای بدن خود را از محیط دریافت می کنند.
|
Ectotherms |
||
شرایط سکونت گونه ها در کناره مرزهای بین دو اکوسیستم.
|
Edge effect
|
||
- مرزهای بین دو اکوسیستم کاملاً مجزا از هم دیگر. - مرزهای بین دو اکوسیستم کاملاً مشخص.
|
Edges |
||
در علم فیزیک ،مقدار و میزان انرژی مفید استخراج شده از سیستم تقسیم بر میزان کل انرژی وارد شده به آن، کارائی نام دارد. در اقتصاد، کارائی عبارت از یک سری منابع اختصاص داده شده برای فعالیت هائی که باید در طول یک دوره انجام شوند، بنحویکه بالاترین ارزش را تحت عنوان محصول، خروجی ارزش بازار یا استفاده ایجاد نمایند. 100* انرژی خارج شده از سیستم = کارائی |
Efficiency
|
||
حرکت کلی یک حجم آب که از بالانس بین فشارهای چرخشی و سایشی در قسمت تحتحانی بوجود می آید را انتقال اکمن میگویند .
|
Ekman transport
|
||
تغییر در چرخه اقیانوسی و اتمسفری در مناطق با فشار بالا که معمولاً ضعیف تر از نرمال است پدیده النینو نام دارد.
|
Elnino
|
||
انرژی یا شارژهای الکتریکی که در نتیجه موقعیت یا حرکت بادها بوجود می آید.
|
Electrical energy
|
||
اشعه ئی که متشکل از موجهای الکتریکی و مغناطیسی بوده و با سرعت نور حرکت می کند. بعنوان مثال: نور ،موجهای رادیوئی، اشعه های گاما و X این خاصیت را دارند.
|
Electromagnetic radiation
|
||
ذرات ریز اتمی که بار منفی حمل می کنند.
|
Electrons
|
||
هر کدام از صد ماده ائی که تا بحال شناخته شده است، 92 تا آنها طبیعی است. موادیکه نمی توانند به مواد ساده تری جداسازی شوند. این مواد بصورت انفرادی که ترکیبی ازتمام مواد موجود در جهان را شکل می دهند، در قاموس (واژگان) علم، عناصر نام دارند .
|
Elements
|
||
لایه ای از خاک که با نفوذ آب در آن، مواد معدنی از آن نشت می کند.
|
Eluvial horizon
|
||
کارائی نهائی از انرژی، تبدیل انرژی به گرما یا کار مفید |
End use efficiency
|
||
گونه ای که در سرتاسر قلمرو خود یا حداقل در بخشی از آن در خطر انقراض قرار دارد، گونه در معرض خطر نامیده می شود .
|
Endangered species
|
||
گونه هائی که در یک منطقه جغرافیائی منحصر بفرد زندگی می کنند و این گونه به نظر می رسد که این گونه ها، بومی و ذاتی همان منطقه هستند.
|
Endemic
|
||
حیواناتیکه اغلب گرمای بدن خود را از فرآیندهای متابوتیک داخلی بدست می آورند.
|
Endotherms
|
||
درجه و میزانی که یک گونه گیاهی در یک محدوده طبیعی مهاجم می شود، بستگی به درجه و میزانی دارد که این گونه گیاهی بتواند از خطر گونه های بیماری زا که در محدوده بومی خود هستند، فرار کند. گیاهانی که رشد آنها بسیار بیشتر از گونه های بیماری زا است، با احتمال بسیار بیشتری مهاجم می شوند. گونه های مهاجم. |
Envasive
|
||
قدرت انجام کار.
|
Energy
|
||
وسیله که انرژی را از یک شکل به شکل دیگر تبدیل می کند، این وسیله در فرآیند ،کار بسیار سودمندی انجام می دهد.مبدل حرارتی(انرژی)
|
Energy converter
|
||
مقدار انرژی انبار شده در هر واحد.دانسیته انرژی
|
Energy density
|
||
یک مجموعه از تجهیزات، محصولات و سیستم های که انرژی را برای اهداف همسان یا مشابه مورد استفاده قرار می دهند. مانند حمل و نقل، پخت و پز، روشنائی، گرمایش و سرمایش.
|
Energy end use
|
||
نموداری که میزان انرژی موجود را در هر سطح از هرم غذائی مقایسه می نماید، هرم انرژی نام دارد .
|
Energy pyramid
|
||
فرآیند فیزیکی افزایش غلظت ایزوتوپ اورانیوم 235 نسبت به ایزوتوپ غالب اورانیوم 238 در اورانیوم طبیعی.فرایند افزایش غلظت اورانیوم.
|
Enrichment
|
||
واحدی برای درجه بی نظمی یا حرکات نامنظم در یک سیستم بسته.درجه بی نظمی در یک سیستم |
Entropy
|
||
قانون تمایل عمومی برای حرکت مواد و انرژی از حالت نظم به سوی بی نظمی. |
Entropy law
|
||
هر رویکرد کّمی برای ارتباط دادن عملکرد مالی و محیط زیست. حسابداری محیط زیست. |
Environmental accounting
|
||
فرآیندی که بواسطه فعالیت های انسانی و خطرات طبیعی باعث خسارت بر منابع پایه طبیعی می شود و فرآیندهای طبیعی و اکوسیستم ها را بطرز غم انگیزی تغییر می دهد. تخریب و بی اعتبار سازی محیط زیست. |
Environmental degradation
|
||
مقدار انرژی خورشیدی و گرمای تولیدی از هسته زمین که برای تولید منابع طبیعی مورد استفاده قرار می گیرد. انرژی محیط زیستی.استفاده از انرژی خورشید و زمین برای تولید کالاهای پایه محیط زیستی. |
Environmental energy cost
|
||
تغییرات در شرایط، از یک منطقه به منطقه بعدی.
|
Environmental gradient
|
||
تدبیر منصفانه برای همه نژادهای بشری، فرهنگ ها و درآمدها با توجه به توسعه، پذیرش، اجراء و اعمال قوانین، مقررات وسیاست های محیط زیستی . برقراری عدالت محیط زیستی.
|
Environmental justice
|
||
صندوق ذخیره ائی که برای تخریب گران و آلودکنندگان محیط زیست در نظر گرفته می شود و آنها باید در آن مقداری پول ذخیره نمایند. این مبالغ در واقع با هدف فراهم کردن مشوقهائی حمایتی است که صنایع را پایبند، قوانین و مقررات محیط زیستی می کند. |
Environmental performance bond |
||
کند شدن آهنگ رشد جمعیت زمانیکه به ظرفیت برد نزدیک می گردد.مقاومت های محیط زیستی
|
Environmental resistance
|
||
شرایط و فرآیندهائی که اکوسیستم های طبیعی و گونه های موجود در آنها، پایداری خود را حفظ کرده و حیات انسانی را تداوم می بخشند، خدمات محیط زیستی نام دارند. بعنوان مثال: فراهم کردن آب آشامیدنی پاک، نگهداری و برقراری اقالیم قابل سکونت، ساماندهی و به نظم در آوردن کربن در چرخه حیات، گرد و افشانی محصولات و پوشش علفی بومی، انجام نیازمندیهای فرهنگی، روحی و هوشمندی انسان.(عقلانی) از جمله خدماتی هستند که اکوسیستمها ارئه میدهند.
|
Environmental services |
||
موجوداتیکه دربستر آب ساکنند. |
Epifauna
|
||
لایه فوقانی آب، جائیکه میزان انرژی خورشید از تابش بالائی برخوردار است و تولید اولیه خالص فوق العاده است.
|
Epilimnion
|
||
منطقه ای از اقیانوس که از سطح تا در حدود 200 متری امتداد دارد. در این منطقه نفوذ نور برای انجام عمل فتوسنتز بخوبی صورت می پذیرد. |
Epiplagic
|
||
منطقه ائی نزدیک استوا که بدلیل سرعت هوای بالا رونده از فشار پائین برخوردار است. |
Equatorial low
|
||
· حالتی که یک سیستم از تغییر خالص برخوردار نیست. · حالت تعادل در سیستم
|
Equilibrium
|
||
· آسانی و سهولتی که ذرات خاک می توانند از هم جدا شده و به حرکت در آیند . · عامل قابلیت فرسایش |
Erodibility factor
|
||
· فرآیند جدا شدن ذرات از مواد مادر و به حرکت در آمدن توسط باد و آب. · فرسایش |
Erosion |
||
· مولکولهائی که موجودات زنده نمی توانند آنها را از مواد متشکله اصلی خود سنتز و تولید کنند. · مواد ضروری حیات
|
Essential |
||
· منطقه ای از آبهای ساحلی نیمه محصور که به اقیانوس و دریا راه دارد. آب دریا در این منطقه بدلیل مخلوط شدن با آبهای شیرین زهکشی شده زمین ،رقیق است. · مصب(دهانه)
|
Estuary |
||
یک ماده شیمیائی که از تخمیر یا ترکیب بوجود می آید. این ماده بعنوان ماده خام بصورت گسترده ائی در صنایع و فرآیندهای شیمیائی مورد استفاده قرار می گیرد. این ترکیب شیمیائی بعنوان سوخت جایگزین نیز در صنعت حمل و نقل قابل استفاده است، معمولاً آنرا با بنزین مخلوط کرده و بعنوان گسوهول(gasohol) مورد استفاده میگیرد.
|
Ethanol
|
||
مطالعات در خصوص اینکه گروههای مختلف مردم چگونه، (مخصوصاً فرهنگ های بومی) گیاهان و حیوانات را مورد استفاده قرار می دهند. |
Ethnobotany
|
||
لایه سطحی اقیانوس که نور کافی را برای عملیات فتوسنتز دریافت می کند.
|
Euphotic zone
|
||
آبهائی که تولید اولیه خالص بالائی دارند.
|
Eutrophic
|
||
· فرآیندی که آبها مواد غذائی بیش از حد دریافت کرده و در نتیجه این عمل، رشد بیش از حد گیاهان صورت می پذیرد · رشد فزاینده گیاهان در آب مخصوصا جلبکها
|
Eutrophication
|
||
· تبدیل مایع به گاز. · تبخیر |
Evaporation |
||
نمکهای رسوب داده شده توسط تبخیر آب دریا. |
Evaporates
|
||
نگهداری یک گونه در خارج از سکونت گاه طبیعی آن. |
Ex situ
|
||
تخریب کامل یک منبع طبیعی.
|
Exhaustion
|
||
· مشارکت محیط زیستی برای رفاه انسانی، حتی هنگامیکه محیط زیست مورد استفاده قرار نگیرد. · دریچه حیات محیط زیست
|
Existence valve
|
||
مجموعه ائی از اقدامات و مشاهدات برای درستی یا نادرستی یک فرضیه یا تحقیق برای پیدا کردن ارتباط علمی بین پدیده ها.
|
Experiment
|
||
تحقیق در خصوص شناسائی ذخائر جدید منابع طبیعی. |
Exploration
|
||
· رشد مداوم جمعیت در تناسب با اندازه و میزان آن · رشد تصاعدی جمعیت |
Exponential population growth
|
||
عملیاتی که متناسب با سایر عاملهای تولید، مناطق سرزمینی زیادی را مورد استفاده قرار می دهد.
|
Extensive land uses
|
||
- هزینه منفعت ناشی از یک فعالیت اقتصادی که قیمت کالاها یا خدماتی که تولید شده اند را انعکاس نمی دهد. این اصطلاح غالباً هزینه های آلودگی و سایر اثرات محیط زیستی را در بر می گیرد. هزینه های پنهان تولید کالاها و خدمات. هزینه های آلودگی و تخریب محیط زیست که در قیمت کالا ها لحاظ نمی شود. |
Externality
|
||
- از بین رفتن دائمی یک گونه معین از موجودات زنده جانوری یا گیاهی در سطح جهانی، محلی و یا منطقه ئی. - انقراض گونه ها.
|
Extinction
|
||
- بخشی از منابع برداشته شده از مکان ومحل خود در محیط زیست. - برداشت قسمتی از یک منبع از محل انباشت در محیط زیست. - استخراج منابع از معادن در محیط زیست.
|
Extraction efficiency
|
||
ضایعاتی که در فرآیند استخراج یک منبع طبیعی از محیط زیست، تولید می شود. از قبیل:مواد معدنی، انرژی و چوب
|
Extractive wastes
|
||
- موجوداتیکه در محیط زیست های با شرایط بسیار سخت زندگی می کنند. - سخت زیست واره ها. |
Extremophiles |
||
F |
|||
فرآیندی که از طریق آن مواد قابل شکافت، به میله های سوختی بنحو دقیق شکل داده شده و یا عناصر هدف، سازمان بندی و شکل مخصوص به خود را اتخاذ می کنند. این مواد برای استفاده در راکتورهای هسته ای آماده می گردند. |
Fabrication
|
||
· مکانیزمی برای توالی که گونه ها در اوایل یا میانه توالی محیط های کوچک خود را تغییر داده و آنها را برای تامین نیازمندیهای خود، با محدودیت مواجه می کنند و در عوض برای برآوردکردن نیازمندیهای گونه های جدید که در جامعه توالی بعدی در محیط ساکن می شوند، محیط را برای آنها بصورت مطلوب تری فراهم می کنند · آماده سازی محیط توالی برای جامعه توالی بعدی
|
Facilitation
|
||
- عامل های تولید. - مجموعه ورودیها برای تولید یک محصول یا یک کالا مانند کارگر، سرمایه، تکنولوژی، انرژی و مواد. |
Factors of production
|
||
عدم پذیرش یک فرضیه به واسطه مشاهدات و نتایج آزمایشگاهی ناسازگار یا انتظارات نامربوط.
|
Falsified
|
||
· مولکولهای ارگانیکی که فقط کربن، هیدروژن و اکسیژن دارند و قادرند مقدار زیادی انرژی را در هر واحد حجم، در خود انبار کنند · چربیها
|
Fats
|
||
اندازه گیری تعداد باکتریهای کلی فرم در هر 100 میلی متر. |
Fecal coli form count |
||
· مجموعه ارتباط و حلقه هائیکه در سرتاسر یک سیستم حرکت کرده و نهایتاً در حالتی دورانی آن رابه مبداء اولیه خود وصل می کنند · حلقه های بازخورد |
Feedback loop
|
||
· مکانهای بسته ئی که حیوانات اهلی برای تهیه گوشت در آن نگهداری می شوند. · محل پرورش گاو و گوسفند برای تولید غذائی گوشت · آغل |
Feed lots
|
||
یک الگوی متقارن منطقه ای از چرخه اتمسفری که بین 30 و 60 درجه شمالی و جنوب استوا واقع شده است. |
Ferrell cell
|
||
· یک اتم یا مجموعه از اتمها که قادرند تحت بمباران و تشعشع نوترونی اتمهای شکافت پذیر تولید کنند. · اتمهای بارور یا مجموعه ئی از اتمها که معمولاً بخودی خود شکافته نمی شوند. · اتمهای بارور و حاصل خیز |
Fertile
|
||
مقدار آب مویرگی و رطوبت نمای انبار شده در یک خاک کاملاً مرطوب. |
Field capacity |
||
· موجوداتیکه غذای خود را از آب عبوری جدا کرده و بدست می آورند. · موجودات آبزی تغذیه کننده از آبهای روان |
Filter feeders |
||
· تاسیساتی که کالاها و خدمات را برای مصرف کنندگان تولید می کنند. · کارخانه های تولید محصولات و کالاهای مصرفی |
Firms
|
||
· قانون اول ترمودینامیک · انرژی نه ایجاد و نه تخریب میگردد. انرژی فقط می تواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود.
