درباره

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 2301

 

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

بنام خدا

 

توسعه پایدار و ارتباط آن با حفاظت محیط زیست

 

کره زمین در فضا همانند یک کشتی می ماند که با سرعت متجاوز از 000/100 کیلومتر در ساعت به دور خورشید می چرخد، و کل منظومه شمسی با سرعت نزدیک به یک میلیون کیلومتر در ساعت به دور کهکشان راه شیری می دود و عجیب تر اینکه کهکشان راه شیری با سرعتی متجاوز از یک میلیون کیلومتر در ساعت در گروه کهکشانهای محلی در حرکت است.

 

همه ما و موجودات زنده در این کشتی فضائی بسرعت در حرکتیم، اگر این کشتی فضائی زودتر از موعد مقرر در فضا غرق شود، همه چیز بر باد خواهد رفت، پس باید در اندیشه پایداری بود.

 

 

 

بخوبی می دانیم که تمدن بشری تا کنون دو انقلاب مهم را تجربه کرده است، یکی انقلاب کشاورزی که طریقه کسب و کار از حالت سنتی به مدرنیته تبدیل گردید، یعنی وسایل اولیه تولیدات کشاورزی مانند بیل و گاوآهن به وسایلی مدرن همچون تراکتور و کامباین و سایر تبدیل گردید و بدین ترتیب موجبات فراهم آوری تولیدات غذائی بیشتر حاصل شد، ولی این انقلاب سیاره محل زندگی ما و سایر موجودات را از حالت طبیعی خارج کرد و آنرا بصورت شکننده و آسیب پذیر درآورد، انقلاب دوم،انقلاب صنعتی بود که تولیدات دستی را به صنعتی تبدیل نمود یعنی با معرفی کارخانه های عظیم صنعتی که با سوخت فسیلی کار می کردند انواع سخت افزارهای لازم تولید گردید و این تولیدات ناشی از صنعت، چهره کره زمین را با فشارهای متعددی که بر آن وارد می کرد، چروکیده و دگرگون ساخت.

 

تخریب وسیع و آلودگی بیش از حد ایجاد نمود و این وضعیت کماکان ادامه دارد. البته در این دو انقلاب، دست آوردهای فراوانی حاصل گردید ولی این دست آورده ها هزینه های زیادی بر محیط زیست تحمیل نمود، مثلاً آلودگی، تخریب محل سکونت موجودات، انقراض زودرس گونه های حیات، ناهنجاریهای محیط زیستی را بوجود اورد لذا برای غلبه بر این بیماری محیط زیستی احتیاج هست که یک انقلاب پایدار ایجاد گردد. شاید لازم باشد یک انقلاب فرهنگی صورت پذیرد، می توانیم انقلاب فرهنگی را انقلاب سوم،انقلاب قرن بیست و یک و یا بصورت کلی تر، انقلاب پایداری نام گذاری کنیم. برای ایجاد چنین انقلابی باید پایه های انقلابات گذشته(کشاورزی و صنعتی) را بازنگری کرده، و سیستمهای جدیدی را از نو بسازیم که مهم ترین مشخصه آنها باید طرفداری و دوستداری از محیط زیست باشد. بعبارتی تمامی زیرساختهای متجاوز از هزار ساله قدیمی را باید مجدداً طراحی کرده و آنها را بصورتی خوشخیم و پایدار و دوستدار محیط زیست درآوریم. این چنین استراتژیهائی برای محیط زیست و مشکلات عدیده محیط زیستی که جامعه ما امروزه با آن روبرو است بسیار حیاتی است.

 

حفاظت برای آینده سیاره زمین فوق العاده حیاتی است و باید ارتباط تنگاتنگی بین حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار وجود داشته باشد. اصلاح سیستمها، مخصوصاً سیستمهای کلیدی که زندگی انسان و سایر موجودات زنده را تامین می کنند باید در انقلاب پایداری بصورت جدی دنبال گردد.

 

 

 

تعریف انقلاب پایداری

 

برای اینکه به این تعریف برسیم، لازم است ابتدا در خصوص حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار، توافقاتی صورت گیرد، بعبارتی باید راههائی که منجر به حفاظت محیط زیست می شود بدست آورده و از دل آن به تعریف توسعه پایدار بپردازیم و در انتها، انقلاب پایداری را نتیجه گیری کنیم.

 

مشکلاتی که امروزه کره زمین با آنها روبروست عمدتا عبارتند از:

 

1- آلودگی هوا، آب و خاک.

