مقالات فارسی

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 2535

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

"بنام خداوند بزرگ"

علل مترتب بر ناهنجاریهای محیط زیستی در جهان امروز

مقدمه

برای اینکه اثر زندگی را بر محیط زیست بررسی کنید، لازم است فقط برای یک شبانه روز میزان انرژی و موادی را کهدر 24 ساعت استفاده می کنید و مقدار ضایعاتی را که تولید می کنید ، ممیزی نمائید. پس از محاسبه، انرژی و مواد استفاده شده بعلاوه تولید ضایعات ، از نقش مخرب خود در محیط زیست تعجب خواهید نمود.

 

 

 

بنام خداوند بزرگ"

علل مترتب بر ناهنجاریهای محیط زیستی در جهان امروز

مقدمه

برای اینکه اثر زندگی را بر محیط زیست بررسی کنید، لازم است فقط برای یک شبانه روز میزان انرژی و موادی را که در 24 ساعت استفاده می کنید و مقدار ضایعاتی را که تولید می کنید ، ممیزی نمائید. پس از محاسبه، انرژی و مواد استفاده شده بعلاوه تولید ضایعات ، از نقش مخرب خود در محیط زیست تعجب خواهید نمود.

 

 

یک خانواده ثروتمند ، که معلوم نیست این همه ثروت را چگونه بدست آورده اند، را در نظر بگیرید، این خانواده 5 نفره در شبانه روز از خدمات محیط زیستی و کالاهای مربوط به شرح ذیل استفاده می کنند.مصرف مواد محیط زیستی شامل غذا و سایر اقلام

زندگی برای 5 نفر معادل ] 18870kcals[5 x 3774 kcal خواهد بود

مصرف انرژی برای 5 نفر 600000kcals= 5 x 1200 kcal/kt x 100 kmt

تولید آلودگی، حمل و نقل8855gram =5 x 17.71g/kmt x 100 kmt

تولید ضایعات بیولوژیک 10kgs=2*5

استفاده از زمین های کشاورزی برای تولید غذای بر پایه گیاهان در سال.

kcal/day 3774 x 365 days / year x 0.36 gram carbon/kg/408.65g/carbon/m2/year=m21213

با توجه به محاسبات فوق، مشخص می گردد که افزایش درآمد، اندازه و بزرگی خانواده(تعدادافراد خانواده) و تکنولوژی استفاده از منابع و نیز تولید ضایعات، همگی در کاهش کیفیت محیط زیست و سامانه های آن نقش برجسته دارند.

اما این خودارزیابی عاملهائی را آشکار می کند که بسیار مهم بنظر می رسند:

1- ارزشهای اخلاقی

2- آموزه های دینی

3- دوستی و مهربانی با سایر بخش های محیط زیست

4- صرفه جوئی در مصرف منابع طبیعی

5-انرژی

موارد فوق از جمله فاکتورهائی هستند که در جریان استفاده خدمات  و کالاهای محیط زیستی، باید مد نظر جدی قرار گیرند.

لذا، در جهت کاهش آلام محیط زیستی و کم کردن فشار و حمله بر مواهب خدادادی طبیعت، لازم است  اقدامات عملی در جهت، استفاده صحیح از منابع طبیعی (مواد)، صرفه جوئی در مصرف انرژی، تثبیت تعداد افراد خانواده(جلوگیری از افزایش بی رویه جمعیت) و استفاده از تکنولوژیهای دوستدار محیط زیست با تکیه بر کم کردن ضایعات، در دستور کار همه افراد جامعه، کارخانجات، سازمانها و مراکز عمده صنعتی قرار گیرد.

با توجه به مقدمه کوتاه فوق، شرح علمی علل ریشه ای اثرات محیط زیستی ،همراه با  راهکارهای  مربوط، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

علل ریشه ای مترتب بر ناهنجاریهای محیط زیستی:

برای اینکه اثر محیط زیستی یک فعالیت انسانی را تعیین  و کمی (quantity)نمائیم از معادله ذیل استفاده میکنیم.

تکنولوژی x (ثروت) برداشت از محیط زیست جمعیت = اثر محیط زیستی

اثر محیط زیستی =فعالیت اقتصادی/مردم*اثر محیط زیستی/فعالیت اقتصادی*مردم(تعداد جمعیت)

براساس معادله فوق، اثر بر محیط زیست توسط تعداد جمعیت و فراوانی ثروت که به واسطه فعالیت های اقتصادی برای هر نفر تعیین می گردد، قابل اندازه گیری است.

تکنولوژی نیز که میزان استخراج و مصرف منابع را برای هر واحد فعالیت اقتصادی بر عهده دارد، می تواند در تعیین اثرات محیط زیستی نقش قابل ملاحظه ای را بازی کند.

هر یک از عاملهای فوق بواسطه تصمیمات مردم که در واقع همراه با مجموعه ئی  از قوانین، مقررات، عقاید و رسومات است، تعیین می گردند.

 

برای درک بهتر علل ریشه ای مربوط  به اثرات و ناهنجاریهای محیط زیستی در جوامع امروزی، باید توضیح دهیم که جمعیت ، فراوانی ثروت و تکنولوژی چگونه بر منابع طبیعی و تولید ضایعات اثر می گذارند؟

مهمتر اینکه نهادهای سیاسی و اجتماعی چگونه بر انتخاب مردم در خصوص تعداد جمعیت خانوار، ثروت و تکنولوژی اثر می گذارند؟

لذا برای درک اثرات جمعیت، فراوانی ثروت و تکنولوژی بر هم دیگر، که به صورت بسیار پیچیده ئی  اتفاق می افتد، ضرورت دارد که مهمترین علل تغییرات محیط زیستی، شناسائی شوند.

در بعضی از موارد ممکن است یک اقدام جزئی موجب اثرات وحشتناک محیط زیستی گردد.

جمعیت، فراوانی ثروت، تکنولوژی و نهادهای سیاسی، شدت اثرات محیط زیستی را در ارتباط با، تولید غذا، مصرف بنزین و امحاء ضایعات تعیین می کنند.

الف: جمعیت:

در طول دو قرن گذشته جمعیت بشر بسرعت افزایش داشته است.

در قرن بیستم جمعیت انسانی از 1.7 میلیارد  به بیش از 6 میلیارد افزایش پیدا کرد و امروز به 7 میلیارد رسیده است(1393) و همزمان تغییرات عمده محیط زیستی نیز در سطوح محلی، منطقه ای و جهانی بوجود آمده است.

آیا افزایش جمعیت با تغییرات محیط زیستی ارتباط دارد؟

1- سهم رشد جمعیت در تغییرات و ناهنجاریهای محیط زیستی:

دانشمندان می گویند رشد جمعیت غالباً منجر به تغییرات محیط زیستی می گردد.

رشد جمعیت باعث می گردد که مجموعه نیازمندیهای انسانی از محیط زیست افزایش یابد،  حتی اگر فراوانی ثروت و تکنولوژی ثابت باقی بمانند، فعالیت اقتصادی مورد نیاز برای برآورده کردن نیازهای مردم اضافی، نیازمند استفاده بیشتر از منابع طبیعی و در نتیجه تولید بیشتر ضایعات می گردد.

 

2- تبدیل کاربری زمین برای تولید غذای بیشتر:

رشد جمعیت زمانی امکان پیدا می کند که بتوانیم تولید غذا را افزایش دهیم . انسان در طول تاریخ برای بدست آوردن غذا، مراتع و جنگلها را تغییر کاربری داده و به زمین کشاورزی تبدیل نموده است.

