مقالات فارسی

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 3364

 

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

بنام خدا

رشد جمعیت انسان و اثرات آن بر محیط زیست:

 

در هر دقیقه صد و شصت (160) ، در هر ثانیه 2/7 و در هر هفته یک میلیون و ششصدهزار نفر و در هر سال هشتادو سه(83) میلیون نفر به جمعیت انسان در سیاره زمین اضافه میگردد.

 

اگر وضعیت بر همین منوال ادامه یابد، جمعیت جهان در 12 سال آینده به 8 الی 9 میلیارد خواهد رسید با این احتساب احتمال اضافه شدن هر ساله صد میلیون به جمعیت انسان وجود دارد.

ملتهای ضعیف و فقیر 90 درصد این سهم را به خود اختصاص می دهند. 10 درصد آن نیز مختص کشورهای توسعه یافته است.

رشد جمعیت انسان در طول تاریخ:

انسان در اکثر طول تاریخ زندگی خود رشد متعادلی داشته است و همواره در تراز طبیعت تولید مثل میکرده است، تا دوهزار سال پیش جمعیت انسان در جهان از 200 الی 300 میلیون تجاوز نمی کرد. تقریباً 160 سال پیش جمعیت جهان یکباره به یک میلیارد رسید، 80 سال بعد دو برابر شد، 45 سال بعد به چهار میلیارد رسید و تا 12 سال آینده به مرز 8 میلیارد نفر خواهد رسید.

مفهوم کلیدی:

جمعیت انسان در بیشتر تاریخ زندگی خود، بکندی رشد کرده است و افزایش سریع در اندازه جمعیت انسان  پدیده ای نسبتاً جدید است.

 

 

 

 

چرا رشد جمعیت انسان اینگونه سریع شد؟!

در بحث مربوط به انسان و محیط زیست اشاره کردم که انسانهای اولیه(اجداد ما) به دلیل جمع آوری آذوقه،شکار حیواناتو عملیات ناموفق کشاورزی، بیماری و قحطی، بکندی رشد می کرد و همواره در تراز طبیعت باقی می ماند.

بعدها بدلیل چندین تغییر مهم، از قبیل توسعه تکنولوژی(شناخت ابزار آلات) انقلاب کشاورزی و نهایتاً انقلاب صنعتی و مکان یابی های جدید، به یکباره جمعیت انسان فزرونی گرفت، لذا بهبود عملیات کشاورزی و دستیابی به غذای کافی و خلق تکنولوژی، نحوه استفاده و بهره برداری از زمین، جمعیت را بطرز خارق العاده چندین برابر ظرفیت برد زمین نمود، در توضیح این مطلب که چرا این گونه جمعیت فوق العاده سریع افزایش پیدا کرد را می توان در موارد ذیل جستجو نمود.

انقلاب صنعتی، اشکال جدید ماشینهای قابل استفاده در تولید غذا، را به جوامع معرفی نمود و بدین ترتیب تولید محصولات غذائی بالا گرفت و امکان بوجود آمدن افزایش جمعیت فراهم گردید، داروهای جدیدی کشف شد و بطرز قابل ملاحظه ای میزان مرگ و میر کاهش یافت، مثلاً پنی سیلین از این نوع داروها بود، اگر چه بعدها مشکلات عدیده محیط زیستی پدیدار گشت ولی جمعیت جهان همچنان افزایش یافت.

مثال دیگر اینکه با ظهور تکنولوژی، آفت کش های قوی نیز تولید گردید و بعضی از آنها مانند آفت کش های بر پایه کلره(Dichloro-Diphenyl-Trichloro Ethane ) حشره کش معروف DDT که باعث گردید، حشره کشنده مالاریا را که سالانه جان میلیونها نفر را در نواحی حاره ای می گرفت، تا حدود زیادی از بین ببرد و این گونه بود که جمعیت انسان مجدداً افزایش یافت، علاوه بر موارد فوق بهبودهای زیادی نیز در وضعیت بهداشت، آب آشامیدنی سالم نیز باعث گردید که از مرگ و میرها کاسته شود و در نتیجه سایر موارد توسعه در قسمتهای مختلف زندگی انسانی، همه و همه باعث گردید جمعیت جهان به مرز انفجار برسد، بر اساس تخمینهای دانشمندان علوم و اکولوژی، سیاره زمین در حالت طبیعی فقط می تواند به تعدا دو میلیارد انسان را با همه موجودات دیگری که وجود دارد، از نظر غذائی تامین کند و این مهم همواره در طول تاریخ این سیاره باید ثابت باقی بماند، ولی ما هم اکنون آنها را به چهار برابر ظرفیت رسانده ایم، پر واضع است که در چنین حالتی شیرازه تمامی مکانیزمهای طبیعی سیاره بهم خورده و همگان از این موضوع در رنج و سختی روزگار می گذرانند.

منافع پیشرفتهای تکنولوژیک ابتدا در اروپا و سپس در شمال امریکا پدیدار گشت، اما در این مناطق میزان مرگ و میر و تولید نسل نیز تغییراتی فاحش بوجود آمد، بگونه ای که از میزان مرگ و مبر کاسته شد . زاد و ولد افزایش یافت، این گونه بود که جمعیت این مناطق، فزونی یافت، تقریباً صدو پنجاه سال طول کشید تا این کشورها بتوانند میزان مرگ و میر  و زاد و ولد را متعادل کنند.

از طرف دیگر منافع حاصل از انقلاب کشاورزی و صنعتی، بعدها وارد کشورهای در حال توسعه گردید، مثلاً در امریکای لاتین، آسیا و افریقا، قبل از این دوران، این کشورها از میزان مرگ و میر و زاد ولد بالائی برخوردار بودند ولی با ظهور داروهای مدرن و رعایت بهداشت از میزان مرگ و میر در این کشورها کاسته شد و مخصوصاً این مهم در بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد، لذا رشد میزان تولد بالا رفت و از میزان مرگ کاسته شد و بدین صورت بود که جمعیت کشورهای در حال توسعه هم بسرعت افزایش یافت.

