درباره

Warning: Invalid argument supplied for foreach() in /home2/asoltani/domains/a-soltaninejad.ir/public_html/plugins/content/bt_socialshare/bt_socialshare.php on line 228

  • Hits: 2694

 

تالیف: دکتر سلطانی نژاد

بنام خدا

کشاورزی پایدار و حفاظت محیط زیست( بخش دوم)

آبیاری بیش از حد و نمکی شدن سرزمین های حاصل خیز کشاورزی:

اگر چه آبیاری تا حدود زیادی تولید غذای جهانی را افزایش می دهد، ولی در اغلب مناطق نیمه خشک، مشکلات جدی ایجاد می کند که می تواند بصورت قابل ملاحظه ای تولید غذای جهانی را در دهه های آینده کاهش دهد.

 

علاوه بر کاهش هائی که از طریق فرسایش خاک، بیابان زائی و تبدیل اراضی کشاورزی( تبدیل کاربری) دو مشکل عمده ای که می تواند منجر به کاهش تولید غذائی جهانی گردد عبارتند از:

1-آبیاری بیش از حد. 2-نمکی شدن زمین های حاصل خیز.

هنگامیکه مزارع کشاورزی را بیش از حد معمول آبیاری کنیم پدیده آبیاری بیش از حد بوجود می آید که اصطلاحاً به انWater-logging می گویند. آبیاری میدانهای کاملاً ذهکشی نشده غالباً سطح بالای سفره های آبهای زیرزمینی را افزایش می دهد.

اگر این سطح آبهای زیرزمینی تا نزدیک سطح زمین بالا بیاید، در این صورت فضای هوای موجود در خاک را پر کرده و باعث خفگی ریشه گیاه می شود. و در این صورت خاک را برای کاشت محصول نامساعد کرده و دچار مشکل می کند. در حدود یک دهم سرزمین های آبیاری شده از مشکل آبیاری بیش از حد رنج می برند. بهره وری در این گونه سرزمین ها تقریباً 20% کاهش داشته است.

-نمکی شدن سرزمین های حاصل خیز کشاورزی(Salinization ).

زمانیکه آب جمع شده در خاک، در حین آبیاری از خاک تبخیر گردد، در چنین حالتی نمکها و مواد معدنی موجود در خاک افزایش یافته و پدیده نمکزار را بوجود می آورد. و اگر این مواد معدنی از خاک شسته نشود، مقدار زیادی از آنها در خاک تجمع پیدا کرده و تا حدود بسیار زیادی تولید محصول را کاهش داده و اب را در خاک ،غیر قابل نفوذ می گردانند، در چنین وضعیتی، آبیاری مشکل شده و کاشت محصولات نیز با مشکلاتی مواجه خواهد شد.

در جهان، در حدود یک دهم مزارع کشاورزی قابل آبیاری بطرز بسیار جدی با پدیده نمکی شدن روبرو هستند. با بروز و ظهور این پدیده در زمینهای حاصل خیز کشاورزی، بهره وری محصولات تا 25% کاهش می یابد و با تشدید این پدیده در خاک، خاکهای کشاورزی غیر بهره ور شده و از بین می روند.

متخصصین علوم کشاورزی می گویند سالانه ، 1.5 میلیون هکتار از سرزمینهای حاصل خیز کشاورزی جهان بواسطه نمکی شدن از بین می رود.

نمکی شدن مخصوصاً در خاکهای علفزار، سالانه به میزان متجاوز از 260 میلیون دلار خسارت وارد می آورد. 2% سرزمینهای حاصل خیز از این بابت نیز از بین می رود.

مفهوم کلیدی:

آبیاری مزارع کشاورزی می تواند موجب تجمع بیش از حد آب در این گونه زمینها گردد و سفره های آب زیرزمینی را تا نزدیک سطح زمین بالا آورد در چنین حالتی عملیات کشاورزی با مشکل روبرو می شود و موجبات خفگی گیاهان نیز فراهم می گرددو سرزمینهای حاصل خیز کشاورزی نیز ممکن است به واسطه آبیاری بیش از حد به نمکزار تبدیل گردد، یعنی تجمع و رسوب بیش از حد مواد معدنی، که این مواد نیز برای گیاهان سمی(toxic ) است. آبیاری بیش از حد(Water-logging) و نمکی شدن (Salinization) سرزمین های کشاورزی میلیونها هکتار از زمینهای حاصل خیز کشاورزی را در جهان غیر بهره ور کرده و آنها را لم یزرع می نماید.

 

 

 

 

کاهش تنوع زیستی در محصولات غذائی و حیوانات مزرعه:

اساساً قبل از ظهور کشاورزی مدرن، گیاهان دانه ای و سبزیها در هزاران واریته(انواع) وجود داشتند. ولی هم اکنون فقط چند نوع بصورت معمول مورد استفاده قرار می گیرد.

بعنوان مثال در کشور سریلانکا، کشاورزان زمانی تعداد 2000 نوع برنج می کاشتند ولی در حال حاضر فقط 5 نوع(واریته) مورد استفاده قرار می گیرد.

در هندوستان، در گذشته تعداد 30000 گونه برنج موجود بود ولی در حال حاضر فقط تعداد 10 واریته 75% تولید برنج ملت را بر عهده دارند. در اکثر موارد واریته های جدید به این خاطر انتخاب می شوند که در مقابل کاشت و برداشت با ماشین، کودهای شیمیائی و آبیاری مقاوم باشند و بتوانند محصولات بیشتری تولید کنند.

در خصوص گله های حیوانات نیز مثال فوق صدق می کند، حیواناتی که بتوانند براحتی در مزرعه تولید مثل کنند و در مقابل امراض مقاوم باشند، در این طبقه(Category) قرار می گیرند، مانند گاومیش، اسب و غیره.

مشکلی که وجود دارد این است که با کاهش تنوع گیاهان و حیوانات روبرو هستیم و زمانیکه موجودیت کشاورزی ما تک محصولی گردد و کاهش تنوع هم داشته باشیم، این گیاهان تک محصولی در مقابل آفات، امراض و شرایط بد آب و هوائی حساس بوده و در معرض خطر قرار می گیرند. و ما در چنین حالتی برای حفظ گیاهان مجبور هستیم از مواد آفت کش خطر ناک استفاده کنیم، این مواد خطرات محیط زیستی بسیار زیادی بهمراه دارند.

مفهوم کلیدی:

تعداد گونه های گیاهی کاشته شده و حیوانات اهلی بطرز قابل ملاحظه ای کاهش یافته است و بدین ترتیب کاهش تنوع زیستی بوجود آمده است. این کاهش منجر به کاشت تک محصولی گیاهان که از نظر ژنتیکی شبیه هم هستند، شده است و بدین لحاظ، گیاهان و محصولات غذائی در مقابل امراض، شرایط بد آب و هوائی، حشرات و سایر آفات حساس شده و به آفت کش های شیمیائی وابسته تر شده اند.

انقلاب سبز (بر باد رفتن تنوع ژنیتک):

در دهه 1960 میلادی کاهش تنوع ژنیتک شروع شد، در آن زمان با انجام تحقیقات، واریته هائی که منجر به تولید محصول بیشتر می شد، توسعه یافت. دانشمندان آن زمان این پدیده را انقلاب سبز نامیدند. ولی غافل از این موضوع بودند که با این انقلاب وضعیت تنوع حیات گیاهان و حیوانات را کاهش داده و انقراض زودتر را باعث می شوند.

حتی بعضی از آنها جایزه نوبل هم گرفتند. مثلاً آقای نورمن بورلاک(Norman Borlaug)، بخاطر توسعه گیاه گندم با میزان بسیار بالا، جایزه نوبل را بخود اختصاص داد.

این وضعیت توسعه گیاهان تک محصولی و برداشت زیاد محصول به واسطه دست کاریهای ژنتیکی، در واقع تنوع حیات را بر خاک سیاه نشاند و امروزه شاهد کمتر شدن گونه های گیاهی و حیوانی در کره زمین هستیم.

بهر تقدیر انقلاب سبز باعث گردید که تنوع ژنتیکی محصولات کشاورزی کاهش یافته و این توسعه در بخش کشاورزی برای بدست آوردن محصول بیشتر از واریته های دستکاری شده، باعث ناپایداری کشاورزی امروزه گردیده است.

مفهوم کلیدی:

اگر چه انقلاب سبز یک تلاش جهانی برای بهبود بهره وری محصولات غذائی مهمی همچون گندم و برنج بود و در مراحل اولیه به هدف خود رسید ولی به شدت باعث کاهش تنوع ژنتیکی گردید و بدین ترتیب گیاهان و واریته های موجود را نسبت به انواع امراض، آفات و حشرات و سایر بیماریهای گیاهی حساس تر نمود و می رود تا در آینده تولید بیشتر محصولات غذائی را بدین روش دچار مشکل نماید.

 

 

کاهش تنوع ژنتیک/انقراض حیات گونه ها:

از بین رفتن تنوع ژنتیکی در بین گونه های محصولات، انقراض گونه های وحشی را در جهان کره زمین بدنبال دارد. این مهم در نواحی حاره ای مشهود است.

نابودی گونه های گیاهی حاره ائی قادر است بطرز بسیار نامطلوبی بر سیستم کشاورزی امروزی ما اثر بگذارد. چرا؟

بخاطر اینکه اغلب گونه های خیشاوند آنها هم اکنون در نواحی حاره ای زندگی می کنند و این حیات قرن ها ادامه دارد. این خیشاوندان وحشی گونه های اهلی ما در واقع منبعی غنی از اطلاعات ژنیتکی برای محصولات اهلی ما هستند و می توان از آنها برای غلبه بر ناملایمات(خشکسالی، امراض و حشرات) استفاده کرد.