این مهم در هر کجای جهان که افزایش جمعیت وجود دارد نیز تحقق یافته است.

تقریباً برای هر نفر که از سال 1700 میلادی به جمعیت جهان افزوده شده است، بصورت میانگین به میزان 0.3هکتار از اکوسیستم های طبیعی تبدیل به زمین های کشاورزی گردیده است. و درنتیجه این مهم در حدود یک سوم سطح   زمینهای سیاره زمین  که پوشیده از جنگل و مرتع بوده است ، تبدیل به زمین های کشاورزی گشته است.

در واقع تبدیل کاربری زمین، روش بسیار موثری برای کنترل تقریباً چهل درصد تولید خالص اولیه جهانی (WNPP)  در جهان محسوب می شود.

کنترل NPPجهانی ،خدمات و کالاهای محیط زیستی بسیار مهمی که اکوسیستم ها فراهم می نمایند را تغییر داده و یا کاملا از بین میبرد.

بعنوان مثال: کنترل سیلاب، پناهگاه و مامن گونه های مختلف حیوانی و گیاهی حفظ نگهداری و ابقاء خاک را تضمین مینماید و بدین ترتیب از تبدیل کاربری زمین جلوگیری میشود.

بنابراین توسعه و گسترش سیستمهای تولید غذا ،یکی از بزرگترین تغییرات و ناهنجاریهای محیط زیستی  است که توسط انسان و فعالیت او در سیاره زمین انجام می گردد . این موضوع بصورت مستقیم با رشد جمعیت انسان ارتباط دارد.

 

ب: ضایعات جامد (پسماندها)

ضایعاتی که توسط خانواده ها، مراکز تفریحی و صنایع تولید می شوند، ضایعات یا پسماند(Solid Wastes) نام دارند.

ارتباط مستقیمی بین تعداد جمعیت، تراکم جمعیت و تولید پسماند وجود دارد.

بطور کلی سطح درآمد افراد جامعه، تکنولوژی و تعداد زیاد جمعیت در یک منطقه معین، باعث تولید بیشتر ضایعات جامد شهری می گردد.

تهران را با جمعیت 10 میلیون نفری و تراکم بالا در نظر بگیرید. در این کلان شهر روزانه 7500 تا 11000 تن زباله تولید می گردد و اگر سرانه تولید زباله روزانه 1. 1 کیلوگرم در نظر بگیریم، سالانه به میزان 4015000 تن زباله تولید می گردد.

( 11000*365=4015000)

ج: مصرف بنزین:

با توجه به افزایش خودروهای شخصی و مقدار قابل ملاحظه آنها( متجاوز از 3 میلیون خودرو در تهران بزرگ ) تعداد قابل ملاحظه ای در سایر  خودروهای ناوگان حمل و نقل موتوری ، روزانه میلیونها لیتر بنزین سوزانده می شود و این تردد بی حد و حصر خودروهای شخصی ، باعث مصرف پیش از حد سوخت و تولید بالای آلودگی می گردد.

د: کیفیت آب:

با افزایش جمعیت انسان میزان آلاینده های وارده به آبها نیز افزایش می یابد.

بعنوان مثال: جوامع انسانی از طریق صنایع و استفاده از سوخت های فسیلی، کاربرد کودهای شیمیائی و تخلیه فاضلابها، مقدار زیادی نیتروژن  را وارد رودخانه ها می نمایند.

از آنجائیکه نیتروژن یک عامل محدود کننده در تولید اولیه خالص می باشد، لذا، افزایش قابل ملاحظه ای در میزان ورودی نیتروژن به رودخانه منجر به مشکلات عدیده محیط زیست از قبیل رشد بی رویه جلبکها می گردد.

کمبود اکسیژن و در نتیجه مرگ گونه های آبزی نیز محتمل است. بدین ترتیب ارتباط تنگاتنگی بین غلظت نیترات(Nitrate) در رودخانه و تراکم موجودات زنده در مناطق زهکشی وجود دارد.

هر اندازه، تعداد مردم در مناطق زهکشی بیشتر باشد، مقدار نیترات بیشتری وارد جریان آب می گردد و بدین لحاظ کیفیت آب را دچار نقصان جدی کرده و خطرات عمده بهداشتی بوجود می آید.

 

ه: فراوانی ثروت:

هر اندازه در یک جامعه ثروت بالا باشد و اختلاف بین دارا و ندار زیاد گردد، به همان اندازه نیز میزان تخریب محیط زیست بالا می رود.

فراوانی ثروت در یک جامعه از منظر محیط زیست یکی از تعیین کننده های اساسی کاهش درجه کیفیت محیط زیست محسوب می شود.

میزان بالای فعالیت اقتصادی معمولاً با میزان سرعت استفاده از منابع طبیعی و تولید ضایعات همراه است.

بدین ترتیب امکان اینکه یک فرد غنی و ثروتمند، صدمات و لطمات بیشتری به میحط زیست وارد کند زیاد است، ولی فقرا هم بدلیل نداری، برای پر کردن شکم خود مجبور به تخریب بخش هائی از محیط زیست می باشند. ولی اصالت تخریب در کیسه ثروتمندان نهفته است.

مصرف انرژی بالا ، تولید ضایعات بیش از حد و عدم رعایت مسائل و موارد مربوط به حفاظت محیط از مشخصه های ثروتمندان است.

و: نقش ثروتمندان در تخریب و ناهنجاریهای محیط زیست:

ثروت و دارائی هر فرد بر محیط زیست اثرات نامطلوبی دارد.

بطور کلی ، افزایش میزان دارای افراد باعث تسریع در تخریب محیط زیست می گردد. برای روشنتر شدن این موضوع به بعضی از مثالهای عینی در این خصوص   می پردازیم:

1- فراوانی ثروت و تولید غذا:

هر انسان بصورت میانگین روزانه به  مقدار2500 الی 3000 کیلوکالری غذا احتیاج دارد، این میزان کالای محیط زیستی، برای برآورده کردن نیازهای غذائی و انرژی است.

رژیم عذائی در میان ملتهای سیاره زمین بسیار متفاوت است، به علاوه موارد فوق طعم محلی غذاها، فراوانی ثروت توسط افراد دارا، نیز بر نوع غذائی استفاده شده اثر قابل     ملاحظه ای دارد.

بطور کلی مردم ثروتمند نسبت به مردمان فقیر، از رژیم غذائی بالاتر و بهتری استفاده می کنند.

بعنوان مثال: در کشورهای ثروتمند  مردم از گوشت بهره می برند، ولی در کشورهای متوسط و غیر ثروتمند، رژیم غذائی اکثر مردم بر پایه گیاه است.

سرانه مصرف گوشت در کشورهای توسعه یافته (امریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان) 100 تا 90 کیلوگرم است، در صورتیکه مردم در کشورهای در حال توسعه و بعضاً فقیر(هندوستان و مصر) سالانه کمتر از 20 کیلوگرم مصرف گوشت دارند.

رژیم های غذائی اثرات متفاوتی بر محیط زیست دارند، موجوداتی که در بالای زنجیره غذائی تغذیه می کنند، باعث تخریب بیشتر محیط زیست می گردند. و این مهم بخاطر آن است که  موجودات مستقر در سطح تغذیه ئی بالا، عمدتاً ازگوشت که نیازمند زمین بیشتر، انرژی و مواد فراوان برای تولید است، استفاده می کنند.

بعنوان مثال: در ارتباط با رژیم غذائی و محیط زیست، در جهت مصرف سوخت های فسیلی ،میزان اب مصرفی و زمین حاصل خیز کشاورزی، برای تهیه یک کیلو گرم غله و یک کیلوگرم گوشت در ایالات متحده و سایر کشورهای پیش رفته، جدول ذیل برقرار است.

