مقالات فارسی

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 3180

 

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

بنام خدا

اصول سم شناسی محیط زیست و ارزیابی خطرات محیط زیستی:

مقدمه:

تقریباً در همه جای جهان، شرکت ها رویکردهای جدیدی نسبت به مشکلات مربوط به پسماندهای شیمیائی بسیار خطرناک(Hazardous Chemical Wastes ) پیدا کرده اند، البته هدف آنها از اتخاذ این رویکرد، عبارت است از;

 

 

بنام خدا

اصول سم شناسی محیط زیست و ارزیابی خطرات محیط زیستی:

مقدمه:

تقریباً در همه جای جهان، شرکت ها رویکردهای جدیدی نسبت به مشکلات مربوط به پسماندهای شیمیائی بسیارخطرناک(Hazardous Chemical Wastes)

پیدا کرده اند، البته هدف آنها از اتخاذ این رویکرد، عبارت است از;

1- کاهش میزان پسماندهای شیمیائی خطر ناکی که تولید می کنند.

2- بازیافت پسماندهای خطرناک و همزمان دستیابی به سود مناسب، این رویکرد در شکل واقعی آن پیش گیری از آلودگی(Pollution Prevention) نام دارد.

جلوگیری از آلودگی همانند کارائی در انرژی از اهمیت ویژه ائی برخوردار است.

این اقدامات پیشگیرانه نه تنها برای محیط زیست، بلکه برای موجودیت کارخانه نجات بسیار خوب، مهم و اساسی است.

لذا تشویق بنگاه های تولیدی برای جلوگیری از آلودگی های محیط زیستی و عدم تخریب محیط زیست به هر وسیله ممکن، اعم از تنبیهات مالیاتی و یا تعطیلات موقتی، به منظور حفظ محیط زیست، بسیار پسندیده و با ارزش است.

میوه فعالیت مربوط به پیش گیری از آلودگی در واقع باید کاهش رهاسازی مواد شیمیائی سمی در محیط زیست باشد.

در این بحث طولانی قصد دارم راجع به اصول سم شناسی محیط زیست و مواد شیمیائی سمی(toxicants) یعنی موادی که بطرز بسیار وحشتناکی برهمه موجودات زنده از جمله انسان اثر نامطلوب می گذارند را تشریح نمایم.

البته در خلال بحث ضمن توضیح جامع اثرات مواد شیمیائی سمی بر انسان و محیط زیست، تلاش خواهم کرد، چندین روش کاهش در معرض قرار گرفتن انسان و محیط زیست با این مواد خطرناک را نیز افشا و انشاء کنم.

آنچه را که پس از این گفتار طولانی و در عین حال جالب، نتیجه گیری خواهم کرد، در واقع شناسائی و معرفی یک شاخه در حال رشد علمی است که ارزیابی ریسک محیط زیستی (Environmental Risk Assessment) نام دارد.

ارزیابی ریسک محیط زیستی به ما کمک می کند تا خطرات فعالیت های مختلف تکنولوژیها و مواد سمی را بر انسان و محیط زیست آنالیز نموده و راههای مقابله با ناهنجاریها را فرموله کنیم.

اصول سم شناسی محیط زیست:

(Principles of Environmental Toxicology )

 

امروزه در جهان هزاران ماده شیمیائی فروخته می شود، این مواد برای تولید محصولات متنوع به منظور رفع نیاز انسان، مورد استفاده قرار می گیرند. مثلاً مواد آرایشی، افزودنیهای غذائی یا مواد آفت کش و خیلی مواد دیگر از جمله این مواد هستند.

تولید و مصرف مواد شیمیائی پس از جنگ جهانی دوم فزونی گرفت و بطرز سرسام آوری بالا رفت.

مواد شیمیائی که به لحاظ تجاری مورد داد و ستد قرار می گیرند، تقریباً 2% آنها، خطرناک و سمی هستند. در واقع این مقدار درصد بسیار پائین، در برگیرنده صدها ماده شیمیائی بلقوه خطرناکی می باشند که تهدیدی جدی برای کارکنان، جامعه و محیط زیست محسوب می شوند.

شاید بزرگترین مشکل در خصوص مواد شیمیائی سمی عدم دانش کافی در خصوص اثر آنها بر محیط زیست و موجودات زنده باشد.

چون خیلی از مواد شیمیائی وجود دارند که اثر درازمدت آنها بر انسان، موجودات زنده و محیط زیست واقعاً مشخص نیست.

مضافاً اینکه بررسی خطرات بلقوه مواد شیمیائی سمی، پرهزینه و زمان بر می باشد. لذا مواد شیمیائی جدید که سالانه وارد بازار می گردد، اطلاعات چندانی در ارتباط با اثرات آنها بر انسان و محیط زیست وجود ندارد.

مفهوم کلیدی:

سالانه هزاران ماده شیمیائی در کشورهای صنعتی تولید می شود، فقط درصد بسیار کمی از این مواد برای انسان و محیط زیست خطر آفرین هستند. شکافهای عمیقی در دانش انسان نسبت به اثرات مواد سمی وجود دارد، بخشی از این عدم آگاهی مربوط به عدم اطلاع از تعداد دقیق این مواد شیمیائی خطرناک است، بررسی خطرات بالقوه این مواد بر انسان و محیط زیست زمان بر و پر هزینه است.

 

اثرات بیولوژیکی مواد شیمیائی سمی: (toxicants)

انسان روزانه در معرض مواد سمی گوناگونی در خانه، محل کار و خارج از محیط های بسته، مواجه است.

مواد سمی، در غذائی که می خوریم، آبی که می آشامیم، در هوائی که استنشاق می کنیم، مبلمانی که می خریم و حتی در لباسهائی که می پوشیم، وجود دارند.

 

این مواد از منابع طبیعی و یا ساخته دست انسان، مشتق می شوند.

مواد شیمیائی سمی علاوه بر انسان، طیف وسیعی از گیاهان و حیوانات را نیز بکام ناهنجاری کشیده و بر آنها اثرات سوء وارد می نمایند.

در این بحث عمدتاً اثر مواد شیمیائی سمی را بر انسان مورد بررسی قرار می دهم، ولی این اثر بر سایر سیستمهای حیات اعم از گیاهی و جانوری تقریباً شبیه انسان است.

 

در بعضی موارد، دریافت آلودگی ناشی از مواد سمی، اجتناب ناپذیر است و انسان کنترل خاصی بر آنها ندارد.

برای مثال، آلودگی هوا از این نوع است. در شهرهای آلوده که مردم مجبور به انجام کار در بیرون ازخانه هستند، دریافت آلاینده های سمی موجود در هوا، از راه تنفس نصیب انها میگردد و کنترل خاصی بر آن متصور نیست، و اگر کسی بخواهد آلودگی کمتری دریافت کند مجبور است از خیر کارهای روزمره گذشته و صورت مسئله را پاک کند، یعنی داخل شهر نرود و در خانه زانوی غم بر بغل گیرد.

در حالت های دیگر، ما عمدتاً خودمان را در معرض مواد شیمیائی سمی و خطرناک قرار می دهیم، مثلاً بخارات ناشی از مواد پاک کننده، باید توجه داشته باشیم، اگر چه در معرض مواد سمی بودن ضرورتاً به معنی تاثیر نامطلوب این مواد بر ما نیست، ولی در هر صورت این مواد بدلیل خاصیت سمیت بر ما تاثیر دارند و این تاثیر بستگی به عاملهای زیادی دارد.

مفهوم کلیدی:

انسان در طول زندگی با مواد بالقوه سمی خطرناکی مواجه است . مواجه با این مواد خطرناک ضرورتاً به معنی تاثیر نامطلوب آنها بر سلامت انسانها نیست.

 

خصوصیات کلیدی تاثیر مواد سمی بر انسان و محیط زیست:

مسمومیت های حاد(فوری) و تاخیری:

(Immediate & Delayed Toxicity)

مواد سمی (toxicants) طیف وسیعی از اثرات را در انسان و محیط زیست بوجودمی آورند.

 

بعضی از آنها اثر فوری دارند، مثلاً آلودگی هوای شهر باعث سرفه خفیف و سردرد می گردد. بعضی دیگر از مواد سمی، اثر بسیار برجسته دارند، مثل اگر انسان در معرض بعضی از حشره کش ها قرار گیرد، دچار تشنج های شدید می گردد.

لذا بعنوان یک قانون عمومی، اثرات فوری و حاد مواد سمی خطرناک به محض دورشدن از محل خطر، پایان می یابند، این اثرات عمدتاً به واسطه غلظت بالای مواد شیمیائی سمی ناشی از مدت زمان کوتاهی است که ماده سمی وارد بدن انسان یا موجودات دیگر میگردد.

سایر مواد سمی خطرناک اثر تاخیری ایجاد می کنند.

انواع سرطانها و نقائص مادرزادی(birth defects) از نوع اثرات تاخیری هستند.

مواد شیمیائی سمی قادرند برای ماهها و حتی سالها در بدن انسان و سایر موجودات زنده و در محیط زیست ایستادگی (persist) کنند. مثل ورم ریه(emphysema) که توسط آلودگی هوا و کشیدن سیگار ایجاد می شود از این نوع است.

اثرات تاخیری غالباً منتج از میزان کم مواد سمی است که در یک مدت زمان طولانی بوجود می آیند و در معرض قرار گیری مزمن(chronic exposure) نام دارند.

البته در معرض قرار گرفتن افراد در مدت زمان کوتاه نیز ممکن است باعث تاثیرات تاخیری نیز گردد. مثلاً اگر کسی برای چند بار در معرض مواد شیمیائی سرطان زا قرار گیرد، ممکن است در سالهای آتی به سرطان دچار گردد.

مفهوم کلیدی:

مواد سمی اثرات فوری از کم تا زیاد ایجاد می کنند، اثرات تاخیری مواد سمی نیز دامنه شدت مشابهی دارند.

 

اثرات سمی موضعی و سیستماتیک مواد شیمیائی:

تمایز مهم دیگری که در خصوص مواد شیمیائی سمی وجود دارد، محل قرار گیری آنها در بدن موجودات زنده است(site of action)، بعضی از مواد سمی اثر موضعی دارند (local effects) یعنی در محلی قرار میگیرند، که اثر سطحی ایجاد میکنند. بعنوان مثال بعضی از مواد شیمیائی صنعتی در صورت تماس با پوست، دانه های جوش قرمز رنگی روی پوست ایجاد می نماید.

بعضی دیگر از مواد شیمیائی سمی کاملا وارد بدن موجودات زنده، انسان می شوند و در اندامهای مختلف زنده گان چرخیده، یکی را انتخاب کرده و آنرا تخریب میکنند، در پاره ائی اوقات در تمام بدن موجود زنده و سیستمهای حیاتی آنها توزیع و فعالیت تخریبی خود را انجام می دهند.(systemic effect)

مغز و نخاع(brain & spinal cord) شایع ترین جایگاههای مواد شیمیائی سمی در بدن انسان هستند.

این اثرات سیستمیک(systemic) نام گذاری شده اند وازمعمول ترین نوع ناهنجاریها می باشند . اغلب مواد سمی سیستمیک بر سیستم عصبی مرکزی(CNS) اثر می گذارند، اینکه این مواد سمی چگونه اثر می گذارند را در ذیل بخوانید.