باید بدانیم که، نگهداری محصولات امروزی، مستلزم نگهداری، حیات و شادابی گونه های وحشی است.

مفهوم کلیدی:

حفظ گونه های گیاهان غیر اهلی برای بالا بردن ظرفیت گونه های محلی و ایجاد مقاومت در برابر آفات، امراض و خشکسالی و حفظ خود گونه های وحشی یک ضرورت است.

 

سیاست ها، کشاورزی و پایداری:

دولتها بعضاً در جای جای جهان، مشکلات عمده ای برای کشاورزی پایدار فراهم می کنند. و این مزاحمت های دولتی سیستم کشاورزی را در جهان ناپایدار کرده است، مثلاً، یارانه کشاورزی را در نظر بگیرید. خرید تضمینی گندم از کشاورزان سیستم غذائی کشاورزی را بر باد می دهد، در چنین شرایطی کشاورزان دیگر برای کاشت محصولات متنوع اقدام نمی کنند و برای دستیابی به پول بیشتر، اکثر زمینهای کشاورزی را حتی زمین های که باروری کمتری دارند را زیر کشت می برند و بدین ترتیب تخریب وسیعی در زمین های حاصل خیز کشاورزی ایجاد می گردد و سیستم به طرف ناپایداری هل داده می شود.

سیاست ها و قوانین موضوعی مربوط به کشاورزی نیز بعضاً دارای اشکال است و نیاز به تجدید نظر و بازنگری دارد، مثلاً اختصاص اعتبارات طرحهای عمرانی به کشاورزانی که محصولات زودرس می کارند، یکی از عمده علل گسترش ناپایداری در کشاورزی است، لذا میتوان با بازنگری قوانین و مقررات مربوط به کشاورزی، حالت های پایدارتری در سیستم غذایی جهان بوجود آورد.

مفهوم کلیدی:

مشکلاتی را که امروزه جهان کشاورزی با آن روبروست، همگی آنها فنی نیست، بلکه این سیاست های دولتی است که بعضاً این مشکلات را در کشاورزی پایدار بوجود اورده است.

 

راه حل ها: ساخت یک سیستم کشاورزی پایدار:

برای فراهم کردن غذای کافی جهت جمعیت در حال رشد جهان، انسان نیازمند طیف وسیعی از سیاست و اقدامات مربوط به این امر می باشد.

سیاستها باید در کلیه سطوح اعم از خصوصی و دولتی ساری و جاری گردد. همانند سایر مسائل اجتماعی و محیط زیستی، یکی از مهمترین راه حلهائی که می تواند قحطی را(Famine) در جهان مهار کند، در واقع کند کردن رشد جمعیت و کاهش سایز و اندازه جمعیت خانوار و به طبع آن جمعیت جهان است که میتوان انرا، توسط عملیات متنوع تنظیم خانواده میسر نمود و همزمان باید تلاشهائی برای افزایش منابع غذائی با تکیه بر تولید پایدار صورت گیرد.

پایداری بدین معنی که ضمن برداشت محصولات متنوع باید به حفاظت از خاک ، آب وسایر منابع کشاورزی نیز پرداخته شود.

این تلاشها در جهت پایداری کشاورزی باید شامل موارد ذیل گردد.

1- حفاظت منابع فعلی خاک و آب.

2- افزایش میزان سرزمین های حاصل خیز برای تولید محصولات کشاورزی.

3- بالا بردن خروجی محصول در هر هکتار از سرزمین زیر کشت.

4- توسعه غذای آلترنایتو(جایگزین).

5- تغذیه در پائین ترین سطح زنجیره غذائی.

6- جلوگیری از کاهش تولید غذا که توسط آفات ایجاد می شود.

7- افزایش سیستمهای کشاورزی بومی و خودکفا.

8- تدوین قوانین و مقرراتی که به توزیع متعادل غذا کمک کرده و روشهای پایدارتر تولید محصول را به ارمغان می آورند.

9- پایان دادن به جنگهای منطقه ای و آرام کردن مناطق خشونت زا.

مفهوم کلیدی:

یک سیستم پایدار کشاورزی در برگیرنده عملیاتی است که غذای با کیفیت بالا تولید کرده و همزمان به حفظ و حراست از سرزمینهای حاصلخیز بپردازد.

 

حفاظت منابع خاک و آب:

جلوگیری از فرسایش خاک، بیابان زائی، نمکی شدن زمین، آبیاری بیش از و تبدیل کاربری از جمله مواردی هستند که به حفاظت منابع موجود آب و خاک کمک فراوانی کرده و سیستم کشاورزی را پایدار می کنند.

مفهوم کلیدی:

حفاظت منابع خاک و آب اولین خط دفاعی است که نیازمندیهای نسل فعلی و آینده را برای تولید غذا تضمین می کند.

 

جلوگیری از فرسایش خاک:

حفاظت خاک از فرسایش آبی و بادی یکی از مهمترین مراحلی است که می تواند منابع غذای کافی را برای حال و آینده تضمین نموده و همزمان محیط زیست را نیز حفاظت کرد، خوشبختانه فرسایش خاک را می شود با هزینه های موثر(منافع فراوان)با روشهای بسیار ساده کاهش داد و یا متوقف نمود.

مفهوم کلیدی:

یکی از ضروری ترین اولویتها در گذار به سیستم پایدار کشاورزی، در واقع خاتمه دادن به فرسایش فزاینده خاک است و خوشبختانه، اقدامات ساده و بسیار موثری وجود دارد که می توان توسط آنها میزان فرسایش خاک را کاهش داد.

 

در این بخش استراتژیهای مربوط به کاهش و توقف فرسایش را توضیح می دهم.

کاهش شخم کاری و بر هم زدن خاک پس از برداشت محصول:

کشاورزان نوعاً قبل از اینکه محصول جدید را بکارند، زمین را شخم زده و آنرا با دستگاههای مخصوص(disc) یکنواخت می کنند و بدین ترتیب خاک را برای پراکنش دانه های جدید آماده می نمایند.

از آنجائیکه این روش بسیار پرهزینه و انرژی بر است، می توان با انجام روشهای ساده تر دیگری شخم زدن را متوقف نمود، مثلاً با مخلوط کردن اندک باقی مانده های محصولات کشاورزی، میشود خاک را برای عملیات کاشت مجدد، آماده نمود، این روش بخاطر اینکه باقیمانده های از کاشت قبلی روی زمین باقی می ماند، تا حدود بسیار زیادی فرسایش خاک را کاهش داده و در مواردی 80% از هزینه های مربوط به آماده سازی خاک کاسته می شود، باقی مانده های گیاهی روی زمین، علاوه بر کاهش فرسایش خاک، میزان رطوبت انرا را حفظ کرده و تبخیر را کاهش می دهد. حشرات ، که دشمن آفات هستند را نیز حفظ کرده و بر تنوع حیات گونه ها می افزاید و کاهش میزان استفاده از آفت کش نیز میسر می گردد.

بدین ترتیب آلودگی محیط زیست کاهش یافته و منافع فراوان محیط زیستی حادث می شود.

توقف استفاده از ماشین های سنگین برروی خاک های حاصل خیز کشاورزی نیز منافع فراوانی را همراه دارد. از سفت شدن خاک جلوگیری می کند، به نفوذ موثر آب در خاک کمک می نماید و امکان رشد بهتر ریشه گیاهان را فراهم کرده و بنابراین عدم استفاده از ماشین های سنگین برروی خاک، امکان تولید غذای بیشتری را فراهم می کند.

موانع و مضار عدم شخم کاری زمین های کشاورزی:

با عدم شخم زدن زمین، امکان بروز و رویش علف هرز وجود دارد که بدنبال آن شیوع حشرات نیز میسر است. لذا حشرات ممکن است به محصولات کاشته شده روی آورده و آنها را از بین ببرند، برای کنترل علف های هرز و حشرات موزی، معمولاً از مواد شیمیائی علف کش و حشره کش استفاده می شود که این وضعیت مطلوب کشاورزی و محیط زیست نیست، لذا برای غلبه بر این مهم باید راههای فیزیکی موثر به منظور کنترل علف های هرز و حشرات از بین برنده محصولات به استخدام گرفته شود.

مفهوم کلیدی:

کاهش میزان خسارت های زمین های کشاورزی با توقف عملیات شخم کاری و نیروهای فشار آورنده برخاک میسر است و شخم نزدن خاک و دستکاری نکردن آن، فرسایش آبی و بادی خاک را کاهش می دهد.

عدم استفاده از ماشینهای سنگین کشاورزی در خاک مشکلات دیگری را هم به همراه دارد، مثلاً بروز آفات و شیوع علفهای هرز، می تواند، مانع برداشت محصول مناسب گردد.که با استخدام روشهای فیزیکی میتوان بر این مهمغلبه نمود.

 

کشاورزی با ایجاد پشته در لبه های زمین:

در مناطق تپه ائی، محصول در کناره لبه های زمین کاشته می شود و با ایجاد ردیف ها و دیواره های خاکی از فرسایش خاکی و آبی خاک جلوگیری می گردد، این روش 80% کاهش فرسایش خاک را بدنبال دارد و در ابقاء آب نیز نقش موثری ایجاد مینماید. این روش نیز تا حدود بسیار زیادی تقاضا برای آبیاری را کاهش می دهد.

 

 

مفهوم کلیدی:

کاشت محصولات در زوایای 90 درجه شیب های زمین یعنی در طول لبه های کناری، فرسایش خاک راکاهش داده و نگهداری آب را افزایش می دهد.