میزان آب

مصرف سوخت فسیلی

زمین برای کاشت غله

kg1= 270liter گندم

kg1 = 1400 kcals غله

1kg = ½ m2 غله

kg1= 3000liter گوشت

kg1 = 1700 kcals گوشت

1kg = 88 m2گوشت

 

هنگامیکه از یک سطح تغذیه به سطح دیگری منتقل می شویم، بیشترین میزان انرژی از بین می رود.

برای تولید غذای بر پایه گوشت ، زمین های کشاورزی زیادی زیر کشت میرود.

بعنوان مثال: 60 درصد میزان غله ای که بدست می آید برای پرورش گاو و سایر حیوانات اهلی مورد استفاده قرار می گیرد.

در امریکا این رقم بنحو غیر قابل باوری 2 درصد است، چرا اغلب مردم هندوستان، گیاه خوار هستند، بدین ترتیب ارتباط مستحکمی بین فراوانی ثروت و تولید غدا وجود دارد و برای بدست آوردن مال و ثروت بیشتر، زمین های کشاورز، انرژی و مواد بیشتری مورد استفاده قرار می گیرد و با افزایش استفاده از خدمات و کالاهای محیط زیستی، ناهنجاریها شدت گرفته و صدمات جدی تری بر محیط زیست وارد میآید.

بطور کلی ملت های ثروتمند، ناهنجاریها و اثرات بیشتری بر محیط زیست وارد می کنند.

 

2-فراوانی ثروت و مصرف بنزین:

قدرت و توانمندی یک فرد برای خرید و رانندگی یک خودرو ارتباط بسیار مستحکمی با

در آمد (Income) دارد.

در سال 2004 میلادی، در کشور امریکا برای هر 1000 نفر تعداد 500 خودرو شماره گذاری گردید و در هندوستان در همان سال برای هر 1000 نفر، تعداد 6 خودرو شماره گذاری شد.

مردم جهان بدلیل درآمد پائین، قادر به خرید خودرو نمی باشند و از سایر سامانه های حرکتی جهت جابجائی خود استفاده می کنند، پیاده روی، دوچرخه سواری، اتوبوس و بطور کلی ناوگان حمل و نقل عمومی، اثرات بسیار کمتری بر محیط زیست دارند.

خودروهای شخصی نقش بسیار مهمی در تولید آلودگی و مصرف انرژی دارند . یکی از مهمترین علل ریشه ای تولید آلودگی هوا، استفاده از خودروهای شخصی است.

افرادیکه وسیله نقیله شخصی دارند، معمولاً بر اساس درآمدشان از خودرو در مسافت های درون شهری استفاده می کنند.

میانگین مسافرت با وسیله نقلیه شخصی در کشورهای کمتر توسعه یافته سالانه 120 کیلومتر و در کشورهای توسعه یافته 75 مرتبه بیشتر از کشورهای فقیر است.

مصرف بنزین نیز  بنحو بسیار نزدیکی با درآمد افراد بستگی دارد.

اشخاص با درآمد بالا به دو دلیل بنزین بیشتر مصرف می کنند:

1- با ثروتمندتر شدن میل به مصرف گرائی نیز بیشتر می شود. با افزایش ده درصد در تولید ناخالص ملی به میزان 4 درصد مصرف بنزین در هر سال، افزایش می یابد.

2- افراد به محض اینکه پولدار شوند، تمایل دارند، خودروهای گران قیمت بخرند . کارآئی مصرف سوخت در  این خودروها بسیار پائین است.

خودروهای گران قیمت معمولاً از مصرف سوخت بسیار بالائی برخوردارند.

لذا، جوامع صنعتی پیش رفته و جوامع در حال توسعه، بدلیل افزایش میزان درآمد و سرانه بالا، مصرف انرژی بیشتری دارند و حمل و نقل آنها عمدتاً توسط خودروهای شخصی صورت می گیرد.

بدین ترتیب ارتباط بسیار بالائی بین ثروت و مصرف وجود دارد و مردم نوعاً با دارا شدن، ولخرج نیز می شوند.

جدول ذیل شدت مصرف انرژی  را در سامانه های مختلف حمل و نقل را نشان می دهد:

سامانه

شدت مصرف انرژی به kcal/km

خودروها تک سرنشین ون

2423

خودروهای تک سرنشین معمولی

26 18

هواپیما

1762

قطار

667

خودروهای اجاره 3 نفره

623

اتوبوس

237

پیاده روی

76

دوچرخه

35

سواری نه نفره

222

 

 

فراوانی ثروت و تولید ضایعات جامد(پسماند):

مطالعات نشان می دهد که میزان تولید زباله هر فرد با افزایش درآمد ارتباط، دارد، یعنی هر اندازه که افراد  و خانواده ها  پول دارتر می شوند، به تناسب بهبود وضعیت مالی خود، زباله بیشتری نیز تولید می کنند.

 

ارتباط بین پسماندهای تولیدی هر فرد و سرانه تولید ناخالص ملی نشان دهنده وضعیت تولید ضایعات و ثروت است

جدول ذیل ارتباط GNP و ضایعات را در بعضی از کشورها نشان میدهد:

کشورها

GNP

ضایعات تولیدی

امریکا

18000دلار

kg800

استرالیا

14000 دلار

kg650

کانادا

15000 دلار

Kg 650

آلمان

11000 دلار

kg400

فرانسه

10000 دلار

Kg 250

 

افراد ثروتمند بدلیل تنوع طلبی بالا، تمایل دارند که از کالای لوکس استفاده کنند و با پائین امدن مدل کالا ،استفاده از آن را متوقف می کنند.

مسائلی از قبیل بسته بندی نامناسب، کالای با کیفیت پائین، کالاهای شکستنی و کالاهای منسوخ، در فرهنگ ثروتمندان بعنوان ضایعات محسوب گشته و بدین ترتیب، ثروتمندان هر جامعه حجم وسیعی از ضایعات جامد را بر محیط زیست تحمیل می نمایند.

ضایعاتی از قبیل کاغذ باطله، ضایعات باغچه، فلزات، شیشه، چوب و ضایعات بیولوژیک همگی پسماندهائی هستند که ثروتمندان بیشتر از دیگران به تولید آنها می پردازند.

این ضایعات که توسط طبقه عمدتاً دارا تولید می شوند، اثرات قابل ملاحظه ای بر همه سامانه های محیط زیست دارند.

فقر و قرار گرفتن در معرض خطرات بهداشتی محیط زیست:

ثروتمندی یا فقر بعبارت دیگر داشتن و نداشتن دو عامل بسیار مهم در تعیین قرار گرفتن یک فرد در معرض خطرات بهداشتی محیط زیستی، محسوب می گردند.

معمولاً مردم فقیر نسبت به ثروتمندان، در معرض آلودگیهای بیشتر محیط زیستی بسر می برند. و خطرات بهداشتی محیط زیستی در اولین قدم بسراغ فقرا می رود، چرا که آنها به واسطه فقر غذائی و عدم دریافت مواد غذائی لازم، در معرض خطرات محیط زیستی بیشتری هستند.

یا اینکه برای بدست آوردن مایحتاج خود مجبورند در مناطق آلوده محیط زیست کار کنند. بندرت اتفاق می افتد فرد ثروتمندی در معرض خطرات  مستقیم آلودگی محیط زیستی قرار گیرد.