|
First law of thermodynamics
|
||
· یک سیستم آبی که ماهی و ماهی صدف در آن پرورش داده شده و به مصرف مردم می رسد. گوشت آن به صورت مطمئن در اختیار مردم قرار می گیرد. استخر پرورش ماهی |
Fishable |
||
· شکافت هسته به حداقل دو قسمت و رهاسازی مقدار زیادی انرژی. · شکافت اتمی |
Fission |
||
شکافت هسته به حداقل دو قسمت و رهاسازی مقدار زیادی انرژی.
|
Fission |
||
· تعداد فرزندان یا متولدینی که یک موجود برای نسل بعدی بر جای می گذارد. · صلاحیت و قابلیت داشتن برای تداوم حیات
|
Fitness |
||
معمول ترین نوع یک کارخانه تولید برق زمین گرمائی که در آن بخار از آب جدا شده و به نیروگاه هدایت می گردد، این بخار توربین های بخار را بحرکت در آورده و تولید برق صورت می گیرد.
|
Flash steam power |
||
مجموعه حرکات و نقل و انتقالات انرژی و مواد بین انبارها در یک سیستم، جریانات را تشکیل می دهند.
|
Flows |
||
· ساده ترین روش نمایش جریان انرژی در یک سیستم. · زنجیره غذائی.
|
Food chain |
||
· ارتباطات تغذیه ئی پیوسته و مرتبط با هم در یک سیستم. · شبکه غذائی.
|
Food web |
||
باقی مانده های زیست توده که معمولاً بعد از برداشت چوب در زمین باقی می مانند، این بر جای گذاشته شده ها، منابع بالقوه انرژی محسوب می شوند.
|
Forestry residues |
||
· جدا کردن یک پناهگاه مستمر و مداوم به قسمت های کوچکتر. · تقسیم بندی پناهگاه حیات وحش.
|
Fragmentation |
||
· تعداد حوادث بوجود آمده در واحد زمان. · فراوانی حوادث. · فرکانس حوادث حیات |
Frequency |
||
آبی که در هر لیتر آن کمتر از 1000 میلی گرم جامدات محلول باشد.
|
Fresh water |
||
هر ماده ائی که قادر به سوختن بوده و تولید انرژی نماید.
|
Fuel |
||
· دسته هائی از میله های فلزی توخالی برای استفاده سوخت در یک راکتور هسته ای،که سوخت در آن قرار داده می شوند. · مجتمع و تجهیزات سوخت
|
Fuel assemblies |
||
یک موتور الکتروشیمیائی(قسمت های بدون حرکت) که انرژی شیمیائی یک سوخت، همانند هیدروژن و یک اکسیدانت، مثل اکسیژن را بصورت مستقیم به برق تبدیل می کند. |
Fuel cell |
||
هنگامیکه نیتروژن در سوخت های فسیلی اکسیده می شود، سوخت NOXتولید می گردد.
|
Fuel Nox |
||
یک لوله محفظه دار طویل که میله های سوخت(مواد قابل شکافت) برای استفاده در راکتور هسته ئی را در خود جای دهد.
|
Fuel rods |
||
بخارات تغلیظ شده.
|
Fumes |
||
اختلاط گازها در هوا و حرکت آنها به طرف پائین، جای که بالاترین غلظت را در سطح زمین بوجود می آورند. |
Fumigation
|
||
· یک فرمول ریاضی که یک متغیر را به دیگری مرتبط می کند. · تابع
|
Function |
||
· گونه هائی که در یک اکوسیستم نقش های نظیر به هم را بازی می کنند. · گونه های موثر و همکار در یک اکوسیستم
|
Functional group |
||
· مواد شیمیائی که برای کشتن امراض قارچی طراحی شده اند. · قارچ کشها |
Fungicides
|
||
· واکنش هسته ائی که هسته های ایزوتوپ های سبکی، مثل هیدروژن، برای تشکیل عناصر سنگین تر با هم ممزوج و جفت و جور می گردند، نتیجه این عمل رهاسازی مقادیر فراوان انرژی است. · گداخت هسته ئی
|
Fusion |
||
G |
|||
· گونه هائی که محدوده آنها خارج از نواحی محافظت شده است. · گونه های فرامرزی
|
Gap species |
||
· جمع آوری گیاهان خوردنی از اکوسیستم های بکر. · بدست آوردن آذوقه از سرزمین های دست نخورده
|
Gathering |
||
· مطالعه ارتباطات، ساختارها و وابستگی درونی انبارها و جریانات چرخه های مواد شیمیائی. · سیستمهای عمومی چرخه های حیات
|
General systems |
||
· اطلاعات موجود در مواد وراثتی( DNA )گیاهان، حیوانات و میکروارگانیزمها. · تنوع ژنتیکی در موجودات
|
Genetic diversity |
||
· پدید آوردن موجودات ذره بینی خاکهای کشاورزی با ژنهائی از سایر گونه های دیگر. · تولید موجودات بلحاظ ژنتیکی تغیر یافته(تراریخته)
|
Genetically modified |
||
روش استخراج مواد معدنی بر اساس فرآیندهای فیزیکی و شیمیائی . این روش پراکنده گیهای مشاهده شده معادن را در زمینآشکار می نماید.
|
Geo chemical exploration |
||
انبار کردن طولانی مدت ضایعات و زباله های هسته ائی در ساختارهای زمین شناختی در قشر زمین.
|
Geological disposal |
||
روشی برای استخراج نفت و مواد معدنی که بر اساس جمع اطلاعات و مهارت های نقشه خوانی استوار است. اطلاعات سطح زمین برای پروژه کردن خصوصیات زیر زمین و تفسیر زمین شناسی سطح، مورد استفاده قرار می گیرند.
|
Geologic exploration |
||
استفاده از انرژی زمین گرمائی برای کاربردهای متنوع از قبیل گرم کردن فضای اداری و منازل مسکونی، کشاورزی، آبزی پروری، تفریحات سالم، استفاده های پزشکی و صنعتی.
|
Geothermal direct use |
||
جمع آوری انرژی زمین گرمائی برای مصارف انسانی.
|
Geothermal fields |
||
میزان تغییر در درجه حرارت با توجه به عمق و گودیزمین.
|
Geothermal gradient
|
||
پمپ گرما که زمین را بعنوان یک منبع گرما و فرونشاندن آن مورد استفاده قرار می دهد.
|
Geothermal heat pump |
||
فرآیندی که یک دانه ،رشد و توسعه را آغاز می کند.
|
Germinate |
||
محصولات مادی(عینی) و فیزیکی که برای تامین خواسته ها و نیازهای مردم مورد استفاده قرار می گیرند.
|
Goods |
||
· عمل اداره کردن و تمرین داشتن برای پذیرش مسئولیت. · نحوه اعمال مدیریت بر سیستم های محیط زیستی.
|
Governance |
||
تغییر در آنترونی انرژی یا ماده در طول یک مسیر معین.
|
Gradient |
||
دانه های کاشته شده از اعضاء خانواده علف که برای تغذیه مردم و خوردن حیوانات مورد استفاده قرار می گیرد.
|
Grains |
||
· آبی که پس از یک روز یا دو روز حوادث نزولات جوی به وسیله نیروی جاذبه به داخل سطح خاک نفوذ می کند و سپس خارج می شود. · نفوذ و خروج آب به و از خاک تحت نیروی جاذبه
|
Gravitational water |
||
· موجوداتیکه در سطح دوم هرم غذائی قرار دارند واز گیاهان تناول می کنند. · علف خوران · چرا کنندگان
|
Grazer |
||
مشارکت دادن هزینه ها و منافع محیط زیست در تصمیم سازیها و تصمیم گیری های اقتصادی. این عبارت غالباً بنحو اختصاصی در مورد لحاظ کردن استهلاک منابع طبیعی و محیط زیست به تخمین هائی در شکل تولید خالص محلی یا محصول خالص ملی مورد استفاده قرار میگیرد. |
Green national accounts |
||
· قدرت و توانمندی اتمسفر برای جذب انرژی تابشی مادون قرمز(انعکاس یافته از زمین) با طول موجهای بلند و تبدیل آن به گرما. · اثر گلخانه ئی
|
Green house effect |
||
· گازهائی که انرژی مجدداً تابش یافته از زمین را با طول موجهای بلند جذب کرده و آنرا تبدیل به گرما می نمایند. · گازهای گلخانه ئی
|
Green house gases |
||
· ارزش کل خروجی محصولات یا هزینه ها(خرج کردها) که در مابین مرزهای فیزیکی یک کشور صورت میگیرد. · محصول نالص محلی(داخلی)
|
Gross domestic product |
||
· کل درآمدی را که شهروندان در یک کشور در طول سال بدست می آورند. · درامد ناخالص ملی
|
Gross national income |
||
ارزش کل خروجی ، در آمد یا هزینه های که شهروندان یک کشور، حتی کسانیکه در خارج از کشور خود کار می کنند، بدست می آورند را محصول ناخالص ملی میگویند.
|
Gross national product |
||
· میزانی که گیاهان، مواد و اشکال غیر آلی(معدنی) انرژی را تبدیل به اشکال انرژی آلی می کنند.(ارگانیک) · تولید اولیه ناخالص
|
Gross primary production |
||
· آبی که فضاهای متخلخل و منافذ یک سفره آب را پر و تامین می کند. · آبهای زیر زمینی
|
Ground water |
||
· مکانهائیکه سفره های آب زیر زمین را مجدداً به سطح بر می گردانند. · آمدن ابهای زیر زمینی به سطح |
Ground water discharge |
||
تعداد روزهای متوالی در سال که درجه حرارت بالای صفر باقی می ماند.
|
Growing season |
||
· فرسایش آبی که منجر به ایجاد خندق می شود. · فرسایش آبی که در آن جویبارها با هم متمرکز شده و کانالهای آبی عمیق تری ایجاد می کنند. · فرسایش گودالی
|
Gully erosion |
||
حرکت د´وّار آب با قطر هزاران کیلومتری.
|
Gyre |
||
H |
|||
· مکانهائی جغرافیائی و شرایط محیط زیستی که حیوانات و گیاهان در آنها زندگی می کنند. · محل سکونت جانوران و گیاهان
|
Habitat |
||
· تغییرات در کیفیت و کاربری زمین و محل سکونت جانوران و یا تغییر در پوشش گیاهی ناشی از فعالیت های انسانی. · تبدیل کاربری زمین · تبدیل محل سکونت جانوران و گیاهان به منظور استفاده های دیگر
|
Habitat conversion |
||
عمیق ترین لایه اقیانوس، معمولاً زیر 6000 متر.
|
Hadal |
||
الگوئی از چرخه اتمسفری که توسط انرژی خورشیدی بوجود می آید، در این الگو، هوای گرم نزدیک استوا بالا می آید و با حرکت به طرف قطب در ارتفاع بالا خنک می شود و با حرکت به سمت استوا، مجدداً گرم می گردد. |
Hadley cell |
||
مدت زمانیکه نصف اتمهای یک ماده رادیواکتیو تغییر کرده و به نصف مقدار اصلی خود میرسند.
|
Half lives |
||
نسبت حبوبات(گندم) به کل محصول زیست توده.
|
Harvest index |
||
· شکلی از انرژی که با تفاوت در درجه حرارت انتقال داده می شود · انرژی در شکل گرما
|
Heat |
||
اختلاف بین انرژیِ وارده به اتمسفر و انرژی خارج شده از آن، تعادل یا بالانس گرما نام دارد.
|
Heat balance |
||
· گرمای گدازش · مقدار گرمای لازم برای تغییر یک واحد از جرم یک ماده جامد که در نقطه ذوب به حالت مایع در میآید، گرمای گدازش نام دارد. · گرمای گداز آب 80 کالری در گرم است.
|
Heat of fusion |
||
· گرمای تبخیر. · مقدار گرمای مورد نیاز برای تغییر یک واحد جرمی از یک ماده در حالت مایع به حالت گاز در نقطه جوش آن ماده، گرمای بخار نام دارد. · گرمای تبخیر یا حالت بخار آب، 540 کیلوکالری در یک کیلوگرم آب . · 539 کالری در گرم، در نقطه جوش گرمای بخار آب. |
Heat of vaporization |
||
استفاده از روشهای آماری برای تعیین قیمت کالاهای با خصوصیات قابل اندازه گیری متفاوت. قیمت هائی که با خصوصیات فوق مرتبط هستند، در مرتبه بعدی می توانند برای مقایسه قیمت کالاهائی که با خصوصیات متفاوت قبلی ساخته شده اند، مورد استفاده قرار گیرند.
|
Hedonic pricing |
||
· مواد شیمیائی طراحی شده برای از بین بردن گیاهان و علف های هرز. · علف کش
|
Herbicide |
||
· موجوداتیکه مولکولهای حاوی انرژی را با خوردن سایر حیوانات، بدست می آورند. · دیگر خواران
|
Heterotrophs |
||
· خواب زمستانی. · حالتی که میزان متابولیک حیوانات زمستان خواب تا بیش از 99 درصد کند می شود. |
Hibernation |
||
عملیات برداشت تنها درختانیکه بالاترین برگشت فوری اقتصادی را دارند.
|
High- grading |
||
· بار آوردن(پروراندن) موجودات ذره بینی خاک زراعی برای تولید غذاهای خوراکی بیشتر در واحد سطح. · گونه های حیوانی و گیاهی پربازده
|
High – yield varieties |
||
· قدرت و توانمندی یک سیستم برای حفظ رفتار و برگشت به حالت تنظیم و تعادل در مواجه با ناهنجاری. · حفظ تعادل سیستم در برابر نابرابری ها و ناملایمات .
|
Homeostasis |
||
· لایه های خاک که تقریباً در تراز سطح زمین بوده و ویژه گیهای متمایزی دارند که منجر به فرآیند تشکیل خاک می گردد. · تشکیل لایه های خاک
|
Horizons |
||
· یعنی اینکه یک آلاینده تا کی و تا چه فاصله ای از منبع تولید خود، حمل و دور می شود. · فاصله گرفتن یک آلاینده از منبع تولید خود
|
Horizonal mixing |
||
یک مفهوم پیچیده از توسعه که بر اساس اولویت رفاه انسانی ساختار بندی می گردد و هدف آن تضمین و توسعه انتخابهای انسان، برای دست یابی به فرصت های برابر است، در این ساختار همه انسانها فارغ از رنگ و نژاد و حتی دیدگاه ایدولوژیک در جامعه با توجه به قانون توسعه، نگریسته می شوند. بدین ترتیب اختیار و قدرت(empowerment) مردم بر اساس قانون شکل می گیرد. در توسعه واقعی انسانی، مردم می توانند در فرآیندهای توسعه شرکت کنند و از منافع آن نیز بصورت منصفانه برخوردار گردند. |
Human development |
||
· تجزیه و فسادپذیری ناتمام و جزئی مواد گیاهی یا حیوانی. · خاکهای گیاهی
|
Humus |
||
بدام اندازی حیوانات وحشی از یک اکوسیستم.
|
Hunting |
||
جریان یافتن آب از اقیانوس و از طریق اتمسفر به خاک و برگشت مجدد آن به اقیانوس.
|
Hydrologic cycles |
||
· تجزیه یک ترکیب شمیائی در مواد مادر خاک بوسیله واکنش با آب. · شکست مولکولی مواد صخره ائی مادر در خاک توسط آب.
|
Hydrolysis |
||
تولید برق توسط عمل بحرکت درآوردن ژنراتور توربین با آبشار(سقوط آب از بلندی).
|
Hydropower |
||
اب داغی که مواد معدنی را تغلیظ، انتقال و یا ذخیره می نماید.
|
Hydrothermal solutions |
||
آب کاملاً مهار شده ای که در اطراف ذرات خاک بوجود می آید.
|
Hygroscopic water |
||
I |
|||
· صخره های آتشین. · سنگهاهی آذرین. · صخره های شکل گرفته در هنگامه سخت شدن مواد مذاب.