 

کشاورزی بصورت کرت و آلترناتیو در زمین های پهن و مسطح:

در این نوع کشاورزی، کشاورزان با ایجاد کرت هائی در زمین محصولات متنوعی بصورت یک در میان، می کارند، این نوع کشاورزی فرسایش آبی و خاکی را کاهش داده و منجر به تولید محصول بیشتر می گردد.

 

مفهوم کلیدی:

محصولاتی که بصورت آلترناتیو در باریکه ها کاشته می شوند، همراه با سایر روشهای کاشت محصولات، تا حدود بسیار زیادی از فرسایش های آبی و بادی خاک، جلوگیری کرده و منجر به تولید بیشر محصول می گردند.

 

کشاورزی بصورت تراس در زمین های کوهستانی:

برای هزاران سال متمادی مردم محصولات و غلات را در دامنه کوهها با استفاده از روش تراس، کاشت و برداشت می کردند، این روش بدین گونه است که پشته های نسبتاً باریکی از خاکها در لبه شیب های زمین پردازش گشته و بصورت موانعی برای کنترل جریان آب و حداقل کردن فرسایش، در می آورند.

این گونه روشهای کاشت گیاهان در سرزمین های تراس گونه(Terracing) در اکثر مناطق دنیا بکار گرفته می شوند.

 

مفهوم کلیدی:

تراسها، موانع زمینی کوچکی هستند که در طول شیبهای زمین ساری و جاری اند، این شکل از برداشت محصول در قالب تراس بطور فوق العاده ای فرسایش خاک را کاهش می دهد.

 

احیاء زمینهای خشک و ترکیده:

ترکیدگیها علائم خطری هستند که نشان از فرسایش سریع خاک دارند، به واقع بعضی از حفره های ایجاد شده در زمین می توانند تا 4.5متر در سال به طرف بالا پیش روی داشته باشند، این حفره ها عملیات کشاورزی رابا مشکل مواجه کرده و مانع عبور ماشین آلات کشاورزی در زمین مورد کشت می گردند.

برای جلوگیری از ایجاد ترکیدگی زمین، کشاورزان باید جریان آب را در زمین کاهش دهند، کشاورزی پشته ائی و به حالت زیگ زاگ و کرت بندی به این امر کمک می کند. حفره های تشکیل شده از قبل نیز با گیاهان با رشد سریع و زودرس قابل ترمیم میباشند.

سدهای خاکی کوچک در طول زمین های ترکیده به منظور کاهش جریان آب، نگاه داشت رطوبت و به دام انداختن رسوبات بسیار مفید هستند. پوشش علفی این گونه زمینهای معیوب را حمایت کرده و نهایتاً از فرسایش بیشتر خاک جلوگیری می شود.

زمینهای با ترکیدگی های عمیق و حفره های فراوان به منظور جلوگیری از فرسایش بیشتر تحت حمایت قرار گرفته و بندرت در آنها کشاورزی صورت می گیرد.

مفهوم کلیدی:

سرزمینهای شیبدار همراه با حفره ها و کانالهای عمیق بسرعت روی زمین های تپه ای شکل می گیرند، جلوگیری از ایجاد این نوع زمین ها برای حمایت از زمین های کشاورزی ضروری است. اگر این گونه زمینها شکل گیرند، برای جلوگیری از توسعه بیشتر آنها، لازم است از محصولات با رشد سریع و فزاینده استفاده شود.

 

ایجاد کمربندهای حمایتی با بادشکنها:

فرسایش بادی یک مشکل اصلی است و میزان قابل ملاحظه ای از فرسایش خاک در جهان را بعهده دارد. این فرسایش می تواند با کم کردن میزان شخم کاری، ایجاد کمربندهای حفاظتی و بادشکنها، کاشتن ردیفی درختان بزرگ در طول لبه ها و کناره های زمین های حاصل خیز کشاورزی متوقف گردد.

علاوه بر کاهش فرسایش خاک ناشی از فرسایش بادی، کمربندهای سبز و بادشکنها می توانند از خروج برف از داخل مزارع نیز جلوگیری کنند. بدین ترتیب رطوبت خاک افزایش یافته و تقاضا برای آبیاری را در فصل رشد کاهش داده و بر سفره های آبهای زیر زمینی می افزایند.

کمربندهای سبز کارائی آبیاری را بهبود بخشیده و میزان آب مورد نیاز برای آبیاری را کاهش می دهند و از هدر رفتن آب توسط باد جلوگیری می کنند. علاوه بر موارد فوق کمربندهای سبز پناهگاهی برای انواع جانوران بوده و حشرات آفتخوار را نیز حفظ کرده و باعث نگهداشتن حشرات توزیع کننده گرده گیاهان می شوند.

کمربندهای سبز اطراف مزارع باعث کاهش گرمای از دست رفته در روزهای زمستانی که با باد همراه است می گردندو بدین لحاظ کشاورزان می توانند پس اندازهای فراوانی داشته باشند.

مفهوم کلیدی:

کمربندهای سبز، ردیف هائی از درختان هستند که در کناره بیرونی زمینهای کاشته شده محصولات(سرزمین های سبز)بمنظور جلوگیری از باد کاشته می شوند این کمربندها فرسایش خاک را کاهش می دهند. و دارای منافع فراوانی برای محیط زیست و کشاورزی هستند.از هدر رفت رطوبت خاک جلوگیری کرده و فرسایش را کاهش می دهند. اکسیژن بیشتری تولیدنموده ، آب زیرزمینی را حفظ کرده و پناهگاه مطمئنی برای موجودات هستند. حشرات آفت خور و گرده پخش کن را نیز حفظ و حمایت می کنند، پرندگان حشره خور که در واقع آفت کش مزارع هستند را نیز در خود جای می دهند.

 

نحوه غلبه بر موانع اقتصادی کنترل های مربوط به فرسایش خاک:

کنترل فرسایش خاک یکی از مهمترین اقدامات موردنیاز برای ایجاد سیستم پایدار کشاورزی است. در اکثر کشورهای ضعیف نگه داشته شده، کشاورزان برای برآورده شدن نیازهای اساسی شان، ادعا می کنند که آنها برای کنترل عملیات فرسایش و نگهداری لازم از زمین های حاصل خیز کشاورزی از ابزار و امکانات لازم برخوردار نمی باشند و فقط تعدادی کمی از کشاورزان هستند که از منافع کنترل فرسایش، بهره برده اند.

اقتصادی بودن و افکار کوتاه مدت، کنترل فرسایش خاک را با مشکل مواجه می کند. هزینه بالای تولید و دستیابی به محصول کمتر، غالباً باعث می گردد که کشاورزان فکر کنترل فرسایش خاک را از خود دور کنند و برای بدست آوردن محصول بیشتر، از کودهای شیمیائی استفاده نمایند.

استفاده از مواد شیمیائی، عدم سرمایه گذاری برای کنترل فرسایش خاک و به فکر منافع اقتصادی زودگذر و نداشتن سیستم پایدار کشاورزی، از جمله مسائلی هستند که کنترل فرسایش خاک را با مشکل مواجه می کنند.

مفهوم کلیدی:

کشاورزان بعضی اوقات در باره اقدامات مربوط به کنترل فرسایش خاک بی انگیزه هستند و بخاطر هزینه های بالای کنترل، تمایل ندارند، اقدامات کنترلی را مدنظر قرار دهند. سیاست های تشویقی دولتی می تواند انگیزه کشاورزان در حمایت از خاکهای حاصل خیز را بالا برده و باعث گردد تا نیروهای بادی و آبی فرسایش خاک، مهار شود.

 

 

جلوگیری از بیابانی شدن سرزمین های حاصل خیز کشاورزی:

برای حفاظت خاک از بیابانی شدن لازم است در حفظ سرزمین های کشاورزی و مراتع جدیت و کوشش قابل ملاحظه ای صورت پذیرد. چندین اقدام طراحی شده برای جلوگیری از فرسایش خاک در این هدف بزرگ و حیاتی سودمند خواهد بود.

کمربندهای سبز خاک را از خشک شدن توسط باد، محافظت می کنند. اقدامات مستقیم تری نیز در این خصوص ممکن است توسط خود کشاورزان صورت گیرد.

مثلاً در چین مقامات تصمیم گرفتند، به میزان 6900 کیلومتر درخت در منطقه شمال کشور درخت کاری کنند و بدین ترتیب یک دیوار سبز از پوشش علفی برای توقف گسترش بیابان در منطقه شمال کشور چین بوجود آمد. کشاورزی پشته ای و تراس رطوبت خاک را افزایش داده و از گسترش بیابان جلوگیری می کند.

مفهوم کلیدی:

مجموعه اقداماتی که می تواند خاک را از فرسایش برهاند نیز قادرند از گسترش بیابان جلوگیری کنند و هنگامیکه اقدامات با هم ترکیب می شوند میتوانند، گرمای جهانی را کاهش داده و روند بیابانی شدن را نیز کند کنند.

 

کاهش تبدیل کاربری های زمین:

تلاشها برای جلوگیری از گسترش شهرها و چندین برابر کردن بزرگراهها و سایر استفاده های غیر کشاورزی از سرزمینهای مستعد ، برای حمایت و حفاظت از زمین های کشاورزی بسیار حیاتی است و در ایجاد آینده ای پایدار موثر می باشد. در این خصوص کند کردن رشد جمعیت کاملا ضروری است.

طراحی دقیق شهرها و برنامه های مدیریتی جامع برای ساخت و سازهای مربوط، می تواند در کاهش کاربریهای زمین های کشاورزی مفید باشد. نباید خانه ها، جاده ها، فرودگاهها و مراکز تجاری روی زمین های حاصل خیز کشاورزی بنا نهاده شوند.