بخاطر اینکه انها به واسطه برخورداری از ثروت، به هر بهای از مهلکه ها و ناهنجاریهای محیط زیستی،  خود و خانواده خود را فراری داده و فقرا را به محیط زیست آلوده می سپارند.

این چنین وضعی در حال حاضر بر اکثر کشورهای جهان حکم فرماست.

شکاف های طبقاتی عمیقی بین ثروتمندان و فقرا وجود دارند و این مهم باعث گردیده است که عدالت محیط زیستی در سیاره زمین رعایت نگردد.

هم اکنون در سامانه های محیط زیست، حالتهائی بوجود آمده است که افراد ثروتمند، با بهره برداری در بخش های مختلف محیط زیست و با کمک رانت های حاکم هر روز ثروتمند تر می شوند.

فقرا با کمک قوانین همواره فقیر تر می گردند.

این موضوع برای اقتصاد، مردم و محیط زیست بسیار آزاردهنده است.

مصرف بیش از حد منابع توسط ثروتمندان، فقرا را بکام مرگ خواهند کشاند.

ثروتمندان به واسطه عدم تدبیر لازم در نگه داشت محیط زیست تسلیم عواقب وحشتناک تمرکز ثروت خود گردیده و نهایتاً تسلیم فرآیندهای فروپاشی میگردند و نهایتنا توسط مکانیزمهای بازخورد منفی محیط زیست به اعمال ضد محیط زیستی آنها پاسخ داده خواهد شد.

حرکت محیط زیستی فقرا که در قالب حفاظت از محیط زیست قابل سازمان دهی است، روش مناسبی برای غلبه بر آزارهای محیط زیستی تلقی می گردد.

فقرا با تشکیل سازمانهای مردم نهاد، می توانند از حقوق محیط زیستی خود دفاع کرده و به کمک قوانین و مقرارت، ثروتمندان را از دست اندازی بیشتر به محیط زیست نیز محروم گردانند.

 

 

تکنولوژی:

جمعیت و دارندگی(ثروت) سطح فعالیت اقتصادی را در ملتها معین می کنند. مقدار کالاها و خدمات محیط زیستی تولید شده از منایع طبیعی محیط زیست توسط تکنولوژی محقق میشود

سطح بالای فعالیت اقتصادی بدین معنی است که میزان استخراج و استفاده از منابع طبیعی و همچین تولید ضایعات، بسیار بالا است.

ولی واقعیت این است که همه چیز متعادل و مساوی برقرار نیست، و حقیقتاً تکنولوژی، نوع و مقادیر منابع استخراج شده و نیز ضایعات تولید شده توسط تولید و مصرف کالاها و خدمات را معین می نماید.

با اذعان به این که تکنولوژی عبارت از، سرمایه، کارگر، انرژی، مواد و اطلاعات استفاده شده برای تولید کالا و خدمات می باشد، لذا امکان ترکیب متفاوت کالاها و خدمات وجود دارد.

این انعطاف پذیری در تولید کالا به واسطه تکنولوژی، بسیار اساسی و در عین حال ضروری است.

بدین ترتیب هر ترکیبی از تکنولوژی، مقادیرقابل ملاحظه ای از منابع را استخراج کرده و میزان متفاوتی از ضایعات را نیز تولید می نماید.

بعنوان مثال: فولاد ساخته از یک کوره سرباز نیازمند استفاده از مقادیر فراوان ذغال سنگ است . محیط زیست از طریق استخراج  زیاد و استفاده بیش از حد از ذغال، تخریب می گردد.

در صورتیکه فولاد ساخته شده از یک کوره قوس برقی( (electric furnace نیازمند مصرف بالای برق می باشد.

ترکیب فوق اثرات متفاوت محیط زیستی  ایجاد می نماید. و به همین ترتیب تولید و عملیاتی کردن خودروهای ساخته شده  از فولاد و خودروهای که از آلومینیم یل پلاستیک ساخته شده اند، هر کدام اثرات متفاوتی بر محیط  زیست دارند.

تفاوتها در اثرات محیط زیستی، بدین معنی است که تکنولوژی یک شمشیر دولبه است، و می تواند تنزیل درجه محیط زیست  را که با تولید و مصرف مقادیر زیاد منابع و تولید ضایعات همراه است را بدتر و شدیدتر نماید.

از طرف دیگر تکنولوژی  می تواند مقدار مصرف منابع استخراج شده را کاهش داده و در نتیجه کاهش میزان ضایعات نیز میسر میگردد و بدین ترتیب ناهنجاریها و تخریبات محیط زیستی بنحو موثری کاهش دهد.

تکنولوژیهای شفابخش آلام محیط زیستی:

تولید خودروهای کاملاً کارا، بازیافت و بازچرخان ضایعات به محیط زیست.

امروزه در جهان استفاده از ماشین های سواری و بعضاً خانوادگی بطرز فزآینده در حال گسترش است و این موضوع به نوبه خود مصرف بنزین را در جهان افزایش داده است.

اما مسئله مهم تری که باعث گردیده است مصرف بنزین افزایش یابد، در واقع افزایش تعداد رانندگانی است که همه روز به ناوگان رانندگی اضافه می گردد.

لذا، با افزایش درآمد خانوار و افزایش تعداد کسانیکه گواهی رانندگی دریافت می کنند، میزان مسافرت های شهری نیز افزایش یافته.

نظر به اینکه امروزه در همه جای جهان، قیمت بنزین در حال افزایش است ، لذا کارخانجات سازنده اتومبیل به دنبال تغییرات در تکنولوژی برای کم کردن مصرف سوخت هستند و درصدد می باشند اتومیبل های سبکتری را طراحی کرده و از موتور های با کارائی سوخت بسیار بالا، بهره ببرند.

این وضعیت هم اکنون در اکثر کارخانه های خودرو سازی جهان وجود دارد.

انتخاب تکنولوژی برتر می توانند تا 50 درصد مصرف سوخت خودرو را پائین آورد و در چنین شرایطی میزان مصرف انرژی بطرز قابل ملاحظه ای کاهش می یابد و در صورت رعایت این  این صرفه جوئیهای مطلوبی در زمینه انرژی حاصل می شود.

لذا با این صرفه جوئیها مردم نباید تشویق شوند که بیشتر رانندگی کنند، و لازم است در این خصوص آموزشهای ضروری برای کم کردن آلام محیط زیستی که با استفاده درست از خودروها صورت پذیرد، انجام گردد.

بدین ترتیب تکنولوژیهای نوین که ساخت خودروهای کم مصرف را میسر می سازد، نقش قابل ملاحظه ای در حفظ محیط زیست دارند.

دومین مسئله ی مهم است استفاده از تکنولوژیهای نوین برای کاهش میزان ضایعات جامد یا پسماند ها (Solid Wastes) است.

لذا بازیافت ضایعات (Waste recover)، مواد را از مجموعه ضایعات برای بازیافت و کمپوست جدا می گرداند.

این مهم (بازیافت) نیاز به فضاهای دفن بهداشتی ضایعات را به حداقال ممکن می رساند.

با کاهش آلاینده های منتشره ناشی از سوزاندن ضایعات، کیفیت محیط زیست بهبود می یابد، بازیافت نیز قادر است روند کاهش و تهی شدن منابع غیر قابل تجدید را بطرز موثری کند نماید.

بعنوان مثال: تولید یک خودرو از آلومینیم های بازیافتی، 50% مصرف سوخت های فسیلی را کاهش می دهد.

امروزه در اکثر کشورهای صنعتی، بازیافت ضایعات بسرعت در حال گسترش است و از 7% در گذشته هم اکنون به متجاوز از 27% رسیده است.