 

2- رشد نامتناسب جمعیت.

 

3- استفاده نادرست از منابع طبیعی.

 

4- انقراض زودرس گونه های حیوانی و گیاهی.

 

5- تولید ضایعات خطرناک فراوان.

 

6- زباله های رادیو اکتیو.

 

از جمله مسائلی هستند که در انقراض زودرس کره زمین دخالت دارند، برای غلبه بر ناهنجاریهای فوق باید توسعه ای مدنظر قرار گیرد که بتواند نیازمندیهای نسل حاضر و تامین نیازمندیهای نسل آتی در بر گیرد و همزمان عملیات متعدد حفاظت از محیط زیست را نیز مد نظر قرار دهد.

 

بدین ترتیب ما نیازمند فرآیندی هستیم که هم به حفاظت محیط زیست بپردازد و هم نیازمندیهای حال و آتی را برآورده کند، این فرآیند از منظر محیط زیست توسعه پایدار نام دارد.

 

توسعه پایدار به خودی خود محقق نمی شود، در این مسیر باید رنجها کشید، چالش های فراوانی در پیش روست، سیستمهای کهنه باید تغییر کند، دوباره سازی باید صورت گیرد، فرهنگ مردم استدلالی گردد و برای انجام چنین مواردی باید یک انقلاب صورت گیرد، این انقلاب اساساً با تخریب همه سامانه های غلط همراه است و منافع عده زیادی را به نفع محیط زیست در خطر انداخته و خطاکاران محیط زیستی را به شدت مجازات می کند و بنائی نو بوجود میاورد

 

در انقلاب پایداری که به حفاظت و پاکی محیط زیست می پردازد، باقی مانده گان ساکنان سیاره زمین، انسان، سایر موجودات زنده، گیاهان، آب، هوا، خاک و منابع طبیعی ضمن اینکه از آنها برای تداوم حیات استفاده می شود، به آنها نیز احترام گذاشته می شود و در جهت حفظ حیات آنها نیز گامهای اساسی برداشته میگردد و همه ارکان محیط زیست از زندگی و خدمت دهی، لذت می برند.

 

ویژه گیهائی که برای توسعه پایدار و انقلاب پایداری در نظر است اساساً اصولی است، ده گانه که به اصول توسعه پایدار و انقلاب پایداری معروفند، این اصول از سیستمهای طبیعی منتبج شده و در کاربردهای انسانی جاسازی می شوند، قبلاً گفته بودیم که سیستمهای طبیعی بر اساس مکانیزمهای خودگردان اداره می شوند، مدیریت آنها بگونه ای است که هیچ ناهنجاری در روند حرکت پایدار آنها، مشاهده نمی گردد، ولی با دخالت انسان حتی این سیستمها بسوی ناهنجاری سوق داده شده اند.

 

اصول ده گانه توسعه و انقلاب پایداری.

 

اصول توسعه و انقلاب پایداری در سه ناحیه ذیل قرار دارند.

 

1- سیستمهای طبیعی کره زمین(اکوسیستمها).

 

2- افکار اجتماعی مردم.

 

3- اخلاق محیط زیستی جامعه.

 

با بررسی جامع نواحی فوق، اطمینان دارم می توانیم محیطی عاری از آلودگی، جامعه پایدار و آینده ای بهتر برای کره زمین رقم زنیم. و اما این اصول ده گانه:

 

الف: اصول اکولوژیکی توسعه و انقلاب پایداری چهار اصل اساسی در ارتباط با توسعه پایدار از اکولوژی و سیستمهای طبیعی منتج می گردد، این اصول عبارتند از:

 

وابستگی انسان به محیط زیست .

 

محدودیت های بیوفیزیک.

 

زندگی مابین ظرفیت برد محیط زیست.

 

1- وابستگی انسان به محیط زیست.

 

اکثر مردم فکر می کنند محیط زیست چیزی مثل تماشای پرندگان و قدم زدن در جنگل و امثال اینهاست، ولی واقعیت این است که محیط زیست بسیار فراتر از این چیزهای معمول است و ما طیف وسیعی از نیازمندیهای خود را از محیط زیست تامین می کنیم. کالاها و خدماتی که برای زندگی روزانه انسان و سایر موجودات کره زمین مورد نیاز است، از محیط زیست تامین می شود.