مفهوم کلیدی:

روشهای تکنیکی فراوانی برای جلوگیری از تبدیل کاربری زمین های کشاورزی وجود دارد. ساخت بزرگراه ها، فرودگاهها، راههای فرعی و سایر استفاده های غیر کشاورزی به توسعه پایدار کشاورزی لطمه وارد می آورد.

 

حفظ سرزمین های کشاورزی قابل آبیاری/ استفاده کارا از آب:

زمینهای کشاورزی قابل ابیاری یکی از منابع اصلی تولید غذای جهانی محسوب می شوند ولی متاسفانه امروزه شاهد نمکی شدن این سرزمین ها و استفاده بیش از حد از آب در بخش دیگری از این مزارع هستیم، لذا برای حل این مشکلات لازم است از منابع در اختیار، خاک حاصل خیز و منابع آب، بصورت کارا، بهینه و موثر استفاده کنیم.

امروزه روشهای فراوانی برای استفاده درست از آب وجود دارد، آبیاری قطره ای، آبیاری توسط لوله کشی پای ریشه گیاهان و سایر موارد مربوط(مجموعه اقدامات انفرادی جهت استفاده درست از آب) می تواند میزان 50 %صرفه جویی در مصرف آب در مزارع را بهمراه داشته باشد.

کمک های دولتی در خصوص ایجاد سیستمهای بهبود مواد ارگانیک از طریق کودهای حیوانی طبیعی در حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش آن بسیار سودمند است.

مفهوم کلیدی:

اقدامات کارا و استفاده بهینه از آب باعث میگردد که سرزمینهای قابل آبیاری گسترش پیدا کرده و از این طریق محصولات غذائی بیشتری تولید گردد.

 

 

جلوگیری نمکی شدن زمین کشاورزی و آبیاری بیش ازحد:

تمام کارائیهای مربوط به آبیاری زمین های حاصلخیز و گسترش سرزمین های کشاورزی منوط به استفاده صحیح از آب برای آبیاری زمینهای کشاورزی است . لذا باید در خصوص جلوگیری از تبدیل شدن این خاکها به نمکزار و اشباع شدن زمین از آب،اقداماتی بصورت جدی در دستور کار قرار گیرد.

با انجام اقدامات جلوگیری کننده از گسترش تخریب زمین های کشاورزی نقصان سالانه این گونه زمینها نیز کاهش می یابد. مثلاً با اندازه گیری مداوم رطوبت خاک(توسط سنسورهای کامپیوتری) می شود میزان آب مورد نیاز محصولات را برآورد کرد و این مهم نیز به جلوگیری از نمکی شدن خاک کمک می کند و آب بیش از حد خاک را اندازه گرفته و در صورت شدت آن اقدامات کنترلی لازم در دستور کار قرار داد میشود.

البته با انجام قوانین و مقررات مربوط، باید خاکهای حساس با یارانه های دولتی تحت درمان قرار گرفته و از کاشت مجدد آنها تا زمان ترمیم و تصحیح جلوگیری شود.

مفهوم کلیدی:

روشهای داوطلبانه زیادی برای استفاده صحیح از آب و جلوگیری از نمکی شدن و رطوبت بیش از حد آب در زمین های کشاورزی وجود دارد. در صورت رعایت روشهای مصرف بهینه از آب و خاک، تا حدود زیادی می توان از میزان رطوبت بیش از حد و نمکی شدن زمین جلوگیری کرد.

 

 

برنامه های مربوط به غنی سازی خاک:

کنترل های مربوط به فرسایش خاک از هدر رفتن زمین های حاصل خیز کشاورزی جلوگیری و باعث میگردد که انها از گزند بلیات مصون بمانند و بدین لحاظ کنترل فرسایش بادی و آبی نقش مهمی در عملیات غنی سازی بر عهده دارد.

بدلیل وجود مواد غذائی غنی در خاک که برای رشد گیاهان ضروری هستند، روشهای کنترل فرسایش خاک نیز در باروری و حاصل خیزی خاک بسیار لازم و ضروری است. لحاظ حفظ باروری خاک و افزایش بهره وری آن مستلزم حفاظت خاک از جمیع بلایای زمین و آسمانی است. باروری خاک و حاصل خیزی آن، با استفاده از کودهای حیوانی طبیعی و کاشت محصولات همراه با استراحت یکساله به زمین یعنی کاشت گیاهان بصورت متناوب امکان پذیر است. در چنین حالتی خاک بصورت موجودی زنده و بهره ور خودنمائی می نماید.

در اکثر نقاط دنیا، کشاورزان بصورت سنتی و طبیعی حاصل خیزی و باروری خاک را از طریق کودهای حیوانی و طبیعی حفظ می نمایند. با این روش مواد غذائی مصرف شده توسط انسان و سایر جانوران دوباره به محیط زیست برگشت داده می شود و از این طریق حاصل خیزی خاک فراهم میگردد.

مفهوم کلیدی:

روشهای متعددی همانند استفاده از کودهای حیوانی و انسانی دارد که مواد غذائی لازم را دوباره وارد زمین کشاورزی کرده و آنرا تجدید می نمایند، با این روش طبیعی، خاک سلامتی خود را حفظ کرده و برای مدت مدیدی مورد استفاده کشاورزی قرار میگیرد.

 

استفاده از کودهای ارگانیک در جهت غنی سازی و تجدید حیات خاک:

(چگونگی تهیه غذا از مدفوع انسان و سایر حیوانات)

یکی از مهمترین و موثرترین ابزارهای مربوط به تجدید حیات و باروری خاک، در واقع استفاده از کودهای ارگانیک(Organic Fertilizers)است، این کودها ضایعات و مدفوع حیوانات، مرغ داریها و گاوها و فاضلاب انسانی در بر میگیرد.

تمام مواد فوق، مواد ارگانیک خاک را تجدید حیات کرده و مواد غذائی مهمی را از قبیل نیتروژن(N)، فسفر(P) و پتاسیم(K) به خاک اضافه می کنند.

برای دستیابی به کودهای ارگانیک منابع فراوانی وجود دارد، در حال حاضر صدها میلیون گوسفند، خوک، گاو و سایر حیوانات وجود دارند که میلیاردها تن مدفوع تولید می کنند، علاوه بر موارد فوق متجاوز از 7 میلیارد انسان وجود دارد که میلیارها تن مدفوع وادرار تولید می کنند، اگر همه این فضولات(حیوانی و انسانی) بدرستی پروسس شود و به خاک برگردد ما می توانیم چندین برابر معمول غذا برای مردم تهیه کنیم، یعنی از مدفوع خودشان، نیتروژن و فسفر را گرفته و با آن خاک را حاصل خیز کرده و گندم، ذرت و سایر غلات و گیاهان با ارزش تولید می کنیم.

لذا برای بهره ور کردن خاک، باید مدفوع به آن اضافه کنیم تا مواد غذائی بازیافت شده و مجدداً در چرخه قرار گیرند، با این کار دو اتفاق بسیار مهم صورت میگیرد:

1- خاک حاصل خیز می شود و ما می توانیم محصولات غذائی فراوانی برداشت کنیم.

2- از آلودگی آب و سایر بخش های محیط زیست نیز جلوگیری بعمل می آید.

ضایعات سبز گیاهانی که در مزارع مانده اند، را نیز میتوان با خاک مخلوط کرد و بدین ترتیب، حاصل خیزی انرا در طول فصول کاشت و برداشت فراهم نمود.

غنی سازی خاک با کودهای ارگانیک حیوانی و انسانی، منافع حیاتی فراوانی را برای ساخت و ایجاد یک اکوسیستم پایدار کشاورزی فراهم می آورد.

اولین و مهمترین منفعت، در واقع عبارت از، افزایش باروری و حاصل خیزی می باشد که به نوبه خود باعث افزایش برداشت محصول می گردد.

این موضوع بخاطر این است که مواد ارگانیک همانند یک اسفنج عمل کرده و کودهای ارگانیک، توانمندیهای خاک را در ابقاء آب افزایش می دهند، مواد ارگانیک همچنین شرایط رشد لازم در محیط برای رشد باکتریهائی که تثبیت نیتروژن را بر عهده دارند، فراهم می کنند.

کودهای ارگانیک نیز از جابجای اسیدیته خاک نیز جلوگیری کرده و بدین ترتیب از نشت موادمعدنی خاک به آبهای زیر زمینی که به واسطه ذوب شدن برف و باران ایجاد می شود، جلوگیری می نمایند.

بعلاوه موارد فوق، استفاده همراه با مواظبت از فضولات انسانی روی زمین های حاصل خیز کشاورزی، آلودگی آب را که ممکن است بواسطه فاضلابهای انسانی بوجود آید، تا حدود بسیار زیادی کاهش می دهد. این موضوع در بحث های آینده بصورت جامعتری مطرح خواهد شد.

در کشورهای زیادی، همانند چین، هندوستان، بخوبی از ضایعات ارگانیک در زمین های حاصل خیز کشاورزی استفاده می شود ولی با مشکلاتی همراه است، مشکل انتقال این ضایعات و فاضلابهای انسانی و هزینه های بالای انتقال و نیز احتمال گسترش امراض به واسطه باکتریهای ناقل مرض در این گونه فاضلابها وجود دارد.

بلحاظ تئوریک، بعضی از موجودات ذره بینی می توانند از طریق زنجیره های انتقال وارد محصولات شده و از این راه وارد زنجیره غذائی انسان گردند.