مفهوم کلیدی:

مواد سمی اثرات خود را به دو صورت بر سیستمهای حیات تحمیل می کنند: 1- اثرات موضعی( در محل تماس) 2- اثرات عمقی و سیستمیک، یعنی در داخل اندامهای حیاتی و بسیار حساس موجودات زنده از جمله انسان و حتی ممکن است در کل بدن پخش گردند.

 

چگونگی کارکرد مواد سمی در بدن انسان و موجودات زنده:

مواد سمی اثرات خود را در سطح سلولی به سه روش اصلی، اعمال می نمایند.

1- بعضی از مواد سمی با آنزیمها پیوند می خورند. }آنزیمها در واقع پروتئین های سلولی هستند که واکنش های بیو شیمیائی (biochemical) زیادی را در بدن موجودات تنظیم میکنند{. مزاحمت (disturbance)و دخالت در فعالیت آنزیمی(enzymatic) قادر است، عملکرد اندامها و بافتهای بدن موجودات زنده را بطرز موثری تغییر دهد. مثلاً جیوه و آرسنیک می توانند با بعضی از آنزیمها پیوند خورده و فعالیت آنها را مسدود کنند.

2- بعضی دیگر از مواد شیمیائی سمی(toxic chemical substances) به صورت مستقیم با مولکولهای غیر آنزیمی در بدن پیوند می خورند و تعادل شیمیائی بدن را بر هم زده و واژگون می کنند. مثلاً منواکسید کربن(carbon monoxide)، آلاینده ئی که از ماتحت اتومبیل ها و سایر منابع، خارج میگردد، با هموگلوبین سلولهای قرمز خون پیوند خورده و توانمندی سلولها را برای پیوند خوردن با اکسیژن پائین آورده و نهایتاً مسدود می نماید.

این مسمومیت (CO) انتقال اکسیژن (O2) را در سر تاسر بدن کاهش داده و اگر سطح آن فراتر از میزان معمول رود، قادر است، قربانیان خود را با مرگ مواجه کند.

3- بعضی از مواد شیمیائی سمی (toxicants) با مواد ژنتیکی سلولها وارد واکنش شده و باعث ایجاد جهش های سلولی میگردند. جهش های سلولی، در واقع تغییرات خطرناک بالقوه ائی هستند که در ساختمان دی اکسی ریبونیکلئیک اسید(DNA مواد ژنتیک)، ایجاد می شوند. جهش ها قادرند در موجودات زنده، مرگ سلولی، سرطان و نقایص مادرزادی ایجاد کنند.

مفهوم کلیدی:

امکان پیوند خوردن مواد شیمیائی سمی با آنزیمها و سایر مولکولهای دیگر وجود دارد. مواد شیمیائی سمی با آنزیمها و مولکولهای دیگر پیوند می خورند. مواد سمی قادرند با مواد ژنیتک(DNA) پیوند خورده و عملکرد سلولی را بطرز گسترده ائی مختل نمایند .مواد سمی در موارد حاد منجر به مرگ سلولی، جهش و سرطان می گردند.

 

عامل تاثیر گذار بر سمیت مواد شیمیائی:

پیش بینی اثرات مواد شیمیائی خطرناک و سمی کار ساده ئی نیست، عاملهائی مانند، سن، جنس(sex) و سلامتی افراد و موجودات زنده در آن نقش دارند . طیف وسیع دیگری از عامل ها نیز در نتیجه نهائی مشارکت دارند.

 

 

به مطالعه موردی ذیل توجه کنید:

یک خانواده 6 نفره کانادائی که در نزدیکی کارخانه ریخته گیری سرب و روی زندگی می کردند و این کارخانه مقدار زیادی سرب در محیط زیست رها می کرد.

علی رغم اینکه افراد خانواده فوق هر کدام مقدار زیادی سرب دریافت می کردند، اما علائم ناهنجاری متفاوت بود، مثلاً پدر خانواده و پسر بچه چهارساله آنها از درد شکم و التهاب پانکراس(Pancreatitis) رنج می بردند.

مادر خانواده اختلال عصبی پیدا کرده و دو فرزند دیگر آنها تشنج شدید داشتند و فرزند آخر، از ناراحتی دیابت رنج می برد.

بدین ترتیب تفاوت در سن، جنس و ترکیب مواد ژنیتکی، منجر به چنین تغییراتی در اثرات سمی مواد گردیده بود.

لذا، تفاوتهای ژنتیکی و سایرموارد، مطالعات مربوط به اثرات بهداشتی مواد سمی را پیچیده کرده و تفسیر نتایج هم بسیار مشکل است. با وجود پیچیده گیهای مربوط به سمیت مواد شیمیائی ، افراد قادرند مسمومیت مواد سمی و خطرناک را بر اساس ویژه گیهای خود، در آستانه مشخصی تحمل کنند. و ممکن است افراد در حالتهائی نسبت به مواد سمی فوق العاده حساس باشند. ماده شیمیائی فرمالدئید(formaldehyde) که در مبلمان سازی بکار میرود، مثال زدنی است. کارکنان نسبت به مقدار زیاد آن در اوائل کار از تحمل بالائی برخوردارند، ولی در طول زمان حتی به مقدار بسیار کم آن، فوق العاده حساس می شوند. (they become hypersensitized)

لذا عاملهای فراوانی بر اثرات مواد شیمیائی سمی تاثیر گذارند. مهمترین آنها عبارتند از:

1- مقدار ماده سمی(Dose).

2- مدت زمان ماده سمی دریافتی.

3- واکنش های بیولوژیکی ماده سمی در بدن.

4- راه ورود ماده به بدن.

مفهوم کلیدی:

مسمومیت مواد شیمیائی سمی توسط طیف وسیعی از عوامل تعیین میگردد. راه ورود مواد سمی به بدن، مقدار ماده دریافتی، طول زمان ، جنس و آرایش ژنیتکی افراد از جمله این عاملها هستند.

 

 

واکنش پذیری مواد سمی، مقدار ماده و مدت زمان دریافت:

مواد شیمیائی در واکنش پذیری بطور قابل ملاحظه ای، متنوع بوده و نوسان دارند.

یعنی اینکه این مواد چگونه یسهولت با مولکولهای بیولوژیکی بدن وارد واکنش می شوند. مواد با واکنش پذیری بسیار بالا(highly reactive chemicals) معمولاً در بدن موجودات زنده در مقایسه با مواد سمی با واکنش پذیری پائین ،تخریبات وسیع و ویرانگری دارند.

بعلاوه موضوع فوق، اثر مواد شیمیائی به واسطه مقدار آنها نیز قابل تعیین است، یعنی مقدار ماده سمی که انسان، حیوان یا گیاه در معرض آن قرار میگیرد. هر اندازه که مقدار ماده بیشتر باشد، به همان اندازه اثر آن بیشتر و بزرگتر خواهد بود.

لذا برای مطالعه اثر مقدار سم، سم شناسان معمولاً از حیوانات آزمایشگاهی استفاده می کنیم، یعنی مقداری از مواد سمی را به حیوانات آزمایشگاهی از راه های مختلف می خورانند و با این روش، عکس العمل حیوان را در هر سطح از سم تعیین می کنند.

شاید کشتن و از بین بردن حیوانات با انجام این کار از نظر اخلاقی و انسانی پسندیده نباشد ولی برای نجات جان بقیه حیوانات و انسانها، عده ئی از موجودات زنده باید قربانی شوند و البته برای انجام احتمالی این کار و نظر به ناشایست بودن آن از منظر محیط زیستیباید از مردم عذر خواهی کرد.

لذا بعد از خوراندن سم به حیوانات آزمایشگاهی، نتایج مطالعات را در شکل منحنی های، عکس العمل – مقدار

(Dose – Response Curves) رسم می نمائیم.

برای مقایسه یک ماده شیمیائی سمی با دیگری، غالباً مقدار ماده ئی که نصف حیوانات آزمایشگاهی را از بین می برد، تعیین می گردد، یعنی مقدار کشنده ماده سمی که 50% از حیوانات آزمایشگاهی را می کشد، که به مقدار کشنده 50(Lethal Dose 50) یا LD50 معروف است.

با مقایسه اعداد مقدار کشنده 50(LD50)، سم شناسان، مسمومیت نسبی دو ماده شیمیائی را به قضاوت می گذارند.

برای مثال: یک ماده شیمیائی که مقدار کشنده ی50 آن 200 میلیگرم در هر کیلوگرم وزن بدن باشد مسمومیت آن نصف ماده شیمیائی است که کشنده 50 ی آن 100 میلی گرم است.

یعنی هر چه مقدار کشنده50، پائین تر باشد، میزان مسمومیت ماده شیمیائی بیشتر است.

(The lower the LD50, The more toxic a chemicalمدت زمان دریافت ماده سمی،

The duration of exposure مدتی زمانی است، که یک فرد یا یک حیوان آزکایشگاهی در معرض مواد سمی قرار میگیرد.

مدت زمان دریافت مواد سمی معمولاً به صورت ذیل امکان پذیر است.

1- مدت زمان حاد (acute exposure) که دوره آن کوتاه بوده و معمولاً کمتر از 24 ساعت است.

2- مدت زمان طولانی (chronic exposure) که غالباً بیش از 4 ماه می باشد.

البته احتمالات دیگری هم در خصوص مدت زمان دریافت مواد سمی وجود دارد و ممکن است زمانها بسیار کوتاه، کوتاه، طولانی و بسیار طولانی باشند.

آنچه مسلم است، در معرض قرار گرفتن طولانی و تکراری با مواد سمی، طیف وسیعی از بیماریها و ناهنجاریهای فیزولوژیک ، نیورولوژیک و سرطان و سایر را ایجاد می نماید. لوسمی،leukemiaیعنی سرطان سلولهای سفید خون از این نوع است.

در معرض قرار گرفتن انسان و موجودات با مواد شیمیائی سمی در کوتاه مدت، نیز مجموعهئی از ناهنجاریهای مقطعی، مثل سردرد، سرگیجه و افسردگی ایجاد می کند که همگی زود گذر و بر گشت پذیر هستند.

مفهوم کلیدی:

اثر مواد شیمیائی سمی بر انسان و موجودات زنده با واکنش پذیری این مواد و مقدار ماده دریافتی و مدت زمان دریافت تعیین می گردد.

 

 

راههای ورود(دریافت) مواد به بدن انسان و سایر موجودات زنده:

مسمومیت یک ماده شیمیائی نیز وابسطه به مسیر ورود آن به اندامهای زنده است.

یعنی یک ماده سمی از چه طریقی به بدن وارد می شود؟

سه راه معمول برای وارد شدن سم به بدن وجود دارد:

1- تنفس.

2- فروبری (بلعیدن).

3- جذب از راه پوست.

1-ورود مواد سمی از طریق نفس کشیدن، که معمولاً در ترافیک سنگین وسائط نقلیه ، کارخانه های مواد شیمیائی فرار و سایر موارد(معادن و غیره)، اتفاق می افتد، فوق العاده خطرناک بوده و طیف وسیعی از بدبختی های فیزولوژیک، نیورولوژیک و بیو لوژِک را ایجاد می کند.