|
Igneus rocks |
||
· لایه ای از خاک که مواد معدنی را، هنگامیکه از بخش (افق )مواد معدنی شسته می شود، جمع می کند. · لایه تجمع مواد معدنی خاک.
|
Illuvial horizon |
||
حرکت یک گونه جانوری به منطقه ای که قبلاً در آن سکونت نداشته است.
|
Immigration |
||
تلاشهائی برای حفظ گونه ها در اکوسیستم های فعال و دارای عملکرد.
|
In- situ |
||
· مقدار پول بدست آمده (دریافت شده) ناشی از استخدام(حقوق و مزایا)، منافع ناشی از امکانات مالی، سرمایه و درآمدهای سیار متغیر، در آمدهای ناشی از پس انداز، حقوق بازنشستگی، حق فرزندان، امنیت اجتماعی و انواع پانسونها(مستمری های توافقی) · میزان کل درآمدهای حاصله یک فرد در طول یک دوره معین. · مجموع درامد یک فرد در طول یک دوره معین.
|
Income |
||
متغیری که بر متغیر دیگر اثر می گذارد، این متغیر معمولاً در طرف راست معادله قرار داده می شود و در طول محور X نمودار، ظاهر می گردد.
|
Independent variable |
||
· سیستم های تولید دامداری صنعتی. · دام داریهائی که کمتر از ده درصد غذای خود را تولید می کنند. · |
Industrial livestock production systems
|
||
حیوانات آبزی که در سفره های سیستم های آبی زندگی می کنند، این حیوانات معمولاً در عمق آب ساکنند.
|
Infauna |
||
· حرکت عمودی آب در میان خاک. · نفوذ و تصفیه آب در خاک
|
Infiltration |
||
مکانیزمی از توالی که در آن یک گونه، اثر خطرناک مستقیم یا غیر مستمی بر گونه دیگر دارد.
|
Inhibition |
||
استفاده از آبهای سطحی یا زیرزمینی بدون منحرف کردن یا استخراج آنها از منبع اصلی(سطی یا زیرزمینی)
|
Instream |
||
فرآیند گسترش اثرات بالقوه یک خطر.
|
Insurance |
||
· استفاده هماهنگ از آفت و اطلاعات محیط زیستی همراه با روش های موجود کنترل آفات برای جلوگیری از سطوح غیر قابل پذیرش خسارت آفت توسط اقتصادی ترین تجهیزات و امکانات، با حداقل میزان ممکن خطرات برای مردم، دارائیها(اقتصاد) و محیط زیست. · مدیریت تلفیقی و یکپارچه آفت |
Integrated pest management |
||
· استفاده از اطلاعات، دانش های تخصصی گوناگون برای درک و حل مشکلات ویژه محیط زیستی به منظور تولید سیاست های کلی برای سوق دادن جوامع بشری بسوی پایداری. · رویکرد تلفیقی و یکپارچه سیستمی به منظور درک و حل مشکلات و ناهنجاریهای محیط زیستی
|
Integrated system approach |
||
· کاهش استفاده از زمین و نیروی کارگر و همزمان با افزایش استفاده از انرژی، مواد و آب. · تشدید و افزایش استفاده از انرژی، مواد و آب
|
Intensification |
||
· شدت مقدار انرژی یا مواد مورد استفاده برای هر واحد از فعالیت اقتصادی. · شدت استفاده از مواد و انرژی
|
Intensity of use |
||
عملیاتی که در آن مناطق سرزمینی بسیار کمی نسبت به سایر عاملهای تولید، مورد استفاده قرار می دهد.
|
Intensive land uses |
||
· فراهم کردن انبار سالم و مطمئن در کوتاه مدت برای حمایت و پشتیبانی از عملیات در یک دوره موقتی تا زمانیکه انبارهای دائمی و دراز مدت، اقدامات جابجائی به اجراء در آیند. · ایجاد انبارهای موقت
|
Intrim storage |
||
منطقه بین جزر و مد که هنگام مدهای بالا مرطوب بوده ولی همواره پوشیده از جزر و مدهای پائین است.
|
Intertidal zone |
||
· امتناع و عدم مقبولیت یک فرضیه به واسطه مشاهدات یا نتایج آزمایشگاهی که با انتظارات ناسازگار هستند. · رد فرضیه ها
|
Invalidation |
||
· گونه هائی که گونه های بومی را جابجا کرده و جایگزین آنها می شوند. · توزیع وسیع گونه ها در مناطقی که قبلاً حضور آنها در آنجا معمول نبوده است. · گونه های مهاجم.
|
Invasive |
||
· شکلی مفرط و فوق العاده از پایداری اتمسفر که با ارتفاع ،درجه حرارت افزایش می یابد. · واژگونی دما
|
Inversion |
||
· معادله IPAT. · روشی برای تشریح نقش عاملها و فاکتورهای چندگانه در تعیین تخریب محیط زیست. این روش مشارکت چند جانبه، جمعیت، برخورداری(ثروت) و تکنولوژی را در بر اثر گذاشتن بر محیط زیست را بخوبی توضیح می دهد که اثر بر محیط زیست در شکل تخریب یا کاهش منابع طبیعی و تجمع ضایعات در محیط زیست یا هر نوع تخریب دیگری قابل اندازه گیری است.
· جمعیت در واقع اندازه و تعداد جمعیت جهان است که می تواند در معادله قرار گیرد. · ثروت یا برخورداری نماینگر سطح مصرف برای هر فرد است. · تکنولوژی بیانگر فرآیندهای استفاده برای دستیابی به منابع و انتقال آنها به کالاهای مفید و ضایعات است.
|
IPAT equation
|
||
· کاربرد کنترل شده آب در مزارع کشاورزی، علف زارها(hay fields) مراتع و چراگاهها به منظور مکمل و متممی برای نزولات طبیعی جوی . · آبیاری پایدار · آبیاری مهندسی شده
|
Irrigation |
||
· اتمهائی که تعداد پروتونهای یکسان دارند ولی تعداد نوترونهای آنها در هسته متفاوت است. ایزوتوپها معمولاً خصوصیات فیزیکی متفاوت ولی ویژه گیهای شیمیائی یکسان دارند. · ایزوتوپها
|
Isotopes |
||
K |
|||
استراتژی تکاملی که موجودات زنده نسبتاً جزء کوچکی از بودجه انرژی خود را به تولید مثل اختصاص می دهند.
|
K-selected |
||
گونه هائیکه حضور و تعداد آنها تمامیت یک جامعه یا یک اکوسیستم را کنترل کرده و اجازه می دهد که سیستم در بین محدوده طبیعی شرایط محیط زیست پابرجا مانده و در برابر ناملایمات مقاومت کند.
|
Keystone species |
||
· انرژی که بدن دارد، در واقع نتیجه حرکت آن است این انرژی به لحاظ ریاضی نصف محصول توده بدن و مربع(محدود) سرعت آن است. · انرژی جنبشی
|
Kinetic energy |
||
· سوء تغذیه شدیدی که بواسطه رژیم غذائی با پروتئین ناکافی ایجاد می شود، این نارسائی عمدتاً در نوجوانان پیدار می گردد.
|
Kwashiorkor |
||
L |
|||
· اندازه و پیمانه ای از کار انجام شده توسط انسانها، مخصوصاً کاری که برای دریافت حقوق انجام شود. · کارگری · کار کردن در ازای دریافت پول
|
Labor |
||
· میزان خروجی یک کارگر یا گروهی از کارگران در واحد زمان. · میزان بهروری کارکنان
|
Labor productivity |
||
· عملیات جایگزین کردن اکوسیستم ها با چیزهای دیگر، از قبیل تبدیل بخشی از یک جنگل به زمین های کشاورزی و تغییر کاربری های یک زمین کشاورزی به مجتمع مسکونی، این عمل معمولاً برای تامین خواسته ها و نیازهای انسان صورت می پذیرد. · عملیات تغییر کاربری زمین
|
Land use change |
||
تغییر درجه حرارت با ارتفاع.
|
Lapse rate |
||
· یک اصل اساسی و بنیادین فیزیکی (در فیزیک) که بیان میدارد، ماده نمی تواند ایجاد شود و نه تخریب. · اصل بقاء ماده
|
Law of conservation of mater |
||
گیاهانیکه با تثبیت کننده های نیتروژن روابط مسالمت آمیز، منفعت طلبانه و دو جانبه ئی دارند.(symbiotic)
|
Legumes
|
||
· توصیف بنا نهاده شده در مورد جوامع آبزی ،در آبهای راکد. · آبزیان آبهای راکد
|
Lentic |
||
· قانونی که بیان میدارد ،میزان رشد گیاهان همواره (غالباً) توسط مواد غذائی تعیین می گردد. · تعیین حداقل فراوانی یا حداقل موجودی مواد غذائی مرتبط با نیازهای غذائی گیاهان را قانون لبیگ تعین میکند · قانون حد اقل و مینیمم لی بیگ.
|
Liebig, s law of the minimum |
||
· یک بررسی جامع و مانع از اثرات اقتصادی و محیط زیستی یک محصول در هر مرحله از هستی و وجود آن، از تولید تا امحاء و حتی فراتر از آن · آنالیز چرخه عمر محصول در طول دوره حیات · بررسی جامع،کامل،شامل و مانع اثرات اقتصادی و محیط زیستی یک محصول
|
Life cycles or cradle – to – grave analysis |
||
· سطح نوری ئی که فتوسنتز، انرژی معادل با تنفس را تولید می کند. · میزان نوری که فتوسنتز انرژی لازم را برای تنفس تولید می کند. · نقطه ی جبران نوری فتو سنتز
|
Light compensation point |
||
· سطح نوری، که با افزایش بیشتر آن فتوسنتز افزایش نمی یابد. · نقطه اشباع (فتوسنتزی) نور.
|
Light starvation point |
||
جزئی طبیعی از چوب که فیبرها را در کاغذ پیوند می دهد.
|
Lignin |
||
· ماده و فقره ائی که نسبت به نیازهای یک جمعیت در حداقل موجودی باشد. · فاکتور و عامل محدود کننده · ماده و عاملی که نقش تعین کننده در بقاء، ماندگاری و سلامت موجودات دارد
|
Limiting – factor |
||
· ماده غذائی که نسبت به مقدار مورد نیاز یک گیاه در حداقل میزان موجود باشد. · ماده غذائی محدود کننده
|
Limiting nutrient |
||
منطقه آبهای سطحی آزاد که دور از ساحل بوده و کاملاً روشن و شفاف میباشند .
|
Limnetic zone |
||
· حیوانات اهلی پرورش داده شده برای غذا و فیبر. · حیوانات وحشیِ ، اهلی شده برای استفاده های انسانی
|
Livestock |
||
· خاک ایده آل و مناسب برای کشاورزی که تقریباً مخلوطی برابر از خاک رس، ماسه و لجن را همراه دارد. · خاکهای حاصلخیز و مستعد کشاورزی
|
Loam soil |
||
· تابعی که رشد متعالی یک جمعیت را با توجه به عامل محدود کننده وابسته به تراکم جمعیت شرح می دهد. · معادله لجستیک
|
Logistic equation |
||
· الگوئی که به واسطه آن دود در یک اتمسفر ناپایدار به بالا و پائین حرکت می کند. · جابجائی و حرکت زیگ زاگی دود در جو ناپایدار
|
Looping |
||
· زندگی کردن بعضی از آبزیان در آبهای جاری و دارای شرایط حیات
|
Lotic |
||
M |
|||
· خصوصیات و ویژه گیهای یک منطقه جغرافیائی بزرگ. · محیط زیست های کلان
|
Macro environment |
||
· یک عنصر مورد نیاز به مقدار و نسبت زیاد و فراوان برای زنده ماندن گیاهان و سایر اشکال حیات. · عناصر ضروری برای حیات و زنده ماندن موجودات از قبیل نیتروژن(N)، پتاسیم(K) و فسفر(P).
|
Macronutrients |
||
· فضاهای نسبتا بزرگ بین خاکها · خلل و فرج بزرگ در خاک
|
Macro pores |
||
استفاده از انرژی برای ابقاء و نگهداشت نظم در سیستمهای حیات.
|
Maintenance respiration |
||
ناحیه ئی در طول سواحل اقیانوس منجمد جنوبی، جائیکه یخهای در حال ذوب ، یک لایه کم عمق نسبتاً آب شیرین را بروی آبهای شور تشکیل می دهد، این لایه آب شیرین موجودی فراوانی از نور و مواد غذائی را با خود همراه دارد. |
Marginal ice zone |
||
· فعالیت تجاری جهانی که بواسطه آن کالاها و خدمات فروخته و خریداری می شوند · بازار خرید و فروش کالا و اجناس |
Market |
||
· استفاده از مجوزهای تجارت محور و سایر ابزاروآلات اقتصادی برای بین المللی کردن هزینه های محیط زیستی در تصمیمات بازار(تصمیم گیری ها) · مشوق های حفاظت محیط زیستی تجارت محور |
Market – based incentives |
||
· درماندگی و قصور بازار. · نقص بازار در واقع هنگامی است که قیمت کالا ها و خدمات، هزینه های واقعی تولید و مصرف کالاها را انعکاس نمی دهند · در زمینه هزینه های محاسبه نشده محیط زیستی، نقص بازار زمانی اتفاق می افتد که هزینه کالاها و خدمات، هزینه های کامل اجتماعی را پوشش نمی دهند، این هزینه ها معمولاً هزینه های کالاها و خدمات مالی قراردادی بعلاوه هزینه های تخریب محیط زیست و سایر هزینه های محیط زیستی را شامل می شود · شکست و عدم توانمندی بازار در جهت پوشش دادن هزینه های اجتواعی ، اقتصادی و محیط زیستی کالاها و خدمات |
Market failure |
||
· قدرت و توانمندی یک شرکت تجاری در ارتباط با کنترل قیمت کالاها و خدمات صنعتی . · کنترل قیمت محصولات . |
Market power |
||
· دورانهائیکه میزان انقراض بسیار فراتر و بیشتر از میزان انقراض حوادث گذشته و طبیعی است. · انقراض وسیع گونه ها.
|
Mass extinction |
||
· ماده استفاده نشده و پس زده شده که از آن تحت عنوان بی ارزش و ناخواسته نام میبرند. · مواد ضایعاتی.
|
Material waste |
||
· فرآیند رشد که به واسطه آن جوانان افزایش اندازه می گیرند و شکل آنها تغییر می کند و نهایتاً به نقطه ائی می رسند که قادر به تولید مثل میباشند. · بلوغ. · توانمندی برای تولید مثل · قابلیت جفت گیری موجودات با جنس مخالف
|
Maturation |
||
· بیشترین میزانی که هر نفر می تواند در یک جمعیت و تحت شرایط ایده آل ،رشد کند. · میزان ماکزیمم رشد ذاتی هر نفر در یک جمعیت.
|
Maximum intrinsic |
||
· ماکزیمم یا حداکثر عمق اختلاط گازها در اتمسفر. · محدوده فوقانی اختلاط عمودی که به واسط ارتفاع مستقر می گردد و در آن یک ارتباط مثبت بین درجه حرارت و ارتفاع وجود دارد. |
Maximum mixing depth |
||
· انرژی مکانیکی. · انرژی اشیاء،که بخاطر حرکت یا موقعیت آنها بدست میاید.
|
Mechanical energy |
||
· جداسازی غشائی. · جداسازی فیزیکی نمک از آب با عبور دادن آب دریا از طریق فیلترهای(صافی های) نازکی که اجازه عبور به مواد معدنی را نمی دهند.
|
Membrane separation |
||
لایه میانی اقیانوس که از 200 تا 1100 متر امتداد دارد. |
Mesopelagic |
||
لایه ئی از اتمسفر که از حدود 50 تا 100 کیلومتری سطح(زمین) امتداد دارد، در این لایه درجه حرارت با ارتفاع کاهش می یابد.
|
Mesosphere |
||
صخره هائی که بلحاظ فیزیکی به واسطه فشار یا گرما تغییر پیدا کرده اند
|
Metamorphic rocks |
||
· یک تغییر اعجاب انگیز در شکل بدن که با تغییر جوانی به بزرگ سالی پدیدار می گردد. · دگر دیسی(juveniles) · دگرگونی در ساختار فیزیکی موجودات در جریان رشد
|
Metamorphosis |
||
· شرایط محیطی با مقیاس کم که یک موجود زندگی می کند. · محیط زیست کوچکی که بعضی از موجودات در آن زندگی می کنند. · محیط زیست خرد
|
Microenvironment |
||
فضاهای کوچک بین خاک.
|
Micro pores |
||
برداشت سنگ معدن اورانیوم استخراج شده از قشر زمین و فرآیند کردن شیمیائی آن برای تهیه کنسانتره اورانیوم که بعضی از اوقات به آن اکتااکسیداورانیوم یا کیک زرد می گویند و فرمول شیمیائی آن U3O8 است. |
Milling |
||
· تقلید کردن. · حیواناتی که برای در امان ماندن از خطر خود را به شکل محیط در می آورند. · گونه هائیکه مواد شیمیائی محافظت کننده ترشح نمی کنند ولی در عوض رنگ های هشدار دهنده با مواد شیمیائی محافظت کننده تولید می کنند، این مکانیزم آنها را از خطر مصون می دارد.
|
Mimicry |
||
· غلظت یا موجودی مواد طبیعی، جامد، غیر ارگانیک یا مواد ارگانیک و بصورت فسیل در آمده، در داخل و یا روی قشر زمین در اشکال مختلف و به مقدار معمول با درجه و کیفیتی که چشم انداز قابل قبولی برای استخراج اقتصادی داشته باشد، منابع معدنی نام دارند.