در کشورهای صنعتی غارتگرممکن است فاضلاب انسانی با فلزات سنگینی مانند مس و سرب، آلوده گردد، لذا در آنجا کنترلهای شدید تری بر صنایع و کارخانه ها به منظور جلوگیری از ورود فلزات سنگین در فاضلابهای شهری ایجاد شده است.

لذا مجموعه اقدامات انفرادی که یک شهروند می تواند در جهت برنامه غنی سازی خاک انجام دهد، این دست که اولاً مایحتاج خود را مستقماً از کشاورزان محلی بخرند و برای عدم آلودگی خاک و حفظ حاصل خیزی در زندگی صرفه جوئیهای لازم را مدنظر قرار دهد، از اسراف دوری کرده و اعتدال در مصرف را پیشه خود سازند.

مفهوم کلیدی:

استفاده از کودهای ارگانیک(حیوانی و انسانی) به کشاورزان کمک می کند تا زمین را بخوبی نگهداری کرده و حتی بهبود شرایط خاک را فراهم می نماید، این عمل به نوبه خود، باعث افزایش تولید محصول نیز می گردد. استراتژی استفاده از کودهای حیوانی و انسانی مواد غذائی لازم را به خاک بر می گرداند و باعث می شود که چرخه های مواد غذائی بسته شده و از این طریق از آلودگی آب راهه ها نیز جلوگیری میشود.

 

 

 

 

کودهای شیمیائی (صنعتی):

کودهای مصنوعی(شیمیائی)، در کشورهای به اصطلاع توسعه یافته ای مانند، کانادا، استرالیا و ایالات متحده وسایر مناطق جهان،مورد استفاده قرار میگیرد. کشاورزان برای برداشت محصول بیشتر، غالباً از میلیونها تن کود شیمیائی استفاده می کنند و اگر مصرف کودهای شیمیائی در این کشورها، انجام نشود، تولید سالانه آنها 40% کاهش می یابد.

کودهای شیمیائی مواد غذائی شامل نیتروژن، فسفر و پتاسیم هستند، این مواد فقط می تواند بخشی از باروری و حاصل خیزی خاک را تامین کنند و نمی توانند مواد ارگانیک خاک را تجدید کنند یا سایر مواد غذائی را (Micro nutrients) که به مقدار بسیار کمی ولی ضروری برای رشد گیاهان و تغذیه انسان است را نیز نمی توانند تامین نمایند، بدلایل فوق کودهای شیمیائی در دراز مدت خاک را میرانده و زایش آنرا بر باد می دهند.

از انجائیکه حاصل خیزی خاک در طول زمان بسیار کند است لذا با استفاده بیش از حد از کودهای شیمیائی، انها در خاک مانده و در زمان باران شسته شده و به رودخانه ها و دریاچه ها سرازیر می گردد.

برای جلوگیری از تخریب تدریجی مواد غذائی ضروری خاک(Micro nutrients) و کمک به ایجاد یک جامعه پایدارتر، متخصصین محیط زیست، معتقدند که باید از مواد ارگانیک انسانی و حیوانی برای حاصل خیزی خاک و دستیابی به محصول بیشتر، بطرز گسترده ائی استفاده شود.

 

مفهوم کلیدی:

کودهای شیمیائی ساخته دست بشر، بخشی از حاصل خیزی خاک را فراهم می کنند و قادر نیستند خاکهای کشاورزی را تجدید نمایند، کودهای مصنوعی دارای سه نوع ماده غذائی خاک بنام نیتروژن، فسفر و پتاسیم میباشند.

 

 

 

کاشت متناوب محصولات:

در کشاورزی مدرن، کودهای شیمیائی و مواد آفت کش(Pesticides) به کشاورزان این اجازه را داده است که آنها بتوانند یک محصول را هر ساله در یک زمین کاشت و برداشت کنند.

بخاطر این موضوع آنها روی محصولاتی متمرکز می شوند که آنرا بخوبی می شناسند، بهرحال این فرآیند معمولاً ناپایدار است، برای اینکه غالباً مواد غذائی خاک را تخریب ، فرسایش را افزایش و در ارتباط با آفات و بیماریها مشکلات بسیار جدی ایجاد می کند.

کاشت متناوب محصولات تمرینی مفید است و کشاورزان میتوانند از محصولات آلترنانیو استفاده کنند، یعنی در زمین ها در فصول مختلف از محصولات مختلف کاشت نمایند. برای مثال، در زمین یکسال گندم میکارند و سال بعد محصولی دیگر، مثلاً سیفی جات مفید است. این کاشت متفاوت بخاطر آن است که فرسایش خاک کاهش یابد و مواد غذائی آن مانند نیتروژن و سایر تجدید گردد.

مثلاً اگر در یک زمین سالهای اول و دوم گندم بکاریم و در سال سوم علف کاری و یا گیاهان سالادی بکاریم، این علف و گیاهان کوتاه را هنگامیکه به رشد نهائی رسیدند با شخم کاری سبک با خاک زمین مخلوط کنیم، در چنین حالتی شاهد تجدید مواد ارگانیک خاک و طیف وسیعی از مواد غذائی با ارزش موجود در خاک خواهیم بود، این چنین خاکی علاوه بر تولید محصول خوب و با کیفیت، از پایداری و دوام لازم نیز برخوردار خواهد بود.

بنابر این، این روش بسیار ساده به کشاورزان کمک می کند که خاکی حاصل خیز و پایدار ایجاد کنند و از آن در تولید محصول مورد نیاز لذت ببرند.

کاشت متناوب محصولات مزایای دیگری هم دارد مثلاً باعث کاهش تخریب محصولات توسط آفات می گردد، یعنی تخریب ناشی از آفات را بشدت کاهش می دهد و مهمتر از مورد اول، نیاز کشاورزان را برای استفاده از آفت کش بسیار خطرناک، بطرز خارق العاده ای کاهش می دهد.

لذا، دیگر لازم نیست برای از بین بردن آفات، از مواد شیمیائی مصنوعی بسیار سمی(Chemical Pesticides) استفاده شود.

 

مفهوم کلیدی:

کاشت محصولات بصورت آلترنانیو(یک در میان) ، منافع زیادی را دربر دارد. این مزیتها عبارتند از:

1- حفظ حاصل خیزی خاک ، دوام و پایداری آن.

2- غنی شدن خاک از موا غذائی لازم.

3- کاهش فرسایش خاک.

4- کاهش تخریبات ناشی از آفات.

5- کاهش نیاز به استفاده از مواد شیمیائی خطرناک آفت کش.

 

افزایش متراژ زمین های زیر کشت:

برای برآورده کردن نیازهای غذائی مردم جهان، راههای متعددی وجود دارد.

در مباحث گذشته توضیح دادم که استراتژیهای تامین غذای جهان چیست؟ و بعنوان یک رویکرد پیش گیرانه اشاره کردم که کنترل فرسایش خاک و استفاده از کودهای انسانی و حیوانی در خاک می تواند بخشی از نیازمندیهای مربوط به تامین غذای جهانی را بر طرف نماید.

استراتژی دیگری که می تواند در تامین غذای جهان موثر باشد، در واقع توسعه منابع جدید است یعنی اینکه مکانیزمهائی ایجاد کنیم تا زمینهای حاصل خیز کشاورزی جدیدی ایجاد شود و متراژ موجود افزایش یابد.

تمامی ملل جهان در گذشته برای تامین نیازمندیهای خود، به موازات افزایش جمعیت، زمینهای کشت جدیدی ایجاد می کردند، اما امروزه این انتخاب وجود ندارد و اکثر نقاط خشک جهان تبدیل به مناطق کشاورزی شده است و یا برای کشاورزی مناسب نیست، در کانادا، جنوب شرقی آسیا این مسئله بوضوح دیده می شود و بسختی می توان بر متراژ زمینهای حاصل خیزکشاورزی افزود.

لذا برای غلبه بر این ناهنجاریهای باید به ابزار کنترلی دیگری متوسل شد، مثلاً کم کردن جمعیت، کنترل فرسایش، استفاده از روشهای پایدار کشاورزی می تواند جبران مافات نماید. ولی در شاخ افریقا و امریکای جنوبی سرزمینهای زیادی وجود دارد که می توان با اندک اصلاحاتی آنها را زیر کشت برد، مثلاً اکثر سرزمینهای قاره امریکا و افریقا، پوشیده از جنگلهای بارانی حاره ائی است.

اگر چه این جنگلها از نظر گونه های حیوانی و گیاهی غنی هستند، ولی خاکی که این جنگلها روی آن می رویند از نظرمواد غذائی بسیار ضعیف است، لذا هنگامیکه این جنگل ها عاری از پوشش علفی می شوند، خاکهای آنها بسرعت در معرض فرسایش قرار گرفته، در شرایط بارانهای شدید حاره ای فشرده شده و در مجاورت نور خورشید سخت و غیر قابل کشاورزی می گردند. در هر صورت شانس افزایش متراژ زمینهای کشاورزی در این گونه کشورها، خیلی کم است.

مدنظر قرار دادن علفزارهای بکر، شاید در بعضی از کشورها گزینه مناسبی برای افزایش زمینهای کشاورزی باشد. خاکهای علفزار ها غنی بوده و تا حدود بسیار زیادی بهره ور هستند، ولی نباید فراموش کنیم که این استراتژی می تواند بطرز فوق العاده موثری جوامع حیات وحش را تخریب کرده و خدمات متعددی که طبیعت می توان در اختیار انسان بگذارد را نیز دچار اختلال جدی می کنند. برای مثال علفزارها در کنترل سیل و اقلیم محلی بسیار مفید هستند.