مفهوم کلیدی:

جمعیت انسان در 200 سال گذشته بخاطر پائین آمدن میزان مرگ و میر و افزایش میزان زاد و ولد، بطرز وحشتناکی فزونی یافته است، میزان مرگ ومیر بخاطر افزایش منابع غذائی و بهبود در سیستم بهداشت و وجود داروهای شفابخش، بصورت چشم گیری کاهش یافته است.

 

بالا بردن ظرفیت برد محیط زیست.(چشم انداز اکولوژیک):

تمامی پیشرفتهای اشاره شده در مبحث قبلی از قبیل تکنولوژی، کشاورزی و دارو در تغییر تعادل مناسب بین رشد جمعیت و عاملهای کاهش جمعیت موثر بوده اند.

اثر خالص موئلفه های فوق، افزایش در عاملهائی بوده است که رشد را ترغیب و کاهش در عاملهای نگه دارنده جمعیت در حال ثبات،(کنترل جمعیت) را بهمراه داشته است.

این مسئله به نوبه خود باعث افزایش غیر قابل منتظره در ظرفیت برد محیط زیست برای استفاده های انسانی گردیده است.

قبلاً توضیح دادم که ظرفیت برد محیط زیست عبارت است از تعداد موجوداتی(در این مورد انسانها) که محیط زیست بتواند در دراز مدت آنها را تامین نماید، میباشد. لذا ظرفیت برد محیط زیست توسط دو عامل قابل تعیین است.

1- موجودی منابع، شامل غذا و سایر احتیاجات انسانی و حیوانی.

2- ظرفیت و تحمل محیط زیست برای جذب و غیر سمی کردن ضایعات بوجود آمده از فعالیتهای انسانی و حیوانی.

تمام اکوسیستم ها، برای هر گونه جمعیت، ظرفیت برد معین و مشخصی دارند.

ظرفیت برد، ایستا نیست و یا به عبارت دیگر این ظرفیت تحمل، بصورت مداوم یعنی سال به سال در نوسان است و بر اساس اقلیم و سایر پارامترهای موجود در آن تغییر کرده و از پویای لازم برخوردار می گردد.

مهم تر اینکه ظرفیت برد می تواند توسط موجودات زنده و انسانها تغییر کند و به عنوان یک قانون کلی، می توانیم این گونه توضیح دهیم، که اغلب گونه های موجودات زنده کمترین تاثیر را بر ظرفیت برد محیط زیست خود دارند، اما، انسانها از قدرت قابل ملاحظه ای در ارتباط با گسترش افزایش برد محیط زیست برخوردار هستند، و انسانها در واقع می توانند تغییرات لازم را برای افزایش حیات و تولید مثل خودشان، در محیط زیست و ظرفیت برد آن ایجاد کرده و از این طریق بر سایر موجودات زنده محیط زیست فائق آیند.

یعنی هر چه که انسانها تعداد بیشتری ماهی از دریا صید کنند، تعداد کمتری از ماهی ها برای تغذیه سایر جانوران و پستانداران دریا باقی میماند.

توسعه و گسترش ظرفیت برد کره زمین نیز بر انسانها اثر می گذارد. مثلاً با بهبود وضعیت آب از طریق لوله کشی به گونه های بیابانی(بیابانها) ظرفیت برد بیابان افزایش یافته، ولی از طرف دیگر این افزایش ظرفیت در صورتیکه تحت کنترل قرار نگیرد، باعث تولید آلودگی بیش از حد و تخریب محیط زیست می گردد.

مثلاً ضایعات تولید شده ناشی از یک فعالیت صنعتی بحدی زیاد می شود که ظرفیت مکانیزمهای خود پالائی محیط زیست برای از بین بردن آنها، از بین میرود و لذا، این ضایعات در محیط زیست انبار شده و انسانها و سایر موجودات را رنج می دهند.

 

مفهوم کلیدی:

پیشرفتهای تکنولوژیک مقاومت های محیط زیستی را کاهش داده و باعث ترغیب رشد جمعیت گردیده است. افزایش ظرفیت برد محیط زیست برای انسانها، باعث کاهش تعداد گونه های موجودات زنده در محیط زیست گردیده و اثرات ناخوشایند فراوانی را بر جوامع انسانی نیز تحمیل کرده است.

 

 

ظرفیت برد محیط زیست برای جوامع انسانی به چه معنی است؟

مباحث زیادی در ارتباط با ظرفیت برد محیط زیست و بطور کلی سیاره زمین در خصوص جوامع انسانی وجود دارد. بطور خلاصه یعنی اینکه کره زمین چه تعداد انسان را از نظر مواد غذائی و سایر احتیاجات، بدون اینکه بر زندگی سایر گونه ها لطمه ای وارد شود، می تواند تامین نماید؟

بلحاظ علمی، اگر همه مردم جهان،(7 میلیارد موجود) و همه آنهائیکه در آینده می ایند، در اشل و لول محیط زیستی زندگی کنند یعنی توجه به بازیافت، صرفه جوئی دائمی، استفاده از انرژی پاک و لایزال خورشیدی، نگه داشتن سایز جوامع انسانی و حیوانی و گیاهی در حالت ثبات دائمی(کنترل مناسب موالید از راههای طبیعی) و خلاصه توجه جدی به همه پارامترهای حیات در قالب تبعیت از سیستمهای بیولوژیکی موجود در سیاره زمین وجود داشته باشد، در چنین حالتی کره زمین قادر است برای مدت بسیار طولانی، متجاوز از 1000 میلیارد نفر انسان و همه موجودات دیگر را از نظر آذوقه و تامین سایر احتیاجات زندگی، پوشش دهد.

متخصصین می گویند در صورت رعایت مسائل مربوط به حفاظت محیط زیست ،سیاره زمین میتواند تقریباً 170 برابر جمعیت موجود را تامین معاش نماید، ولی متاسفانه در حال حاضر زندگی کردن بر مبنای حفاظت از محیط زیست، کم رنگ است، یعنی بازیافت ناقص است، ضایعات فراوان است، از انرژی خورشید خبری نیست، تمام سیستمهای طراحی شده انسانی ناکار آمدند و همه سامانه های شکل گرفته حیات بدست انسان، مخرب و دشمن محیط زیست شده اند.

در چنین شرایطی است که ظرفیت برد کره زمین به جای افزایش، فوق العاده کاهش یافته است. و از حالت طبیعی خود خارج گشته است .