اگر در سایر کشورهای در حال توسعه به بازیافت ضایعات، اهمیت داده شود، صرفه جوئیهای مناسبی در مصرف انرژی و مواد و حفظ کیفیت محیط زیست بوجود خواهد آمد.

 

تکنولوژیهائی که مشکلات محیط زیستی را بدتر می کند:

(گاوداریها) . Feedlots

در مباحث قبلی توضیح دادیم که ثروتمندان با افزایش درآمد خود، تمایل بیشتری به خوردن گوشت پیدا می کنند.

از آنجائیکه تولید گوشت مستلزم، استفاده از سرزمین های زیاد، انرژی بالا و مقدار مصرف فراوان آب(Water) را بدنبال دارد، فشار بر محیط زیست را مضاعف می نماید.

ولی سایز و اندازه این افزایش ها  در مصرف، بستگی به تکنولوژی بکار رفته در آنها  دارد.

امروزه برای تولید گوشت دامداران در جهان با استفاده از تکنولوژی اقدام به ایجاد گاوداری(Feedlots ) می نمایند.

البته یک روش انتخابی در تولید گوشت، دامداری در مراتع است.

بدین معنی که گله های دام(گاو و گوسفند) در مراتع اطراف چرانیده می گردند.از علفها، بوته ها و گیاهان بومی مراتع استفاده کرده و به سن بلوغ می رسند و در دام داری بدین طریق، ضایعات ادرار و مدفوع حیوانات نیز در مراتع پخش گردیده و مواد غذائی با ارزشی برای حاصل خیزی خاک و گیاهان مرتع فراهم می آید.

گوشت تولید شده بدین روش، بسیار با ارزش و محیط زیستی می باشد، بخاطر اینکه از سوخت های فسیلی استفاده کمتری صورت گرفته و روش پایدار برای تهیه گوشت محسوب می گردد و اگر تعداد دامها بر اساس ظرفیت برد زمین مراتع رعایت گردد، پایداری این روش منجر به تولید پایدار گوشت نیز می گردد.

تکنولوژی دیگری که امروزه برای تولید گوشت مورد استفاده قرار می گیرد، دام داری یا گاوداری در اسارت است(Feedlots)، در این روش حیوانات در دسته های بزرگ در منطقه ئی بسته، برای دو الی سه ماه و به منظور تسریع در رشد و افزایش چربی، نگهداری می گردند.

این روش مصرف زیاد انرژی و مواد غذائی، مطلوب محیط زیست نبوده و باعث بوجود آمدن ناهنجاریهای محیط زیستی می گردد.

غذائی که برای خوراک و تغذیه دامها در این روش استفاده می شود، در واقع مخلوطی از مجموعه گیاهان دانه دار(غلات) مانند جو و سایر است که برای تهیه آن انرژی و آب فراوان مورد نیاز است . علاوه بر مواد غذائی فوق، کامیونها، لودرها، کانوایرها و آسیاب کن ها و سایر ماشین های برقی و بنزینی جهت تهیه و آماده سازی مواد غذائی بشدت مورد نیاز است.

گوشتی که بدین طریق تهیه می گردد، سه تا پنج برابر بیشتر از گوشت تهیه شده در مراتع، انرژی ناشی از سوخت های فسیلی را بخود اختصاص می دهد.

علاوه بر همه موارد فوق، ضایعاتی که از این گاوداریها، آزاد و رها می گردد، برای سلامتی و بهداشت محیط زیست فوق العاده خطرناک است.

کودها و مواد شیمیائی کشاورزی که برای رشد محصولات غذائی حیوانات مورد استفاده قرار می گیرند، کیفیت منابع آب را تنزیل داده و خطرات بهداشتی فراوانی را برای کارگران کشاورز و مصرف کننده گان نیز بوجود می آورند.

گاوداری و گله داری در اسارت نیز حجم وسیع و تغلیظ شده ای از پسماندهای حیوانی تولید می کنند که باعث آلوده کردن رودخانه ها و آبهای زیرزمینی می گردد.

لذا ضایعات حیوانی یکی از مشکلات اصلی اکولوژیکی در کشورهای پرورش دهنده دام است و سالانه از این بابت خسارات محیط زیستی فراوانی به منابع آب، انرژی و مواد در جهان وارد می آید.

 

مجموعه اثرات جمعیت، ثروت و تکنولوژی بر محیط زیست:

در جهان واقعی، عاملها بصورت همزمان تغییر کرده و بر هم اثر می گذارند.

بعنوان مثال: رشد جمعیت و افزایش درآمد هر دو همزمان، اثرات نامطلوبی بر محیط زیست دارند.

تکنولوژی بهبود یافته، سیاست های محیط زیستی و ارتقاء آگاهیهای محیط زیستی مردم و نگرانیهای آنها در خصوص محیط زیست اثرات محیط زیستی را خنثی و مستهلک  می نماید. همواره بازخوردهائی میان علل مرتبط با تغییرات محیط زیستی وجود دارد.

از بحث مربوط به جمعیت، فراوانی ثروت و تکنولوژی در می یابیم که این عامل هر کدام بر یکدیگر اثر گذاشته و باعث تغییرات عمده محیط زیستی می گردند، این تغییرات عمدتاً در شکل ناهنجاریها ظاهر گشته و کیان   محیط زیست بر باد می دهند.

برای روشن تر شدن مطلب به مثالی کاربردی(Applied example) در این خصوص اکتفا می نمائیم.

مصرف بنزین در خودروها را در نظر بگیرید، علت افزایش مصرف بنزین را می شود با معادلهIPAT براحتی محاسبه نمود.

 

تکنولوژی X فراوانی ثروت X جمعیت = اثر محیط زیستی

بنزین مصرف شده=تعداد خودروها*Kmt/تعداد خودروها*مصرف بنزین/Kmt

بطور کلی افزایش تعداد خودروها همراه با افزایش معمول تعداد جمعیت، می تواند عامل عمده ای در افزایش مصرف سوخت بنزین تلقی گردد.

 

 

افزایش مصرف سوخت مشکلات محیط زیستی ذیل را در بر دارد:

1- افزایش استخراج سوخت های فسیلی.

2- کاهش منابع سوخت های فسیلی.

3- آلودگی هوا، آب و خاک.

بطور کلی تغییرات نامطلوب در حوزه های مختلف محیط زیست به واسطه مجموعه ئی از علل از قبیل جمعیت، فراوانی ثروت و تکنولوژی، حادث می گردد.

 

جوامع امروزی چگونه تکنولوژیهای مربوط به انجام فعالیت ها را انتخاب می کنند؟

در نحوه استفاده از اتومبیل، مردم معمولاً از خودروهای متفاوتی استفاده می کنند.

بعنوان مثال: عده ای از خودروهای شاسی بلند، پاره ای از خودروهای سواری سه نفره و عده ای دیگر از خودروهای ورزشی و بعضی از خودروهای خارجی استفاده می کنند.

در این میان افراد دوستدار محیط زیست هم ترجیح می دهند که از خودروهای بسیار کم مصرف هیبرید(Hybrid) استفاده کنند.

در ارتباط با تولید گوشت، عده ای از حیوانات مرتع استفاده می کنند و بخشی دیگری از جامعه از حیوانات پرواری در اسارت بهره می برند.

برای سامان دادن ضایعات، سهم قابل توجهی از جوامع ترجیح می دهند با بازیافت ضایعات به محیط زیست کمک کنند و در عوض بخش بسیار کمی از مردم، بدون هیج ملاحظه ای ضایعات خود را در بخش های مختلف محیط زیست رها می کنند، و بدین ترتیب موجبات آلودگی و تخریب محیط زیست را فراهم می نمایند.