مکانیزم عمل در این نوع ورود(تنفس) بدین گونه است. هنگامیکه مواد سمی از طریق نفس کشیدن وارد بدن می شوند، بلافاصله از طریق ششها(ریه) وارد نهر خون(رگهای خونی) شده و بسرعت در سرتاسر بدن منتشر می گردند.

ورود مواد سمی از طریق تنفس، در واقع سریع ترین راه انتقال مواد شیمیائی به بدن موجودات زنده است.

2-فروبری، یعنی بلعیدن مواد شیمیائی توسط انسان و موجودات زنده از طریق غذاهائی که می خورند.

آبی که می آشامند صورت میپذیرد. بلعیدن مواد شیمیائی بدین طریق بعد از ورود تنفس سریع ترین شکل ورود مواد سمی به بدن موجودات است.

مواد سمی وارد شده به بدن از راه فوق، توسط اسیدهای معده و آنزیمهای موجود در روده کوچک، خنثی میگردند، ولی آن مقدار مواد خطر ناکی که ازدست اسیدهای معده و آنزیمهای روده فرار می کنند یا بعبارت بهتر از این شرایط محیطی وحشتناک اسیدی و آنزیمی رهائی می یابند، قادرند وارد رگهای خونی دیواره حفره روده ائی شده و از این طریق در سرتاسر بدن منتشر می گردند.

3-جذب از راه پوست: کندترین و کم اثر ترین راه ورود مواد سمی شمیائی به بدن از طریق پوست صورت می گیرد.

مواد سمی پراکنده شده روی پوست، بعضاً قادرند، از این لایه ضخیم عبور کرده و وارد رگهای خونی گردند. بعنوان یک قانون معمول، هر اندازه جذب مواد سمی از طریق پوست آسان تر و راحتر باشد، اثر آن بیشتر است.

مفهوم کلیدی:

مواد شیمیائی سمی و خطرناک از طریق 3 کانال وارد بدن انسان و موجودات زنده می شوند. این راههای عبور و ورود عبارتند از: تنفس، فربری(بلع) و جذب از راه پوست است. سریع ترین راه ورود مواد از طریق کانال تنفس و کندترین آنها از منافذ پوست صورت می گیرد.

 

 

نقش سن و سلامت انسان و موجودات زنده در مواجه با مواد سمی:

ما غالباً فکر می کنیم که جوانهای جامعه انسانی و حیوانی، معمولاً براحتی می توانند از خطرات سمیت مواد رهائی یابند، در صورتیکه اینگونه نیست، اساساً جوانها و موجودات در حال رشد، نسبت به موا شیمیائی سمی حساستر از بالغین هستند.

مثلاً دو آلاینده معرف بنام اوزون(Ozone) و دی اکسید سولفور(Sulfur dioxide) بر حیوانات آزمایشگاهی جوان 2 الی 3 برابر شدیدتر ازبالغین اثر می گذارند.

 

در بین انسانها، نیز اطفال و بچه ها به مسمومیت سرب و جیوه حساستر از بالغین هستند، و این موضوع بخاطر این است که سیستم عصبی نوجوانان و اطفال در حال رشد کردن می باشد.

سلامتی و تندرستی:

سلامتی و تندرستی، نیز به واسطه عاملهای زیادی تعیین میگردد، یکی از این عوامل که مهمترین نیز هست، تغذیه(nutrition) می باشد.

عاملهای دیگری نظیر سطح و میزان فشار روانی، پریشانی، افسردگی و عادات شخصی مثل کشیدن سیگار، نیز بسیار مهم می باشند.

بعنوان یک قانون معمول، هر اندازه که سلامت و تندرستی افراد و موجودات زنده ضعیف تر باشد، حساسیت آنها نسبت به آلاینده های سمی، بیشتر است.

مفهوم کلیدی:

وضعیت، حالات، سلامتی، تندرستی و سن افراد، ابزاری هستند که می شود توسط آنها اثرات مواد شیمیائی را بهتر تعیین نمود.

 

برهم کنش های شیمیائی:(chemical interactions)

جامعه مدرن امروز به هزاران نوع ماده شیمیائی وابسته است. و اغلب انسانها بطرق متعددی در معرض مواد شیمیائی قرار دارند.

لذا پیش بینی اثر مواد شیمیائی بر انسان و سایر موجودات زنده بسیار مشکل است.

نظر به اینکه مواد شیمیائی بر هم کنش دارند، احتمال مجموعه ئی از فعل و انفعالات شیمیائی وجود دارد، مثلاً بعضی از مواد شیمیائی تشریک مساعی کرده(team up) و با هم متحد می شوند، فلذا عکس العملی فزآینده (Additive Response )از خود نشان میدهند، یعنی اثری که حاصل جمع ،عکس العمل های انفرادی است.

مثال آن عبارت از 4=2+2، یعنی جمع اثرات.

در صورتیکه بعضی دیگر از مواد شیمیائی هنگامیکه با هم وارد واکنش شیمیائی می شوند، اثراتی ابر فزاینده

(super additive response) که اصطلاحاً به آن عکس العمل هم افزائی) (synergicمی گویند، یعنی عکس العملی که بزرگتر از حاصل جمع عکس العملها و واکنش های انفرادی است و بیان ریاضی آن 6=2+2 است.

یکی از مشهورترین مثالهای هم افزائی ترکیب آرام بخش های باربیتال با الکل است، هر کدام از این مواد(البته الکل آن در کشورهای غیر اسلامی) اگر به مقدار کم بتنهائی مصرف شود، خطر خاصی ایجاد نمی کند، ولی هنگامیکه این مواد با هم(یعنی الکل و آرام بخش) مصرف شود، اثر آن واقعاً مرگ بار، کشنده و مهلک خواهد بود.

آلاینده هائی که بصورت هم افزا عمل می کنند عبارتند از گاز دی اکسید سولفور و ذرات می باشند و اگر این مواد سمی که معمولاً در هوای شهرهای آلوده وجود دارند، از طریق تنفس وارد بدن انسان و موجودات زنده گردنند، جریان هوا را در سرتاسر گذرگاههای بسیار ظریف ریه ها، کاهش می دهند، لذا عکس العمل ترکیبی این دو آلاینده هوا، بسیار بزرگتر از حاصل جمع عکس العمل های انفرادی آنها می باشد، یعنی 6=2+2 است.

یک بر هم کنش شیمیائی دیگری که در نوع خود بسیار جالب و شنیدنی است در واقع فعل وانفعالات توامند سازی است.

این نیرومند سازی(potentiation) زمانی اتفاق می افتد که یک ماده شیمیائی غیر سمی با یک ماده شیمیائی سمی ترکیب می شود، اثر تجمعی ماده چند برابر می شود و بیان ریاضی 6=2+0 است، در چنین حالتی ماده سمی فوق العاده خطرناک ظاهر می گردد.

مثال: ایزوپروپیل الکل هیچ گونه اثری بر کبد ندارد، ولی هنگامیکه با تتراکلرید ترکیب شود، مسمومیت ماده شیمیائی دومی را بسرعت بالا می برد و آنرا چند برابر می کند.(6=2+0) .

بعضی از موا شیمیائی نیز هنگامیکه با هم ترکیب میشوند، یکدیگر را خنثی نمود و اصطلاحاً بلا اثر می گردند، این پدیده بلا اثر شدن و دشمن هم بودن(antagonism) نام دارد.

در این پدیده اثرات خطرناک، بعضی از ترکیبات مواد شیمیائی بالقوه سمی بنحو بارزی، کاهش می یابد، بیان ریاضی آن عبارت از 3= 4+2 است، در چنین حالتی مواد سمی هم دیگر را خنثی کرده و از اثرات سمی آنها کاسته می شود.

مثلاً هنگامیکه گاز اکسید نیتروژن را (Nitrous oxide)در حضور ذرات به موجودات زنده بخورانیم، از مرگ آوری این گاز بطرز شگفت انگیزی کاسته می شود. مکانیزم این پدیده تا کنون مشخص نشده است.

تفسیر های زیادی که در مباحث قبلی شرح دادم(سن، جنس، تغذیه، عادات فردی و بر هم کنش های شیمیائی) غالباً مطالعه اثرات آلاینده ها برانسان را با مشکل مواجه می سازد.

لذا دانشمندان و محقیقین که اثرات مواد شیمیائی و سایر عاملهای بیماری زا را روی انسانها بررسی می کنند یعنی اپیدمیولوژسیتها (epidemilogists) باید کاملاً مواظب باشند ، تا آنجائیکه امکان دارد، متغیرهای فوق را حذف نکنند، در صورت حذف بعضی از پارامترهای فوق تفسیر نتایج بررسیها مشکل و مبهم می گردد 

مفهوم کلیدی:

انسانها و سایر موجودات زنده نوعاً در معرض مواد شیمیائی سمی زیادی با مقدار و مدتهای متفاوت قرار دارند.

برای در امان ماندن از اثرات خطرناک مواد شیمیائی سمی اقدامات پیش گیری از آلودگی با تکیه بر پایداری فعالیت ها در اشکال مختلف، علمی، قانونی و اقدامات انفرادی، لازم و ضروری است.

 

تجمع وتغلیظ بیولوژیکی مواد سمی در بدن انسان و سایر موجودات زنده:

(Biological accumulation & Biomagnification)

دو عامل مهم دیگری که بطرز قابل ملاحظه ای بر سمیت مواد شیمیائی تاثیر می گذارند، در واقع تجمع بیولوژیکی و دیگری تغلیظ و بزرگ نمائی محیط زیستی نام دارند.

تجمع بیولوژیکی (Bioaccumulation)، اساساً تجمع مواد شیمیائی در بین بافت بدن و اندامهای موجود زنده اتفاق می افتد و حداقل سه عامل در آن نقش دارند.

1- جذب انتخابی. (Selective uptake)

2- مقاومت مواد سمی در برابر شکست مولکولی و شیمیائی.

(Resistance to chemical breakdown)

3- زمان ماند طولانی سم در بدن. (Long – term storage)

در بررسی جذب انتخابی، ید بعنوان مثال بنحو فعالی از رگ های خونی توسط غده تیروئید بدن جذب می گردد.

یعنی اینکه غده تیروئید در جذب ید از رگ های خونی بسیار فعال است و بصورت ویژه ئی این انتخاب صورت میگیرد و لذا جذب انتخابی نام گرفته است.

 

جزئیات جذب ید از رگ های خونی:

علف های آلوده ائی که به مواد رادیواکتیو ید که در کنار یک نیروگاه برق هسته ای روئیده اند، توسط گاو، مورد استفاده قرار می گیرند.

ید از این طریق وارد شیر گاو، و سپس به انسان منتقل می گردد، این ماده شیمیائی در بدن و اندام مطبوع خود یعنی غده تیروئید بصورت انتخابی وارد شده و با مصرف شیر روزانه در آنجا تجمع پیدا می کند تا زمانیکه به حد پرتوافکندی برسد و در این حالت در واقع تجمع بیولوژیکی اتفاق افتاده و سلولهای غده تیروئید بنحو گسترده ئی درگیر این موضوع می شوند، ایجاد چنین وضعی، نشان از تومور (tumor) غده تیروئید است.