 

اقتصاد جهانی وابستگی شدیدی به محیط زیست دارد، محیط زیست منبع تمام مواد ورودی به صنایع است، سیستمهای متنوع اقتصادی از محیط زیست تغذیه می کنند،و در عین حال محیط زیست محل رهاسازی کلیه ضایعات بوجود امده است . واقعیت این است که محیط زیست از آنجائیکه زیرساختهای بیولوژیکی ما را در بر می گیرد این امکان را برای ما فراهم می آورد که زیرساختهای فیزیکی را با کمک زیرساختهای بیولوژیکی بسازیم، ساختمانها، بنادر، بزرگراه ها و سایر، بدون زیرساخت بیولوژیکی(چوب، مواد معدنی، آب، غذا، زمین حاصل خیز کشاورزی) تقریباً غیر ممکن است.

 

 

 

اگر کسی وابستگی انسان را به زمین و سیستمهای طبیعی آن تشخیص دهد، برای او روشن می شود که حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار محیط زیستی در واقع شکلی از حفاظت خود انسان است. لذا محافظت از سیاره زمین، شکل نهائی محافظت از انسان است.

 

 

انسان برای خدمات و کالاهای بی شماری که برای زندگی روزمره و آینده اقتصاد ضروری هستند، به محیط زیست وابسته است.

 

2-محدودیتهای بیوفیزیک

 

اصل دوم: توسعه پایدار و انقلاب پایداری محدودیتهای بیوفیزیک نام دارد، زمین و اکوسیستمهای مستقر در آن طیف وسیعی از منابع را برای انسان و سایر موجودات فراهم می آورند.

 

منابعی که از خاک و جنگل بدست می آید، منابع تجدید پذیر نام دارند، یعنی قادرند بصورت منظم رشد کرده و دوباره تکثیر شوند، و سایر منابع شامل فلزات، منابع سنگ آهن،نفت و غیره، منابعی هستند که غیر قابل تجدید می باشند و قادر نیستند دوباره ترمیم شوند و به حیات خود ادامه دهند یعنی تمام شدنی هستند. هر دو نوع منابع فوق محدودیتهای دارند، برای مثال، محدودیتهای در مقدار نفت که منبع غیر قابل تجدید می باشد وجود دارد و نیز محدودیت هائی در خصوص اینکه انسان تا چه میزان می تواند از ماهیان دریا بگیرد، بدون اینکه لطمه ای به حیات و تجدید شوندگی آن وارد آورد نیز وجود دارد.

 

شواهد زیادی وجود دارد که انسان به محدودیتهای بیولوژیکی و فیزیکی مستقر در کره زمین توجهی نکرده و بصورتبی رحمانه ای، بر منابع تجدید پذیر و غیر قابل تجدید پذیر، حمله می نماید، بعضی از آنها راتا سرحد اتمام و نابودی رها نکرده و به این وضعیت خطرناک همچنان ادامه می دهد. مثلاً ماهیگیری بیش از حد باعث از بین رفتن گونه های غذائی شده و این فرصت به ماهیها داده نشده است تا حیات خود را تجدید کنند، یا از ذخائر معدنی بگونه ای استفاده شده که این ذخائر رو به اتمام هستند و هیج جایگزینی برای آنها اندیشه نشده است.

 

لذا محدودیتهای بیولوژیکی و فیزیکی در کره زمین جدی است و شواهد علمی نیز وجود دارد که محدودیتهای شیمیائی باعث تولید آلودگی بیش از حد در جوامع انسانی شده است. در ملتهای صنعتی و غیر صنعتی جهان الودگی واستفاده بیش از حد منابع تجدید شونده، قابلیت تجدید حیات اینگونه منابع را از بین برده است و تناژ تخلیه دی اکسید کربن(که در سوختهای فسیلی حادث می شود) در اتمسفر باعث تغییرات وسیع اقلیمی گردیده است.

 

تخریب بخش وسیعی از لایه اوزون به واسطه استفاده کلرو و فلوروکربن ها، مثال دیگری است که کره زمین را در معرض بمباردمانهای وسیع پرتوهای مهلک خورشیدی قرار داده است.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

منابع تجدید شونده و غیر قابل تجدید که حیات ما و سایر موجودات را تامین می نمایند، درگیر محدودیتهای واقعی هستند. علائم و نشانه های زیادی وجود دارد که این محدودیت ها، بحرانهای محیط زیستی زیادی را در سیاره زمین بوجود آورده اند.