دانشمندان می گویند در چند سال گذشته یعنی زمانیکه جمعیت انسانی کره زمین 5/6 میلیارد بود، انسانها به واسطه عدم رعایت شرایط محیط زیستی، کره زمین را از ظرفیت برد، خود خارج کردند، یعنی اینکه سیاره زمین در شرایط کنونی فقط می تواند تعداد 5/6 میلیارد نفر را از نظر تامین معاش و سایر احتیاجات زندگی پوشش دهد.

هر رقمی فراتر از 5/6 میلیارد در صورتیکه شرایط محیط زیست لحاظ نگردد، برای انسانها فاجعه بار است، هم اکنون می بینید تعداد بسیار زیادی از مردم، از نبودن آب آشامیدنی سالم رنج می برند، تعداد دیگری در فقر مطلق و گرسنگی قرار دارند و البته عده بیشماری نیز، از انواع امراض مرتبط با آلودگیهای گسترده محیط زیستی، در رنج و عذابند.

هوای آلوده، اقیانوسها و آبهای آلوده، انقراض گونه ها، کریه کردن منظر محیط زیست، جنگل زدائی، قحطی گسترده و فقر همه از نشانه های خارج شدن کره زمین و محیط زیست از طرفیت برد است.

با تشخیص مشکلات فوق آیا باز هم توجیهی برای اضافه کردن جمعیت جهان وجود دارد؟ آیا بدون توجه به سامانه های پایدار حیات، می شود موجودات و گونه های زنده حیوانی و گیاهی را حفظ کرد؟

پر واضع است که جواب منفی است، بدون توجه به مسائل و مشکلات مربوط به ناهنجاریهای محیط زیستی، کلیت حیات در خطر است و انقراض زودرس گونه ها را بدنبال دارد.

حتی انسانها در دراز مدت بدلیل فشار های زندگی و عدم تحمل ناهنجاریها  کارائی لازم را از دست داده و بتدریج به تاریخ ملحق می گردند، پایان این دادستان برای انسان بسیار غم انگیز است و هر کس مقابل چشمان عزیزان خود به نوبت بدرود حیات خواهد گفت، پایان پر مجرای این چرخش ناهموار انقراض گونه های انسانی و تبدیل سیاره زمین به کره ئی مرده خواهد بود.

مشکلاتی که امروزه بشر از منظر محیط زیستی، با آنها روبروست، فراوانند، خیلی از آنها را بسختی می شود حل نمود، پاره ای لاینحلند.

جمعیت بسیار زیاد انسان حتی اگر از منابع بصورت بهینه استفاده کند، مستلزم استفاده زیادی از آب، خاک، هوا، جانوران و گیاهان خواهد بود.

با توجه به اینکه هر یک از بخشهای محیط زیستی فوق، در دوران معین و مشخصی در چرخه قرار می گیرند، اگر تعداد انسانها زیاد شود، چرخه نمی تواند به اندازه کافی به انسانها سرویس دهد، چون وقت کافی را برای تجدید حیات در اختیار ندارد.

جمعیت انسانی فعلی کره زمین تقریباً چهل(40) درصد از منابع بهره وری خشکی اولیه (Primary Terresterial Productivity) را مورد استفاده قرار می دهند، یعنی 40 درصد از مواد گیاهی که در زمین و مزارع تولید می شود در اختیار انسان است.

حالا اگر جمعیت کره زمین دو برابر شود و استاندارد زندگی هم ثابت بماند، همه زمینهای قابل گشت سیاره زمین باید کاشته شده و در اختیار انسان قرار گیرد.

می دانید نتیجه این قصیه چه خواهد بود؟!

یعنی انقراض گسترده گونه های حیوانی و گیاهی.

کاهش و نقصان خدمات اکولوژیکی ضروری برای حیات در روی سیاره زمین، حتی دو برابر شدن جمعیت، بصورت بالقوه می تواد تناژهای عظیمی از آلودگی و ضایعات را تولید کند.

مفهوم کلیدی:

تعیین دقیق ظرفیت برد محیط زیست برای جوامع انسانی وظیفه ای خطیر و در عین حال بسیار مشکل است، بعضی از مردم فکر می کنند که هنوز به ظرفیت برد محیط زیست نرسیده اند، یعنی اینکه زمین هنوز هم می تواند به اندازه کافی مجموعه احتیاجات انسانی را تامین نماید. در عوض عده ای دیگر معتقدند که این ظرفیت در حال حاضر با توجه به عدم رعایت شرایط محیط زیستی تکمیل شده است و کره زمین بیش از این نمی تواند به مردم اضافه سرویس دهد. و بیان می دارند، اضافه شدن جمعیت بدون توجه به حل مسائل محیط زیستی، سلامت اکولوژیک سیاره زمین را کاهش داده، اقتصاد و رفاه انسانی را نیز در کما فرو می برد .

 

 

جمعیت زیاد و تولید نسل فراوان:

اثرات جمعیت بر محیط زیست، تقریباً در همه جای کره زمین مشهود است، دانشمندانی که جوامع انسانی را مطالعه و تحقیق می کنند، می گویند، جمعیت انسان بیش از حد زیاد(Over population) شده است

در چنین حالتی جمعیت متجاوز از ظرفیت برد محیط زیست است، یعنی تامین احتیاجات انسانی و نیز از بین بردن ضایعات بوجود آمده خارج از تحمل محیط زیست بوده و محیط نمی تواند، سرویس های لازم را به انسان ارائه دهد.

مفهوم کلیدی:

جمعیت بیش از حد انسان ریشه همه مشکلات محیط زیستی است، آلودگی ایجاد کرده، منابع را تخریب نموده و مشکلات اقتصادی و اجتماعی گسترده ائی بوجود می آورد. اندازه جمعیت انسان و میزان رشد آن، اثرات قابل ملاحظه ای بر مشکلات محیط زیستی و راه حل های آن دارند.

 

 

اثرات جمعیت بیش از حد در جوامع شهری:

در این خصوص، تهران بزرگ خودمان را در نظر بگیرید، در دنیای زمین هم می توانید، لندن، قاهره، بنگلادش، بانکوک، مکزیک و شانگهای را داشته باشید. در این مگا شهرها به واقع هم فقرا و هم ثروتمندان در عذابهای تدریجی زندگی را تجربه می کنند.