فلزات سنگین بخاطر مقاومت شان در برابر شکست های شیمیائی (تجزیه شیمیائی) در بدن نیز، قادر به تجمع (Bioaccumulate)در اندانهای زنده هستند و برای اینکه تجمع فلزات سمی در بدن بخوبی اتفاق افتد، بعضی از این فلزات براحتی با پروتئین های موجود در بدن موجودات بنحوه بسیار محکمی پیوند(Strongly binding)می خورند، بعنوان مثال د، د،ت (DDT) که یک حشره از طبقه هیدروکربن های کلره (Chlorinated Hydrocarbon)است، نسبت به شکست شیمیائی مقاوم بوده و در چربی های بدن قابل حل است(Fat soluble)، لذا در آنجا تغلیظ (Concentrate) و برای سالیان متمادی در چربیهای موجودات زنده جا خوش می کند، بدین ترتیب مقاومت در برابر تجزیه و خورد شدن شیمیائی مواد سمی بر تجمع آنها در سلولهای بیولوژیک کمک می کند. این مواد فوق العاده خطرناک سالها در بدن موجودات زنده باقی می مانند.

تجمع مواد سمی در اندامهای بدن موجودات زنده تاثیرات شگرفی نیز، به خود موجود می گذارد.

مثلاً موجوداتی که ید رادیواکتیو را مصرف میکنند، طیف وسیعی از اثرات نامطلوب را تجربه می کنند.

جانوران دریائی حلزونی از قبیل مولوسکها(Molluscs) و سکالوپها (Scallops) علاوه بر تاثیرات نامطلوب ناشی از ید رادیواکتیو، بعضی از فلزات سنگین سمی مثل روی، مس، کادمیوم و کروم را نیز از آب دریا بصورت انتخابی جذب بدن خود نموده و تجمیع می نمایند.

ممکن است سطح کادمیوم جانوران دریائی ( سکالوپها Scallops) در آبهای آلوده 2 میلیون برابر بیشتر از آب دریا باشد.

البته این حد از غلظت برای خود جانور قابل تحمل است، ولی سایر موجوداتی که از حلزونها استفاده می کنند، در معرض خطر جدی قرار می گیرند.

بزرگ نمائی بیولوژیکی (Biological Magnification)

بزرگ نمائی بیولوژیکی عبارت از افزایش پیش رونده در غلظت مواد شیمیائی سمی در بدن موجودات زنده دریک زنجیره غذائی (Food chain) است.

مثلاً آفت DDT که در آب وجود دارد توسط پلانکتونهای حیوانی ](zoo planktons)(حیوانات آبی تک سلولی که در آب زندگی می کنند)[ مورد استفاده قرار می گیرد.

ماهی های کوچک هنگامیکه آبزیان تک سلولی را می خورند، مقدار زیادی از د.د.ت موجود در تک سلولی را نیز نوش جان می کنند در چنین حالتی د. د. ت در چربیهای آنها تجمع پیدا می کنند.

هنگامیکه ماهی های کوچک توسط ماهی های بزرگتر خورده می شوند، د. د. ت نیز به آنها انتقال داده می شود و زمانیکه ماهی بزرگتر توسط پرندگان شکار می شوند، پرندگان نیز از د. د. ت بیشتر بهره می برند که این بهره گیری به مرگ آنها منجر می گردد.

در یک بزرگ نمائی بیولوژِکی که در زنجیره غذائی اتفاق می افتد، میزان د. د. ت به گونه ذیل در زنجیره فزونی میگیرد.

D.D.T در آب 000003 PPM /0 است، هنگامیکه توسط تک سلولی حیوانی در آب خورده می شود میزان آن به PPM 0/04 می رسد، و در ماهی کوچک به واسطه خوردن حانوران تک سلولی، میزانDDT به ppm0/5 فزونی می گیرد، ماهیهای بزرگ که از ماهی های کوچک استفاده می کنند، DDT بدنشان ppm2 است و پرنده گان که از ماهی ها استفاده می کنند DDT بدنشان ppm25 و این معنای واقعی بزرگ نمائی بیولوژیکی است.

بر اساس تحقیقات بعمل آمده، بزرگ نمائی بیولوژیکی در مورد انسان هم صادق بوده و فوق العاده خطرناک و مرگ آور است.

این بزرگ نمائی بیولوژیک در زنجیره غذائی انسان، ممکن است متجاوز از 75000 تا 150000 برابر هم برسد.

مواد شیمیائی مصنوعی همانند DDT و بعضی از فلزات سمی سنگین مثل سرب، و ترکیبات مس و حتی بعضی از مواد رادیواکتیو، خاصیت بزرگ نمائی بیولوژیکی (Biological Magnification) در بدن انسان دارند.

در این تجمع مرگ آور بیولوژیکی طبیعتاً موجوداتی که در بالاترین سطح زنجیره غذائی(انسان و پستانداران گوشتخوار) قرار دارند، در معرض خطر بسیار بزرگی می باشند.

بنابر این ظهور و وجود این پدیده مخصوصاً هنگام بررسی خطرات مواد شیمی در مورد انسان و پستانداران نزدیک به آن، بسیار مهم و اساسی است.

مفهوم کلیدی:

امکان تجمع مواد سمی در بدن انسان و سایر موجودات زنده وجود دارد. انباشته شدن مواد سمی در بدن باعث اثرات نامطلوب در موجودات میگردد.بعضی از مواد شیمیائی سمی در بدن موجودات تغلیظ شده و در زنجیره غذائی افزایش پیدا می کنند و موجوداتی که در بالاترین سطح زنجیره قرار دارند، بیشترین تاثیر سوء را بخود اختصاص می دهند، بخاطر این پدیده ممکن است غلظت های معمول محیطی (ambient concentration) ، برای پیش بینی اثرات سمی مواد کافی نباشد.

 

جهش ها، سرطان و نقائص مادر زادی:

(Mutations, Cancer & Birth Defects)

اغلب نگرانیها در خصوص مواد شیمیائی سمی و خطرناک ناشی از اثرات آنها برمواد ژنتیک (Genetic Materials) مخصوصاً سرطان زائی و نقص عضو مادرزادی است.

جهش های ژنتیکی}(Genetic Mutations) مواد وراثتی سلولی{ در مولکولهائی قراردارند که نام آنها د . ان . آ. (DNA) است.

یعنی دی اکسی ریبونیولیئیک اسید (deoxyribo nucleic acid)، این مواد خود در کروموزومها (chromosomes) که در هر سلولd از بدن پیدا می شوند، جای دارند.

DNA نه فقط از والدین به فرزندان منتقل می گردد، بلکه مجموعه رفتارهای بیولوژیکی سلولها و موجودات را نیز کنترل می کند، کنترل رشد و توسعه و عملکرد سلولها نیز بر عهده DNAاست.

پس در سلولهای بدن انسان و موجودات زنده، DNA همه کاره است، این DNA معروف در بدن موجودات زنده، دشمن هائی هم دارد.

عاملها و فاکتورهای فیزیکی و شیمیائی زیادی هستند که به DNA حمله می کنند. عاملهائی که باعث تغییر می شوند، در واقع جهش نام دارند.

این عاملها در مواد وراثت تغییر ایجاد کرده و به اصطلاح موتاژن(تغییر دهنده) نام دارند.

در حقیقت موتاسیون(جهش) بیانگر سه تغییر ممکن و احتمالی در مواد ژنتیکی وراثت است.

1- تغییر در خود مولکولهای DNA.

2- تغییراتی در کروموزمهائی که توسط میکروسکوپ قابل رویت هستند( شکستن یا تخریب کروموزم و ترتیب نامنظم یک کروموزم).

3- کم یا اضافه شدن کروموزمها.

لذا، جهش ها می توانند به واسطه طیف وسیعی از مواد شیمیائی سمی مثل بنزن یا عاملهای فیزیکی مانند اشعه ماوراء بنفش و اشعه های با انرژی بالا (gamma) ایجاد شوند.

پس در انسان جهش ها می توانند در سلولهای معمولی بدن یا سلولهای سماتیک (Somatic Cells) مثل سلولهای پوست و استخوان بوجود آیند.

این چنین جهش هائی بصورت معمول، غالبا در بدن انسان و سایر موجودات زنده بوجود می آیند. ولی توسط آنزیمهای سلولی (Cellular enzymes) بسرعت تعمیر میگردند.

 

اگر یک جهش، توسط آنزیمهای سلولی، تعمیر و تصحیح نگردد، ممکن است ژن های مهمی را تحت تاثیر نامطلوب خود قرار دهد، در چنین حالتی احتمال مرگ سلول و یا سرطانی شدن آن قوت میگیرد.

سلولهای تولید مثل یا سلولهای جرمی (germ cells) در همه موجودات زنده اعم از انسان و غیره، در مذکر و مونث(اندامهای تولید مثل، اسپرم و تخمک) به موتاژن ها یا جهش دهنده ها بسیار حساس هستند.

ممکن است جهش های سلولهای جرمی(تولید مثلی) معیوب به فرزندان منتقل گردد.

بعنوان مثال: اگر یک تخمک (Ovum) که حاوی موتاسیون ژنتیک است، با یک اسپرم سالم ملحق گردد، امکان انتقال موتاسیون به جنین وجود دارد.

ژنهای معیوب ممکن است مرگ آور بوده و موجب مرگ جنین گردند یا در شکل نقائص مادر زادی (birth defects)، امراض متابولیک(ناهنجاری بیوشیمیائی) و یا سرطانهای دوران طفولیت، ظاهر شوند.

بعضی از موتاسیونهای مربوط به سلولهای تولید مثل، ممکن است در نسل اول ظاهر نگردند ولی در نسل دوم و سوم ظاهر شوند، در واقع این اثرات تاخیری مشکل درمان بعضی از بیماریهای جهشی را پیچیده تر کرده است.

جهش های ژنتیکی در انسان، معمولاً از 100 نفر تازه متولد، فقط 2 نفر را درگیر می کنند. یعنی از هر 100 نفر 2 نفر بیماری جهش ژنتیکی دارند.

علل اصلی جهش های ژنتیک در انسانها بخوبی شناخته نشده است. تعداد کروموزمهای معیوب و آنرمال (abnormal)، علت بعضی از بیماریها مانند سندرم دان (Down Syndrome) هستند که مربوط به مسن بودن مادران است، یا شکستن و نوآرائی کروموزمها نیز با سن مادر مرتبط است.

لذا با افزایش سن مادران شانس تعداد کروموزمهای معیوب و آنرمال افزایش می یابد.(از 30 تا 40 سال)

بعد از 40 سالگی مادران، شانس ابتلا به بیماری موتاسیونی، بطرز سرسام آوری بالا می رود.

یعنی هر چه سن مادر بالاتر باشد، شانس ابتلا فرزندان به بیماریهای ژنتیکی(جهش) بیشتر است.