مفهوم کلیدی:

علفزارها و جنگل ها می توانند برای برآورده کردن نیازهای فزاینده غذائی مردم جهان، تبدیل به زمین کشاورزی گردند. در اکثر نقاط جهان، مخصوصا در کشورهای غارتگر، ذخائر زمینهای کشاورزی دارای خاکهای بسیار ضعیف هستند. بعلاوه هزینه های اکولوژیکی تبدیل زمین های وحشی به زمینهای حاصل خیز کشاورزی بسیار بالا است.

 

 

 

افزایش بهره وری زمین های حاصل خیز کشاورزی/ توسعه محصولات و حیوانات با کیفیت:

راه موثر دیگری برای افزایش منابع غذائی، در واقع توسعه گیاهان و حیوانات جدید با کیفیت و بهره وری بالامیباشد ، مثلاً در زمان انقلاب سبز انواع واریته های برنج و گندم با کیفیت و کمیت بالا تولید گردید. این واریته ها قادر بودند سه تا پنج برابر انواع قدیمی اضافه تولید داشته باشند.

واریته های جدید گیاهی که با تولید مثل گیاهان کاملاً نزدیک بهم بوجود می آیند، می توانند انواع مرغوبتری از محصولات را تولید کنند.

هیبریدهای(Hybrids) گیاهی و حیوانی که از جفت شدن دو گونه متفاوت اما از نظر ژنتیکی نزدیک بهم بوجود می آیند، می توانند بطرز موثری بر کیفیت و بهره وری محصولات بدست آمده از این جفت گیری اثر گذاشته و بهره وری را افزایش دهند، مشکلی که این هبرید ها دارند این است که به آب و کود شیمیائی فراوان نیاز دارند، و در حال حاضر این مشکل در اکثر نقاط جهان (کمبودآب و کود) وجود دارد.

لذا برای غلبه بر این موانع باید واریته هائی را توسعه دهیم که نیاز کمتری به آب و کود داشته باشند. امروزه پیوند دهندگان گیاهان در جهان به دنبال توسعه و پرورش گیاهانی هستند که دارای خصوصیات ذیل باشند.

1- ارزش غذائی بالا.

2- مقاومت زیاد در برابر خشکسالی، آفات(حشرات موزی)، امراض و بادهای فصلی.

3- گیاهانی که از کارائی فتوسنتیک بالاتری برخوردار بوده و نسبت به نور هم در زمان کمبود مقاوم باشند.

تلاشهای در جریان است تا توانمندی تثبیت نیتروژن توسط سیفی جات که بسیار بالا است را در غلاتی نظیر گندم نیز بوجود آورند.(گندم هم مثل سیفی جات(بقولات) از تثبیت نیتروژن بالائی برخوردار گردد)، اگر این تغییر صورت پذیرد، نیاز برای استفاده از کودهای شیمیائی بشدت کاهش یافته، تخریب و از بین رفتن نیتروژن خاک نیز کاهش می یابد.

یک بهبود هیجان انگیز در خصوص واریته های جدید غلات این است که این نوع محصولات تقریباً جزء اصلی غذای بیش از نیمی از مردم جهان هستند، همانگونه که می دانید، غلات سرشار از کالری و پروتئین می باشند. محققان می گویند واریته های جدید می توانند بسیار بهتر از نوع فعلی باشند، مثلاً یک نوع ذرت بنام QPM(Quality – Protein Maize)، ذرت دارای پروتئین با کیفیت بسیار بالا، می تواند جایگزین ذرت معمولی گردد، این ذرت (QPM) قادر است به میزان 90% پروتئین خود را آزاد کرده و همین مقدار نیز پس از مصرف هضم گردد.

در صورتیکه فقط 10% پروتئین نمونه فعلی جذب می شود، لذا در کشورهای که جزء اصلی غذائی آنها ذرت است، این غله می تواند بطرز خارق العاده ای جلوی قحطی و گرسنگی را مهار کند و مردم آن سامان از نظر تولید غذا خود کفا نماید.

در عملیات کشاورزی مدرن اعتقاد بر این است که از گیاهان و درختان ریشه دار که هر سال از همان ریشه رشد و نمو می کنند(Perennials) مثل علف زارها، استفاده بیشتری شود.

همانگونه که مستحضر هستید، امروزه در کشاورزی بیشتر از محصولات فصلی استفاده می شود. یعنی محصولاتی که هر سال از دانه های جدید رشد و نمو پیدا می کنند(Annuals)، تحقیقات نشان می دهد که بهره وری محصولاتی که سالانه از ریشه های قبلی رشد می کنند با بهره وری محصولاتیکه از دانه پیدا می شوند( مثل گندم) تقریباً برابر است، ولی منافع مربوط به حفاظت خاک با ابقاء مواد غذائی آن و ذخیره انرژی(صرفه جوئی در مصرف انرژی) ممکن است بر مطلوبیت گیاهان ریشه ای سرپوش بگذارد.

واریته های حیوانی نیز(ماکیان و سایر حیوانات اهلی) که بسرعت تولید مثل می کنند نیز برای تامین مواد غذائی جهان فوق العاده ضروری است.

مفهوم کلیدی:

تلاشهای فراوانی برای افزایش تولید گیاهان و میزان رشد تولید مثل حیوانات برای افزایش تولید غذائی جهان در اکثر کشورها در دست انجام است .در صورتیکه مجموعه تلاشهای فوق به ثمر برسد،بخش اعظم کمبودهای مربوط به تولید غذا در جهان حل و فصل میگردد.

 

 

 

تولید مثل انتخابی و مهندسی ژنیتیک:

(Selective Breeding & Genetic Engineering)

در جهان تلاشهائی در جهت بهبود گونه های گیاهی و حیوانی از طریق تولید مثل انتخابی صورت گرفته است. در این گونه تولید مثل، موجوداتی که خصوصیات با ارزش و برجسته ای دارند با یکدیگر مزدوج می شوند و از طریق عملیات متعدد جفت گیری( سکسی ، پیوندی و غیره)، تولیدات جدیدی و فرزندانی با خصوصیات ویژه بوجود می آورند. این روش ها برای صدها سال است که در جهان مورد استفاده قرار می گیرد و مرسوم است، با این روش ها بهبودهای قابل ملاحظه ای در جمعیت جانوران و گیاهان صورت گرفته و میگردد. روش جدید دیگری که امروزه در جهت بهبود گونه های گیاهی و جانوری در دست انجام است روش تکثیر و تولید از طریق مهندسی ژنیتیک است. مهندسی ژنیتیک فرآیندی پیچیده بوده و برای انتقال مکانیکی ژنهای مطلوب و مفید یک گونه به گونه دیگر مورد استفاده قرار میگیرد. ژنهای انتقال داده به داخل تخمدان با DNA ممزوج شده و این ژنها به فرزندان نیز منتقل می شوند . حاصل آنها حیواناتی است که رشد سریع دارند و ازدیاد پذیری انها بالا است.

مهندسی ژنیتک نیز می تواند برای بهبود کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد. لذا با مهندسی ژنیتیک می شود گیاهان و حیواناتی را بوجود آورد که در مقابل ناملایمات محیط زیستی مقاوم بوده و از خطرات جاری مصون باشد، مثلاً در مقابل خشکسالی ، سرما، گرما و غیره بتواند به زندگی ادامه دهند و تولید فراوان نیز داشته باشند.

مفهوم کلیدی:

دانشمندان ژنتیک محیط زیست می توانند با تولید مثل انتخابی و نیز از طریق مهندسی ژنتیک گونه های گیاهی و حیوانی را بهبود بخشند. تولید مثل انتخابی صدها سال است که مورد استفاده قرار می گیرد. مهندسی ژنیتیک، انتقال ظریف ژنهای یک موجود زنده به موجود زنده دیگر است. این تکنولوژی پتانسیل های فراوانی دارد ولی سئوالات اخلاقی بیشماری را نیز بهمراه دارد و ممکن است مشکلات محیط زیستی جدی ایجاد نماید .

حفاظت و حمایت از گونه گیاهی غیر اهلی/حفاظت پناهگاههای موجودات زنده و ذخایر سلولهای تولید مثل موجودات:

جنگلهای بارانی حاره ای و سایر پناهگاههای ارزشمند موجودات زنده در حال حاضر با سرعت هرچه تمامتری در حال تخریب است، این تخریب به منظور ایجاد مجتمع های مسکونی برای جمعیت در حال رشد انسان صورت

می پذیرد. از بین بردن سرزمین طبیعی و جنگلها، گونه های حیات وحش را نیز از بین می برد. حتی گونه های خویشاوند قدیمی غلات در این قلع و قمع بیرحمانه از بین می روند.

در این تجاوز وحشیانه به محیط زیست، نه تنها اینکه زیبائی آن از دست می رود بلکه خطرات غیر قابل جبرانی نیز به اقتصاد و مردم وارد می شود. گونه های فراوان وحشی گیاهان و حیوانات در این حمله وقیحانه مرگبار از بین رفته و ذخائر ژنیتیکی ارزشمند محیط زیست بر باد می رود.

گونه های مقاوم در برابر خشکسالی، سیل، طوفان، امراض که براحتی می توان از آنها در بهبود شرایط فعلی کمک گرفت، همگی با نابودی جنگل و سرزمین های علفی، از بین می روند، ولی مسئله ای که بسیار مهم مینماید، در واقع حفظ ذخائر ژنتیکی است. لذا برای حفاظت از گونه های غیر اهلی جهان اعم از گیاهی و حیوانی باید ذخائر سلولهای جنسی ایجاد نمائیم تا بتوان از این طریق حیوانات و گیاهان جدیدی پرورش داد و بر نابودی حیات گیاهی و جانوری غلبه کرد.