· منابع معدنی |
Mineral resources |
||
· تبدیل اشکال مواد ارگانیک غذائی به مواد غیر ارگانیک. · معدنی و غیر ارگانیک کردن مواد آلی.
|
Mineralization |
||
استخراج مواد معدنی با ارزش یا سایر مواد زمین شناختی از زمین، معمولاً از سنگ معدن یا رگه هائی از ذغال سنگ و سایر رگه ها.(vein)
|
Mining |
||
آئروسلی که متشکل از مایع باشد.
|
Mist |
||
وسایل متحرک آلودگی، همانند ماشین و کامیون.
|
Mobile sources |
||
· متعادل کننده ها. · کاهش دهنده ها. · ملائم کننده ها. · تعدیل گرها. · اجزاء راکتورهای هسته ائی که حرکت نوترونها را کند کرده و بدین ترتیب شانس آنها را برای جذب توسط مواد شکافنده افزایش می دهد. · آب طبیعی، آب سنگین و گرانیت با درجه هسته ائی از معمول ترین تعدیل کننده ها هستند. |
Moderators |
||
مولکولهای دو اتم اکسیژن که در حدود 21درصد اتمسفر را آرایش میدهند.
|
Molecular oxygen |
||
· ذراتی متشکل از دو یا چند اتم که توسط پیوندهای شیمیائی با هم گره خورده اند. کوچکترین واحد یک ترکیب که خصوصیات آن ترکیب را نمایان می سازند،مولکول نام دارند · مولکولها |
Molecules |
||
· خاکهای با افق الف که در زیر، علف زارها قرار دارند. · خاکهای علفی و مراتع. |
Molisols |
||
رشد تک محصولی در یک منطقه بزرگ و وسیع(کاشت گندمو غیره) |
Monoculture |
||
· یک نوع تمرین بازیافت و بدست آوری ذغال سنگ که در آن مقدار پوشش علفی و خاک از قله کوه پاکسازی و برداشت می گردد. سپس با انفجارات پی در پی ذغال سنگ از صخره ها جداسازی می شود و متعاقب این عمل صخره ها در دره نزدیک کوه تل انبار می شود. · معدن روباز
|
Mountain top removal |
||
· مناطق وسیعی از گل و لای در ناحیه داخلی جزر و مد دریا که در زمان جزر و مد پائین در معرض هوا قرار می گیرند. · انباشت گل و لای در هنگام جزر و مد در کناره ساحل.
|
Mudflat |
||
· ضایعات جامدی که از منازل، صنایع، شرکت های تجاری، تخریب و ویران سازیها،(demolitions)، عملیات پاک سازی زمین و ساخت و سازها حاصل میگردد. · ضایعات جامد شهری.
|
Municipal solid waste |
||
N |
|||
استانداردهای ملی کیفیت هوای محیط برای محدود کردن آلودگی هوا.
|
NAAQS |
||
· منطقه ای که یک گونه در آن تکامل نموده و یا برای مدت طولانی در آن ساکن است. · محل سکونت یا تکامل یک گونه بومی . |
Native range |
||
· بخشی از محیط طبیعی (آب، هوا، درختان و سوخت ها) که برای تامین نیازمندیها و خواسته های مردم مورد استفاده قرار می گیرد. · منبع طبیعی.
|
Natural resource |
||
· فرآیند تنظیم حسابهای ملی، از قبیل محصول ناخالص ملی که برای انعکاس هزینه های محیط زیستی تولیدات(محصولات اقتصادی) مورد استفاده قرار میگیرد. · حسابداری منابع طبیعی.
|
Natural resource accounting |
||
· حیات و تولید مثل که موجودات با خصوصیات ژنتیکی متمایز را قادر می سازد تا از منابع محیط زیستی بنحو بهتری استفاده کنند. · انتخاب طبیعی.
|
Natural selection |
||
· منطقه ای که در گذشته عاری از سکونت گونه ها بوده است. · محدوده طبیعی گونه ها.
|
Naturalized range |
||
· حلقه بازخورد منفی. · ایجاد هومستاز و تعادل در سیستمهای حیات(اکولوژیک)، این تعادل معمولاً با تغییر اثرات ناهنجاری که بعد از یک حلقه کامل اتفاق می افتد، ایجاد می گردد و بدین ترتیب سیستم به حالت اصلی خود یعنی تداوم حیات معمول و طبیعی باز می گردد. این مکانیزم حیات بخش از ابزار و آلات اساسی و بنیادین در کنترل ناهنجاریهای اکولوژیکی محسوب می گردد و سیستم های حیات برای پایداری مدیون این مکانیزم هستند. |
Negative feedback loop |
||
· تولید اولیه خالص. · تفاوت بین تولید اولیه ناخالص و نگهداشت(ابقاء) گیاهان.
|
Net primary production |
||
شرایطی محیط زیستی که در آن تغییرات مربوط به درجه حرارت با ارتفاع بوجود میاید.در چنین شرایطی تغییرات درجه حرارت با ارتفاع ادیاباتیک یکسان و همسان است. |
Neutrally stable |
||
· ذره ئی در هسته یک اتم که بدون شارژ و بار الکتریکی است و تقریباً با پروتون جرم یکسان دارد. · نوترون.
|
Neutron |
||
· استانداردهای عملکرد منابع جدید. · اقدامات واقعی که انتشار آلاینده های هوا از کارخانه های جدید را مدیریت می کنند.
|
New source performance |
||
· زیست خوان اکولوژیک. · کلیت نیازمندیهای یک گونه محیط زیستی در یک زیست بوم.
|
Niche |
||
فرآیندی که در آن آمونیاک ابتدا به نیتریت اکسیده شده و سپس توسط واکنش های شیمیائی به نیترات تبدیل می گردد.
|
Nitrification |
||
· یک فرآیند بیولوژیکی یا شیمیائی که توسط آن نیتروژن مولکولی از اتمسفر به نیتروژن ارگانیک (آلی) موجود تبدیل می گردد. · تبدیل نیتروژن مولکولی به نیتروژن آلی
|
Nitrogen fixation |
||
· مکانهای که غلظت آلاینده ها بالاتر از استانداردهای ملی کیفیت هوای محیط باقی می ماند. · مناطق آلوده
|
Non attainment areas |
||
· ضایعاتی که قادر به شکسته شدن به مواد و ترکیبات ساده با مسمومیت کمتر نمی باشند. · ضایعات غیر قابل تجزیه شدن.
|
Non biodegradable wastes |
||
مولکولهای یک موجود زنده که از اجزاء و ترکیبات آن موجود مشتق و سنتز می گردند.
|
Nonessential |
||
· سازمانهای خصوصی که فعالیت های مربوط به کاهش آلام و رنج ها را تعقیب می کنند، علائق و منافع فقرا را ترقی داده و ترویج می نمایند، محیط زیست را محافظت می نمایند، خدمات اجتماعی پایه را فراهم می کنند یا توسعه جوامع را عهده دار می شوند. · سازمانهای غیر دولتی
|
Non gover mental organizations (NGOs) |
||
· آلاینده هائیکه از یک منبع ویژه و معین مثل یک لوله یا دودکش، تخلیه و منتشر نمی شوند. · آلاینده های بدون کانون.
|
Non – point pollutants |
||
|
|
||
· منابع غیر قابل تجدید. · منابعی که در محیط زیست غیر قابل جایگزین و تجدید شدن هستند، چون میزان تولید آنها بسیار کندتر از مصرف شان می باشد، همانند سوخت های فسیلی.
|
Nonrenewable resources |
||
· حرکت انرژی و ماده و تمایل آن به سمت حالت های بزرگتر آنتروپی. · جریان ناخودانگیخته ماده و انرژی به آنتروپی بالا.
|
Non spontaneous flow |
||
· فرایند ناخودانگیخته. · فرآیندی که بدون ورودی انرژی از خارج ایجاد می شود.
|
Non spontaneous process |
||
· تخریب هسته ئی . · مجموعه ئی از فرآیندهای مختلف که هسته های اتمی ناپایدار ذرات ریز اتمی را ساطع می کنند.
|
Nuclear decay |
||
· انرژی هسته ئی. · انرژی آزاد شده هنگامیکه هسته های اتمی در یک واکنش اتمی بسر می برند، مثل انتشار و تابش خودانگیخته، شکافت هسته ئی رادیواکتویته یا گداخت هسته ئی.
|
Nuclear energy |
||
· انحراف و اشاعه انرژی هسته ئی. · انتشار ملت به ملت یا کشور به کشور تکنولوزی هسته ئی، شامل نیروهگاههای برق هسته ئی، مخصوصاً سلاحهای هسته ئی و بمب های اتمی. |
Nuclear proliferation and diversion |
||
· قسمت مرکزی یک اتم که فقط پروتون و نوترون دارد. · هسته.
|
Nucleus |
||
· مواد غذائی. · مواد شیمیائی مورد نیاز موجودات زنده
|
Nutrients |
||
O |
|||
· افق O. · لایه ای از خاک که عمدتاً از مواد ارگانیک تشکیل می شود، این لایه منادی اصلی تشکیل خاک است.
|
O horizon |
||
· انرژی گرمائی اقیانوس. · تولید برق با استفاده از اختلاف درجه حرارت بین لایه های فوقانی(top) و تحتانی(bottom) اقیانوس به منظور تبدیل مایع به بخار که به نوبه خود باعث نیرو بخشیدن و چرخاندن یک ژنراتور توربین می گردد.
|
Ocean thermal energy |
||
آبی که از آبهای سطحی یا زیرزمینی استحصال می گردد.
|
Off stream |
||
تاسیسات صنعتی که مولکولهای کربنی با زنجیره طولانی را از نفت می شکنند و آنها را به مولکولهای کربنی با زنجیره کوتاهتری تبدیل و جداسازی می نمایند، این مواد پس از جداسازی، محصولات بنزینی، پالایش نام دارند.
|
Oil refinery |
||
یک سوخت فسیلی غیر مرسوم که در آن نفت(kerosene) در صخره های رسوبی بدام می افتد.
|
Oil shale |
||
اکوسیستمهای آبزی با میزان پائین تولید اولیه خالص.
|
Oligotrophic |
||
· موجودات و جانورانیکه از گیاهان و جانوران تغذیه می کنند. · همه چیز خوران.
|
Omnivores |
||
· میزان ماکزیمم تولید نفت که بتواند در طولانی مدت مورد بهره برداری قرار گیرد. · ظرفیت عملیاتی کردن میدانهای نفتی.
|
Operable capacity |
||
· هزینه های فرصت . · هزینه استفاده از یک منبع بر اساس اینکه اگر این منبع بعنوان بهترین جایگزین بعدی مورد استفاده قرار گیرد، چه چیزی حاصل می شود. بعنوان مثال: هزینه فرصت، کاشت محصول روی یک زمین کشاورزی، مقداری است که با اجاره دادن آن به شخص دیگری، حاصل می گردد، یعنی اگر زمین را اجاره دهیم، همان مقدار دریافت می کنیم که آنرا خودمان کشت نمائیم. |
Opportunity costs |
||
· ذخیره معدنی که حاوی فلز و سایر منابع با ارزشی بوده و از نظر اقتصادی از غلظت های معتبری برخوردار است. · سنگ معدن
|
Ore |
||
· نزولات جوی که ناشی از بالا رفتن مکانیکی یک توده هوا روی کوه ها بوجود میاید. · افزایش نزولات جوی ناشی از بالا رفتن مکانیکی توده هوا بالا ی کوه. · اثر کوه ها بر نزولات جوی.
|
Oro graphic effect |
||
· خاک و صخره ئی که روی یک معدن ذغال و یا یک منبع معدنی دیگر قرار دارد. · سرباره
|
Overburden |
||
· برداشت آب از یک سفره آب زیر زمینی سریعتر از آنکه سفره تجدید شود(مجدداً شارژ شود). · استحصال بیش از حد آب از سفره ها
|
Overdraft |
||
· جمعیتی که بیشتر از ظرفیت برد باشد. · فراتر از ظرفیت برد
|
Overshoot |
||
· هنگامیکه اکسیژن با ترکیبات موجود و با مواد مادر ترکیب می شود، اکسیداسیون بوجود می آید، این واکنش غالباً مواد را تضعیف می کند، و آنرا در برابر آب و هوا آسیب پذیر می نماید. · اکسیداسیون · زنگ زدگی فلزات
|
Oxidation |
||
· خاکهائیکه یک لایه نازک O دارند و مواد غذائی در آنها کم است. · خاکهای ضعیف.
|
Oxi sols |
||
مولکولی که سه اتم اکسیژن دارد و در لایه ستراتسفر به وفور یافت می شود. اوزن در استراتسفرا بخش قابل ملاحظه ائی از اشعه وارده ماوراء بنفش را جذب می کند.
|
Ozone |
||
· قدرت و توانمندی یک ماده شیمیائی برای تخریب اوزن · مواد بلقوه تخریبگر لایه اوزون.
|
Ozone depletion potential |
||
P |
|||
· مواد معدنی که خاک از آنها تشکیل می گردد. · مواد مادر
|
Parent material |
||
· انرژی اختصاص یافته برای تولید مثل، در شکل محافظت از فرزندان. · مواظبت کردن از فرزندان.
|
Parenting |
||
· گونه های مسافر. · گونه هائیکه از دست رفتن آنها اثر کمی بر عملکرد اکوسیستم دارد. · گونه های عبوری
|
Passenger species |
||
· چراگاه. · زمین مورد استفاده برای چراندن حیوانات علف خوار یا زمین کاشته شده برای تولید علوفه دام.
|
Pasture |
||
· موجودات زره بینی که باعث مریضی می شوند. · ناخوش کننده ها
|
Pathogens |
||
مدت زمان لازم برای برگشت سرمایه.
|
Payback period
|
||
نواحی باز اقیانوس ،با فاصله از عمق.