تحقیقات نشان داده است که مادران مسن به دلایل نامشخص، نوزادان ناقص الخلقه بدنیا می آورند. سایر بیماریهای مرتبط با نقائض فیزیکی در خود مولکول DNA مربوط به سن پدر می گردد و به مادر مر بوط نمی شود، یعنی هر اندازه که سن پدر بالاتر باشد، احتمال تغییرات در مولکول DNA آن بالا می رود و با بالا رفتن تغییرات DNA، نقائص ساختاری در افراد تازه متولد، بوجود می آید، احتمال اینکه این تغییرات و نقائض به واسط جهش زاها (Mutages) باشد، زیاد است.

مفهوم کلیدی:

عاملهای فیزیکی و شیمیائی قادرند، بطرق متعددی مواد وراثت را تغییر دهند. این چنین تغییراتی موتاسیون یا جهش نام دارند و غالباً در سلولهای بدن و یا سلولهای تولید مثل بوقوع می پیوندند، تغییراتی که در سلولهای بدن ایجاد می شود، ممکن است منجر به رشد بی رویه و غیر قابل کنترل سلولها گردد(uncontrolled growth) این چنین وضعیتی سرطان نام دارد . در مواردی جهش ها باعث مرگ سلولی میگردند. تغییرات غیر مرگ آور در سلولهای تولید، قابلیت انتقال به فرزندان را دارند.

 

سرطان:(Cancer)

یکی از جدی ترین اثرات موتاسیون در سلولهای بدن انسان و سایر موجودات زنده، در واقع، سرطان است.

تحقیقات نشان می دهد ، در ایالات متحده از هر دو نفر مرد حداقل یک نفر نوعی از سرطان با خود دارد، یا از هر سه زن، یک نفر با نوعی سرطان مبارزه می کند.

بر اساس تخمین های سازمان ملل، سالانه در حدود 6 میلیون نفر به واسطه مرگ های مرتبط با سرطان از بین می روند.

 

سرطان چیست و چگونه شکل می گیرد؟؟؟

هنگامیکه یک سلول منفرد و یا گروهی از سلولها، از مکانیزمهائی که رشد آنها را کنترل می کنند، فرار کنند، بیماری سرطان ایجاد می شود.

لذا تقسیم بی رویه و غیر قابل کنترل سلولها، منجر به تشکیل یک غده (tumor) یا یک نئوپلاسم (neoplasm) می گردد.

در بعضی از حالت ها، تومور به گسترش توده سلولی منفرد محدود می شود، این چنین حالتی را تومور خوشخیم

(benign tumor) می نامند، تومورهای خوش خیم مشکلاتی برای سلولهای همسایه و همجوار ایجاد می نمایند.

تومور های خوشخیم ،به عصب ها یا بافتهای حیاتی سایر سلولها فشار وارد می آورند و به اصطلاح جای آنها تنگ کنند.

اگر یک تومور به رشد خود ادامه دهد و به داخل بافتها و اندامهای سلولهای همجوار خود گردد و گسترش پیدا کند، این تومور، تومور بد خیم (Malignant tumor) نام دارد، در چنین حالتی سلولها از محل تشکیل خود کنده شده و تومور اولیه را بوجود می آورند.

سپس به داخل خون یا سایر مایعات بدن و حتی دیگر اندامها، وارد می شوند و بطور کلی سرتاسر بدن را فرا می گیرند.

بخش گسترده سلولهای سرطانی، متاستاسیس (Metastasis) نام دارد.

ممکن است سلولهای سرطانی در محلهای دور افتاده بدن موجودات، تشکیل تومورهای ثانویه دهند. بعضی از سلولهای سرطانی بطرز گسترده و منحصر بفردی گسترش و پیشرفت می کنند.

مثلاً سرطان سینه به داخل استخوانها و سرطان ریه به داخل مغز گسترش می یابند. تومورهای بدخیم بخاطر تداوم تکثیر و بزرگ شدن، بسیار خطرناکند و حجم عظیمی از مواد غذائی بدن را می بلعند، آنها غالباً سلولهای همجوار خود را تخریب کرده و بافتها و اندامی حیاتی بدن موجودات زنده را از بین می برند.

سرطان غالباً در سلولهای بدن تقسیم سلولی سریعی دارد، سلولهای پوست، مغز استخوان، ریه ها و دیواره روده ها از این نوع هستند.

بعنوان یک قانون معمولی و پذیرفته شده، سلولهائی که تقسیم سلولی ندارند، مانند سلولهای عصبی و سلولهای ماهیچه ئی، بندرت سرطانی می شوند.

در ضمن سلولهای متفاوت زیادی وجود دارند که قابلیت تشکیل تومور در آنها بالقوه است. صدها نوع سرطان وجود دارد، نه فقط انواع متفاوتی، بلکه انواع زیادی که رفتارهای متفاوتی نیز دارند و این حقیقتی است که تلاشها را برای معالجه این گونه امراض(سرطانی) پیچیده کرده است.

محتمل ترین سناریو، این است که ما برای انواع سرطانها، درمانهای متعددی کشف نمائیم.

مفهوم کلیدی:

سرطان اشاعه و گسترش غیر قابل کنترل سلولهای بدن است، سلولهای سرطانی نوعا در سلولهائی که تقسیم سلولی دارند بوقوع می پیوندند، مانند سلولهای پوست و غالباً در سایر قسمتهای بدن پراکنده می شوند. صدها نوع سرطان متفاوت وجود دارد و خیلی از آنها رفتارهای متفاوتی دارند. این موضوع حقیقتی است که درمان انواع سرطان را با مشکل مواجه کرده است.

 

چه عواملی باعث سرطان می گردند؟:

واقعیت این است که سرطان می تواند به واسطه عاملهای متعددی ایجاد گردد.

اهم این عوامل عبارتند از:

1- مواد شیمیائی که در غذای انسان و موجودات زنده وجود دارند .

2- مواد شیمیائی موجود در محیط زیست.(Environmental chemicals)

3- عاملهای فیزیکی موجود در محیط زیست مثل اشعه های رادیواکتیو. (environmental radioactive agents)

4- عوامل بیولوژیکی محیط زیست مثل ویروسها.

( environmental biological agents- viruses)

از عاملهای سرطانزای (Carcinogenic) فوق، مهمترین نگرانی برای اغلب مردم مواد شیمیائی سمی (toxic chemicals) است، مواد شیمیائی سمی که شانس دچار شدن مردم به سرطان را افزایش می دهند، مواد سرطان زا نام دارند.(carcinogens)

مواد سرطان زا معمولاً برای اینکه فرد یا افرادی را به سرطان گرفتار کنند، باید بصورت مداوم برای چندین سال، در دسترس موجودات زنده باشند و موجودات مداوم در معرض این مواد سرطانی قرار گیرند تا زمینه سرطانی شدن آنها فراهم گردد. اگر کسی بتواند خود را از معرض مداوم این مواد سرطانی دور کند، خطری متوجه او نمی گردد.

مثلاً کشیدن سیگار بصورت تفریحی، شما را به سرطان ریه دچار نمی کند، ولی تداوم سیگار کشیدن برای چند سال احتمال وقوع سرطان را قوت می بخشد.

مفهوم کلیدی:

سرطان به واسطه عاملهای شیمیائی، فیزیکی و بیولوژیکی ایجاد می شود. مواد شیمیائی که باعث سرطان می گردند، مواد سرطان زا(Carcinogens) نام دارنداگر کسی بتواند خود را از معرض مداوم این مواد سرطانی دور کند، خطری متوجه او نمی گردد.

 

 

مواد سرطان زای واکنش پذیر با DNA:

مواد شیمیائی که با تغییر سلولهای DNA سرطان ایجاد می کنند،مواد شیمیائی واکنش پذیریا(DNA-reactive)یا مواد سرطانزای مسموم کننده ژنها

(Genotoxic carcinogens) نام دارند.

شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد، بعضی از مواد شیمیائی سرطانزا بدون اینکه تغییری در DNA ایجاد کنند، بصورت مستقیم، سرطان بوجود می آورند.

این گونه مواد، مواد سرطانزای اپیژنیک (Epigenic) نام دارند، یعنی موادی که منشاء ژنیتکی سرطانی ندارند.

لذا بعضی از مواد سرطان زای غیر ژنتیکی(Epigenic)، اختلالات هورمونی ایجاد کرده و منجر به اشعاعه و تقسیم سریع سلولی می گردند.

سم شناسان محیط زیست می گویند، بعضی از مواد شیمیائی طبیعی مثل موادی که از گیاهان مشتق می شوند و مواد شیمیائی مصنوعی یعنی مواد ساخته شده دست بشر نظیرDDT، فعالیت های هورمون جنسی و سکسی استروژن را تقلید (Mimic) می کنند. و استروژن تقسیم سلولی را در پستانها و رحم جانوران تحریک می نماید.

اعتقاد بر این است که استروژن(esterogen) نقش مهمی در توسعه و گسترش انواعی از سرطانها در زنان را بر عهده دارند. مخصوصاً سرطان سینه و رحم را می توان نام برد.

لذا در معرض قرار گرفتن انسانها و سایر موجودات با مواد شیمیائی نظیر استروژن مخصوصاً در غذائی روزانه یا مواد استروژنی محیط زیست، احتمال خطر سرطان افزایش می یابد.

مواد سرطان زای اپی ژنیک (Epigenic) قادرند، بطرق متعددی وارد بدن انسان و سایر موجودات زنده شوند. ممکن است بعضی از مواد شیمیائی باعث تغییر در عملکرد سیستم ایمنی گردیده و توانائی آنرا بطرز بسیار شدیدی مختل نمایند، بنحویکه قدرت تشخیص و تخریب سلولهای اولیه سرطانی (Precancerous) توسط سیستم ایمنی بدن، میسر نگردد.

سایر سرطان زاهای اپی ژنیک (Epigenic) منجر به صدمه گسترده و مداوم بافتها می گردند. مثلاً فیبرهای آزبست (Asbestes) در سلولها تجمع یافته و کروموزمهای در حال تقسیم را تکه تکه می کنند، یعنی برش هائی ایجاد می کنند که عملکرد کروموزمهای در حال تقسیم را با اختلالات جدی همراه می نماید.

مفهوم کلیدی:

اکثر مواد سرطان زا (carcinogens) با ژن های (Genes) کنترل کننده رشد سلولها وارد واکنش شده و جهش ها (mutations) را باعث میگردند. اغلب جهش ها عامل سرطان هستند. شواهد نشان می دهد بعضی از مواد شیمیائی سرطان زا بدون اینکه بصورت مستقیم، سلولهای DNA را درگیر کنند، باعث ایجاد سرطان می شوند.

 

 

نقل و انتقالات بیولوژیک، احساسات و عاملهائی زیست منشاء:

اغلب مواد شیمیائی سرطان زا بطرز بسیار حساسی، توسط آنزیمهای موجود در بدن، برای اینکه بتوانند با DNA وارد واکنش شوند، باید به لحاظ شیمیائی تغییر کنند.

مثلاً نیتریت ها (Nitrits) که در گوشت های فرآوری شده یافت می شوند، برای اینکه تبدیل به مواد شیمیائی سرطانزا شوند، باید توسط کبد (liver) به نیتروس آمین های سرطانزا تبدیل گردند.(Carcinogenic Nirosamines)

البته نیتریت ها به عنوان مواد نگه دارنده به گوشت اضافه می شوند و نسبتاً مواد شیمیائی نسبتا خوشخیمی هستند . کبد معمولاً این مواد شیمیائی غیرسمی می کند.