مشکلات پیش روی این استراتژی:

1- علی رغم پائین بودن درجه حرارت و رطوبت، بعضی از ذخائر ژنیتیکی فساد پذیرند در صورت وقوع چنین پدیده ای باید فوراً آنها را جایگزین نمود.

2- بدلیل انبار کردن دراز مدت و طولانی، ممکن است بعضی از این سلولهای جنسی با پدیده جهش(Mutation) مواجه گشته و دیگر مفید نباشند.

3- ذخائر موجود برای انواع سیب زمینی، درختان ثمری و طیف وسیعی از سایر گیاهان مناسب نمی باشند.

 

 

مفهوم کلیدی:

حفاظت و حمایت گونه های گیاهی غیر اهلی از طریق حفاظت پناهگاه ها وایجاد بانکهای ذخیره دانه های گیاهی برای آینده کشاورزی ضروری است.

حفاظت و حمایت از ذخیره ژنهائی که می توانند با فراهم کردن مکانیزمهای مقاومت در مقابل حشرات موزی، امراض و خشکسالی، محصولات را بهبود بخشیده و کمک شایانی به کشاورزی پایدار ایجاد نمایند، فوق العاده مهم است.

 

توسعه غذاهای جایگزین(آلترناتیو):

استراتژی دیگری که می تواند به توسعه منابع غذائی کمک کند، عبارت است از توسعه منابع غذائی جایگزین. یعنی گیاهان و حیوانات جدید از نوع غیر اهلی گرفته شده و در مزارع و زمین های کشاورزی پرورش داده می شوند و حیوانات در اسارت نگهداری شده تا اهلی شوند، این استراتژی کمک می کند که بتوانیم کمبودهای مواد غذائی جهان را بخوبی تامین کنیم.

گونه های گیاهی و حیوانی بومی بعنوان منابع غذائی پایدار:

گونه های گیاهی و حیوانی بومی فراوانی هستند که در حال حاضر توسط انسان مورد استفاده قرار نمی گیرند، این گونه ها می توانند نیازهای فزاینده غذائی مردم جهان را نیز برآورده کنند.

مثلاً یک نوع لوبیا سبز مناطق حاره ای می تواند بعنوان یک منبع غذائی با ارزش قلمداد شود، همه قسمت های این گیاه قابل خوردن است، بازوهای این گیاه شبیه لوبیا سبز، برگهای آن طعم اسفناج، ریشه هایش بسیار شبیه به سیب زمینی و گلهایش طعم قارچ را دارد، دانشمندان علوم غذائی در جستجوی سایر گیاهانی با پتانسیل گیاه فوق میباشند. حیوانات بومی نیز ممکن است در سالهای آینده یک منبع غذائی مهم و پایدار محسوب شوند، مثلاً در افریقا در حال حاضر گیاه خوران بومی منبع اصلی پروتئین هستند. گیاه خوران بومی نسبت به گونه های وارداتی ارجح بوده و بدلیل مقاومت ها و ویژه گیهای ژنیتیکی در مقابل امراض محلی و سایر ناهنجاریهای محیطی، از اهمیت فوق العاده ای برخوردارند، و به ندرت اتفاق می افتد که در علف زارها چرای بیش از حد بوجود بیاورند. بر خلاف گونه های حیوانی وارداتی، گیاه خوران بومی معمولاً درصد بیشتری از حجم توده گیاهی (Plant biomass) را تبدیل به گوشت می کنند و معمولاً ارزان تر هم هست.

مفهوم کلیدی:

گونه های حیوانی و گیاهی بومی زیادی وجود دارد که می توانند بعنوان منبع غذائی مورد استفاده قرار گیرند. حیوانات بومی نسبت به گونه های غیر بومی از مزیت بسیار بالای برخوردارند، آنها در برابر امراض و میکروارگانیزمهائی که باعث بیماری می شوند بسیار مقاوم بوده و این خصوصیت ژنیتیکی انها است .

 

صید ماهی از دریا و استخرهای پرورش ماهی درتامین غذا

ماهی تقریباً 5 درصد کل پروتئین مورد نیاز مردم جهان را تامین می کند، 3/4 این 5% در کشورهای غارتگر مورد استفاده قرار می گیرد، مردم ضعیف درکشورهای ضعیف نگهداشته شده به این پروتئین بسیار نیازمند هستند و 40% کل پروتئین حیوانی تولید شده در این کشورها به مصرف این گونه افراد می رسد.

در دهه 1970 میلادی صید سالانه ماهی 40 میلیون تن بود و در دهه 1980 میلادی بالاتر رفت تا اینکه در سال 2000 میلادی به 96 میلیون تن رسید این تولید در سال 2002 میلادی به 93 میلیون تن کاهش پیدا کرد.

آمار فوق نشان می دهد که میزان ماهی در قابل حصول برای هر نفر در حال کاهش است. چرا؟

در جهان 15 نقطه اصلی اقیانوسی ماهیگیری داریم، در 11 جایگاه دچار کاهش شدید ماهی هستیم. تداوم ماهیگیری بصورت اجتناب ناپذیری منجر به کاهش جمعیت ماهیهای تجاری گردیده و باعث می شود ذخائر تولید ماهی تخریب شده و از بین برود، این پدیده را ماهیگیری بیش از حد(Overfishing) می نامند.

ماهیگیری بیش از حد باعث می شود ذخائر تولید مثل تخریب شده و ابقاء مراکز طبیعی ماهیگیری با ناهنجاریهای شدیدی مواجه گردد، لذا حفاظت و حمایت ذخائر تولید مثل ماهی در نگهداشت و برداشت پایدار ماهی از مکانهای ماهیگیری بسیار حیاتی است و این مهم مستلزم همکاری و تعاون جهانی است.

در هر صورت علاوه بر صید ماهی از مناطق 15 گانه معروف جهان، استخرهای پرورش ماهی نیز در جهان می توانند(قادرند) سالانه به میزان 22 میلیون تن غذا تولید کنند، باید تلاش مجدانه ای در دستور کار قرار گرفته تا بتوان میزان فوق را دو یا سه برابر نمائیم، در چنین حالتی امیدواریهای زیادی وجود دارد تا امکان تهیه غذای اضافی برای جمعیت در حال رشد جهان فراهم گردد.

مفهوم کلیدی:

اغلب آبهای شور جهان مربوط به گونه های ماهیها که به لحاظ تجاری مهم هستند، در حال کاهش می باشد و خطر تخریب جدی آنها نیز مطرح است. کاهش گونه های غیر اهلی ماهیها در اکثر کشورهای جهان صیادان را مجبور به پرورش ماهی در استخرها، لاگونها و سایر مناطق آبی کرده است.

 

تغذیه در سطوح پائین تر زنجیره غذائی به منظورتغذیه تعداد بیشتری از مردم جهان:

بر اساس تخمین های موجود، اگر هر کسی بخواهد همانند یک امریکائی غذا بخورد، در چنین حالتی، منابع غذائی موجود، تنها می تواند تعداد 2.5 میلیارد نفر از جمعیت 7.5 میلیاردی را تغذیه نماید.

بدین ترتیب کشورهای پرخور جهان، از قبیل اروپائیها و امریکائیها، در حال حاضر منابع غذائی جهان را با ولع فراوان و سیری اشتها ناپذیربه مصرف می رسانند. بقیه مردم جهان مظلومانه و گرسنه به آنها نگاه می کنند. تازه طلب کار هم هستند، جل الخالق این چه دنیائی است؟!! بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم، بهرحال اکر امریکائیها و کشورهای غارتگر دیگر و همه مردم جهان، فقط به اندازه نیاز، از منابع غذائی جهان استفاده کنند. منابع غذائی موجود می تواند 5/7 میلیارد جمعیت را غذا دهد. یعنی در صورت صرفه جوئی در مصرف و عدم اسراف و پرخوری نکردن، می شود بصورتی پایدار غذای مردم جهان را تهیه کرد.

لذا اگر مردم ثروتمند جهان، کمتر بخورند و از اسراف دست بردارند و یا در پائین ترین سطح زنجیره غذائی تغذیه کنند، یعنی بجای گوشت خواری، گیاه خواری کنند، یا گوشت کمتر بخورند و بجای ان از دانه های گیاهی، سبزیها و میوه جات استفاده کنند، در چنین وضعی منابع غذائی جهان برای همه افراد آزاد میگردد.

درحال حاضر هر ثروتمند در جهان به اندازه ده فقیر از منابع غذائی استفاده می کند. یعنی غذای ده نفر فقیر و ضعیف نگه داشته شده را یک نفر غنی و قوی بر حلقوم خود می ریزد.این وضعیت ظالمانه و غیر قابل تحمل است. بهر تقدیر ،استفاده از مواد غذائی گیاهی علاوه بر اینکه سلامتی فزاینده ای را به ارمغان می آورد، غذائی کافی برای مردم جهان را نیز تامین می کند، بدین ترتیب کنار نهادن رژیم غذائی گوشتی می تواند امیدواریهای زیادی را در جهت تامین غذای پایدار و حفظ محیط زیست بوجود آورد.

مفهوم کلیدی:

تلاشها در جهت تغذیه مردم جهان باید معطوف به منابع غذائی موجود در پائین ترین سطح زنجیره غذائی گردد، یعنی اینکه از محصولات گیاهی و گیاهان استفاده شود. کسانیکه از رژیم غذائی گیاهی استفاده می کنند سالم تر، شاداب تر و از عمری طولانی تر برخوردار می گردند، گوشتخواران غالباً در معرض انواع امراض قرار داشته و به کوتاهی عمر معروفند، در حال حاضر با گیاه خورای می شود بخوبی تعداد 10 میلیارد انسان را غذا داد، در صورتیکه با گوشت خواری تعداد 2.5 میلیارد می توانند تغذیه شوند.