|
Pelagic |
||
گیاهانیکه برای چند فصل رشد ،زنده می مانند.
|
Perennials |
||
مواد خاک که برای دو یا چند سال در زیر صفر درجه باقی می مانند.
|
Permafrost |
||
· انبار کردن پسماندهای هسته ئی در یک مکان برای مدت زمان طولانی.
|
Permanent waste disposal |
||
· پسماند پایدار. · پسماندهائی که در طول زمان بسیار کند، تخریب شده و از بین می روند.
|
Persistent waste |
||
· هزینه های مصرفی شخصی. · پول خرج شده توسط خانوار برای خرید کالاها و خدمات.
|
Personal consumption |
||
· مواد شیمیائی طراحی شده برای کشتن حشرات افت یا امراضگیاهی. · آفت کش ها
|
Pesticides |
||
· آفات . · گونه هائی همانند حشرات، پرندگان یا پستانداران کوچک که گیاهان و مزارع کاشته شده را می خورند.
|
Pests |
||
· پتروشیمی . · مواد شیمیائی که به واسطه پالایش نفت خام حاصل می شوند. پتروشیمیائی ها بعنوان مواد خام در ساخت اغلب مواد شیمیائی صنعتی، کودهای شیمیائی، آفت کش ها، پلاستیک ها، فیبرهای مصنوعی، رنگ ها، داروها و خیلی از محصولات دیگر مورد استفاده قرار می گیرند.
|
Petrochemicals |
||
· تجزیه نوری مولکولها. · فرآیندی که به واسطه آن انرژی خورشیدی یک مولکول را متلاشی می کند.
|
Photo dissociation |
||
· نور کره . · لایه خارجی مرئی خورشید که انرژی جذب شده از لایه درونی را مجدداً به فضای خارجی خود تابش می دهد.
|
Photo sphere |
||
· فتوسنتز. · استفاده از نور خورشید برای شکستن پیوندهای بین اتمهای هیدروژن و اکسیژن در مولکولهای آب و ترکیب کردن(incorporation) اتمهای هیدروژن و مولکولهای دی اکسید کربن برای تشکیل و تولید گلوکز.
|
Photo synthesis |
||
· اثر فتو ولتائیک. · تولید جریان الکتریکی در یک مدار حاوی یک وسیله حساس به نور هنگامیکه وسیله توسط نور مرئی یا غیر مرئی روشن می شود.
|
Photo voltaic |
||
خاک اشباع شده در زیر یک نهر آب.
|
Prelatic zone |
||
· تغییر فیزیکی. · یک تغییر که بر اندازه، شکل و رنگ یک ماده اثر گذاشته ولی در ترکیب شیمیائی آن تغییر حاصل نمی شود.
|
Physical change |
||
· جلبکهای فتوسنتزی، تک سلولی که در آب شناور هستند. · جلبکهای تک سلولی فتوسنتزی که در دریاها و سایر آبهای جهان بصورت معلق زندگی می کنند و تقریباً روی آب شنا ورند. |
Phytoplankton |
||
· جامعه اولیه توالی. · اولین جانوران و گیاهانیکه در منطقه ائی که قبلاً ساکنانی نداشته است، ساکن می شوند.
|
Pioneer community |
||
· ذخائیر معدنی موجود در سطح زمین. · معادن سنگ معدنی سطحی حاوی مواد معدنی که به لحاظ اقتصادی دارای غلظت مناسب و متمرکز یافته ای هستند و در نتیجه فرایندهای فیزیکی در نزدیک سطح زمین شکل می گیرند. |
Placer deposits |
||
· یک تخته سنگ سخت بسیار بزرگ از صخره جامد که بخشی از خاک کره را آرایش می دهد. · صفحه سنگین مستقر در خاک کره.
|
Plate |
||
· کشتن یا جمع آوری غیر قانونی گیاهان و جانوران. · قاچاق موجودات زنده.
|
Poaching |
||
· سلول قطبی. · یک الگوی ضعیف چرخه اتمسفری با ویژه گیهائی که در عرضهائی جغرافیائی(50 – 70 درجه) جنب قطبی حرکت رو به بالا، روی قطب حرکت رو به پائین، بطرف قطب حرکت رو به بالا و در نزدیک سطح زمین حرکت به طرف استوا را دارد.
|
Polar cell |
||
· جبهه قطبی. · یک ناحیه در حدود 60 درجه شمالی و جنوبی استوا که از فشار پائین برخوردار است.
|
Polar font |
||
· ابرهای استراسفری قطبی. · ابرهائی که متشکل از اسیدنیتریک و قطرات آب بسیار کمی بوده و در دجه حرارت های بسیار سرد تشکیل می شوند.
|
Polar stratospheric clouds |
||
· مار پیج قطبی. · یک باد سطحی که در طول زمستان در اطراف قطب با یک الگوی چرخشی می وزد.
|
Polar vortex |
||
· گرده افشانها. · حیواناتی که گرده را روی کلاله (stigma) گیاه قرار می دهند.
|
Pollinators |
||
· آلودگی . · وجود ماده ئی در محیط زیست که بخاطر ترکیب شیمیائی یا مقدار آن مانع از عملکرد نرمال فرآیندهای طبیعی شده و اثرات بهداشتی و محیط زیستی نامطلوب تولید می کند.
|
Pollution |
||
· مالیات بر آلودگی. · مالیاتی که برای کاهش آلودگی وضع می گردد، در این نوع مالیات آلوده کننده گان به میزان خساراتی که بر محیط وارد می کنند، مبلغی را پرداخت می نمایند.
|
Pollution taxes |
||
· جمعیت. · افرادی از گونه های هم جور (یکسان) که در یک منطقه معین سکونت دارند.
|
Population |
||
· تراکم جمعیت. · تعداد موجودات در واحد سطح .
|
Population density |
||
· رشد جمعیت. · افزایش جمعیت.
|
Population growth |
||
· نمودارهائیکه تعداد افراد ذکور و اناث را در گروههای سنی مختلف نشان می دهند. · نمودارهای جمعیت.
|
Population histograms |
||
· پتانسیل رشد جمعیت. · حرکت و مومنتوم بلقوه جمعیت برای تولید مثل · تمایل جمعیت به افزایش و توسعه.
|
Population momentum |
||
فضاهای بین ذرات در خاک یا یک میدان نفتی.
|
Pores |
||
اندازه گیری فضای بین ذرات خاک که می توانند آب یا نفت را نگه دارند.
|
Porosity |
||
· حلقه بازخورد مثبت. · ناپایدار کردن یک سیستم با تقویت اثر ناهنجاری و حرکت دادن سیستم بسوی فاصله گرفتن بیشتر از حالت اصلی خود |
Positive feedback loop |
||
· همبستگی بین قسمتهای یک سیستم بطوریکه افزایش در یک قسمت از سیستم باعث افزایش در قسمت دیگر آن می شود. · ارتباط مثبت.
|
Positive relation ship |
||
· گنجایش کالای پس از مصرف. · یک ماده یا یک محصول کاملی که استفاده اصلی خود را به پایان رسانده است و از ضایعات تخصیص داده شده برای امحاء، خارج گشته و بازیافت شده است. در چنین حالتی این محصول بازیافت شده، محصولی است که عمر مصرفی خود را طی کرده است و بعنوان یک محصول بازیافتی مورد استفاده قرار می گیرد. · ماده بازیافتی
|
Post consumer content |
||
· ضایعات جمع آوری شده. · بعد از اینکه مصرف کننده از کالا استفاده کرده و آنها را دور می ریزد.
|
Postconsumer waste |
||
· انرژی بالقوه. · انرژی که یک جسم با اتکاء به موفقعیت خود نسبت به سایر اجسام در میدان جاذبه، دارد را، انرژی بالقوه می نمامند.
|
Potential energy |
||
· تبخیر بالقوه. · میزان آبی که اگر موجود باشد تبخیر خواهد شد.
|
Potential evaporation |
||
· میزان انجام کار. · قدرت
|
Power |
||
میزان انجام کار در واحد سطح یا حجم.
|
Power density |
||
علف زارهای شمال امریکا.
|
Prairies |
||
· نزولات جوی. · جریان یافتن آب از اتمسفر در شکل مایع(باران) یا جامد(برف و تگرگ).
|
Precipitation |
||
· کشاورزی دقیق. · یک سیستم کشاورزی که ورودیهای مورد نیاز را برای رشد محصول (آب و مواد غذائی) فراهم کرده و محافظت کامل را بدون کم یا زیاد کردن نیازمندیهای محصول، در طول فصل رشد، مدنظر قرار می دهد.
|
Precision agriculture |
||
· انجام تلاشهائی برای کاهش جمعیت یک گونه که با انسان برای دست یابی به محصولات یا شکار رقابت می کند. · کنترل شکارکنندگان.
|
Predator centrol |
||
· پیش گوئی. · اختلاف(واریانس) در میانگین زمانی بین حوادث.
|
Predictability |
||
· سیستم کنترل کننده فشار. · یک تانک فوق العاده مستحکم حاوی بخار آب که برای کنترل فشار خنک کننده راکتور در حلقه اولیه در یک نیروگاه برق هسته ئی مورد استفاده قرار می گیرد.
|
Pressurize |
||
· آلاینده هائیکه در شکل خطرآفرین برای حیات و دارائیها وارد اتمسفر می شوند. · آلاینده های اولیه هوا.
|
Primary air pollutants |
||
· مصرف کنندگان اولیه. · موجوداتیکه در جایگاه دوم هرم تغذیه قرار داشته و از گیاهان تغذیه می کنند، این موجودات را علف خواران نیز می نامند.
|
Primary consumer |
||
· خنک کننده اولیه. · خنک کننده ئی که در یک نیروگاه برق هسته ئی مجموعه مرکزی نیروگاه را خنک می کند، درجه حرارت تعدیل کرده و آنرا در محدوده قابل قبول نگه میدارد. |
Primary coolant |
||
· باقی مانده های اولیه کارخانه. · زیست توده تولید شده، ناشی از فرایند چوب(اره کشی) که منبع بالقوه انرژی است. |
Primary mill residues |
||
· ذرات اولیه. · ذراتی که به واسطه فعالیت های اقتصادی بصورت مستقیم ساطع می شوند.
|
Primary particles |
||
· بازیابی اولیه. · نفتی که به واسطه تغییرات(گرادیان) فشار در میدان نفت به طرف سطح هدایت می شود.
|
Primary recovery |
||
· استانداردهای اولیه. · مقررات محیط زیستی طراحی شده برای حمایت سلامت عمومی شامل، بهداشت جمعیت های حساس مثل بیماران آسمی، بچه ها و افراد مسن.
|
Primary standards |
||
· توالی اولیه. · توالی در نواحی که قبلاً خاک نبوده است یا یک ناهنجاری خاک را تخریب کرده است.
|
Primary succession |
||
· تصفیه اولیه. · تصفیه فاضلابهای شهری که جامدات و اشیاء بزرگ را توسط روشهای مکانیکی مانند فیلترها و تانک های ته نشینی، از فاضلاب خارج می کنند.
|
Primary treatment |
||
تمرین و اقدامی که عدم مالکیت افراد را بر آب نهرها دیکته می کند، و اینکه همه مردم، شرکت ها و شهرداریها حق استفاده از آب را برای اهداف سودمند، دارند. |
Prior appropriation
|
||
هزینه ها و خسارات وارد شده توسط افرادیکه باعث تخریب محیط زیست می شوند.
|
Private costs |
||
· دارائی شخصی یا شرکتی. · مالکیت دارائیها توسط افراد یا شرکت ها.
|
Private property |
||
· فروش شرکتهای تجاری و دولتی به سرمایه گذاران خصوصی. · خصوصی کردن تجارت.
|
Privatization |
||
در اقتصاد، ساخت، معدن کاوی یا رشد دادن بعضی چیزها(معمولاً به مقدار زیاد) برای فروش، تولید نام دارد.
|
Production |
||
· مالکیت خصوصی. · حقوق یک فرد برای در اختیار داشتن دارائی و حفظ درآمدهای حاصله از آن، حقوق و مالکیت بردرآمد نام دارد.
|
Prosperity rights |
||
· سیستم قیمت گذاری متناسب. · روش شارژ و وقت گذاری برای امحاء ضایعات. شهروندان در این روش همان مبلغی را می پردازند که برای جمع آوری هر واحد از ضایعات هزینه می شود. مثلاً هزینه جمع آوری یک کیلو زباله خانگی متناسب با مقدار و روش جمع آوری و امحاء آن قیمت گذاری می گردد.
|
Proportional pricing system |
||
· پروتئین ها. · مولکولهای پیچیده بزرگ ساخته شده از یک یا چند زنجیره اسیدهای آمنیه.
|
Proteins |
||
· پروتون. · یک ذره بنیادین و اساسی در هسته اتم که بار الکتریکی مثبت دارد.
|
Proton |
||
· ذخائیر اثبات شده نفت. · حجم عظیمی از نفت خامی که اطلاعات مهندسی و زمین ساختاری(زمین شناسی) نشان می دهند که این مقدار (نفت خام) در آینده تحت شرایط اقتصادی و عملیاتی موجود، قابل بازیافت و برداشت است. · ذخائر نفت خام قابل برداشت در آینده.
|
Proved oil reserves |
||
· کالاهای دولتی. · کالاها و خدماتی را که بخاطر سودآورنبودشان توسط بخش خصوصی، دولت ها عهدار تهیه آنها می شوند، کالاهای عمومی و دولتی هستند. این اصطلاع به منابعی اطلاق می شود که مصرف آنها به واسطه استفاده یک فرد، تقلیل یا کاهش نمی یابد و دولت ها معمولاً این کالاها را در حجم زیاد تدارک می بینند.
|
Public goods |
||
· دارائیهای دولتی. · دارائیهائی که مالک آنها دولت است.
|
Public properties’ |
||
· کارخانه ذخیره پمپاژ برق. · کارخانه ئیکه در مواقع و دورانهای اوج بار با استفاده از آبی که قبلاً در دوران بار پائین، بالا آمده و ذخیره شده است. با استفاده از آب ذخیره شده، انرژی الکتریکی تولید می شود. هنگامیکه ظرفیت تولید اضافی مدنظر باشد، آب از محل ذخیره از طریق یک لوله رها شده و وارد ژنراتورهای توربینی که در سطح پائین تر قرار دارند، می گردد. |
Pumped storage plant |
||
تجزیه و شکست یک ماده شیمیائی به واسطه گرمای فوق العاده زیاد.(بیش از حد).
|
Pyrolysis |
||
Q |
|||
· مقدار کل نفتی که کشف و تولید خواهد شد. · مقدار کل نفتی که کشف، استخراج و تولید می گردد.
|
Q infinity |
||
R |
|||
لایه ای از خاک که بستر صخره ئی سختی را تشکیل می دهد.
|
R - horizon |
||
استراتژی تکاملی که موجودات بخش زیادی از بودجه انرژی خود را به تولید مثل اختصاص می دهند.
|
R – selected |
||
نوع انرژی که در شکل امواج الکترومغناطیسی حرکت می کند و توسط واحدهای انرژی، از قبیل ژول، ارگ و کیلووات اندازه گیری می شود.
|
Radiant energy |
||
· تفاوت بین انرژی وارده به زمین و انرژی خارج شده از آن. · تعادل تابشی.
|
Radiation balance |
||
مقدار کل انرژی(وات) که توسط گازهائیکه در منطقه بالای سطح زمین قراردارند، جذب می شوند، این منطقه از سطح زمین تا قسمت بالای اتمسفر قابل تعریف است.
|
Radiation forcing |
||
· واژگونهای کوتاه مدت و کم عمر که بدلیل گرما و سرمای تشعشعی در طول روز ایجاد می شوند. · واژگونهای تابشی.