 

 

 

3-زندگی کردن بین محدودیتها

 

اصل سوم:. زندگی کردن بین محدودیتها (در بین محدودیت ها زندگی کردن)

 

اگر چه منابع محدود هستند و قابلیت حذف آلاینده ها در کره زمین نیز محدود گشته است. علی رغم این مسائل ما می توانیم با کاربرد اندیشه انسانی، مسئل را مدیریت کنیم. دو کار مهم را انجام دهیم.

 

1- کند کردن آهنگ رشد سریع جمعیت در جهان.

 

2- طراحی دوباره سیستمهائی که بتوانند در بین محدودیتها عمل نمایند.

 

هر دو تلاش فوق باید همزمان انجام می شود، یکی از کلیدهای مهم در زندگی پایدار این است که بیاموزیم، در میان ظرفیت بر محیط زیست زندگی کنیم.

 

ظرفیت برد عبارت است از تعداد موجوداتی را که محیط زیست می تواند بصورت نامحدود تحت حمایت قرار دهد، دو عنصر بسیار مهم در تعیین ظرفیت برد محیط زیست وجود دارد، یکی منابع و دیگری قابلیت محیط زیست در ارتباط با جذب، از بین بردن و غیر سمی کردن ضایعات، لذا باید سیاست هائی اتخاذ کنیم که این محدودیت و اصول را مطالعه کرده و برای دوام وبقای محیط زیست اصولی را بر اساس محدودیت های موجود ترسیم نمائیم . مثلاً میزان ماهیگیری از دریا، استخراج نفت، معدن کاوی و سایر موارد باید بر اساس ظرفیت برد محیط زیست و موجودی منابع صورت گیرد.

 

لذا کند کردن آهنگ رشد جمعیت انسان در جهان و طراحی سیستمها بر اساس محدودیت ها اصل زندگی کردن با محدودیت ها را توجیه می کند.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

زندگی پایدار بدین معنی است که انسان بتواند راه هائی را برای حیات در بین محدودیت های محیط زیست اشکار سازی کند.

 

وابستگی درونی انسان با محیط زیست

 

اصل چهار، توسعه و انقلاب برای پایداری  وابستگی درونی انسان با محیط زیست.

 

چهارمین اصل اکولوژیکی اصل وابستگی درونی نام دارد. انسان و سیاره زمین در یک ارتباط تنگاتنگ درونی با هم، زندگی می کنند.

 

همانگونه که ما به محیط زیست وابسته ایم سرنوشت محیط زیست جهانی نیز به ما وابسته است. تاثیر انسان بر کره زمین بسیار زیاد است و با سرعت سرسام آوری در حال رشد، در هر صورت انسان نگهبان زمین و هر اتفاقی که برای کره زمین بوجود آید، ازآن انسان و سایر موجودات نیز است.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

آینده محیط زیست و محیطی که ما و سایر موجودات زنده به آن وابسته هستیم، در دستان انسانها است.

 

 

 

اصول اخلاقی و اجتماعی توسعه و انقلاب پایداری.

 

زندگی بصورت پایدار روی کره زمین، چالش بیولوژیکی است که همه گونه ها با آن روبرو می باشند. همچنانکه در اصل سوم بیان کردیم، زندگی پایدار و همه گونه های زنده در محیط زیست مستلزم حیات در بین محدودیتها است.موجودی منابع و قابلیت حذف ضایعات دو عنصر مهم می باشند. اگر چه چالش زندگی پایدار برای همه گونه ها یکسان است ولی برای انسان به واسطه عاملهای زیادی این وضعیت بسیار پیچیده است، مثلاً اخلاق، اقتصاد و سیاست، لذا در این بخش می کوشیم تا اصول اخلاقی  اجتماعی کلیدی اصول فوق را بصورت جامع شرح دهیم. این اصول عبارتند از:

 

· عدالت در مور نسلهای آینده. یکی از مهمترین اصول توسعه و انقلاب پایداری، برقراری عدالت در مورد نسلهای آینده موجودات زنده است.

 

دکتر ین این اصل به ما می گوید بطریقی زندگی کنیم که فرصت موفقیت را از نسل های آینده سلب ننمائیم. با مدیریت صحیح بر منابع می توانیم این مهم را تحقق بخشیم. عبارت عدالت در مورد نسلهای آتی می تواند تاثیرات شگرفی بر تکنولوژی که توسعه می دهیم و بر راههائی که سیستمهای انسانی طراحی می شوند و نیز کارکرد آنها، داشته باشد . در صورت توجه به این اصل مهم و ذخیره منابع برای نسل آینده موجوداتو با استفاده از انرژی خورشید و مواد بازیافتی، سهم نسل های آینده از منابع طبیعی سیاره زمین، تضمین می گردد.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

عدالت در مورد نسلهای آینده به ما می گوید باید بطریقی زندگی کنیم که نیازمندیهای نسل آینده نیز قابل تامین گردد.