برای اغلب مردم این شهرها، شرایط بسیار نامساعد و بعضاً وحشتناک حیات روزمره، متصور است. نبود آب آشامیدنی کافی و سالم، هوای بسیار آلوده، مملو از مواد ارگانیک فرار، سرطان زا،

فقر بسیار گسترده و شدید اکسیژن پایه حیات، ترافیک خارق العاده اعصاب خوردکن، شلوغی بیش از حد در مراکز شهرها، مجموعاً طیف گسترده ای از انواع ناهنجاریهای اجتماعی، ذهنی و نیز بیولوژیکی را فراهم آورده اند.

حتی روانشناسان اجتماعی براین باورند که پدیده طلاق، بد اخلاقیهای خانوادگی، مرگ زودرس، امراض ذهنی و روانی، استفاده از الکل و داروهای مخدر و سایر ناآرامیهای اجتماعی، همه و همه نتیجه وجود پدیده، جمعیت بیش از حد(Over population) در این گونه شهر ها است.

روانشناسان حتی فراتر رفته اند و می گویند میزان افزایش جنایات و سقط جنین، بعلاوه بیماریهای گسترده ناشناخته دیگر نیز به واسطه شلوغی بیش از حد است، آنها مجموعه این ناهنجاریها را، سندروم درون شهری (Inner City Syndromeنام نهاده اند. از نظر علمی- تحقیقاتی و محیط زیستی با توجه به انجام آزمایشات مربوط، پدیده جمعیت بیش از حد، در جوامع حیوانی، گیاهی و انسانی، نیز شرایط بهداشت و سلامت محیط زیست را برهم می زند و آن را به حالت ناسالم سوق می دهد.

در چنین شهرهائی(شهرهای با جمعیت زیاد) علاوه بر مشکلات اجتماعی، از ظرفیت برد محیط زیست در مراکز این شهرها نیز کاسته می شود و محیط زیست نمی تواند، ضایعات تولید شده را غیر سمی نموده و دوباره مورد استفاده قرار دهد. آلودگی بیش از حد ناشی از تردد اتومبیل ها، صنایع، نیروگاهها و سیستمهای تصفیه فاضلاب، می تواند مجموعه بزرگی از ناهنجاریها و تخریبات محیط زیستی را در این گونه شهرها، ایجاد نماید.

 

 

مفهوم کلیدی:

اندازه بیش از حد جمعیت انسانی باعث بوجود آمدن طیف وسیعی از ناهنجاریهای محیط زیستی می گردد. این مشکلات کمبود منابع، تخریب گسترده محیط زیست و مجموعه ئی از مشکلات اجتماعی را در بر میگیرند.

 

تولید مثل سریع و بیش ازحد معمول:

گرسنکی، قحطی، بیماری، فقر، بی سوادی، آلودگی، بیکاری و مناظر کریه زمینهای لم یزرع بعلاوه سایر موارد نامطلوب یک زندگی نکبت بار، همه و همه از نشانه های جمعیت بیش از حد انسان امروزی است که فراتر از ظرفیت برد محیط زیست پا به عرصه حیات گذاشته است.

اگر چه قانونگذاری و تلاشهای تکنولوژیک برای حل معضلات فوق به استخدام گرفته شده اند، ولی تاکنون نتوانسته اند مشکلات فوق را بخوبی حل و فصل کنند. میزان رشد جمعیت و زمان دو برابر شدن ان بحدی سریع است که توان هر گونه برنامه ریزی در جهت بهبود ظرفیت برد محیط زیست را مختل کرده است.

هم اکنون، سالانه تعداد 83 میلیون نفر به جمعیت کره زمین اضافه می شود که 90% آن متعلق به کشورهای کمتر توسعه یافته است، این تعداد انسان، حجم عظیمی از منابع را استفاده کرده و آلودگی زیادی تولید می کنند. میزان رشد جامعه بشری هم اکنون در جهان 2/1% است و 58 سال طول می کشد تا جمعیت جهان دو برابر شود.

البته این میزان در کشورهای مختلف متفاوت است ، بیشترین میزان رشد هم اکنون در افریقا و کمترین آن یعنی0.2-% در اروپا می باشد.

مفهوم کلیدی:

تمامی مشکلات محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی در شهرها و مناطق روستائی بواسطه رشد سریع جمعیت بوجود می آید، اندازه بیش از حد جمعیت در یک منطقه، دولت ها را در برآورده کردن تقاضاهای اجتماعی دچار  مشکل نموده و در صورت ادامه روند رشد سریع جمعیت، حضور پایدار جمعیت بشری نیز دچار مشکل اساسی میگردد.

 

نکاتی در خصوص جوامع بشری و اندازه گیریهای مربوط به رشد جمعیت:

امروزه افزایش جمعیت بشری، یک مسئله جهانی محسوب میگردد و اگر تنظیمات لازم در خصوص تثبیت آن صورت نپذیرد، مشکلات عدیده ای برای محیط زیست ایجاد می گردد.

یکی از مهم ترین اندازه گیریهای مربوط به جوامع بشری، اندازه گیری میزان رشد است، این اندازه گیری واقعاً به چه معنی است؟

هنگامیکه انسان شناسان اعلام می کنند که رشد جمعیت سالانه 2 یا 3 درصد است، یعنی چه؟

آیا ما باید در این خصوص نگران باشیم؟ برای پاسخ دادن به این سئوال، لازم است بدانیم که میزان رشد جمعیت چگونه محاسبه می گردد.

میزان رشد جمعیت جهان، افزایش طبیعی جمعیت نیز نامیده می شود. با کسر تعداد مرگ و میرها در یک جامعه از تعداد متولدین در همان جامعه در یک سال، میزان رشد حاصل میگردد.

میزان مرگ و میر خام  میزان تولد خام = میزان رشد

میزان زاد و ولد خام در واقع تعداد متولدین در یک جامعه به ازاء هر هزار نفر است، میزان مرگ و میر خام، تعداد مرگ در یک جامعه به ازاء هر 1000 نفر می باشد.