اساساً عملکرد و کارکرد کبد برای غیر سمی کردن مواد شیمیائی بوده ، انسان و موجودات زنده را از خطرات حولناک مواد شیمیائی سمی می رهاند.

ولی در مثال نیتریت ها، بطرز شگفت آوری این ماده شیمیائی که اتفاقاً کم خطر هم هست به دلیل انتقالات بیولوژیکی که در داخل کبد اتفاق می افتد این ماده کم خطر به نوعی بسیار پرخطر و سرطانزا تبدیل می گردد، این چنین پدیده ای را در رسم و رسومات بیولوژیک، نقل و انتقال بیولوژیک(Biotransformation) می نامند.

مطالعات جدید بر این موضوع دلالت دارد که احساسات و هیجانها نیز می توانند نقش بسیار مهمی در توسعه سرطان و سایر امراض داشته باشند.

این پدیده یعنی احساسات، احتمالاً بر سیستم ایمنی بدن اثر کرده و آنرا تضعیف می کند، لذا افراد بیمار، با افسردگی مریض تر می شوند.

در تحقیقی که در دانشگاه هاپکینز(Hopkins) انجام شده است، تقریباً ثابت شده که احساسات و هیجانها باعث تشدید بیماریهای سرطان و سایر می گردند.

البته لازم است تحقیقات گسترده تری راجع به ارتباطات علت و معلولی بین ناهنجاریهای ذهنی و سرطان انجام گردد.

عوامل دیگری که قادرند بر حساسیت یک فرد نسبت به سرطان بیفزایند، می توانند نارسائیها و سوء تغذیه، مشروب خوردن بیش از حد، باشند.

مثلاً سوء تغذیه، سرطان کبد و مری را تشدید می کند یا آشامیدن الکل بیش از حد باعث سرطان حنجره می شود.

البته همه افرادی که در معرض مواد شیمیائی سرطانزا قرار می گیرند، به سرطان دچار نمی شوند. دانشمندان می گویند دلیل این امر (دچار نشدن به سرطان) عاملهای ذاتی بیویوژیکی است که ناشی از آرایش ژنتیکی سیستم ایمنی و جنس افراد است .این پدیده ممکن است بر حساسیت انسان نسبت به مواد شیمیائی سرطانزا تاثیر گذار باشد.

مفهوم کلیدی:

اغلب مواد شیمیائی سرطانزا بصورت مستقیم موتاژن (جهش زا) نمی باشند. این مواد در مرحله اول باید در بدن توسط آنزیمها تغییر کرده و سپس باDNA وارد واکنش گردند. این فرآیند انتقال بیولوژیک(Biotransformation) نام دارد.

 

نقائص مادرزادی:(Birth Defects)

اساساً نقص مادرزادی یک ناهنجاری گسترده فیزیکی، بیوشیمیائی یا عملکردی است.

آشکارترین نقص، ناهنجاریهای ساختاری یک از اعضای بدن است. مانند نبودن عضوی در زمان تولد، مثلاً تولد نوزادان بدون دست و پا یا بدون ستون فقرات و غیره و یا توسعه و رشد ناقص سیستم عصبی مرکزی و نخاع که غالباً به فلج منجر میگردد.

عاملهائی که باعث ناقص الخلقه بودن می شوند، تراتوژن (Teratogen)نام دارند، یعنی عاملهای بر جنین اثر سوء گذاشته ، توسعه و رشد انرا با اختلال مواجه میکنند. مطالعه نقائص رشد جنین ،ناقص الخلقه شناسی(teratogenecity) نام دارد.

عوامل ناقص الخلقه زا عبارتند از: داروها، عاملهای فیزیکی شامل اشعه های رادیواکتیو و یا عاملهای بیولوژیکی شامل ویروسها می باشند.

هیچکس به درستی نمی داند که چه درصدی از نقائص مادرزادی مربوط به مواد شیمیائی سمی در محیط زیست است.

 

مفهوم کلیدی:

نقائص مادرزادی شامل نقائص عملکردی و ساختاری متولدین جدید است و به واسطه مواد شیمیائی، فیزیکی و بیولوژیکی که عوامل ناقص الخلقه زا (Teratogen)نام دارند، ایجاد می گردند.

 

فاز اثرگذاری مواد شیمیائی سمی بر جنین: (Phase Reaction)

رشد جنین شامل سه دوره است.

1- دوره رشد اولیه که بلافاصله پس از لقاح انجام میگردد.

2- دوره رشد و توسعه اندامها .(Organogenesis)

3- فاز رشد و توسعه کلی جنین که معمولاً با افزایش وزن جنین همراه است.

عوامل ناقص کننده جنین معمولاً اثر نامطلوب خود را در زمان تشکیل اندامها و ارگانهای مختلف بدن، تحمیل می نمایند.

لذا اندامها در زمان شکل گیری بسیار حساس بوده و اثرات عوامل نقص اعضاء در این زمان بسیار بالا است. لذا زمان در معرض قرار گرفتن جنین با این عوامل بسیار تعیین کننده است.

اثرات نقص جنین معمولاً با نوع مواد شیمیائی قابل تعیین است. بعضی از موا شیمیائی اندامهای مشخص و معینی را درگیر می کنند.

مثلاً متیل جیوه (Mcthyl mercury) به مغز(brain) در حال رشد جنین صدمه می زند و سایر مواد شیمیائی مثل الکل اتیلیک (Etlyl alcohol) به چند سیستم بدن جنین حمله می کند.

لذا نوزادانی که از مادران الکلی متولد شده اند، نقائص جنینی متعددی را تجربه می کنند. مثل نقص رشد، نقص سیستم صورت و گونه ها، نقائص اسکلتی و غیره را میتوان نام برد.

مواد سمی ناقص الخلقه زا همانند سایر مواد شیمیائی سمی، یک ارتباط

مقدار – عکس العمل (dose-response)را از خود به نمایش می گذارند، یعنی هر چه مقدار ماده سمی بیشتر باشد، اثر آن نیز بیشتر خواهد بود.

رشد جنین نیز ممکن است بعد از شکل گرفتن اندامها، تحت تاثیر مواد شیمیائی یا فیزیکی موجود در خانه یا محل کار و سایر مکانها، قرار گیرد.

بعضی از مواد شیمیائی نیز باعث سقط جنین میگردند.

امروزه انسانها و همه گونه های دیگر حیوانی تحت تاثیر نامطلوب و شدید، انواع مواد شیمیائی سمی محیط زیست قرار دارند.

مطالعات متعدد نشان می دهد که آلاینده های محیط زیست مجموعه ای از ناهنجاریها را بر انسان، جانوران، گیاهان، آب، خاک و هوا حاکم کرده اند.

مفهوم کلیدی:

نقائص مادرزادی، هنگامیکه جنین در معرض عاملهای ناقص الخلقه آور، قرار میگیرد، بوجود می آیند. اگر مواد و عاملهای اثرگذار بر جنین هنگام رشد اندامها وارد بدن مادر گردند، در این صورت بیشترین نقص اندامها بوجود می آید. بعضی از مواد شیمیائی بر اندامهای معین اثر می گذارند و بعضی دیگر مجموعه ائی از اندامهای زنده را تحت تاثیر نامطلوب خود قرارمی دهند.

 

مسمومیت تولید مثل:(Reproducetive Toxicity)

اثرات مواد شیمیائی سمی محیط زیست بر تولید مثل (reproduction)انسان و سایر گونه های حیوانی و گیاهی یکی از نگرانیهای عمیق امروزی دانشمندان مختلف علوم است.

مطالعات نشان می دهد، کارگران مرد کارخانه های تولید مواد شیمیائی در خیلی از جاهای جهان، عقیم شده اند.

یعنی مواد شیمیائی ارگانیک سمی بر سیستم تولید مثل مخصوصاً اسپرمها (sperms) اثر گذاشته و آنها از تعداد معمول اسپرم برای تولید مثل، بی بهره کرده است. مواد شیمیائی زیادی وجود دارند که حتی سطح باروری در خانمها و سایر موجودات زنده حیوانی را، پائین می آورند.

مثلاً کادمیوم، جیوه و تعداد بسیار زیادی از داروهای سرطانزا همگی در سیستمهای تولید مثل مردان و زنان سمیت ایجاد کرده و حتی جانوران دیگر هم از مواد سمی در امان نیستند.

مواد سمی سیستم تولید مثل انسان و جانوران نیز در دراز مدت با اختلال همراه می نماید.

کارکنانی که برای سالهای متمادی در کارخانه های تولید رنگ و رنگ امیزی کار میکنند، روزانه میزان زیادی از هیدروکربن های فرار را دریافت مینمایند و یا آلاینده های هوا، در طول زمان به سیستم خون افراد ورود پیدا کرده و از این طریق وارد سیستم تولید مثل میشوند ، سلولهایDNA تولید مثل را تخریب می نمایند ، این تخریب نیز باعث جهش (Mutation)شده و به فرزندان منتقل میگردد.

مفهوم کلیدی:

تولید مثل در انسان و سایر جانوران موجود در محیط زیست فرآیندی بسیار پیچیده است و مراحل زیادی دارد. عاملهای شیمیائی و فیزیکی زیادی وجود دارند که می توانند مجموعه ائی از نارسائیها را در فرآیند تولید مثل بوجود آورند و موجبات ناهنجاری های وسیعی در سیستم تولید مثل مذکر و مونث از موجودات را فراهم آورند.

 

هورمونهای محیط زیستی: (Environmental Hormones)

هورمونها مواد شیمیائی هستند که توسط سلولهای معینی در بدن موجودات زنده تولید می شوند. این مواد(هورمونها) از طریق خون در سرتاسر بدن بخش می گردند.

عملکرد هورمونها تنظیم اعمال مختلف بدن است. در تنظیم تولید مثل، درجه حرارت بدن، رشد و سایر تنظیمات مرتبط با سلامت موجودات زنده نقش هورمونها فوق العاده است.

هورمونها در واقع ثبات داخلی بدن را نگه داشته و به هومستاز (Homeostasis) بدن، کمک فوق العاده می کنند.

اساساً ترشح هورمونهای مختلف، توسط بعضی از آلاینده ها، تشدید می گردد، مثلاً دی اکسین ها(dioxins).

دی اکسین ها گروهی از مواد شیمیائی هستند که از نظر ساختمانی شبیه هورمونها می باشند که در علف کشها (Herbicides) برای کنترل علف های هرز بکار می روند.

دی اکسین ها در مقادیر بالا، سرطان زا (Carcinogenic) هستند، ولی در مقادیر کم سیستم ایمنی(Immune system) بدن را تحت فشار قرار می دهند.

این عمل با پیوند خوردن دی اکسین به گیرنده های هورمونی (پروتئین هائی که در غشاء های پلاسمای سلولهای بدن موجودات وجود دارد) صورت می پذیرد، در نتیجه این عمل بعضی از محققین دی اکسینها(dioxins) را هورمونهای محیط زیستی (Environmental Hormones) می نامند.