 

 

 

عدالت در خصوص نسل حاضر.

 

این اصل مهم اخلاقی، اجتماعی در سطح بین المللی مباحث زیادی را در جهت حفاظت بین المللی محیط زیست، مطرح کرده است و توجه دانشمندان علوم مختلف را بعنوان یک اصل اخلاقی مهم جلب نموده است.

 

دکترین اصل عدالت در خصوص نسل حاضر به ما می گوید، به گونه ای عمل کنیم که نیازمندیهای ما و همه کسانیکه زنده هستند بخوبی تامین گردد و بعبارتی دارائیها در دست عده ای معدود قرار نگیرد و تجمع ثروت نباشد، بلکه امکان تامین نیازمندیها برای همه مردم حاضر جهان بوجود آید. در واقع هوای سالم، آب پاک، منابع طبیعی و خاک حاصلخیز باید در اختیار همه مردم قرار گیرد تا بتوانند هم زندگی سالم و هم تامین معاش داشته باشند، و در صورت عدم استفاده صحیح از منابع اثرات نامطلوب فراوان در کره زمین حادث می گردد، که برجسته آن گسترش فقر است.

 

مثلاً فرسایش خاک، طوفان، سیل همگی پیامد استفاده ناصحیح از منابع طبیعی است که معضلات فراوانی را برای ساکنان حاضر کره زمین بوجود می آورد. واقعیت این است که تمام اعضاء جامعه جهانی از آب، خاک و هوا سهم یکسان دارند، در صورت عدم رعایت عدالت و جابجائی سهم استفاده، اثرات نامطلوب گسترده ای در جهان(کره زمین) بوجود می آید. تاثیرات محیط زیستی اقدامات انسانی، جهانی است. مثلاً تخریب لایه اوزن به واسطه استفاده از مواد کلرو فلورو کربن ها در یک گوشه از کره زمین، گوشه دیگر آن را نیز تحت تاثیر قرار می دهد، یا مثلاً جنگ در عراق و تخریب گسترده زمین با مواد شیمیائی خطرناک، اثرات نامطلوبی را در کشورهای همسایه برجای می گذارد.

 

در هر صورت تاثیرات نامطلوب و گسترده اقدامات انسانی باعث تخریب محیط زیست در سرتاسر کره زمین می گردد.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

عدالت در خصوص نسل حاضر به ما می فهماند که بگونه ای عمل کنیم تا به حقوق و نیازمندیهای همه مردمی که امروزه زنده هستند احترام گذاشته شود.

 

 

 

اصل هفتم از توسعه و انقلاب پایداری.

 

عدالت اکولوژیک، ایده عدالت اکولوژیک طرفداران محیط زیستی زیادی دارد، عبارت اینکه سیاره زمین دارائی مسلم همه گونه ها، نه فقط انسان است، اصلی بسیار مهم و منطقی می باشد، براساس این نظر انسانها نه فقط به رعایت حقوق دیگران از هم نوعان خود، بلکه به تمام موجودات زنده روی کره زمین در حال حاضر و آینده تعهد دارند.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

عبارت عدالت اکولوژیک عنوان می دارد که همه گونه های حیات حق دسترسی به محیط زیست پاک و منابع کافی را باید داشته باشند.

 

 

 

اصول سیاسی توسعه و انقلاب پایداری.

 

اصل هشتم پایداری  مشارکت جمعی:

 

این اصل می گوید آینده پایدار فراتر از تنظیم قوانین و مقررات است، در واقع همه نهادهای اجتماعی در این خصوص بصورت عملی مسئولند و اهداف انقلاب پایداری بدون مشارکت مردم تحقق نمی یابد، شهروندان یکی از اجزاء برجسته سیستم اقتصادی هستند. انها مصرف کننده کالاها و خدمات می باشند. با هوشیاری شهروندان یعنی خرید محصولات سبز و سازگار با محیط زیست و همچنین خرید به اندازه نیاز، مرحله گذار به پایداری تسریع می گردد، اقدامات فراوانی وجود دارد که شهروندان می توانند آینده پایدار جوامع را رقم بزند.