|
Radiation inversions |
||
یک اتم با هسته ناپایدار که تحت تخریب رادیواکتیو قرار گرفته و اشعه های گاما یا ذرات کوچکتر از اتم را از خود ساطع می کند.
|
Radioactive isotopes |
||
انتشار خود انگیخته (درون زا) تشعشع (تابش) ناشی از هسته یک اتم.
|
Radioactivity |
||
فرآیندی که با شمارش کربن های تخریب شده توسط رادیو اکتیو، در بقایای حیوانات و گیاهانی که در گذشته دور زندگی می کرده اند، عمر مطلق پدیده های بدست آمده در زیر خاک را تعیین می کنند، بقایائی مانند، چوب، ذغال فعال، استخوان و صدف در تعیین عمر مطلق بر اساس کربن موجود در آن، نقش دارند.
|
Radio carbonation |
||
یک اتم با هسته ناپایدار که تحت تخریب رادیواکتیو قرار گرفته و اشعه های گاما یا ذرات کوچکتر از اتم را از خود ساطع می کند.
|
Radioisotopes |
||
تجمع تغییرات در مخزن و منبع ژنی بدلیل حوادث اتفاقی و احتمالی.
|
Random drift stochastic |
||
گوشت بدست آمده حیواناتیکه که در مرتع پرورش داده شده اند.
|
Range – fed meat |
||
اکوسیستم های طبیعی نسبتاً دست نخورده ائی که پوشش گیاهی غالب آنها، علف های بومی منطقه، علف های پهن و بوته زارها و گیاهان شبیه به گلدانی است، دامها در این پوشش های علفی طبیعی به چرا مشغول می شوند.
|
Rangelands |
||
· منابع طبیعی فرآیند نشده. · محصولات قابل استفاده در ساخت کالاها.
|
Raw materials |
||
ماده ایکه که در یک واکنش شیمیائی شرکت می کند.
|
Reactants |
||
مرکز یک راکتور هسته ای، متشکل از سوخت، تعدیل کننده(در صورتیکه راکتور گرمائی باشد) و خنک کننده.
|
Reactor core |
||
یک مخزن آهنی استوانه ائی در شکل نیروگاه برق هسته ائی که هسته، میله های کنترل، مایع خنک کننده و تجهیزاتی(ساختارها) که هسته را محافظت می کنند درآن (مخزن) قرار میگیرند.
|
Reactor vessel |
||
اصلی که به مالکان اجازه می دهد، آب را برای هر نوع استفاده سودمند استحصال کرده و در میان استفاده کنندگان برای هیچ کس اولویت و ارجعیت قائل نمیگردد.
|
Reasonable use doctrine |
||
· منطقه ای که یک سفره آب (آبخوان) زیرزمینی، آب مورد نظر خود را دریافت می کند. · منطقه شارژ آبی سفره آب زیر زمینی. · منطقه آبخوان.
|
Recharge area |
||
کاغذهای قدیمی که پس از بازیافت در اختیار صنعت کاغذسازی قرار می گیرند.
|
Recovered paper |
||
موادی که قابلیت بازیافت دارند.
|
Recyclable products
|
||
کالاهائیکه از مواد بازیافتی ساخته شده اند.
|
Recycled – content products |
||
· فرآیندی که بوسیله آن مواد جامد ضایعاتی، جمع آوری، جداسازی، حمل، پردازش و به مسیر اصلی اقتصادی برای استفاده مجدد در شکل مواد خام یا کالاهای ساخته شده، برگشت داده می شوند، در غیر اینصورت به مواد جامد ضایعاتی در می آیند. · بازیافت مواد ضایعاتی.
|
Recycling |
||
نسبت اتمهای نیتروژن به اتمهای فسفر که مورد نیاز گیاهان است.
|
Redfield ratio |
||
یک روش بررسی علمی که بر اساس یک قضیه ثابت استوار است، بدین صورت که بهترین راه برای یاد گرفتن و آموزش چیزی، در واقع شکستن موضوع به چند قسمت و مطالعه قسمتها بصورت مجزا می باشد.
|
Reductionist approach |
||
حضور بیش از یک گونه در یک گروه عامل و کارکردی.
|
Redundancy |
||
گونه هائیکه از دست رفتن آنها اثر کمی بر عملکرد یک اکوسیستم دارد.
|
Redundant species |
||
خارج کردن مولکولهای کربن از نفت خام. |
Refined petroleum product |
||
· فرآیندی که بوسییله آن، سطحی که اشعه بر آن تابیده شده است، آن سطح بخشی از اشعه تابیده شده را انعکاس و برگشت می دهد. · انعکاس اشعه(مثال، از زمین به فضا)
|
Reflection |
||
مواد نرمی که در بالای بستر صخره قرار دارند. |
Regolith |
||
· فرآیند احیاء محصولات بادوام استفاده شده به شرایط جدید برای استفاده به عنوان یک محصول اصلی، جایگزین کردن قطعات فرسوده و معیوب. · ساخت مجدد محصولات از قطعات ضایعاتی
|
Remanufacturing |
||
· منابعی که قادرند معادل یا چند برابر میزان (کاهش) استفاده، تجدید و تولید شود. این منابع عبارتنداز، منابع خورشیدی، باد، زمین گرمائی و زیست توده. · منابع تجدید پذیر.
|
Renewable resources |
||
میزان کل باروری ئی که یک جمعیت ثابت باقی می ماند.
|
Fertility Replacement level |
||
· تصحیح سوخت مصرف شده راکتور به منظور جداسازی پلوتونیم از اورانیوم و سایر محصولات . · فرآوری مجدد.
|
Reprocessing |
||
· اختصاص انرژی برای تولید و محافظت از فرزندان. · تولید مثل.
|
Reproduction |
||
منطقه ای که موجودات برای تولید مثل از انرژی لازم برخوردارند.
|
Reproductive range |
||
· آن قسمت از یک منبع طبیعی شناسائی شده که حداقل اصول فیزیکی و شیمیائی معین و ویژه، مرتبط با عملیات معدن کاوی و تولید. درجه، کیفیت، ضخامت و عمق معدن را تامین می نماید. · عملیات پایه معدن کاوی و تولید. |
Reserve base |
||
· ذخائر نفتی آماده تولید. · مقدار نفت در ذخائر کشف شده(به اثبات رسیده) مرتبط با میزان جاری و فعلی تولید نفت. |
Reserves to production (R.P) |
||
· یک استخر مصنوعی یا طبیعی یا یک دریاچه که برای انبار کردن یا عملیات تنظیمی آب در پشت سد مورد استفاده قرار می گیرد. · ذخائر و انبارهای آب(برای جلوگیری از سیلاب و افزایش میزان ،هنگامیکه سطح آب بالا می آید). |
Reservoir |
||
· زمان ماند، توقف. · مدت زمانی را که یک اتم در دستگاه ذخیره مشابه ،سپری می کند.
|
Residence time |
||
· موادیکه از عملیات نرمال و طبیعی صنعت چوب باقی می مانند، مانند خرده چوب و قطعات باقی مانده دیگر. · باقی مانده از هر محصول
|
Residues |
||
· استعداد و توانمندی یک سیستم در مواجه با ناهنجاری به منظور بازگشت به حالت اولیه. · برگشت سیستم به حالت اولیه پس از ناهنجاری. · توانمندی یک سیستم برای برگشت به نقطه تنظیم، تعاقب یک ناهنجاری.
|
Resilience |
||
· مقاومت در برابر ناهنجاری. · قدرت و استعداد یک سیستم برای تاب آوردن و مقاومت در برابر ناهنجاری.
|
Resistance |
||
· کاهش منابع طبیعی. · استفاده تا مرز اتمام منابع طبیعی در داخل یک منطقه، معمول ترین نوع استفاده در کشاورزی، ماهیگیری، معدن کاوی و صنایع چوب صورت می پذیرد.
|
Resource depletion |
||
· فرضیه تخریب منابع. · اندیشه و تصور اینکه کشاورزی عکس العملی به رشد جمعیت است و اولین اصلی است که کاهش منابع طبیعی را توضیح می دهد.
|
Resource depletion hypothesis |
||
· کیفیت منبع. · مقدار تلاشی (سرمایه، کار و انرژی) که برای استخراج یک منبع طبیعی مورد نیاز است.
|
Resource quality |
||
· تنفس. · راههای بیوشیمیائی که غذا را به انرژی تبدیل می کنند.
|
Respiration |
||
· استفاده از یک محصول یا جزئی از ضایعات جامد شهری در شکل اولیه و اصلی خود برای بیشتر از یکبار مصرف. بعنوان مثال،پر کردن یک قوطی شیشه ای که پس از مصرف محتویات آن برگشت داده شده است یا استفاده از یک قوطی قهوه برای نگهداری دکمه و سایر اشیاء فلزی. · استفاده مجدد از کالاهای قدیمی و کهنه، در شکل اولیه خود.
|
Reuse
|
||
· تغییرات مثبت یا منفی در ذخار به اثبات رسیده که بواسطه اطلاعات جدید(بغیر از وسعت زمین) بدست آمده اند. · ویرایش موجودی ذخائر.
|
Revisions
|
||
· فرسایش خاک به واسطه آب . · فرسایش صفحه ئی خاک که در کانالهای کوچک متمرکز می گردد. · فرسایش آبی خاک.
|
Rill erosion |
||
· قوانینی که به زمین داران اجازه می دهد که سهمی از آب که بصورت طبیعی جریان دارد را بعنوان میزان مافات استفاده کنند. ولی برای زمین دار این استحقاق را قائل نمی شود که آب را برای انبار کردن در یک آب انبار به منظور استفاده در فصل خشک یا در سرزمین های دیگری، آب را منحرف نماید. · حقوق آب در آبریز مربوط به خود.
|
Riparian water rights |
||
· ناحیه گذار بین یک آبراه و محیط خشک اطراف آن. · ناحیه انتقال آب.
|
Riparian zone |
||
· مدیریت خطر . · فرایند تصمیم گیرها بدون اطلاعات کامل که بدلیل حضور وجود عناصر غیر مطمئن و تصادفی صورت میپذیرد. · تصمیم گیری بدون داشتن اطلاعات کافی.
|
Risk management |
||
· مجموعه ئی از فرآیند هائیکه از طریق آنها، یک صخره در طول زمان بین اشکال، آتشین، رسوبی و متامورف(تغییر اثر فشار و درجه حرارت)، تغییر می کند. · چرخه تغییر شکل یک صخره.
|
Rock cycle |
||
· یک روش استخراج ذغال سنگ که در آن ستونهائی از ذغال برای جلوگیری از ریزش بر جای کذاشته میشود. · روش پله ئی استخراج ذغال سنگ.
|
Room and pillar |
||
· فاصله عمودی از سطح خاک که 95% ریشه های گیاه را شامل می شود. · عمق رشد. · لایه مربوط به رشد.
|
Rooting depth = Rooting layer |
||
· منابع فیبری برای تولید کاغذ که کل درخت را در بر می گیرند. · کل درخت برای تولید کاغذ.
|
Round wood |
||
· اصلی که به زمین داران اجازه می دهد که هر اندازه آب نیاز دارند پمپاژ کنند. · قانون مالکیت مطلق.
|
Rule of absolute ownership |
||
S |
|||
· شوری. · غلظت نمکهای معدنی حل شده در آب.
|
Salinity |
||
· منطقه گذار از خاک به آب، از خشکی به دریا که دورترین منطقه از دریا است. · باطلاق نمکی.
|
Salt marsh |
||
· آب شور. · آبی که بیش از 35000 میلی گرم در لیتر جامدات حل شده در خود دارد، یعنی بیشتر آن نمک است. |
Salt water |
||
فرسایش بادی که در آن، ذرات در طول سطح می خزند.
|
Saltation |
||
· هنگامیکه اضافه برداشت از آب اجازه می دهد که آب شور به داخل فضاهای خالی، سفره های که قبلاً از آب شیرین پر بوده اند، جریان یابند. · نفوذ آب شور به داخل چاههای آب شیرین.
|
Salt water intrusion |
||
· ماسه. · ذرات خاکی که می توان آنها را با چشمان غیر مسلح (unaided eyes) رویت نمود.
|
Sand |
||
· پراکنش تابش. · توزیع و پراکندگی تابش(اشعه) در جهات مختلف.
|
Scatter |
||
· مرده خوران. · حیواناتیکه بخش های مرده حیوانات دیگر را می خورند
|
Scavengers |
||
· یک روش مدلینگ که در برگیرنده، وارد کردن مجموعه ئی از اطلاعات به مدل است. این روش تعیین می کند که چگونه تغییرات در اطلاعات ورودی بر خروجی مدل اثر می گذارند.
· روشی مدلینگ است که با تغییر در اطلاعات ورودی، اثر آنها بر نتایج و خروجی مدل تعیین می گردد.
|
Scenario analysis |
||
· لایه ضخیم ذغال سنگ. · یک لایه طبیعی موجود از ذغال سنگ که معمولاً برای معدن کاوی به اندازه کافی ضخیم بوده و مقرون به صرفه است.
|
Seam |
||
· اجراء سیاست های کمتر از شرایط مطلوب، بدلیل اینکه پدیده های واقعی(جهان واقعی) با سیاست مطلوب مورد نیاز سازگاری ندارند. مثال: کنترل آلودگی بجای تعطیلی یک کارخانه.
|
Second best problem |
||
· قانون دوم ترمودیتامک. · هر زمان انرژی از یک شکل به شل دیگری تبدیل می شود، همیشه مقداری از آن (انرژی) به شکل کیفیت پائین تر، پراکنده تر و کم فایده تری تنزیل می یابد و بعبارتی در شکل گرما هدر می رود. · هیج سیستمی نمی تواند انرژی را از یک شکل به شکل سودمندو پائین با کارائی صد در صد محقق سازد. · انرژی نمی تواند بصورت خود انگیخته از یک جسم سرد به یک جسم گرم منتقل شود. · آنتروپی یک سیستم در طول زمان افزایش می یابد. |
Second law of thermodynamics |
||
· آلاینده های ثانویه هوا. · آلاینده های که در زمان ترکیب و واکنش آلاینده های اولیه با نور خورشید و سایر گازهای موجود در اتمسفر، تشکیل می شوند، آلاینده ثانویه نام دارند.
|
Secondary air pollutants |
||
· مصرف کنندگان ثانویه. · موجوداتیکه در جایگاه سوم ساختار تغذیه قرار دارند، این موجودات از جانورانیکه در موقعیت دوم هرم تغذیه هستند، انرژی کسب می کنند(موجودات جایگاه دوم را می خورند)
|
Secondary consumers |
||
· خنک کننده ثانویه. · بخشی از سیستم خنک کننده در یک نیروگاه برق هسته ای که گرما حاصل از خنک کننده اولیه را جذب می کند.
|
Secondary coolant |
||
· ذرات ثانویه. · آلاینده هائی که توسط فعالیت های انسانی در هوا منتشر می شوند و سپس با ترکیبات طبیعی موجود در اتمسفر ترکیب گشته و تشکیل آلاینده ها و ذرات ثانویه باعث می گردند.
|
Secondary particles |
||
میزانیکه گوشتخواران زیست توده جدید در یک دوره زمانی معین در واحد سطح ایجاد می کنند، بهروری ثانویه نام دارد. |
Secondary productivity |
||
· بازیابی ثانویه . · تزریق آب به یک میدان نفتی برای هدایت مقادیر اضافی نفت به چاه تولید و به طرف سطح زمین.
|
Secondary recovery |
||
· استانداردهای ثانویه. · قواعد و مقررات طراحی شده برای حمایت رفاه عمومی، شامل حفاظت در برابر کاهش دید، تخریب و خسارت به حیوانات، محصولات، پوشش گیاهی و ساختمانها و مجتمع های مسکونی. |
Secondary standards |
||
· توالی ثانویه. · هنگامیکه جامعه اوج یا متوسط در یک اکوسیستم بدون اینکه صدمه ئی به خاک وارد آید توسط ناهنجاری تخریب شود، توالی ثانویه ایجاد می گردد.