لذا، مردم برای انتخاب تکنولوژی تولید و یا استفاده از محصولات و کالای محیط زیستی، می توانند از طرق متعددی مدد گیرند.

بعنوان مثال: اغلب ملت های کشورهای جهان ترجیح می دهند برای تصمیم درست اقتصادی از بازار(market) استفاده کنند.

بازار یک شبکه نامرئی است که مجموعه  ئی از شرکت ها و صاحبان صنایع را با هم دیگر مرتبط می سازد.

بازار قادر است کسانی که می خواهند، کالا و خدمات را بخرند یا بفروشند، و حتی عوامل تولید را با هم دیگر وصل نماید.

خانوارها معمولاً تمایل دارند  درآمد خود را صرف خرید محصولات و کالاهای با کیفیت نمایند. در عوض کارخانه داران و صاحبان صنایع نیز تمایل زیادی دارند که محصولات با کیفیت تولید کنند  و همزمان از سود و منفعت لازم هم برخوردار گردند.

برای پوشش دادن به منظور های فوق، شرکت ها، ناچارند از تکنولوژیهائی استفاده کنند که حداکثر کیفیت را از آن خود کرده واز منفعت لازم هم بی نصیب نگردد.

لذا، افزایش سود، کاهش هزینه، افزایش کیفیت و مهم تر از همه حفاظت از محیط زیست از عواملی هستند که می تواند در انتخاب تکنولوژی مناسب مدنظر قرار گیرند.

در این میان و صدالبته، تاثیر متقابل، کیفیت بالای محصولات برای مصرف کننده گان و سود دهی بالای آنها برای تولید کننده گان، نوع، مقدار و قیمت کالا ها را معین می سازد.

حفاظت محیط زیست نیز می تواند به فاکتورهای فوق اضافه گردد، تا بتوان همراه با لذت بردن از کیفیت، منفعت و حفاظت از محیط زیست ترکیبی مناسب از کارائی اقتصادی را به ارمغان آورد.

لذا، شرکت ها، کارنجات و صاحبان صنایع برای کاهش هزینه های خود، می توانند کالاهائی را تولید کنند که نیاز واقعی مردم باشد و با چنین رویکردی، میزان مصرف منابع طبیعی نیز کاهش می یابد و حفاظت به معنی واقعی کلمه از آن محیط زیست  می شود.

لذا انتخاب تکنولوژی درست(Best available technology) و مناسب نه تنها از بیماری اقتصاد مبنی بر بازار جلوگیری می کند. بلکه هزینه های آشکار و پنهان محیط زیستی را نیز کاهش می دهد.

واقعیت این است که اقتصاد امروزجهان بدلایل متعددی، دارای نقصانهای واقعی است و این تنزیل درجات اقتصادی باعث مجموعه از بیماریهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی گردیده است.

اولین و مهمترین عاملی که از آن می توان یاد کرد، تکنولوژی نامناسب است، این تکنولوژی باعث گردیده است ، هزینه های انرژی، مواد و فرآیند و ساخت محصولات بشدت افزایش یابد و این افزایش باعث گردیده است قیمت ها بصورت غلط در بازار بروز نماید.(market failure)

هنگامیکه نتوانیم از منابع بخوبی استفاده کنیم، قیمت های کاذب در بازار بوجود می آیند و تحت این شرایط است که تولید و مصرف کالاها افزایش قیمت پیدا کرده و هزینه های سرسام آوری نیز بر همه آحاد جامعه تحمیل می گردد.

در چنین شرایطی قدرت بازار بگونه ای است   که می تواند هر گونه ناهنجاری را بر اقتصاد، مردم و محیط زیست تحمیل نماید.

حتی کالای عمومی مورد نیاز مردم که توسط دولت ها تهیه می گردد، دست خوش نوسانات قیمتی گشته  و قیمت گذاری ثابتی بر آنها متصور نگردد.

و نهایتاً اینکه هزینه های پنهان محیط زیستی بطرز وحشت آوری اقتصاد، جامعه، مردم و محیط زیست را آزار دهد.

دولت ها برای کاهش آلام فوق معمولاً با اختصاص یارانه(Subsidies) می کوشند، شکافهای عمیق قیمتی و هزینه ای را پر کنند و در چنین شرایطی است که بلای محیط زیست سوز دیگری به سراغ دارائیهای محیط زیستی رفته و مصرف منابع طبیعی را بطرز غم انگیزی به بهای هیچ ، افزایش می یابد.

لذا، اعانه ها و یارانه ها  معمولاً برای تخریب و از بین بردن محیط زیست هزینه  می شوند.

بعنوان مثال: یارانه ها برای ثابت نگه داشتن قیمت ها، برای جلوگیری از ورشکستگی و برای تخریب محیط زیست تقدیم کارخانجات، خانوارها و سایر فعالیت اقتصادی می گردد.

داستان غم انگیز توزیع اعانه به همه نهادهای درگیر تولید، بلای جان همه بخش های محیط زیست شده است . آب، خاک، هوا، گیاهان، جانوران و منابع طبیعی از آن رنج می برند.

 

اقتصاد بیمار ، قصور بازار، از هم پاشیدگی و تنزیل درجه محیط زیست:

با توجه به مباحث فوق، نقصان در داد و ستد کالاهای مورد نیاز مردم، هزینه های پنهان محیط زیستی(بیماری و سایر) و پرداخت یارانه،  از علل مهم از هم پاشیدگی و تنزیل درجه کیفیت محیط زیست محسوب می شوند.

قیمت عاملهای مختلف تولید، کالا ها و خدمات، اطلاعات کاملی را در خصوص اینکه محیط زیست چگونه در تولید و فرآیندهای اقتصادی مشارکت دارد را ارائه نمی دهند.

واینکه تولید محصولات چگونه بر شدت و توانمندی محیط زیست اثر دارند را نیز مسکوت می گذارند.

و یا اینکه چه مقدار کار و فعالیت  برای رقیق کردن و یا غیر سمی کردن ضایعات توسط محیط زیست انجام می شود را نیز در اختیار نمی گذارند.

بدون اطلاعات فوق قیمت گذاری و هزینه های ناشی از مصرف مواد براحتی قابل تعیین نیست و در واقع این مسائل باعث گردیده است که کارخانجات، صاحبان صنایع ملی و مردم بدون کمترین اطلاعی از وضعیت محیط زیست با حرص و ولع و طمع فراوان، اقدام به استفاده از منابع طبیعی و کالاهای محیط زیستی نموده و موجبات تخریب گسترده آنرا فراهم نمایند.

شاید مثالی در این خصوص قیمت های نادرست در اقتصاد بازار را روشنتر نماید . معمولاً قیمت بنزین در خیلی از موارد قصور بازار را تبیین می کند و براحتی نشان می دهد که چگونه کیفیت محیط زیست تنزیل درجه می گیرد.

قیمت یک لیتر بنزین در سال 1392 در ایران در حدود 5500ریال بود، 4000 ریال تا 7000 ریال، درصورتیکه در سایر کشورها قیمت یک لیتر بنزین چند برابر قیمت ایران بود.

بعنوان مثال: این قیمت در ترکیه متجاوز از 80000 ریال محاسبه می گردد، ولی در ایران علی رغم این قیمت پائین، فشار سرسام آوری بر استخراج منابع نفت صورت      می گرفت و مجموعه هزینه های استخراج، حمل، فرآوری و آماده سازی بنزین که عمدتاً از منابع و پالایشگاه های خارجی نصیب ایران می گردد، قیمتی بسیار فراتر از قیمت تحویل به مردم است.