 

مثلاً رانندگی با خودروهای کم مصرف، استفاده از حمل و نقل عمومی، استفاده از اتوبوس های بین شهری، توسعه پایدار فراهم می شود. بازیافت بسیار مهم است، در مجموع گذار به جامعه پایدار نیازمند مشارکت جمعی همه مردم است. در این کشتی بزرگ هیچکدام از ما مسافر نیستیم، همه مهماندار این کشتی آسمانی هستیم.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

ساخت یک جامعه پایدار نیازمند مشارکت جمعی همه آحاد جامعه است.

 

 

 

اصل نهم از اصول پایداری عبارت از تعاون و همکاری بین دول جهان: تضمین حضور دراز مدت و پایدار انسان روی سیاره زمین نیازمند تعاون و همکاری بین همه کشورهای جهان است. توافقات منطقه ای بین دولتها، از قبیل پیمانهای چند جانبه برای حفاظت از محیط زیست ضروری است. توافقات بین المللی مثل پیمان گرمای جهانی و پیمان لایه اوزن نوعی از همکاری و تعاون میان دولتهای جهان است. بهبود این چنین پیمانهائی و توافقات جدید باید در دستور کار قرار گیرد.

 

مفهوم کلیدی:

 

 

حفاظت محیط زیست و توسعه پایدار نیازمند تعاون و همکاری همه کشورهای جهان است.

 

 

 

اصل دهم از اصول توسعه و انقلاب عبارت است از:

 

توجه جدی به علل ریشه ای یکی از مسائل مهمی که تا کنون بحرانهای محیط زیستی را بوجود آورده است عدم توجه به علل ریشه ای بوده است. اصلاح بحرانهای محیط زیستی با توجه به علائم ونشانه ها راه حلی کوتاه مدت و مقطعی و مشکلات را در دراز مدت حل نمی کند. مثال، بیماری که به استرس دچار است ممکن است بصورت مقطعی با دارو، درمان شود ولی برای از بین بردن کامل استرس باید به بیمار بیاموزیم چگونه استرس را از خود دور نگه دارد.

 

متاسفانه درمان ناهنجاریها با توجه به علائم ، درمانی کوتاه مدت است، و درمان مقطعی همه جهات زندگی انسان را دربرگرفته است، در اقتصاد، فرهنگ، آداب و رسوم ، امنیت و سایر موارد همه در حال حاضر بر اساس علائم بصورت مقطعی درمان می گردند، ولی برای حل ریشه ای آنها تمهیدات لازم صورت نمی پذیرد. مثلاً در حوزه حفاظت محیط زیست نمونه های فراوانی از حل مقطعی مشکلات مشاهده می شود. استفاده از فیلتر در دودکش ها و صنایع، تبدیل کننده کاتالیزری در اتومیبل ها، سوزاننده های ضایعات سمی، سیستمهای تصفیه فاضلاب و غیره از این قبیل راه حلهای کوتاه مدت هستند. در طول سالیان دراز برای مشاهده کننده گان روشن شده است که این روشها و اقدامات به دلایل متعددی ناکافی است، مهم تر اینکه، این روشها به حل مشکل آلودگی و ضایعات خطرناک خیلی دیر می پردازد. یعنی زمانی به این مهم پرداخته می شود که آلودگی و ضایعات تولید شده و هیج کاری برای جلوگیری از آن نمی توان انجام داد مگر اینکه آنرا کنترل و برای کاهش آن اقدام مقطعی صورت دهیم. باید بدانیم آلاینده ای که در ابتدای یک فرآیند بوجود می آید، می شود جلوی آنرا گرفت، ولی وقتی این آلاینده تولید شد، حذف آن بسیار مشکل است.

 

در چنین حالتی این آلاینده یک مسئله اجتماعی، اقتصادی و حتی محیط زیستی قلمداد می شود، متاسفانه امروزه اکثر جوامع استراتژیهای حفاظت از محیط زیست را بر اساس سیاست هائی اتخاذ می کنند که بر راه حل های مقطعی استوار است، یعنی به تولید آلودگی کاری ندارند و بعد از اینکه آلاینده تولید شد، اقدام به کنترل و کاهش آن می نمایند.