هورمونهای محیط زیستی گروهی از مواد شیمیائی سمی هستند که بطرز فزآینده ای در حال گسترش می باشند. این مواد قادرند سیستم های هورمونی متنوعی را در موجودات زنده تغییر داده و طیف وسیعی از اثرات نامطلوب را بوجود آورند.

بعنوان مثال: علف کش های تیوکربامات (Thiocarbamates) با تغییر در تعادل و بالانس هورمونی موجب تومور در غده تیروئید انسان می گردند.

این تومور ، بزرگ شدن غده تیروئید یا گواتر نام دارد که احتمال سرطانی شدن آن نیز وجود دارد. هورمونهای محیط زیستی قادرند تولید مثل و سایر اعمال حیاتی را در پستانداران غیر انسانی تغییر داده و دچار اختلال نمایند.

مواد شیمیائی نونیل فنل (Nonylphenls) سیستم غدد دورنی ماهی سالمون را تغییر داده و طیف وسیعی از ناهنجاریها را بوجود می آورد، این ماده شیمیائی در آفت کش ها، مواد ظرفشوئی و حتی بعنوان اسپرم کش (spermcide) مورد استفاده قرار میگردد که نهایتاً به آبراه ها سرازیر می گردد.

مثلاً مواد شیمیائی تالیت (phthalates) که بعنوان نرم کننده به مواد پلاستیکی اضافه می گردد، می تواند طیف وسیعی از ناهنجاریهای دوران بلوغ را بوجود آورد مخصوصاً بلوغ جنسی در مردان و زنان رشد سینه ها در دختران را نیز دچار اختلال می کند.

مفهوم کلیدی:

مواد شیمیائی سمی و بعضی از آلاینده های محیط زیستی وارد بدن انسان و سایر موجودات می گردند، این مواد قادرند ترشح معمولی هورمونها را دچار اختلال کرده و طیف وسیعی از ناهنجاریها را باعث گردند. اختلال در سیستم تولید مثل و سایر اعمال حیاتی بدن از این قبیل امراض می باشند.

 

محیط زیست و بیماری آزبست: (Asbestosis)

آزبست نام ملی (generic)گروهی از مواد طبیعی است که فیبرهای معدنی سیلیکات(Silicate Mineral fibers) دارند.

آزبست بخاطر انعطاف پذیری بالا، استحکام کششی، مقاومت در برابر گرما و اصطکاک در صنعت فوق العاده مفید است.

در بعضی از کشورهای اروپائی در سالیان گذشته آزبست به سیمان اضافه می کردند تا مقاومت آنرا در برابر شرایط مختلف آب و هوائی بالا ببرند.

در کارخانه ها ، مدارس، ساختمانها نیز بعنوان عایق از آن استفاده می شد. بعلاوه از آزبست برای ساخت پدال ترمز و روکش ها آن، موخشک کن و موارد زیاد دیگری استفاده می شد. در حال حاضر در خصوص استفاده از ازبست در کشورهای مختلف امار دقیقی در دست نیست. از آنجائیکه فیبرهای آزبست براحتی جابجا می شوند، می توانند در هوا شناور گردند، لذا کسانیکه در معرض هوای آلوده به آزبست باشند، دچار بیماری خطرناک ریوی تحت عنوان سخت شدن دیواره ریه ها یا آزبستوسیس(Asbestosis) می گردند.

در این بیماری بافت های دیواره ریه ها ضخیم شده و امکان تنفس برای فرد مبتلا بسیار مشکل می گردد، کسانیکه در مجاورت آزبست هستند، 10 تا 20 سال طول می کشد تا به این بیماری دچار شوند.

مطالعات نشان می دهد، در معرض قرار گرفتن حتی به میزان و سطح کمی از آزبست، منجر به سرطان ریه می گردد.

این نوع سرطان در دیواره ریه ایجاد می شود و نام علمی آن مسوتلیوما(Mesothelioma) و تقریبا نادر است.

مفهوم کلیدی:

آزبست یک فیبر معدنی سیلیکات طبیعی است و استفاده های فراوانی دارد. متاسفانه این ماده با ارزش سه ناهنجاری عمده در انسان ایجاد می نماید.

1-ضخیم کردن دیواره ریه ها. 2-سرطان ریه. 3-ایجاد بیماری نادر مسوتلیوما .

کارگرانی که در معرض آزبست بوده و سیگار می کشند، به این بیماری دچار می شوند.

 

اشعه های الکترومغناطیس / خطر سلامتی برای انسان:

(Electromagnetic Radiation)

اشعه های الکترو مغناتیس یا به اختصار EMR ها امواجی الکتریکی هستند که از طریق فتون ها به فضا پرتاب می شوند.

محققان دریافته اند، ارتباطات تنگاتنگی بین خطوط نیروی الکتریکی با جریان بالا و لوسمی (Leukemia) در دوران طفولیت وجود دارد.

بر اساس مطالعات بدست آمده، میدانهای مغناطیسی با فرکانس کاملاً پائین هنگامیکه الکتریسته از طریق سیستمها جریان می یابد، تولید می شوند.

این میدانها قادرند، افرادی که در نزدیکی آنها قرار دارند را(مخصوصاً بچه ها) به سرطان آلوده نمایند.

میدانها و امواج الکترومغناطیس، امروزه در هر جائی یافت می شوند.

این امواج در اطراف نیروگاهها، تجهیزات جوشکاری، راههای فرعی و پروژکتورهای سینما و غیره یافت می شوند و قادرند براحتی از دیوارها عبور کرده و به بدن انسان و موجودات زنده راه یابند.

گزارشات پراکنده و موثق دیگری در ارتباط با اثر امواج الکترومغناطیس بر محیط زیست و بخش های مختلف آن وجود دارد، لذا به منظور جلوگیری از آلودگی محیط زیست به واسطه امواج الکترمغناطیس، لازم است از انسان، آب، خاک، هوا و گیاهان و جانوران محافظت گردد.

جدا کردن و فاصله دار کردن نیروگاهها و سایر تجهیزاتی که این گونه امواج را تولید می کنند، از محل زندگی انسان و سایر موجودات زنده از جمله روشهائی هستند که میشود بر انها تکید کرد.

مفهوم کلیدی:

مطالعات نشان می دهد، میدانهای مغناطیسی با فرکانس های خیلی پائین که هنگام تولید برق در سیمها جریان می یابند، قادرند میزان سرطان را در محیط زیست افزایش دهند، تا به امروز مطالعات در خصوص اکثر امواج الکترومغناطیس منجر به نتایج فراگیری در این خصوص شده است.

کنترل مواد سمی / راه حلی پایدار:

برای کنترل پایدار مواد شیمیائی سمی، لازم است قوانین بیشتری تدوین گردد. تا بواسطه این قوانین بتوان میزان رهاسازی مواد شیمیائی سمی را در محیط زیست کاهش داد.

راه حل های مقطعی به حل دائمی موضوع هیچ کمکی نمی کنند. تلاشها باید در جهت جلوگیری از آلودگی محقق گردد، تا از این طریق بتوان در همان مراحل اولیه، تولید پسماند و ضایعات سمی و خطرناک را حذف کرد.

 

رویکردی یکپارچه در جهت کنترل آلودگی:

انواع آلاینده ها از کارخانه ها و صنایع به طرق گوناگونی وارد محیط زیست می گردند.

آلاینده ها در شکل فاضلاب به آب و خاک وارد می شوند و در شکل گاز به هوا پرتاب می گردند و اگر با این موضوعات برخوردی جدای از هم دیگر صورت پذیرد، کارائی عملکرد کنترل بسیار پائین خواهد بود، لذا برای رصد کردن مجموعه ناهنجاریهای محیط زیستی(آب، خاک، هوا، تنوع زیستی، و سایر) لازم است با این موضوع بصورت یکپارچه نگریسته شود. تا بتوان از این طریق بر همه سامانه های کنترلی، مدیریت کارآمد داشت.

 

مجموعه اقدامات انفرادی در جهت جلوگیری از انتشار و رهاسازی مواد سمی در محیط زیست:

1- انتخاب مواد تمیز کننده غیر سمی و خرید از مراکز معتبر ملی.

2- استفاده از مواد طبیعی آفت کش بجای مواد مصنوعی.

3- استفاده از رنگ ها و مواد رنگ آمیز غیر سمی.

4- کاهش مصرف منابع و در نتیجه تولید کمتر مواد سمی.

5- حمایت از سازمانهای مردم نهاد، در جهت جلوگیری از آلودگی.

6- حمایت از تدوین قوانینی که منجر به کاهش یا حذف پسماندهای خطرناک می گردند

7- بی خطر سازی و حذف مطمئن مواد بالقوه سمی.

 

خطر و ارزیابی آن: (Risk and Risk Assessment)

واقعیت این است، تا زمانیکه حیات وجود دارد، خطر هم وجود دارد و زندگی روزانه انسانها و سایر موجودات زنده همواره در خطراست. بعضی از این خطرات آشکار و پاره ائی دیگر در پنهانی (hidden) بسر می برند.

لذا ارزیلابی خطرات (ناهنجاریهای بالقوه) جوامع تکنولوژیک جدید موضوع و پدیده بسیار مهمی است که انسان را برای ساخت جامعه ائی پایدار، ترغیب می نماید. در این بخش خطرات و چگونگی ارزیابی آنها را تشریح میگردد.

مفهوم کلیدی:

درک و کمی کردن خطرات جوامع امروزی برای تدوین سیاست های قابل قبول اجتماعی ،اقتصادی و محیط زیستی بسیار ضروری است.

 

خطرات احتمالی و بالقوه: (Risks and Hazards)

در ارتباط با خطرات، دو نوع خطر بالقوه وجود دارد.

1- خطرات با منشاء انسانی .

2- خطرات طبیعی.

خطراتی که با منشاء انسانی بوجود می آیند، در نتیجه فعالیت های مختلف انسانها حادث می گردند و خطرات طبیعی، خطراتی هستند که از حوادث و بلایای طبیعی ناشی می شوند.

طوفان، زلزله، آتشفشان و رانش زمین از این نوع حوادث طبیعی می باشند. حتی پاره ائی از حوادث و خطرات طبیعی می توانند توسط فعالیتهای انسانی تشدید شوند.

طوفان و سیل را در نظر بگیرید، اگر بهره برداری نامناسب از زمین های حاصل خیز کشاورزی صورت پذیرد و یا اگر جنگل ها بطرز احمقانه ای قطع گردند، در چنین حالتی سیلاب تشدید می گردد.

مفهوم کلیدی:

خطرات از دو ناحیه نشات می گیرند. 1- انسان. 2- طبیعت.

فعالیتهای انسانی خطرات طبیعی تشدید می کنند.

 

مراحل ارزیابی خطرات: (Steps of Risk Assessment)

خطراتی که در جوامع انسانی اتفاق می افتد، هزینه های سنگینی بر جامعه تحمیل می کنند. در این بلایا مردم کشته می شوند و دارائیهای زیادی نیز از دست می رود.

تهدید بهداشت و تندرستی مردم، انقراض گونه های گیاهی و حیوانی و سایر موارد ناهنجاریها در خطرات نهفته است.