این مهم بدین معنی که این گونه کشورها، برای بحرکت درآوردن اقتصاد ، بطرز سرسام آوری به منابع نفت خام(طبیعی) وابسته میباشند و هر ساله حجم عظیمی از این منابع را برای بدست آوردن انرژی و ماده و به تبع آن تخریب محیط زیست مورد استفاده قرار می دهند.

در صورتیکه اگر برای شکوفائی اقتصاد به قیمت های واقعی توجه کنند، در دراز مدت، پایداری اقتصاد، رفاه مردم و سلامت محیط زیست حفظ می گردد.

 

 

ردپای محیط زیستی افراد در حمل و نقل:

حمل و نقل یکی از جنبه های بسیار مهم زندگی امروز جوامع انسانی در همه جای دنیا است.

مردم در کشورهای جهان، حداقل روزانه دو ساعت را در مسافرت های برون و درون شهری می گذارند و مبلغ قابل توجهی برای این مهم می پردازند.

در این میان ثروتمندان بدلیل دست اندازی بیشتر بر محیط زیست به اصطلاح از لذت کاذب بیشتری (به واسطه مسافرتهای که انجام می دهند) برخوردارند.

لذا، به جرات می توان بیان نمود که حمل و نقل بدین شکل یکی از علل کلیدی کاهش و تهی شدن منابع طبیعی و تنزیل درجه محیط زیست، محسوب می گردد.

حمل و نقل در جهان، در حدود یک سوم مصرف نفت خام را بخود اختصاص می دهد. بعضی از کشورها حمل و نقل دو سوم مصرف نفت خام را به همراه دارد.(امریکا)

کشورهای پیش رفته، 35% دی اکسید کربن، 45% اکسیدهای نیتروژن و 77% منواکسیدکربن را در هوا منتشر می کنند.

واقعیت این است، تکنولوژیهای ناکارآمد مصرف بسیار بالائی از انرژی دارند و تکنولوژی انرژِی بر ،میزان رهاسازی و انتشار تناژ بالائی از آلاینده ها را برعهده دارد

یکی از این تکنولوژیها و شاید مهمترین و منحصر به فردترین آنها در تولید و انتشار آلودگی، اتومبیل(Automobile) است.

یک خودرو تک سرنشین برای رفتن به محل کار به میزان 1826 کیلوکالری بنزین در هر کیلومتر مسافت، مصرف می کند، در صورتیکه مسافت فوق با اتوبوسهای درون شهری در هر کیلومتر 250 کیلوکالری مصرف انرژی دارد.

استفاده از دوچرخه ،بهترین، عالی ترین و محیط زیستی ترین نوع تکنولوژی است که می تواند مورد استفاده گسترده قرار گیرد.

در این تکنولوژی دوستدار محیط زیست در هر کیلومتر مسافت، فقط به اندازه 35 کیلوکالری انرژی مصرف می شود.

شما در این نوع وسیله نقلیه بجای استفاده از سوخت های فسیلی که آلودگی بسیار بالا دارند از انرژی هیدراتهای کربن(Carbohydrate energy) که آلودگی بسیار پائین تری دارند را استفاده می کنید.

لذا، دوچرخه(bicycle) بهترین تکنولوژی موجود (BAT) با کارائی انرژتیک بسیار بالا و دوستدار واقعی محیط زیست می تواند بطرز گسترده ای در مسافرت های درون شهری مد نظر حمل و نقل  در هر کشوری قلمداد گردد.

 

 

 

 

راستی چرا اغلب مردم دوستدار اتومبیل هستند؟

واقعیت این است که ارزشهای فرهنگی  جامعه در این خصوص نقش قابل ملاحظه ای ایفا می نمایند.

مردم در کشورهای در حال توسعه ،برخوداری از خودرو را در اولویت قرار میدهند

در صورتیکه در کشورهای فقیر  داشتن خودرو رویا است.

واقعیت این است که آنها نمی دانند ، این خودروی  در اختیار آنان چه بلائی بر سر محیط زیست می آورد. اساساً ترجمه همه علائق مردم در داشتن خودرو، در ثروت آنها نهفته است.

مردم ثروتمند، بدون توجه به ملاحظات محیط زیستی، دوستدار خودروهای گران قیمت و پر مصرف هستند و متاسفانه در حال حاضر دنیا به کام آنها و به ضرر محیط زیست جریان دارد.

فرهنگ محیط زیستی اغلب مردم آنقدر فقیر و ضعیف است، که سالها طول می کشد تا بتوان آنها از بلائی که  بر سر محیط زیست می آورند آگاه کرد.

در گذشته های دور خانواده ها در جهان بسختی می توانستند صاحب خودرو شوند و گواهی نامه رانندگی بگیرند ولی این موضوع هم اکنون وارد فاز جدیدی گردیده و مردم  متوسط جهان غالباً از نعمت داشتن خودرو بهره می برند.

اگر یک راننده  در30 الی 40 سال  گذشته ،در طول سال 10000 کیلومتر رانندگی می کرد، این عدد امروزه به متجاوز از 20000 کیلومتر تخمین زده می شود.

امروزه مردم بجای اینکه هزینه تولید آلودگی و سایر هزینه های خارجی(پنهان)محیط زیستی  را پرداخت کنند، برای تولید آلودگی جایزه  نیز می گیرند، واقعاً خنده دار است.

هزینه های ناشی از آلودگی و سایر هزینه های محیط زیستی و پنهان(External tests)، هزینه های تغییر اقلیم، هزینه های انبارداری، تصادفات و سایر هزینه های ناشناخته، سالانه میلیاردها پول رایج کشورها را بخود اختصاص می دهند.

سایر هزینه های ناشی از رانندگی، مانند هزینه های احداث جاده ها و تعمیر بزرگراه ها و خدمات اتوبانها، پارکینگ نیز بالغ بر میلیاردها پول رایج دیگر است.

تنها در امریکا  هزینه های محیط زیستی، ناشی از آلودگی ،تغییر اقلیم، حضور نظامی در خاورمیانه، هزینه های ذخیره نفت، تصادفات و آلودگی های صوتی سالانه 1270 میلیارد دلار تخمین زده شده است، سایر هزینه های ناشی از رانندگی در این کشور، شامل ساخت جاده و تعمیرات، خدمات دهی در این بزرگراه ها، پارکینگ به میزان 170 میلیارد دلار سالانه اظهار گردیده است.

بطور کلی، کل هزینه هائی که بصورت مستقیم توسط رانندگان پرداخت نمی شود، نزدیک 300 میلیارد دلار در سال در امریکا است. و این عدد معادل 5 درصد محصول ناخالص محلی است و اگر قرار باشد رانندگان این هزینه ها ا بپردازند، آنها احتمالاً کمتر رانندگی کرده و یا راههای جایگزین برای حمل و نقل، انتخاب می کنند.

 

محاسبه هزینه های واقعی و پنهان یک لیتر بنزین هزار تومانی:

1- نشت بنزین در جایگاهای توزیع  60 ریال.

2- خطر نوسانات اقتصادی، کاهش صدور نفت و در نتیجه کاهش اشتغال زائی 360ریال.

3- هزینه تغییر اقلیم به واسطه انتشار کربن300 ریال.

4- آلودگی هوا شامل بیماریهای تنفسی، و غیره مخصوصاً در جوامع هدف،(سالمندان و کودکان) 1200  ریال.