 

این نوع نگرش(تولید آلودگی و سپس کاهش و کنترل آن) با توجه به رشد نامناسب جمعیت، افزایش فعالیتهای اقتصادی و افزایش سرانه مصرف، نه تنها معضل تخریب را حل نمی کند بلکه به تداوم وجود مشکل کمک می نماید، برای روشن شدن مطلب به دو مثال ذیل توجه کنید:

 

استفاده از تبدیل کننده های کاتالیزری برای کاهش گازهای خروجی از اتومبیل گرچه در کوتاه مدت منجر به پاکی هوا گردیده است(البته در جهان) ولی با افزایش ناوگان حمل ونقل در جهان و افزایش پیمایش خودروها این دستگاه کنترل کننده عملاً جوابگوی این تجمع وسیع آلودگی نمی باشد، چرا ظرفیت برد محیط زیست را به تولید بیش از حد آلودگی کاهش می دهد و زمانیکه زمین نتواند تحمل گازها را داشته باشد، این ناهنجاری ادامه می یابد(تخریب محیط زیست) یا مثلاً این دستگاه کاهنده آلودگی، هیچ کاری در رابطه با تولید گاز گلخانه ای دی اکسید کربن نمی تواند انجام دهد(دی اکسید کربن گازی گلخانه ای است که باعث گرمای بیش از حد کره زمین می شود و در چنین حالتی اکثر گونه های حیات بدلیل دریافت حرارت فراتر از آستانه تحمل، منقرص می گردند). یا مثلاً استفاده از فیلتر دودکشها جهت کاهش گاز دی اکسید سولفور، این گونه فیلترها اگر چه گاز دی اکسید سولفور را به دام انداخته و جمع آوری می کنند که در هوا انتشار نیابد، ولی این گاز در مراحل فیلتراسیون، تبدیل به یک لجن بسیار سمی میگردد، این لجن بعداً در زمین دفن می شود این دفع ممکن است در آینده نشت کرده و به سفره های آب های زیر زمینی وارد شود، از این نوع مثال بسیار زیاد است، مخلص کلام اینکه استفاده از راه حل های کوتاه مدت که عمدتاً منجر به کاهش و کنترل آلودگی محیط زیست می شود، راه حلی پایدار نیست و به انقلاب پایداری کمک نمی کند، تنها و تنها راه حل پایدار در خصوص ریشه کنی ناهنجاریهای محیط زیست، اندیشیدن به علل ریشه ای تولید بحران است. خوشبختانه امروزه سیاست مداران و قانون گذاران از درک نسبی از حفاظت محیط زیست برخوردار بوده و به راه حلهای پایدار می اندیشد.

 

مثلاً توجه به استفاده کارا از انرژی، امروزه بسیار مدنظر بوده و این مهم یکی از راه حلهای پایدار در ارتباط با مصرف مطلوب انرژی قلمداد می شود، با استفاده از انرژی خورشید که خوشبختانه در ایران آغاز شده است راهی بسوی پایداری در حال طی شدن است، کم کردن مصرف مواد شیمیائی و استفاده از مواد بازیافتی در صنعتی دیگر، بعنوان مواد اولیه، راه دیگری از پایداری در مواد شیمیائی است.

 

بطور کلی تقلید از کارکرد سیستمهای طبیعی سیاره زمین وتوجه به پایداری سیستمهای طبیعی ما را به انقلاب پایداری در حوزه محیط زیست رهنمون می سازد.

 

برای اینکه به پایداری در سیستمهای بیولوژیکی حیات آشنا شویم، و این اصول را نیز در سیستمهای انسانی مدنظر قرار دهیم به موارد ذیل توجه نمائید.

 

1- سیستمهای بیولوژیکی طبیعی موجود در سیاره زمین برای پایداری، ضایعات تولیدی خود را تبدیل به مواد اولیه کرده و مورد استفاده قرار می دهد.

 

2- سیستمهای طبیعی حیات یا بهتر بگوئیم اکوسیستم ها، برای تامین انرژی از خورشید که انرژی پاک و غیر قابل اتمام است، استفاده می کنند.

 

3- اکوسیستمها برای پایداری، اندازه جمعیت مصرف کننده را بصورت مداوم تحت کنترل قرار می دهند. درچنین حالتی استفاده بیش از حد بوجود نمی آید و ظرفیت برد محیط زیست بصورت پایداری حفظ می شود، لذا اگر انسان بخواهد مسائل و مشکلات محیط زیستی را با توجه به علل ریشه ای آنها بصورت پایدار حل و فصل نماید باید از سیستمهای بیولوژیکی طبیعت درس بگیرد.

 

4- مفهوم کلیدی:

 

 

برای خلق جامعه ئی پایدار باید در استراتژیهائی متمرکز شویم که علل ریشه ای مشکلات محیط زیستی مدنظر قرار می دهد.