در جهان، در حال حاضر میزان تولد 1000 ا/21ست و میزان مرگ 9/1000 می باشد.

تفاوت این دو، میزان رشد محسوب می شود. در مورد فوق میزان رشد 1000/ 12است، این بدین معنی است که سالانه 12 نفر در هر 1000 نفر به جمعیت جهان اضافه می گردد و برای تبدیل آن به درصد، بسادگی آنرا در صد ضرب کرده و درصد را بدست می آوریم.

%2/1 = 100 x 12/1000

ارتباط بین میزان تولد و مرگ، تعیین می کند که آیا جمعیت جهان در حال افزایش، کاهش و یا ثابت است. جدول ذیل میزان رشد و زمان دو برابر شدن بعضی از جوامع را در جهان نشان می دهد.

میزان رشد و زمان دو برابر شدن آن در بعضی از جوامع

منطقه

میزان رشد

زمان دو برابر شدن(سال)

جهان

1/2

58

کشورهای کاملاً توسعه یافته

1/0

700

کشورهای کمتر توسعه یافته

1/5

47

افریقا

2/4

29

آسیا

1/3

54

اروپا

2/-

-

اقیانوسیه

1

70

تعادل بین میزان تولد و مرگ در مناطق مختلف جهان، میزان رشد جمعیت جهان را تعیین می کند.

هر یک از میزان های فوق تحت تاثیر عاملهای متعددی است. برای مثال میزان تولد در یک جامعه معین به موارد ذیل بستگی دارد.

1- سن افرادیکه ازدواج می کنند.

2- سطح تحصیلی مزدوجین.

3- اشتغال آنها.

4- مسائل تنظیم خانواده.

5- تعداد بچه های که یک زوج خواهان آن هستند.

6- ارزشهای فرهنگی.

7- ارزشهای مذهبی.

هر یک از عوامل فوق می توانند در تنظیم ،کاهش و یا افزایش جمعیت جهان نقش اساسی داشته باشند.

از منظر محیط زیستی، جمعیت جهان نباید کاهش یا افزایش یابد بلکه باید در حالت تعادل و ثبات نگه داشته شود. در شرایط فعلی که جمعیت جهان در حال افزایش بوده و سریع زیاد می شود، لازم است با تعلیم و تربیت مزدوجین، ایجاد اشتغال و استفاده از ابزارهای تعدیل جمعیت، میزان رشد را کاهش داده و آنرا به ثبات نسبی برسانیم.

مفهوم کلیدی:

میزان جهانی رشد جمعیت با کسر میزان مرگ و میر خام از میزان زاد و ولد خام بدست می آید.

 

زمان دو برابر شدن جمعیت:

پارامتر مهم دیگر از اندازه گیری دینامیک جمعیت زمان دو برابر شدن(Doubling) آن است، یعنی زمانیکه برای دو برابر شدن جمعیت محاسبه می گردد. طریقه محاسبه آن بشرح ذیل است.

درصد میزان رشد / 70 = زمان دو برابر شدن

 

در معادله فوق، عدد هفتاد، یک عدد ثابت جمعیتی است، با استفاده از این معادله ما بصورت سریع می توانیم میزان رشد را تبدیل به زمان دوبرابر شدن نمائیم.

با میزان رشد دو درصد، زمان دوبرابر شدن جمعاً 35 سال خواهد بود.

مفهوم کلیدی:

زمان دوبرابر شدن جمعیت زمانی است که اندازه جمعیت دوبرابر می شود و با تقسیم کردن 70(ثابت جمعیت) بر میزان رشد، بدست می آید. در مواری خاص بطرز اعجاب انگیزی حتی میزان رشد کم، بصورت نسبی منجر به تسریع زمان دوبرابر شدن می گردند.

 

با بررسی میزانهای رشد و زمانهای دوبرابر شدن در کشورهای جهان، براحتی میتوان دریافت که کشورهای توسعه یافته و صنعتی شده میزان رشد بسیار پائینی داشته و در مواردی منفی است، مثلاً ژاپنی ها میزان رشد جمعیت شان 1/. درصد و طبیعتاً زمان دوبرابر شدن جمعیت آنها، 700 سال است، یا در آلمان میزان رشد جمعیت 2/.  درصد میباشد و اساساً زمان دوبرابر شدن ندارند و در چنین حالتی رشد منفی است. در عوض در کشورهای کمتر توسعه یافته، میانگین رشد5/1 درصد است. یعنی حداقل 47 سال طول می کشد تا جمعیت این کشورها دوبرابر شود.

در شاخ افریقا میزان رشد2/4% است و 29 سال طول می کشد تا جمعیت آنها دوبرابر شود، در آسیا 1/3% که 54 سال طول می کشد تا به دوبرابر برسند، درهرصورت رشد فزآینده جمعیت در کشورهای فقیر، فقر محیط زیست را بدنبال دارد.

 

 

مفهوم کلیدی:

میزان رشد در کشورهای کاملاً صنعتی شده نسبتاً پائین بوده و در مواردی منفی است، همین میزان در کشورهای کمتر توسعه یافته بالا بوده و در مواردی بسیار بالا است، این موضوع مشکلات عدیده ای را برای مردم، اقتصاد و محیط زیست بوجود آورده است.

 

میزان باروری کل و باروری مربوط سطح جایگزین والدین:

برای درک و فهم آینده جامعه، میزان رشد و زمان دوبرابر شدن جمعیت بسیار حیاتی هستند، یک معیار اندازه گیری مهم دیگر در جمعیت انسانی که به ما کمک می کند تا روندها را در رشد بشناسیم، در واقع میزان باروری کلTotal Fertility Rate) است.

میزان باروری کل عبارت از تعداد بچه ها ئیست که یک خانم می تواند در طول دوران زندگی زناشوئی بر اساس روندهای جاری، بدنیا آورد. این میزان در کشورهای صنعتی 2 می باشد، این وضعیت بدین معنی است که بصورت میانگین، هر خانم در کشورهای صنعتی در گروه سنی 15 تا 45 سال می تواند در طول دوران زندگی خود بچه متولد کند.

در کانادا میزان 5/1 است، در هندوستان میزام 3 است، در اغلب کشورها، خانم ها به سطح باروری جایگزینی رسیده اند.