|
Secondary succession |
||
· تصفیه ثانویه فاضلاب. · تصفیه فاضلابهای شهری که تعداد میکروبهای بیماری زا را کاهش داده و تجزیه ضایعات ارگانیک را با افزایش اقدامات و فعالیت های باکتریهای هوازی و بی هوازی، تسریع می بخشد.
|
Secondary treatment |
||
· نسبت رسوب ایجاد شده. · بخشی از خاک فرسایش یافته که منجر به تشکیل رسوب می گردد.
|
Sediment delivery ratio |
||
· صخره های رسوبی. · صخره های ایجاد شده بواسطه فشار و سیمانی شدن ذرات در فرآیندی که بنام بهم پیوستن معروف است،ایجاد میگردند.
|
Sedimentary rocks |
||
· ته نشینی. · دفن مواد ارگانیک توسط ذرات.
|
Sedimentation |
||
· رسوبات. · ذرات ریز بوجود آمده ناشی از هوازدگی صخره ها(متلاشی شدن صخره ها در شرایط آب و هوا).
|
Sediments |
||
· تولید مثل انتخابی. · فرآیندی که فقط گونه های حیوانی و گیاهی با خصوصیات مطلوب توسط متخصصین علوم کشاورزی و ژنیتک، اجازه تولید مثل می گیرند.
|
Selective breeding |
||
· برداشت انتخابی. · فرآیند قطع درختان مناسب برای برداشت(منحصر بفرد) یا فرآیند قطع گروه کوچکی از درختان بصورت انتخابی.
|
Selective harvesting |
||
نقص سیستمهای بدن که احتمال حیات و تولید مثل را کاهش می دهد.
|
Senescence |
||
· خدمات. · کالاهائی به غیر از مواد، شامل، خطوط هوائی، بانک ها و موسسات پس انداز، خدمات تجاری، خدمات مالی، غذا، هتل داری، خدمات مسافرتی، اطلاعات، نرم افزارها، بیمه ها، مستغلات، مخابرات، حمل و نقل و تاسیسات.
|
Services |
||
· نقطه تنظیم. · سطحی از یک انبار یا یک جریان که سیستمها آنرا از طریق هومستاز حفظ می کنند. · نقطه تعادل.
|
Set point |
||
· ضایعات و فاضلاب تولید شده توسط استفاده کننده های خانگی و تجاری که به داخل سیستم های جمع کننده تخلیه می شود. · فاضلاب.
|
Sewage |
||
· فرسایش صفحه ئی. · فرسایش آبی که در آن صفحه ئی از آب در طول سطح خاک حرکت می کند.
|
Sheet erosion |
||
· یک روش برداشت چوب از جنگل. · در این روش درختان در سری قطع های دو و سه قسمتی که به منظور تحریک یک ناهنجاری طبیعی طراحی شده است، برداشت می شوند.
|
Shelter bolts |
||
· روشی برای حفاظت خاک. · در این روش محافظت از خاک با کاشت ردیف هائی از درختان، بروی خطوط میزان(کناره) فراهم می گردد.
|
Shelter wood method |
||
· ذرات خاک با اندازه متوسط که می توان آنها را در زیر میکروسکوپ رویت نمود. · ذرات میکروسکوپی خاک .
|
Silt |
||
تجمع ذرات خاک فرسایش یافته در قسمت تحتحانی یک مجموعه آب(رودخانه، دریاچه و غیره)
|
Siltation |
||
فرآیندی که یک اکوسیستم کشاورزی با سوزاندن قطعه ئی از جنگل ایجاد می شود.
|
Slash and burn |
||
ذراتی که هنگام سوزاندن سوخت های فسیلی بوجود می آیند.
|
Smoke |
||
· هزینه های اجتماعی. · اثرات تنزیل درجه محیط زیست بر جامعه.
|
Social costs |
||
· خاک. · بخش فوقانی سنگ پوششی که بلحاظ شیمیائی و بیولوژیکی تغییر یافته است.
|
Soil |
||
· روش های حفاظت خاک. · روش های طراحی شده برای کند کردن فرسایش خاک. |
Soil conservation |
||
· فرسایش خاک. · میزانیکه خاک جابجا می شود.
|
Soil erosion |
||
· مشخصات لایه های خاک. · ترتیبات عمودی افق های خاک.
|
Soil profile |
||
· تابش خورشیدی. · مقدار تابش خورشیدی که به لایه های فوقانی اتمسفر زمین می رسد. این مقدار معادل 1.97 کالری در سانتیمتر مربع در دقیقه است.
|
Solar constant |
||
· سیستم گرمائی خورشیدی. · سیستمی که تابش و اشعه نور خورشید را برای تولید انرژی گرمائی مورد استفاده قرار می دهد.
|
Solar thermal |
||
· دوده. · ذراتیکه هنگام سوزاندن سوخت های فسیلی بوجود می آیند.
|
Soot |
||
· جذب سطحی. · فرآیندی که کربن ارگانیک خاک، مواد شیمیائی کشاورزی را جذب یا در خاک غوطه ور می سازد.
|
Sorption |
||
· کاهش آلایندگی یا کاهش مصرف از منبع(کانون اصلی). · کاهش مقدار یا مسمومیت یک ماده یا قلم شیمیائی قبل از اینکه تولید شود. بعنوان مثال: خرید یک ماده شیمیائی با بسته بندی کم و ساده با استفاده از ترکیبات شیمیائی تمیز کننده غیر سمی.
|
Source reduction |
||
· مقیاس فضای. · منطقه جغرافیائی. · مقیاس سرزمین .
|
Spatial – scale |
||
تطابقهای کاملاً مناسب و نزدیک بهم برای قطعه ای ازمحیط زیست در محدوده ای نسبتاً کم پهنا و کوچک.
|
Specialization |
||
· گونه ئی شدن. · تکامل یک گونه جدید .
|
Speciation |
||
· تنوع گونه ها. · تعداد کل گونه های زنده.
|
Species diversity |
||
· توزیع یکنواخت گونه ها. · توزیع موجودات میان گونه ها به شکل برابر.
|
Species evenness |
||
· فراوانی و غنی گونه ها. · تعداد گونه های موجود در یک ناحیه.
|
Species richness |
||
· گرمای ویژه. · مقدار انرژی گرمائی مورد نیاز برای بالا بردن درجه حرارت یک ماده با جرم ویژه(مخصوص).
|
Specific heat |
||
· سوخت هسته ای مصرف شده. · میله های سوختی که از اورانیوم قابل شکافت کافی برای استفاده موثر به منظور تولید نیرو، برخوردار نمی باشند. |
Spent nuclear fuel |
||
· خاکهای مناسب برای جنگل های کاجی. · خاکهای مستقر در جنگل های کاجی که نسبتاً از مواد آلی مناسبی برخوردار بوده ولی افق مربوط به مواد معدنی در این نوع خاکها به مراتب نفوذ پذیر تر و غنی تر است |
Spodosols |
||
· جریان خودانگیخته. · حرکات ماده و انرژی که در تمایل با رفتن به حالت آنتروپی بیشتر و بالاتر سازگاری دارند. · تمایل ماده و انرژی در حرکت بسوی آنتروپی بالاتر. |
Spontaneous flow |
||
· ثباتو پایداری سیستم. · قدرت و استعداد سیستم برای برگرداندن یک انبار و جریان به نقطه تنظیم خود پس از ناهنجاری.
|
Stability |
||
· فرآیند خود انگیخته. · فرآیندی که در آن یک سیستم برای ادامه کار نیازمند تاثیرات خارجی نیست.
|
Spontaneous process |
||
· هوای پایدار. · اتمسفری که با ارتفاع مشاهده شده بسیار کندتر از میزان تغییرات آدیاباتیک باشد (زمانیکه یک توده بصورت عمودی بالا رود، مبادله گرما با محیط زیست انجام نمی شود. این وضعیت آدیاباتیک نام دارد). · جو پایدار
|
Stable atmosphere |
||
برنامه های استانی برای اجراء استانداردهای کنترل کیفیت هوا.
|
State implementation plan |
||
· منابع ثابت . · مکانها و ایستگاه هائی آلاینده های غیرمتحرک
|
Stationary sources |
||
· تصادفی. · پدیده ائی که بدلیل عنصر شانس حاوی عدم قطعیت است.
|
Stochastic |
||
· انباره ها. · بخشی از یک سیستم که انرژی و ماده برای مدتی طولانی در آن توقف می نمایند.
|
Storages |
||
· استراسفر. · لایه ای از اتمسفر که از20 تا 50 کیلومتری بالای سطح زمین امتداد دارد. در این لایه درجه حرارت تا در حدود 50 درجه سانتی گراد افزایش می یابد.
|
Stratosphere |
||
· مقدار مصالح و خاک سرباره قابل برداشت برای دستیابی به مقدار مشابه ذغال سنگ یا مواد معدنی. · نسبت برداشت مصالح رویه به مصالح قابل استفاده .
|
Stripping ratio |
||
· واکنش بسیار قوی بین گونه ئی. · ارتباط تغذیه ئی بین گونه ها. در این حالت یک شکارچی در بین چندگونه ، فقط یک گونه را انتخاب کرده و مصرف میکند لذا در چنین وضعی احتمال مصرف یک گونه توسط گونه دیگر بسیار بالا است.
|
Strong interaction |
||
· پایداری فوق العاده. · مقیاسی که فعالیت انسانی را در جهت تخریب محیط زیست و یا استفاده از ارتقاء و خدمات محیط زیستی سریع از اینکه محیط زیست آنها را تولید و تجدید کند، ممنوع می نماید. · فرایند پیشگیری از تخریب محیط زیست
|
Strong sustainability |
||
· پائین رفتن سطح زمین بعلت وزن و بیش از حد فشرده شدن مواد ذرات خاک پس از استحصال آب از زمین. · رانش زمین.
|
Subsidence |
||
· واژگونی هوا و دما. · افزایش درجه حرارت با ارتفاع که به واسطه گرمای آدیاباتیک یک لایه هوای در حال پائین آمدن تولید می گردد.
|
Subsidence inversion |
||
· اعانه ها. · پرداختیهائی به شرکت ها و یا خانوارهائی که فعالیت های ویژه ائی انجام می دهند · پرداخت یارانه به نیازمندان |
Subsides |
||
· خاک زیرین. · خاک افق B . · خاک غنی از مواد معدنی.
|
Subsoil |
||
سیستمی که زیر مجموعه یک سیستم بزرگ باشد.
|
Subsystem |
||
ناحیه با فشار بالا در حدود 30 درجه شمالی و جنوبی خط استوا که بعلت فرود آمدن بخشی از سلول هادلی بوجود می آید.
|
Subtropical high |
||
· توالی . · تغییر در جوامع گیاهی و حیوانی که به علت یک ناهنجاری بوجود می آید.
|
Succession |
||
· روش های معدن کاوی در سطح. · روشهای بازیابی ذغال سنگ که با برداشتن خاک و صخره در بالای لایه ذغال، انجام می شود، با این فعالیت لایه های ذغال در سطح نمایان می گردند.
|
Surface mining techniques |
||
· سختی سطح خاک. · یکنواختی هائی در سطح خاک که با کندکردن سرعت باد، فرسایش خاک را به تاخیر می اندازد.
|
Surface roughness |
||
· آبهای سطحی. · آبهائی ساکن یا جاری بر سطح زمین شامل دریاچه ها، اقیانوسها، رودخانه ها و نهرها.
|
Surface water |
||
· محدوده حیات. · منطقه ئی که یک موجود بتواند انرژی و مواد غذائی کافی بدست آورده و ادامه حیات دهد. محدوده حیات نام دارد.
|
Survival range |
||
· خاکهای معلق در هوا. · یک فرآیند فرسایش خاک با محوریت باد که به واسطه آن ذرات خاک از زمین به هوا بلند می شوند و تا فاصله های طولانی حمل می گردند.
|
Suspension |
||
· پایداری. · یک جامعه پایدار علاوه بر تامین نیازمندیهای نسل حاضر، نیازمندیهای نسل آتی را نیز بصورت جدی مدنظر قرار می دهد.
|
Sustainability |
||
· توسعه پایدار. · فعالیت های اقتصادی که نیازمندیهای نسل حاضر را تامین نموده و قدرت و توانمندی نسل های آتی را برای تامین نیازهای خود،نیز به خطر نمی اندازد.
|
Sustainable development |
||
· برداشت پایدار چوب از جنگل. · محصول پایدار چوب . · بازده پایدار چوب. · برداشت چوب از جنگل به میزانی که سریع تر از تولید چوبهای جدید نباشد. · برداشت چوب از جنگل متناسب با رشد تولید چوبهای جدید |
Sustainable yield of timber |
||
· سیستم آبی قابل شنا.
|
Swimmable |
||
فرآیند تشکیل و تکامل گونه های جدیدی که خصوصیات فردی یک زیر جامعه از جامعه مادر را جدا کرده و امکان تکامل مجزای جمعیت ها را فراهم می آورد.
|
Sympatric speciation |
||
مجموعه از اجزاء که با هم دیگر واکنش و تعامل کرده و الگوها و رفتارهای منظم و قابل زیست را بوجود می آورند
|
System |
||
T |
|||
· پسماندهای معدنی. · موادیکه پس از آسیاب کردن سنگ معدن، اقتصادی باقی می مانند ،به ته مانده های معدنی معروف میباشند.
|
Tailing |
||
· فرضیه تغییر فنی. · اندیشه ایکه کشاورزی با افزایش توانمندیهای انسان، بوجود آمده است.
|
Technical change hypothesis |
||
· فن شناسی. · مجموعه ئی از مفاهیم و دانش فنی در خصوص تجهیزات، ابزار و روشهای تولید کالاها و خدمات.
|
Technology |
||
· نمودار خصوصیات درجه حرارت. · تغییر در درجه حرارت با عمق.
|
Temperature profile |
||
· حساسیت درجه حرارت. · تغییر دراز مدت در درجه حرارت با توجه به دو برابر شدن غلظت دی اکسید کربن یا نیروی تابشی.
|
Temperature sensitivity |
||
· کانالها و رگه های ساخته شده در طول شیب به منظور جلوگیری از تجمع نزولات روان آب جوی که باعث فرسایش شدید خاک می گردد. · تراس : ایجاد موانع و سرعت گیر نزولات جوی |
Terraces |
||
· روش پیش رفته استخراج نفت خام. · تزریق گرما و موادیکه ویسکوسیته و تنش سطحی نفت خام را کاهش می دهد و باعث جریان یافتن ساده تر نفت به طرف سطح زمین می گردند.
|
Tertiary methods |
||
· تصفیه ثانویه. · تصفیه فاضلابهای شهری که مواد غذائی ارگانیک تجزیه نشده از فاضلاب جدا می گردد و سپس آب تصفیه شده به محیط تخلیه می شود.
|
Tertiary treatment |
||
· شیرین کردن آب دریا به وسیله حرارت. · فرآیندی که در آن آب دریا جوشاننده یا تبخیر می گردد و بخار یا تبخیر حاصله بعنوان آب خالص جمع آوری می گردد.
|
Thermal desalting |
||
· تولید اکسیدهای نیتروژن در درجه حرارت های بالا. · فرآیندی که در آن، سوزان سوخت فسیلی در درجه حرارتهای بسیار بالا(به اندازه کافی) ایجاد می شود و در نتیجه نیترون اتمسفری(N2) و اکسیژن(O2) را اکسیده کرده و به اکسیدهای نیتروژن تبدیل میگردد.