 

 

 

توضیحاتی در باره انرژی خورشیدی(ستاره گان)

 

انرژی خورشید آلاینده و آلوده کننده نیست؟ نور خورشید خالص ترین شکل انرژی است و موادی که می تواند محیط زیست را آلوده کند در آن وجود ندارد، تمام مواد و آلاینده هائی که در فرآیند تولید انرژی نور بوجود می آیند بطرز شگفت آوری در فاصله 150 میلیون کیلومتری زمین درفضا نگه داشته شده و مهار می گردنند و علاوه بر این یک لایه فوق العاده مستحکم محافظ حیات به نام لایه اوزون، سیاره زمین را از آلاینده های کیهانی محافظت کرده و مصون می دارد و بدین ترتیب آن چیزی که سیاره زمین دریافت می کند، انرژی نوری خالصی است که عاری از هر گونه آلودگی است. انرژی خورشیدی غیر قابل اتمام است و فعلاً خروجی آن ثابت است، اینکه چه مقدار و چگونه این انرژی در سیاره زمین مورد استفاده قرار می گیرد، هیج تاثیری بر میزان خروجی انرژی از خورشید ندارد.

 

بلحاظ علمی خورشید یک منبع انرژی پایدار و غیر قابل اتمام است، ستاره شناسان می گویند خورشید حداقل به 3 تا 5 میلیارد سال دیگر می تواند تولید انرژی نماید. لذا می توانیم با جرات و شجاعت بگوئیم پاکترین و بادوام ترین نوع انرژی انرژی خورشیدی است که سیستمهای طبیعی از آن استفاده می کنند.

 

برای مرور سریع  خلاصه قوانین مربوط به توسعه پایدار و انقلاب پایداری مجدداً ارائه می شود.

 

الف: اصول اکولوژیکی پایداری حیات.

 

ü همبستگی.

 

ü محدودیتهای بیوفیزیک.

 

ü حیات با توجه به ظرفیت برد محیط زیست.

 

ü وابستگی درونی.

 

اصول اخلاقی  اجتماعی پایداری.

 

ü عدالت در مورد نسلهای آینده.

 

ü عدالت در مورد نسل حاضر.

 

ü عدالت اکولوژیک.

 

اصول سیاسی توسعه پایدار.

 

ü مشارکت جمعی.

 

ü تعاون و همکاری.

 

ü توجه جدی به علل ریشه ای مشکلات محیط زیست.

 

برای توضیح جامع هر یک از موارد فوق به متن مراجعه کنید.

 

اصول عمومی مجموعه اقدامات انفرادی که می توان برای محافظت از محیط زیست انجام داد عبارتند از:

 

1- مقتصد باشید فقط آنچیزی را که نیاز دارید بخرید، یک مصرف کننده هوشیار باشید و چیزهائیکه ضرورت ندارد خرید نکنید.

 

2- کارآمد و کارآفرین باشید، قوانین و سازمانهائی را که در جهت منافع محیط زیست حرکت می کنند و نسبت به انرژی و مصرف بهینه آن حساس هستند را حمایت کنید. از تمام منابع در زندگی روز به روزتان بصورت کارآمد استفاده کنید، مثلاً از اتوبوس استفاده کنید، به مدرسه یا محل کارتان اگر نزدیک است پیاده روی کنید.

 

3- یک بازیافت کننده خوب و متعهد باشید، قوانین و سازمانهائی را که عملیات متعدد بازیافت را تشویق می کنند، حمایت نمایند، تمام ضایعاتی که قابلیت بازیافت دارند را به کارخانه های بازیافت بدهید و همچنین محصولاتی بخرید که از مواد بازیافتی ساخته شده اند.

 

4- از استفاده منابع تجدید پذیر حمایت کنید. از قوانین و سازمانهائیکه انرژی قابل تجدید را تشویق می کنند حمایت کنید. هرجا که امکان داشته باشد از انرژی تجدید پذیر و سایر منابع قابل تجدید استفاده نمائید.

 

5- به احیاء محیط زیست کمک کنید. و از گروهها و سازمانهای طرفدار احیاء اکوسیستم ها پشتیبانی نمائید و خودتان نیز نقشی فعال در احیاء اکوسیستمهای تخریب شده ایفا نمائیم.

 

6- به کنترل رشد جمعیت کمک کنید، سازمانهائیکه در تثبیت جمعیت و استراتژیهای مدیریت رشد فعال هستند را حمایت نمائید.