لذا ارزیابی خطرات به منظور کم کردن و یا حذف کامل آنها از جوامع انسانی بسیار ضروری است. لازم است با طرق قابل قبول اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی، خطرات احتمالی و بالقوه ناشی از تکنولوژی، نحوه زندگی و حتی عادات شخصی مدنظر جدی جامعه قرار گرفته و بصورت علمی ارزیابی گردند.

برای انجام این مهم دو مرحله وجود دارد:

1- شناسائی خطر.

2- تخمین خطر.

در شناسائی خطر مراحلی برای خطرات بالقوه و واقعی نیز وجود دارد و تخمین خطر دارای دو فرآیند است.

لذا اولین مرحله تعیین احتمال(Probability) وقوع یک حادثه است، یعنی باید به این سئوال پاسخ دهیم که احتمال وقوع یک حادثه چقدر است؟

دومین مرحله شدت(Severity) حادثه است، یعنی اینکه پاسخ دهیم با انجام یک حادثه چه مقدار خسارت به اقتصاد، جامعه و محیط زیست وارد می آید؟

برای ارزیابی خطرات مواد شیمیائی سمی راههای متفاوت دیگری نیز وجود دارد. مثلاً تعداد مردم و یا حیواناتی که در معرض خطر قرار می گیرند، سطح و مدت زمان مواجه با ماده سمی و عاملهای دیگری همچون جنس(Sex) و سن، وضعیت سلامت و تندرستی، عادات شخصی و بر هم کنش های شیمیائی، همگی باید ارزیابی گردند.

اطلاعات به ما کمک می کند که اثر احتمالی ماده سمی و شدت آنرا بدست آوریم.

مفهوم کلیدی:

ارزیابی ریسک روشی است که به دانشمندان علوم محیط زیست کمک می کند تا خطرات محیط زیستی را شناسائی کرده و احتمال وقوع حوادث را نیز تعیین کنند. در این ارزیابی شدت بالقوه اثرات اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی و محیط زیستی مورد ارزیابی دقیق قرار می گیرد.

 

چرا ارزیابی مواد سمی بسیار دشوار است؟

تخمین خطرات مواد شیمیائی با عدم قطعیت هائی همراه است. زمانیکه ماده بسیار سمی باشد، پدیده تخمین بدلیل اینکه چندین عامل در ایجاد دشواریها نقش دارند، بسختی صورت می پذیرد.

عاملهای تاثیر گذار در تخمین اثرات عبارتند از:

1- دانش بشر در خصوص اثرات سمی مواد شیمیائی ناقص است و تا بحال تکمیل نیافته است. این موضوع بخاطر آنست که روزانه هزاران نوع ماده شیمیائی وارد بازار می گردد و فرصت ارزیابی اثرات از آنجائیکه زمان بر است، فراهم نیامده است.

2- نبود دانش کافی در خصوص اثرات مواد شیمیائی ریشه در حقایقی دارد که معمولاً از نظرها پنهان می باشند، مثلاً ما انسانها در طول دوران زندگی با هزاران ماده شیمیائی بالقوه خطرناک مواجه هستیم و بدلایل عملی، اغلب آزمایشات مربوط به میزان سمیت مواد، فقط روی یک ماده و نوعی خاص از موجودات انجام می شود و سپس ما نتایج را بر انسان و سایر موجودات تحمیل می کنیم. این موضوع می تواند، گمراه کننده باشد.

3- مشکل سوم در انجام آزمایشات مربوط به سمیت مواد است. ازمایشگاه ها مقدار زیادی ماده به حیوان آزمایشگاهی می خورانند و سپس نتایج را در خصوص انسان بکار می بریم و حال آنکه اگر ماده در سطح بالا و به مقدار زیاد، سمی باشد، در سطح پائین هم ایجاد مسمومیت می کند.

مسئله ای که مطرح است در واقع آستانه تحمل موجودات نسبت به مواد شیمیائی است. یعنی میزان و مقدار ماده ای که کمتر از آستانه تحمل باشد، اثرات نامطلوب ایجاد نمی نماید.

البته نه اینکه اثر ندارد، بلکه مکانیزمهای دفاعی موجود در بدن موجودات زنده با آن برخورد کرده و اثر آنرا خنثی می کنند. لذا آستانه تحمل برای اغلب مواد شیمیائی سمی وجود دارد.

مفهوم کلیدی:

ارزیابی خطرات(Risk) مواد شیمیائی سمی بخاطر نبود اطلاع و دانش کافی در خصوص هزاران نوع ماده شیمیائی و انجام اکثر آزمایشات روی حیوانات آزمایشگاهی و استفاده از نتایج برای انسانها، بسیار مشکل است.

 

قابلیت پذیرش خطر: (Risk Acceptability)

بشر هر کاری که انجام می دهد، خواه، ناخواه، با مجموعه ئی از خطرات احتمالی بر خود و محیط زیست روبروست. هیچ فعالیتی کاملاً ایمن نبوده و با خطراتی همراه است.

علم ارزیابی خطرات، به ما می گوید که زندگی انسان و سایر موجودات زنده به خطرات آمیخته است، لذا صحبت از ایمنی که مطلق (absolute) است، بدون در نظر گرفتن خطرات که نسبی (relative) می باشد،کاملا گمراه کننده است.

بدین ترتیب می توانیم بیان کنیم، فعالیتهائی که خطرات کمتری دارند، ایمن هستند و فعالیت هائی که دارای خطرات بالقوه بیشتری هستند، ناایمن قلمداد می شوند.

درک خطر نسبی یک تکنولوژی، یک مسئله است و دانستن اینکه این خطر در نظر مردم قابل پذیرش (acceptable) است، داستان دیگری است.

در حقیقت قابل قبول بودن خطر(Risk Acceptability) یکی از گمراه کننده ترین (Trickiest) مسائلی است که جامعه امروزی با آن روبرو است. چرا؟

این موضوع بدین دلیل است که دانش و آگاهی ما در فواصل زمانی مختلف دچار تغییر می گردد. بنابر این آنچه را در یک زمان ایمن بنظر می رسد، در زمانهای دیگر مشکوک بنظر می آید. و بدین ترتیب قابلیت پذیرش خود در مواجه با عموم، از دست می دهد.

مثلاً مسافرت باهواپیما1 به 7000000 احتمال خطر دارد و پذیرش این خطر توسط مردم امری آسان است ولی ممکن است زمانی بیاید که همین پذیرش بدلیل تغییر دیدگاه مردم، غیر قابل قبول گردد.

لذا تلقی اینکه یک خطر بالقوه اتفاق می افتد (Perceived)، می تواندبطرز موثری بر ارزیابیهای ما از خطر، تاثیر بگذارد.

بط.ر کلی هر اندازه یک تکنولوژی و محصولات آن خطر ناکتر تلقی گردند، از قابلیت پذیرش کمتری در جامعه برخوردار می شوند.

قابلیت پذیرش خطر نیز تحت تاثیر منافع واقعی ( Perceived benefit) قرار می گیرد. مثلاً مردم فکر می کنند ، اگر فعالیت انجام شود، چه میزان منافع برای آنها در بر خواهد داشت، لذا هر اندازه منافع یک فعالیت بیشتر و بالاتر باشد، قابلیت پذیرش خطر آن از جانب عموم بیشتر خواهد بود، ولی در مورد مواد شیمیائی سمی معمولاً این گونه نیست، مردم از سرطان و ناهنجاریهای خطرناک ناشی از خطر مواد سمی، فوق العاده در هراسند، و حتی اگر میزان خطر یک در میلیون هم باشد، از پذیرش خطر دوری می جویند.

مفهوم کلیدی:

قابلیت پذیرش اشکال متفاوت خطر توسط عاملهای زیادی تعیین میگردد، مهمترین عامل در این خصوص، برداشت و تلقی افراد جامعه از نوع خطر است.

 

آنالیز منفعت -هزینه در خصوص تعیین خطر یک تکنولوژی یا فعالیت بسیار موثر است، معمولاً هنگامیکه منافع بر هزینه ها بچربد، در این صورت خطر قابل پذیرش است و اگر هزینه ها بالا باشد و خطر هم، همچنان به قوه خود باقی بماند، در چنین حالتی پذیرش خطر ناممکن میگردد.

لذا وزن هزینه ها در مقابل منافع تعیین کننده است. باید بدانیم که استراتژیهای توسعه پایدار بطرز بسیار موثری، هزینه های اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی را کاهش داده و منافع مترتب بر آنها را افزایش می دهد.

خطرات واقعی در مقابل خطرات متصور:

هدف اصلی ارزیابی خطر در واقع حمایت و حفاظت از سلامتی انسان، اقتصاد و محیط زیست است.

اگر خطرات متصور باشد در این صورت فعالیت های متعدد انسان، همطرازخطرات واقعی تلقی می گردد و برای آن مکانیزمهای متعدد پیش گیری تعبیه میشود، در چنین حالتی حفاظت انسان، موجودات زنده و محیط زیست محقق می گردد.

مفهوم کلیدی:

ارزیابی خطر ،طراحی های لازم را به منظور جلوگیری از خطرات خانمان سوز انسانی، اقتصادی و محیط زیستی فراهم می نماید.

 

فیلتر نهائی در ارزیابی خطرات محیط زیستی:

ما غالباً و کراراً از مردم می شنویم که اگر یک فعالیت منفعت اقتصادی نداشته باشد، انجام نمی گردد.

در حالی که این طرز تلقی همیشه بر قرار نیست، مثلاً تصمیمات زیادی وجود دارند که ما آنها را بر اساس اخلاق و پایداری (Ethics and Sustainabilty) بنا می نهیم.

یعنی ارزشهای اخلاقی ما و توجه جدی ما به اصول عملیاتی پایداری، بدرستی به ما کمک می کند که خوب را از بد تشخیص دهیم.

این ارزشها غالباً در مذهب ما، پداران ما، اقوام و دوستان، دشمنان ما، معلمان و اساتید ما و رهبران ما نهفته اند. و اگر مبانی درستی نداشته باشند، دچار تغییرات شکرف می گردند. بدلیل تاثیر شدید ارزشها بر طرز تفکر ما در طول زمان، اغلب ما انسانها برای قبول خطرات(Risk acceptability) اولویت هائی در نظر میگیریم. و بر اساس آنها، اقدامات معمول را انجام می دهیم.

از منظر پایداری، هدف هم سطح کردن، اقتصاد، محیط زیست و جامعه است . تصمیم سازان وبه تبع آن تصمیم گیران باید، هر سه سطح فوق را بصورت مساوی در نظر گرفته و خدمت رسانی کنند. این موضوع به نوبه خود، نیازمند تفکراتی ابدائی و خلاقیت ماب می باشد.

مفهوم کلیدی:

ارزشهای انسانی اگر مبنای درستی نداشته باشند، در طول زمان و مکان تغییر میابند. لذا چشم اندازی دارز مدت، که کل سیاره زمین را احاطه نماید برای پایداری حیات ضروری و لازم الاجراء است.

 

 

حفاظت محیط زیست بدون درنظر گرفتن اصول سم شناسی از اعتبار آن می کاهد