|
Thermal NOx |
||
بخش یا جزئی از ستون آب که درجه حرارت در آن بسرعت تغییر می کند.
|
Thermocline |
||
· چرخش منظم آبهای اقیانوس بین لایه های عمقی و سطحی بدلیل تفاوتها و اختلافات در درجه حرارت و میزان شوری . · چرخه اقیانوس بر اساس درجه حرارت و میزان نمک دریا.
|
Thermohaline cirulation |
||
· گرمآ کره. · لایه فوقانی اتمسفر که از حدود 100 کیلومتری آغاز می گردد که در آن درجه حرارت به بالاتر از 1200 سانتیگراد می رسد. |
Thermosphere |
||
· ذرات توراسیک. · ذراتی که کمتر از ده میکرون می باشند. · ذراتیکه در قفسه سینه جای میگیرند.
|
Thoracic particles |
||
· گونه های در معرض خطر. · گونه هائیکه احتمال دارد در آینده قابل پیش بینی بخش قابل ملاحظه ائی از تعدادشان در معرض خطر باشند. |
Threatened species |
||
· انرژی جزر و مد. · تولید برق از جزر و مد دریا . · الکتریسته تولید شده با به دام اندازی. · انرژی نهفته در آبهای در حال حرکت به هنگام جزر و مد.
|
Tidal energy |
||
قراردادی که قوانین مربوط به برداشت چوب از درختان را تعریف می کند.
|
Timber concession |
||
· دوره ائی که بین یک علت و معلوم سپری می شود. · فاصله زمانی بین علت و معلوم.
|
Time lag |
||
· مدل مقاومت و تحمل. · مکانیزمی برای توالی گونه ها. در این مدل گونه ها بر اساس قدرت و توانمندی ایستادگی و مقاومت در برابر عاملهای محدود کنند، توسط گونه های دیگر جابجا می شوند.
|
Tolerance model |
||
· پستی و بلندی زمین. · خصوصیات سطحی یک منطقه(ناحیه).
|
Topography |
||
· خاک رویه. · خاک افق الف.
|
Top soil |
||
· میزان باروری کل. · میانگین تعداد بچه هائی را که یک زن در طول عمر بدنیا خواهد آورد.
|
Total fertility rate |
||
· اشباع کل. · ماکزیمم ظرفیت آب در خاک.
|
Total saturation |
||
· عناصر کمیاب. · عناصر ضروری برای رشد، که به مقدار جزئی مورد نیاز می باشند. |
Trace elements |
||
· گازهای نادر. · یک گروه از حدود 20 عدد گاز که تقربیاً یک درصد از اتمسفر را (هوا) آرایش دهند.
|
Trace gases |
||
· مجوز استفاده از منابع طبیعی و تولید آلودگی تا سطحی معین. · یک ابزار خط مشی اقتصادی که بر اساس قانون، تخلیه آلاینده، بهره برداری از منابع از طریق بازار آزاد یا بازار دولتی قابل مبادله است. بعنوان مثال: سهمیه های ماهیگیری فردی، حقوق تخریب مجازی مربوط به قراردادهای مواد معدنی، مجوزهای تجاری تخلیه فاضلاب. |
Tradable permits |
||
· بادهای عبوری. · سامانه های باد. · بادهای موجود در سطح زمین که با تغییرات فشار همراه بوده و باعث می گردند که هوا، از نواحی جنب حاره ائی بالا به مناطق استوائی پائین حرکت کند.
|
Trade winds |
||
· محصولات کشت داده شده برای انتقال ژنها از دیگر گونه ها به گونه های محصول جدید.
|
Transgenic cultivars |
||
· فرآیندی که توسط آن آب از طریق ریشه های گیاهان جذب و از برگها تبخیر می گردد. · فرآیندی که به واسطه آن آب توسط گیاهان جذب می گردد، آب معمولاً از طریق ریشه ها و سطح گیاهان تبخیر می شود.
|
Transpiration |
||
· هزینه های حمل و نقل. · هزینه های پرداخت شده برای انتقال و حرکت دادن سرمایه، کار و سایر ورودیها به یک ناحیه یا انتقال کالاهای کشاورزی، چوب یا مواد معدنی از یک ناحیه.
|
Transportation costs |
||
· زیر ساخت های حمل و نقل. · سرمایه های استفاده شده در حمل و نقل، نظیر: بزرگراهها، جاده ها، خطوط قطار، بنادر و فرودگاهها.
|
Transportation infrastructure |
||
· روش تخمین هزینه بازدید از مکانهای محیط زیستی. · روشی که برای تخمین ارزشهای استفاده اقتصادی از اکوسیستمها یا مکانهای تفریحی مورد استفاده قراار می گیرد. در این روش زمان و هزینه مسافرت که در مواقع بازدید از یک اکوسیستم یا مکان محیط زیستی، مردم می پردازند را، قیمت و هزینه واقعی اکوسیستم می نامند. |
Travel cost method |
||
· آبشار تغذیه ئی. · تغییرات جمعیتی انتقال داده شده از طریق شبکه غذائی از یک سطح و موقعیت تغذیه به وضعیت دیگر.
|
Tropic cascades |
||
· جایگاه تغذیه . · جایگاه و محل امتداد زنجیره یا شبکه غذائی که یک موجود کسب انرژی می نماید. · سطح تغذیه یک موجود در هرم غذائی |
Tropic position |
||
· انتهای خاک کره. · مکانی که درجه حرارت با افزایش ارتفاع شروع به بالا رفتن می نماید.
|
Tropopause |
||
· خاک کره. · پائین ترین لایه اتمسفر که از سطح زمین تا ارتفاع ده تا 20 کیلومتر امتداد دارد، که درجه حرارت تا ارتفاع در میزان در حدود 6.5 درجه سانتیگراد در هر کیلومتر کاهش می یابد.
|
Troposphere |
||
· کدورت. · درجه ائی که نور قادر به نفوذ در آب است.
|
Turbidity |
||
· ژنراتور توربین دار. · موتور چرخشی که توسط فشار آب، هوا و بخار در مقابل پره های چرخ به حرکت در می آید و انرژی شیمیائی، گرما یا فشار آب را به انرژی مکانیکی تبدیل می نماید.
|
Turbine generator |
||
· تلاطم، آشفتگی. · بادهائی که در سطح زمین می وزند و ساختار بالا و پائین رفتن دارند.
|
Turbulent |
||
· میانگین زمان لازم برای برهم زدن و مختل کردن کامل یک منطقه.
|
Turnover rate |
||
U |
|||
· ذرات فوق العاده ریز. · ذرات کوچکتر از 0.1 میکرون.
|
Ultrafine particles |
||
· اشکالی از مواد غذائی که نمی توانند مورد استفاده گیاهان قرار گیرند. مثال: (N2) · نا موجود
|
Unavailable |
||
یک سفره آب زیرزمینی که در بالای یک لایه قابل نفوذ قرار دارد.
|
Unconfined aquifer |
||
· سوخت های فسیلی غیر متعارف. · سوخت فسیلی همانند شیل های نفت، ماسه های قطران که ممکن است نهایتاً جایگزین سوخت فسیلی متداول و متعارت گردند.
|
Unconventional fossil fuels |
||
· روش های معدن کاوی زیرزمینی. · روشهای بازیابی ذغال سنگ بصورتی که لوله های استوانه ای به داخل منبع ذغال سنگ مته می شوند و معدن کاوان به ذغال دست رسی پیدا می کنند. |
Underground mining techniques |
||
· معادله عمومی جابجائی خاک. · مقدار خاک جابجا شده توسط آب را نمایان می سازد. |
Universal soil loss equation |
||
· چاهک های ناشناخته کربن در محیط زیست. · یک مکانیزم نامعین و نامشخص که کربن را از اتمسفر جذب می کند. · یک مکانیزم مشخص و معین که کربن را سریع تر از میزان تخمین زده شده ، از اتمسفر حذف می کند.
|
Unknown carbon sinks |
||
· ناپایدار. · اتمسفری که میزان تغییرات محیط زیستی مشاهده شده در آن سریع تر از میزان تغییرات آدرباتیک باشد.
|
Unstable |
||
· بالا آمدن سطح آب دریا. · مناطقی که مقدار زیادی از آبهای عمیق اقیانوس به بالا برگشت داده شده و به سطح می رسند.
|
Upwelling |
||
در اقتصاد محیط زیست معیاری از خوشحالی و رضایت مندی که توسط یک کالا یا خدمت بدست می آید.
|
Utility |
||
V |
|||
· تائید یک فرضیه. · تائید و به رسمیت شناختن یک فرضیه بدلیل مشاهدات با نتایج آزمایشگاهی که با انتظارات مطابقت دارد.
|
Validation |
||
· سیستم دریافت هزینه معتبر از شهروندان برای امحاء ضایعاتی که تولید می کنند. · روش قیمت گذاری(شارژ) برای امحاء پسماندی که شهروندان(ساکنین مجتمع های مسکونی و غیره) تولید می کنند. در این روش تولید کننده گان زباله برای هر واحد زباله مبالغ متفاوتی را پرداخت می کنند.(شارژ می شوند) |
Variable rate pricing system |
||
· درجه توزیع و پراکندگی مقادیر در اطراف مورد انتظار یک متغیر. · انحراف معیار. · تراکنش. |
Variance |
||
· دانه های خوراکی، ریشه ها، ساقه ها، برگ ها، آوندها، کلاهک ها، میوه های غیر شیرین گیاهان علفی.( سبزیجات)
|
Vegetable |
||
· ارتفاعی که یک آلاینده مخلوط می شود. · اختلاط عمودی گازها
|
Vertical mixing |
||
· فیبرهائی که بصورت مستقیم از چوب درختان برای تولید کاغذ مورد استفاده قرار می گیرند. · مواد دست اول. · مواد بکر
|
Virgin materials |
||
· مهار تشعشع پسماندهای هسته ائی. · روشی برای ساکن و غیر متحرک کردن پسماندهای هسته ئی که آنها را بصورت یک جسم جامد شیشه ئی درآورده و تابش مواد هسته ئی را بصورت دائم مهار می کند.
|
Verification |
||
W |
|||
· ضایعات. · هر ماده غیر قابل استفاده و پس زده شده تحت عنوان بی ارزش و ناخواسته.
|
Waste |
||
جذب ضایعات و پسماندها توسط محیط زیست.
|
Waste assimilation |
||
· گرمای هدر رفته. · انرژی که در فرآیند ذخیره انرژی در محیط زیست توزیع و رها می گردد.
|
Waste heat |
||
· بازیابی ضایعات. · هرگونه عملیات مربوط به مدیریت ضایعات که مواد ضایعاتی را از مجموعه پسماندها جدا می کند که در چنین حالتی ضایعات، منتنج به یک محصول با پتانسیل اقتصادی یا منافع اکولوژیکی معلوم می گردد.
|
Waste recovery |
||
· طرحهای منحرف کردن آب برای استفاده کشاورزی و صنعتی. · حرکت آب از منابع سطحی و زیرزمینی از فاصله های دور تا محل استفاده.
|
Water diversion |
||
· اضافه کردن هدفمند یا تصادفی موادی که آب را آلوده می کند. · آل.دگی آب
|
Water pollution |
||
· بخش روئی یک سفره آب. · سفره آب زیر زمینی
|
Water table |
||
· کارائی استفاده از آب . · مقدار آب تعریق شده در هر واحد زیست توده ئی که جدید تولید شده است.
|
Water use efficiency |
||
· آبخیز. · منطقه ئی از آبهای جاری یا جریانهای آب زیر زمینی که آبهای سطحی از آنها مشتق می گردند.
|
Water seed |
||
· سیستمهای انسانی برای تهیه آب.
|
Water works |
||
· اثر متقابل ضعیف. · یک ارتباط تغذیه ئی میان گونه ها حیوانی بنحویکه احتمال خورده شدن و مصرف یک گونه توسط گونه دیگر کم و ضعیف است.
|
Weak interaction |
||
· پایداری ضعیف. · اقدامی که محیط زیست را تخریب کرده یا منبع طبیعی را مورد استفاده قرار می دهد . · یک خدمت یا فرآیند کردن ضایعات در صورتی می تواند پایدار باشد که محیط زیست سریع تر از تخریب، بتواند جایگزین مناسب را برای آن فراهم آورد. بعنوان مثال: میزان پائین فرسایش خاک زمانی پایدار است که افزایش کودهای شیمیائی بتوانند با افزایش تولید، خاک فرسایش یافته را جبران کند، یا ماهی گیری در اقیانوس زمانی پایدار است که با افزایش مزارع پرورش ماهی افزایش برداشت جبران شود.
|
Weak sustainability |
||
· ثروت. · دارائی. · ارزش کل دارائیهای تجمع یافته یک نفر، خانوار ،جامعه و یا یک کشور.
|
Wealth |
||
· آب و هوا. · شرایط اتمسفری محلی
|
Weather |
||
· شکست و متلاشی شدن صخره های جامد.
|
Weathering |
||
· تفاوتها در متغیرهای اقلیمی در روزهای شنبه یا یکشنبه نسبت به مشاهدات دوشنبه تا جمعه. · اثرات اقلیمی پایان هفته.
|
Weekend effect |
||
· بادهای سطحی مناطق معتدله که از مناطق بالای جنب حاره ئی بطرف جبهه قطبی می وزند.
|
Westerly’s |
||
· فرآیندی که ذرات سولفات (SO4) در نزولات جوی از اتمسفر حذف می شوند.
|
Wet deposition |
||
· جستجو برای نفت و گاز در مناطق نامعلوم و غیر بهره ور. · توسعه میدان های نفتی جدید در مناطق نا معلوم. · حفاری چاه ها در تشکیلاتی که وجود نفت یا گاز طبیعی در آنها نامشخص است. |
Wild cutting |
||
· سطح آب موجود در خاک که گیاهان قدرت و توانمندی خود را برای محافظت از خود، از دست می دهند. این مهم بخاطر آن است که آب موجود در خاک بسیار قوی تر از آن است که گیاه قادر به جذب آن باشد، لذا همه رطوبت جذب خاک می شود. · نقطه پلاسیده شدن و پژمرده گشتن گیاه. · حداقل مقدار آب مورد نیاز برای رشد گیاهان در خاک. |
Wilting point |
||
· انرژی باد. · انرژی ناشی از انرژی جنبشی باد.
|
Wind energy |
||
· معادله فرسایش بادی. · معادله ای که مقدار ذرات خاک جابجا شده توسط باد را ارائه می دهد.
|
Wind erosion |
||
· مجموعه ائی از توربین های بادی که در یک موقعیت مکانی همسان قرار دارند و برای تولید برق مورد استفاده قرار می گیرند. · پارک های بادی برای تولید برق.
|
Wind farm |
||
· بادها. · حرکت افقی هوا که توسط گرمای نامتعادل اتمسفر همراه با چرخش زمین صورت می پذیرد. انواع بادها را بوجود می آورد.
|
Winds |
||
· استحصال آب. · آبی که از منبع خود استخراج می گردد.
|
Withdrawals |
||
X |
|||
· مواد شیمیائی ساخته دست بشر. · ترکیبات ارگانیکی که توسط انسان سنتز می شوند. این مواد نسبتاً مقاوم بوده و در مقابل تخریب و فسادپذیری ارگانیک مقاومند.
|
Xenobiotics |
||
Y |
|||
· محصول. · مقدار غذائی تولید شده در یک زمین کشاورزی.
|
Yield |
||
· برداشت محصول بر اساس تلاش و مواظبت |
Yield per effort |
||
Z |
|||
· جانوران ریز دریائی · موجودات پرسلولی کوچکی که یکی از مهمترین مصرف کنندگان اولیه در محیط زیست های آبزی بشمار میروند.
|
Zooplankton |
||