(Replacement Level Fertility)

این سطح عبارت از میزان باروری کلی است که زوجها تعداد بچه مورد نیاز برای جایگزینی خود را تولید می کنند. این میزان در امریکا 2.1است و این بدین معنی است که هرده(10) خانم باید تعداد 21 بچه برای جایگزینی خود و شوهرشان تولید کنند. دلیل تولید یک بچه اضافه این است که در این کشورها یکی از 21 نفر قبل از اینکه به سن تولید مثل برسد،امکان مرگ برای او وجود دارد.

سطح باروری جایگزین در کشورهای کمتر توسعه یافته بخاطر بالا بودن میزان مرگ و میر، بالاتر است. امروزه اغلب کشورها، زیر سطح باروری جایگزین هستند، این کشورها عمدتاً در اروپا قرار دارند، میزان باروری جایگزین این ملت ها بقدری پائین است که رشد جمعیت آنها متوقف شده است.

هنگامیکه میزان مرگ و میر مساوی میزان تولد باشد، در چنین حالتی میزان رشد، صفر شده و متوقف می گردد. انسان شناسان این چنین حالتی را، رشد جمعیت صفر(Zero population Growth) می نامند.

مهاجرت:

تعداد افرادیکه از یک منطقه به منطقه دیگر نقل مکان می کنند، در واقع فرآیند مهاجرت را انتخاب کرده اند، مهاجرت حداقل دارای 2 شکل متفاوت است.

 

1- افرادیکه به یک کشور وارد می شوند.

2- افرادیکه از یک کشور خارج می شوند.

مهاجرت خالص عبارت است از تفاوت بین افرادیکه وارد می شوند با افرادیکه خارج می گردند.

رشد جمعیت در یک کشور هنگامی با ثبات است که میزان رشد و مهاجرت خالص، صفر باشد.

مفهوم کلیدی:

رشد یک شهر، ایالت و یا یک منطقه توسط دو عامل تعیین میگردد. 1- میزان رشد یا افزایش طبیعی

2- مهاجرت یا جابجائی مردم در داخل و یا خارج شدن از یک شهر.

 

البته مهاجرت موافقین و مخالفینی هم دارد، موافقین می گویند که برای ثبیت جمعیت در یک کشور باید جلوی مهاجرت را گرفت و در چنین حالتی است که جمعیت با رشد طبیعی خود، ثبات را تجربه خواهد کرد و علاوه بر ثبات جمعیت، منافع اقتصادی فراوان برای کشور نیز ایجاد می شود. در عوض مخالفین اظهار می دارند که مهاجرت به کشورهای دیگر، ثبات جمعیتی را از بین برده و رشد طبیعی جمعیت را تحت الشعاع قرار می دهد، هزینه های کشور را زیاد کرده و فشار بر منابع محیط زیستی وارد می گردد و فقر را گسترش داده و مشکلات فراوان دیگری را نیز بهمراه دارد.

پدیده مهاجرت داخلی یعنی جابجائی مردم درون یک کشور، از یک مکان به منطقه دیگرو این مسئله نیز

می تواند برای محیط زیست، اقتصاد ، فرهنگ و اجتماع مشکلاتی را ایجاد کند.

جرم، خیانت، تخریب و سایر ناهنجاریها در این پدیده قابلیت بروز پیدا کرده و فائق آمدن بر آنها تا حدود زیادی هزینه های بالائی بر کشورها تحمیل می کند.

پر واضح است که هر چه منطقه از نظر جمعیتی از تراکم مناسبی برخوردار باشد، مدیریت بر سامانه های حاکم بر، ان از منظر کنترلی، سهل تر بوده و از بروز ناهنجاریهای اجتماعی براحتی می توان جلوگیری نمود.

مفهوم کلیدی:

مهاجرت عبارت است از نقل و مکان مردم از یک کشور به کشور دیگر، این پدیده بر رشد جمعیت منطقه ای اثر می گذارد و اثرات مثبت و منفی اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی فراوانی دارد .

 

هیستوگرامهای جمعیت(Population Histograms)

برای تشریح دینامیک جمعیت لازم است از موازین رشد، باروری، زمان دو برابر شدن و مهاجرت خارجی استفاده نمود. مثلاً اینکه در حال حاضر وضعیت جمعیت چگونه است و در آینده به چه صورت خواهد بود.

ما می توانیم برای هر چه شفاف تر کردن توضیحات مربوط به جمعیت، از مجموعه ای از گرافها استفاده کنیم.

یکی از معروفترین این نمودارها که در پروفیل جمعیت مورد توجه قرار می گیرد، در واقع هیستوگرام جمعیت نام دارد.(خصوصیات)

هیستوگرام یک نمودار میله ای است که پروفیل جمعیت را نشان می دهد و پارامترهای نظیر جنس و سن افراد را بهمراه دارد.

در دو طرف نمودار میله ئی هیستوگرام که بصورت افقی رسم شده است تعداد گروههای سنی معین و جنس مرد و زن بودن افراد مشخص شده است.

بطور کلی 3 نوع هیستوگرام داریم. 1- هیستوگرام ثابت. 2- هیستوگرامفشرده و انقباضی. 3- هیستو گرام پهن و گسترش یافته.

در هیستوگرام ثابت جمعیت تقریباً ثابت است و هیچ انقباض و یا انبساطی وجود ندارد و نشان دهنده این است که مزدوجین تعداد بچه هائی که می توانند جایگزین آنها شوند را تولید کرده اند.

مثلاً در کشور سوئد پروفیل جمعیت بدین منوال است و ثبات آن مشهود می نماید. در چنین حالتی والدین فقط تعداد فرزندان لازم که می توانند جایگزین آنها شوند را تولید می کنند.

لذا هیستوگرام حالت تثبیت جمعیت را نشان می دهد. در هیستوگرام انقباضی سایز و اندازه خانواده، کم و کمتر می شود و در چنین حالتی والدین تعداد فرزندان مورد نیاز را که بتوانند جایگزین آنها شود را تولید مثل نمی نمایند و در چنین حالتی اندازه خانواده کاهش پیدا کرده و هیستوگرام در ابتدا و پایه آن شروع به حرکت انقباضی می کند که بتدریج شاهد کاهش میزان جمعیت هستیم، این وضعیت در حال حاضر در کشور اتریش مشهود است.