5- مالیات 1290ریال.

6- قیمت نفت خام 2250ریال.

7- هزینه پالایش720 ریال.

8- هزینه توزیع و بازاری کردن 4500 ریال.

جمع کل:10680ریال.

 

 

 

 

 

جدول محاسبه ردپای محیط زیستی انسان در حمل و نقل:

 

نوع حمل و نقل

(1)

کیلومتر پیمایش

 

(2)

شدت انرژیkcal/km

(3)

کل انرژی استفاده شده

2*3

kcal/km(4)

شدت آلودگی

g/kmt

(5)

کل آلودگیمنتشره(گرم)

2*5

(6)

دوچرخه

-

35

-

0

-

پیاده روی

-

76

-

0

-

موتورسکلت

-

629

-

48/12

-

خودرو تک سرنشین

-

1826

-

16.25

-

خودرو سه نفره

-

968

-

82.14

-

ماشین ون تک نفره

-

2423

-

65.33

-

ماشین ون سه نفره

-

1200

-

71.17

-

خودرو اجاره سه نفره

-

623

-

58.8

-

خودرو اجاره 9نفره

-

222

-

75.3

-

اتوبوس بین شهری

-

741

-

74.3

-

اتوبوس درون شهری

-

237

-

20.1

-

قطارهای بین شهری

-

667

-

41.2

-

قطارهای درون شهری

-

929

-

7.73

-

هواپیما

-

762.1

-

26.2

-

 

 

 

محاسبه ردپای محیط زیستی یک فرد در حمل و نقل:

1- کل مقدار کیلومتری را که در طول سال پیموده اید، با توجه به نوع وسیله نقلیه مورد استفاده، محاسبه کرده و در ستون 2 جدول  فوق درج نمائید.

ساده ترین راه این است که میانگین فاصله خانه تا محل کار یا مدرسه و غیره را تخمین زده و کل مسافرت ها و رفتن به خانه اقوام و نزدیکان و سایر را با هم دیگر جمع نمائید و در جدول درج کنید.

2- برای اینکه کل انرژی استفاده شده را بدست آورید، کافی است ستون 2 جدول را در 3 را ضرب نمائید، با این محاسبه مقدار کل انرژی استفاده شده شما در طول سال توسط همه روشهای حمل و نقل که استفاده کرده اید بر حسب کیلوکالری/ کیلومتر بدست می آید.

3- برای محاسبه میزان آلودگی، کیلومتر پیمایش(ستون 2) در شدت آلودگی (ستون 5) ضرب نمائید، عدد بدست آمده میزان آلودگی تولید شده توسط شما را در طول سال برحسب گرم بر کیلومتر پیمایش نمایش می دهد.

این محاسبه بیانگر تولید آلودگی  شش آلاینده ئی معروفی است که شما در طول سال به واسطه جابجائی خودتان، تولید  می کنید، این آلاینده ها عبارتند از، دی اکسید کربن، دی اکسید سولفور، اکسیدهای نیتروژن، کل ذرات معلق، منواکسید کربن و هیدرو کربن.

4- در انتها، با جمع اعداد ستون 2، 4 و 6 میزان کل سالانه، پیمایش، مصرف انرژی و تولید آلودگی که شما بواسطه حمل و نقل مرتکب شده اید، بدست می آید، این محاسبه را انجام دهید و از آن عبرت بگیرید.

البته برای کم کردن میزان هر یک از اعداد بدست آمده فوق، جداً فکر کنید و آنرا در طول سالهای آتی کاهش دهید.

 

 

 

 

خلاصه مفاهیم کلیدی علل مترتب بر تغییرات محیط زیستی:

1- تغییرت محیط زیستی بواسطه ترکیب چندین عامل که در محیط زیست با هم عمل می کنند، بوجود می آیند.

این عاملها عبارتند از: رشد ناموزون جمعیت، تکنولوژی فرسوده و کهنه، دست اندازی فراوان به کالاهای محیط زیستی،تنزل ارزشهای اخلاقی جامعه و فقر، این علل معمولاً بصورت منفرد ظاهر نمی شوند، مجموعه عوامل باعث تخریب وسیع سامانه های محیط زیستی می گردد.

2- رشد ناموزون جمعیت، که با افزایش تقاضای منابع طبیعی و خدمات امحاء ضایعات همراه است، محیط زیست را بطرز گسترده ای تنزیل درجه می دهد. تبدیل کاربری زمینهای کشاورزی یکی از مهمترین تغییرات محیط زیستی است که به واسطه رشد ناموزون جمعیت ایجاد می گردد.

3- مردم فقیر آلودگی بیشتری تولید می کنند ،فقرا برای پر کردن شکم خود و فرار از مرگ و گرسنگی تقریباً بطرز بی رحمانه ای بر همه سامانه های محیط زیستی حمله می کنند.

ثروتمندان نیز به واسطه تکثر ثروت و مصادره اموال و املاک محیط زیستی برای خود، از اسراف زایدالوصفی برخوردارند.

این افراد ، مصرف منابع طبیعی بالای دارند و تولید ضایعات آنها در محیط زیست چندین برابر افراد معمولی و متوسط جامعه است. بدین لحاظ آنها هم همانند فقرا در تخریب محیط زیست سهم بسزائی دارند.

عدم رعایت عدالت محیط زیستی باعث گردیده است که فقرا و ثروتمندان رشد کنند، این دو طبقه مخربان واقعی محیط زیست محسوب می گردند.

در صورتیکه که بخواهیم به پایداری و حفاظت واقعی محیط زیست دست یابیم، لازم است در جهت امحاء فقیر و متعادل کردن ثروت گام برداریم، در غیر این صورت تخریب همه بخش های محیط زیست فراهم گشته و انقراض زودرس آن میسر میگردد.

4- بدلیل درک ناقص از اهمیت دارائیهای عمومی محیط زیستی(آب، خاک، هوا، گیاهان، جانوران و منابع طبیعی) این دارائیها معمولاً از بی توجهی رنج می برند، اگر مردم بدانند که هوا به چه اندازه مهم است، هرگز آنرا آلوده نمی کنند و سایر موارد بر همین ترتیب از اهمیت ویژه ای برخوردارند.

لذا، ارزش گذاری پائین کالاهای عمومی باعث گردیده است که مصرف این منابع، از حد معمول فراتر رود. و این افزایش مصرف ،باعث تنزیل درجه کیفیت محیط زیست گردیده است.

5- اعانه ها و یارانه دولت ها ،قیمت کالاها و منابع طبیعی محیط زیست را پائین آورده و غالباً باعث گردیده است که فعالیت های اقتصادی مخرب محیط زیست مضاعف گردد، این مهم به نوبه خود باعث تخریب گسترده سیستمهای محیط زیستی شده است.

6- سیاست های کنترلی، نظارتی و دستوری در خصوص کنترل آلاینده ها، شرکت ها را مجبور می کند که  بصورت مقطعی دست از خرابکاری محیط زیست بردارند، مجموعه این چنین اعمالی، توسط ارگانهای مسئول در کوتاه مدت برای کنترل اوضاع پسندیده است، ولی سیاست های پیش گیرانه برای جلوگیری از انتشار آلاینده ها، روش پایداری در جهت حفاظت از محیط زیست قلمداد می گردد.

در صورت تدوین و ابداع مکانیزمهای بازدارنده، امیدهای زیادی وجود دارد تا بتوان از تغییرات نامطلوب محیط زیستی پیش گیری نمود.

 

این سیاست ها هم اکنون در اغلب کشورهای پیش رفته ساری و جاری است.