در هیستوگرام پهن و گسترشی، سایز و اندازه خانواده بیشتر از حد معمول است و افراد جوان بسیار فراوانند، پایه هیستوگرام گسترده و پهن است و این مهم نشان دهنده فراوانی نیروی بارور را با خود بهمراه دارد، این وضعیت هم اکنون در کشورهائی نظیر کنیا و مکزیکو قابل مشاهده است، در چنین حالتی تعداد فرزندان یک خانواده بیش از تعداد مورد نیاز است که این جمعیت عظیم می توانند ناهنجاریهای عدیده ای رابر محیط زیست تحمیل نمایند.

با توجه به بررسیهای بعمل آمده، جمعیت فعلی جهان از هیستوگرام پهن و گسترشی تبعیت می کند و این نوع افزایش جمعیت پیامدهای خطرناک و نامیمون، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را برای سیاره زمین بوجود آورده است، هیستوگرامهای جمعیت برای پیش بینی اندازه و ساختار سنی جوامع بسیار مفید است و با اطلاعات مستخرجه از این نمودارها، می توان برای ساماندهی مراکز تعلیم و تربیت، درمانی و ساخت مجتمع های مسکونی و سایر نیازمندیهای بشر، برنامه ریزیهای جامع شهری و روستائی را انجام داد.

مثلاً جمعیتی که از هیستوگرام انبساطی و گسترش یافته پیروی می کند، باید مجموعه زیر ساخت های اشاره شده در فوق برای آن پیش بینی شود. و یا هیستوگرامی که انقباضی است باید جمعیتی که بازنشسته می شوند، پیش بینی های لازم از نظر معیشتی و سایر نیازها مد نظر قرار گیرد.

همچنانکه در گذشته توضیح توضیح دادم، جمعیت انسانی سیاره زمین در حال حاضر از حد معمول خود گذشته است و بسیار زیاداست. هم اکنون 30% مردم جهان در سن 15 سالگی هستند و اگر قرار باشد، انسان آینده ای پایدار را بسازد، لاجرم باید به راههای تثبیت جمعیت خود اندیشه کند.

مفهوم کلیدی:

هیستوگرامهای جمعیت نمودارهائی از جوامع انسانی هستند که گروههای سنی مختلف از مرد و زن را نمایش داده و اطلاعات مفیدی را برای برنامه ریزان فراهم می کنند. هیستوگرامهای کشورها، ممکن است انبساطی باشد، یعنی پایه هیستوگرام پهن و گسترده است و یا احتمال دارد انقباضی باشد، بدین معنی که پایه هیستوگرام باریک است و امکان ثابت بودن هیستوگرام نیز وجود دارد که در این صورت هیستوگرام یک پایه ثابت دارد. بطور کلی جمعیت جهان در حال حاضر انبساطی است.

 

 

رشد تصاعدی جمعیت:Exponential Growth

هنگامیکه جمعیت هر ساله با درصدی ثابتی رشد نماید، این جمعیت قادر است در مدت زمان معین بصورت تصاعدی افزایش یابد.

به مثال ذیل توجه کنید:

اگر شما یک حساب ذخیره ارزی داشته باشید، این حساب 5% با بهره ترکیبی قابلیت رشد بصورت تصاعدی را دارد. خصوصیت قابل ملاحظه تمام رشدهای تصاعدی این است که جریان رشد در مراحل اولیه با اعداد مطلقی که دارد، بسیار کند است و به محض اینکه رشد از مرز معینی بگذرد، در چنین حالتی رشد سریع و سریع تر میگردد.

مثلاً 1000 دلار سرمایه گذاری در چنین حالتی، در طی مدت 7 سال به 2000 دلار تبدیل می گردد، در مدت 14 سال به 4000 دلار و در مدت 21 سال به 8000 و در مدت 28 سال به 16000 و در مدت 35 سال به 32000 و در مدت 42 سال به 64000 و در مدت 49 سال به 128000 دلار می رسد.

از این مرحله به بعد در مدت زمان بسیار کوتاهتری یعنی 56 سال، میزان ذخیره شما به 256000 دلار افزایش می یابد و این رشد در واقع تصاعدی است. در 63 سال 512000 دلار و در 70 سالگی به میزان متجاوز یک میلیون دلار خواهد رسید.

در مسئله رشد تصاعدی جمعیت نیز مثال فوق صادق است، رشد 2/1 درصد جمعیت جهان سالانه 83 میلیون نفر را به سیاره زمین اضافه می کند و در مدت زمان 57 سال جمعیت جهان را از مرز 7 میلیارد نفر به 14 میلیارد نفر می رساند و این رشد در واقع تصاعدی است، علی رغم اینکه درصد رشد پایه(2/1) ثابت است ولی چون منجر به افزایش خالص سالانه می گردد، وضعیت افزایش را سریع و سریع تر می کند.

با افزایش جمعیت جهان، فشارهای مضاعف و در عین وحشتناکی بر منابع وارد می آید، آلودگی بیش از حد تولید می شود و تخربیات گسترده محیط زیستی را نیز بدنبال دارد.

لذا اگر بپذریم که جمعیت جهان در حال حاضر متجاوز از ظرفیت برد زمین است در چنین حالتی باید قبول کنیم که افزایش بیشتر مردم جهان، در شرایط فعلی ما را از جاده پایداری منحرف کرده و سیستمهای در اختیار ما، بسوی ناپایداری سوق داده می شوند.

این وضعیت بدین معنی که ما هم اکنون با پدیده خارج از ظرفیت

(Over shoot) روبرو هستیم، در چنین حالتی باید انتظار ناهنجاریهای گسترده اقتصادی، اجتماعی و مجموعه ای از ناهنجاریهای محیط زیستی را داشته باشیم.

مفهوم کلیدی:

جوامع بشری بصورت تصاعدی در حال افزایش می باشند. از منظر جهانی رشد جمعیت انسان نامنظم و تصاعدی است در منحنی رشد تصاعدی حتی درصدکم باعث افزایش جمعیت جهان می گردد. این افزایش جمعیت در این حد باعث استفاده بیش از حد از منابع، تولید آلودگی، تولید ضایعات و تخریب گسترده محیط زیست را بهمراه دارد.

 

آینده جمعیت جهان:

در تخمین وضعیت آینده و نگرانیهای مربوط به این مهم باید به این سئوال پاسخ دهیم که وضعیت مردم جهان، با این رشد تصاعدی فعلی، در کره زمین چگونه است؟

اساساً ما در کره زمین به چند نفر انسان نیاز داریم؟ آینده انساندر سیاره زمین چگونه است ؟در صورت کم یا زیاد شدن جمعیت چه آینده ای در انتظار انسان می باشد؟

جمعیت انسان در سال 2000 میلادی، 6 میلیارد بود، بر اساس محاسبات ریاضی، برای افزایش جمعیت سه سناریو متصور است. 1- در خوش بینانه ترین حالت جمعیت جهان در سال 2050 میلادی به 3/7 میلیارد و در بدبینانه ترین حالت7/10 میلیارد خواهد رسید، اگر میانگین را لحاظ کنیم، این افزایش 9 میلیارد در سال 2050 میلادی خواهد بود.

در هر صورت ما با افزایش جمعیت جهان روبرو هستیم و اگر به تثبیت آن فکر نکنیم، آینده وحشتناکی برای ما، اقتصاد و محیط زیست رقم خواهد خورد.

مفهوم کلیدی:

اگر اندازه جمعیت جهان به حالت تثبیت نرسدو بطرز هولناکی با افزایش بیش از حد همراه باشددر چنین حالتی انسان و سایر موجودات روی سیاره زمین با ناهنجاریهای عدیده محیط زیستی روبرو میگردند و در صورتیکه روند افزایش بدست انسان کند نگردد، سیستمهای خودگردان محیط زیست بر اساس قوانین اکولوژیک ساری و جاری حاکم بر طبیعت،به صورت خود فرمان، فرآیند تثبیت را انجام خواهند داد و این مهم در قالب مرگ و میرهای وحشتناک و در عین حال غم انگیز برای انسان و سایر موجودات به دست طبیعت تحقق می یابد.

(Ecological Natural Negative Feedbak Mechanisms)

 

رشد جمعیت در کشورهای کمتر توسعه یافته و پیامدهای آن:

قبلاً توضیح دادم که در کشورهای شاخ افریقا و خاورمیانه رشد جمعیت بیش از حد است، این رشد شتابان مخصوصاً در کشورهای فقیر افریقائی، هزینه زیادی را بر مردم آن منطقه، اقتصاد آنها و محیط زیست شان تحمیل کرده است، گرسنگی، فقر، قحطی، غارت، جرم، جنایت، تجاوز و تخریب گسترده محیط زیست، ارمغان این افزایش جمعیتی وحشتناک در این گونه کشورهاست.

در آسیا: وضعیت کمی بهتر از افریقاست، خاورمیانه به واسطه وفور منابع، هم اکنون مورد تاخت تاز کشورهای توسعه یافته است، دست اندازی به منابع و ثروت این بخش بزرگ از جهان، جهانخواران را مشغول کشتار انسانهای این مرز و بوم کرده است.

جمعیت این بخش از جهان که در سال 30 گذشته حدوداً 54 میلیون بود، هم اکنون به بیش از 190 میلیون رسیده است، این رشد سریع همراه با طیف وسیعی از ناهنجاریهای فرهنگی و مسائل قومی، کشتار بی رحمانه آنها را بهمراه داشته است، قدرت های بزرگ برای دستیابی به منابع این کشورها، آنها را به جان هم انداخته و تحت ترفندهای مختلف موجبات کشتار آنها، غارت کردن منابعشان، تخریب اقتصاد خاورمیانه و از همه مهمتر آلودگی محیط زیست و تخریب آن را در این بخش از جهان فراهم کرده ا ند.

مفهوم کلیدی:

رشد جمعیت در مناطق کمتر توسعه یافته جهان، اثرات نامطلوب فراوان اجتماعی ،اقتصادی، انسانی و محیط زیستی را در خاورمیانه بهمراه داشته است.

 

جهان احتمالات:

با توجه به توضیحات قبل، بنظر می رسد که جهان در آینده نزدیک، از رشد فزآینده جمعیت رنج ببرد.

اکثر متخصصین، بر این عقیده اند که این مسئله در دراز مدت مشکل افرین است، لذا رشد جمعیت در مراحل اول سریع، سپس تثبیت و در مرحله آخر دچار روند کاهشی می گردد.

لذا این نوسانات، هزینه زیادی را بر محیط زیست ، انسان و سایر موجودات زنده تحمیل کرده و نهایتاً منجر به کاهش همه منابع در اختیار می گردد.و سپس تثبیت جمعیت به واسطه جریانها و مکانیزمهای خودگردان طبیعت، بوقوع می پیوندد و مرحله نهائی این گذار، بدلیل کاهش شدید منابع کره زمین، زندگی سختی را برای ساکنان آینده که محدود هم هستند، فراهم می آورد.

بر اساس اصول مسلم علمی و مذهبی ، انبساط کره زمین فراهم گشته، و نهایتا بدون دریافت انرژی در تاریکی مطلق فرو میرود .در چنین وضعیتی، موجودات زنده و انسان مرگ سیاره ئی را تجربه خواهند کرد.

 

 

 

مفهوم کلیدی:

 

محققین و متخصصین علوم طبیعی، بر این باورند که رشد جمعیت در دراز مدت نمی تواند تداوم یابد و نهایتاً اندازه جمعیت به واسطه مکانیزمهای بازخورد منفی تحت کنترل قرار گرفته و به ثبات نسبی می رسد.

این ثبات برای مدتی ادامه یافته و سپس بدلیل کمبود شدید منابع و عدم کارائی ظرفیت برد زمین همه سامانه های موجود در سیاره بدلیل استفاده بیش از حد، از حالت هومستاز خارج شده و سیاره را در مرحله نهائی، به کام مرگ فرو می برد .

لذا برای تاخیر در این قضیه باید زندگی محیط زیستی را در همه ابعاد حیات مدنظر قرار دهیم. در غیر این صورت همه انسانها بهمراه سایر گونه های حیات، انقراض(Extinction) زودرس را تجربه خواهند کرد.