 

کاهش تخریب مواد غذائی توسط آفات و جلوگیری از نابودی محصولات اماده مصرف:

موشها، حشرات، پرنده گان در مزارع، در جریان حمل و نقل در انبارها به محصولات غذائی حمله می کنند. اگر بخواهیم بصورت محافظه کارانه ای به این قضه نگاه کنیم، تقریباً 40% خروجی همه محصولات کشاورزی توسط آفات، فسادپذیری و امراض، تخریب می گردد. البته در کشورهای ضعیف نگه داشته شده، مخصوصاً در مناطقی که هوا گرم و مرطوب است، میزان تخریب بسیار بالاست و شاید به 50% هم برسد.

لذا کاهش آفات در مزارع منجر به افزایش میزان غذائی جهان میگردد. برای ایجاد یک سیستم کشاورزی پایدار، اقدامات کنترلی آفات نیز باید ایمن و پایدار باشد. راجع به این موضوع در آینده بصورت جامع بحث خواهیم کرد.

اقدام دیگری که در جهت کاهش تخریب آفات و نابودی مواد غذائی از اهمیت بسیار بالائی برخوردار است، در واقع بهبود سیستم انبارداری و حمل و نقل مواد غذائی است. حمل و نقل ناکارآمد می تواند جابجائی مواد غذائی را به تاخیر انداخته و زمینه را برای آفات و امراض غذائی فراهم نماید. این ناهنجاری می تواند توسط شبکه گسترده و پایدار حمل و نقل برطرف گردد.

مفهوم کلیدی:

بیشتر تولیدات غذائی جهان در جریان انبار کردن یا حمل و نقل توسط آفات مورد استفاده قرار می گیرد و یا فاسد می شود. بهبودها در شرایط حمل و نقل و انبارداری مثل شرایط مناسب انبار. مثلاً سرمایش می تواند تا حدود بسیار زیادی منابع غذائی جهان را افزایش دهد.

 

ایجاد سیستمهای کشاورزی خودکفا در کشورهای ضعیف نگه داشته شده:

کشورهای توسعه نیافته در طول سالیان دراز از خودکفائی در تولید غذا تبدیل به کشورهای وارد کننده و وابسته به استکبار شده اند. دلائل این امر فراوان است، رشد جمعیت، مدیریت ضعیف زمین های کشاورزی، مسائل اقتصادی و غارت منابع توسط کشورهای زورگو عمدتاً باعث این عدم خودکفائی و وابستگی است.

کشورهای قلدر برای تامین منابع غذائی شهروندان خود، به کشورهای حاصل خیز حمله کرده و تحت عناوین مختلف، منابع با ارزش آنان را اعم از انرژی و مواد معدنی به غارت می برند، همراه این معضل فقر و جهالت را نیز بر این کشورها حاکم می کنند. در نتیجه این دو پدیده، تقریباً امکان ایجاد هر گونه ناهنجاری میسر میگردد.

 

 

رشد بی رویه جمعیت تقاضا برای تولید محصولات غذائی را افزایش داده و در صورت مدیریت ضعیف بر سرزمین های حاصل خیز کشاورزی قدرتکشاورزان در برابر تولید این محصولات بشدت کاهش یافته و نهایتاً به واسطه این معض، اقتصاد یک ملت دچار بیماری می گردد.

فقر عامل کلیدی در ایجاد گرسنگی و سوء تغذیه است، کشورهای ضعیف نگه داشته مخصوصاً در افریقا هم اکنون با این مسئله دست و پنجه نرم می کنند.

مفهوم کلیدی:

کشورهای غارت شده توسط استعمارگران، قدرت خود برای تولید غذا از دست داده اند. به همراه این غارت گسترده، جمعیت خود را نیز بدلیل عدم آگاهی از وضعیت آینده او، زیاد کرده اند. ته مانده زمینهای حاصل خیز کشاورزی را بدرستی مدیریت نکرده و اقتصاد خود را بر باد داده اند . بدین ترتیب مشکلاتانهاچندین برابر شده است، همه مسائل فوق باعث گردیده است که محیط زیست شان نیز صدمه جدی ببیند، لذا برای غلبه بر موانع فوق و برگشت به حالت طبیعی و عادی انها باید: 1-دست استعمار گران را کوتاه کنند. 2-جمعیت خود را تثبیت و تعدیل نمایند. 3-به حاصل خیزی خاکهای کشاورزی بیاندیشند. 4-اقتصاد خود را با ایجاد مکانیزمهای خودکفائی در کشاورزی و سایر صنایع زودبازده پویا و درمان کنند.

در صورت تحقق موارد فوق، محیط زیست آنها شاداب، پایدار و سرزنده خواهد بود، مردم باید بدانند که برای ساخت آینده ای پایدار، رعایت همه اصول پایداری در تمام سیستمهای انسانی مخصوصاً کشاورزی ضروری است.

 

 

 

نقش قانون گذاری و سیاست های جدید در خلق سیستمهای کشاورزی پایدار:

(راه حلهای اقتصادی و سیاسی)

تمامی قوانین و سیاست های ظالمانه ایکه، کشاورزی ناپایدار را ترویج و تشویق می کنند باید در همه کشورهای غنی و فقیر، لغو گردند.

در حال حاضر سالیانه در جهان 125 میلیارد دلار امریکا برای 70 میلیارد صید ماهی، هزینه می شود، در واقع 55 میلیارد باقیمانده با اخذ پول مالیات از مردم، به صید کنندگان ماهی در شکل یارانه و وام با بهره کم پرداخت می شود.

این چنین سیاست هائی شرکت های ماهیگیر را تشویق به صید بیش از حد کرده و به این ترتیب، تجدید پذیری ماهیها را در دریا بر باد می رود، لذا این وضعیت، به اقتصاد، کشاورزی، مردم و محیط زیست لطمه جدی وارد کرده و لازم است بسرعت جلوی این ناهنجاری گرفته شود.

ممکن است قوانین و سیاستها در کوتاه مدت وضعیت کشاورزی و اقتصاد را بهبود بخشد، ولی مطمئناً در دراز مدت باعث فقر شدید اکولوژیک و کاهش معنی دار تولید غذا در جهان می گردد، لذا باید سیاست ها و قوانین متناسب با وضعیت کشاورزی پایدار و ایجاد سیستمهای ماندگار، تغییر یافته و تقویت گردند.

تلاشهای جدی برای ایجاد کشاورزی در مقیاس متوسط در جهت تولید غذای خودکفای محلی بسیار مفید است و کمک های ملی به کشاورزان انها را برای تولید بهتر و پایدارتر محصول تشویق می نماید.

کمک های بین المللی برای انجام عملیات مربوط به کشاورزی پایدار، در قالب حفاظت خاک و آب بسیار موثر است.

 

 

 

 

 

پایان دادن به جنگ های منطقه ای، تضمین تولید و توزیع مناسب غذا و همزمان حفاظت از کشاورزی و محیط زیست:

امروزه در سرتاسر جهان، جنگ های داخلی و منطقه ای بیداد می کنند، این مهم در افریقا و آسیا بسیار مشهود است، در جریان این جنگ ها که بواسطه قدرتهای بزرگ بوجود آمده است، تهدیدات جدی متوجه انسان، کشاورزی، اقتصاد و محیط زیست شده است.

این بلای بزرگ و ویرانگر حیات که دول جنگ طلب جهان برای دست اندازی به منابع دیگران مردم را بجان هم می اندازند و از راههای گوناگون انها را وادار می کنند که به کشتار همدیگر بپردازند، بخشی از یک پروژه بزرگ جهان خواری است که عمدتاً توسط قدرت های بزرگ بر ملل ضعیف نگه داشته شده تحمیل می گردد.

البته این ملت های فلکزده خودشان هم مقصرند، چرا که نمی توانند با هم متحد شده و مسالمت آمیز زندگی کنند. از درک کافی برای اتحاد برخوردار نبوده و لذا به کمک استعمار و استکبار به جان هم می افتند و مشکلات زیر را بوجود می آورند.

1- خودکشی و دیگر کشی(هم نوع کشی) تحت عناوین جعلی مختلف با کمک استعمار و استکبار.

2- اخلال جدی در تولید و توزیع مواد غذائی.

3- بر باد دادن خاکهای حاصل خیز کشاورزی در نتیجه انجام عملیات جنگی در مناطق جنگی.

4- آلوده کردن هوا، خاک و آبهای منطقه.

5- تهدید جدی سلامت و بهداشت کسانیکه در منطقه ساکنند و احتمال بروز ناهنجاریهای وسیع فیزیولوژیک ،نیورولوژیک،میوتاژنیک و اونکوژنیک(مراحل اولیه سرطان) غیر قابل علاج و بعضاً قابل انتقال به نسل های آینده به واسطه توزیع مواد شیمیائی که مخرب انسان، کشاورزی و محیط زیست میباشند.

لذا پایان دادن به جنگ های منطقه ای، ضرورت یک حیات مسالمت آمیز بوده و همزمان کشاورزی، اقتصاد و محیط زیست را تقویت و پایدار می نماید.

 

 

مفهوم کلیدی:

در گیریهای خصومت آمیز بین مردم و ایجاد جنگ های داخلی و منطقه ای، تولید و توزیع غذای جهانی را با مشکل مواجه کرده و در نهایت کشتار انسانهای بیگناه، تخریب یکپارچه کشاورزی، بر باد دادن اقتصاد منطقه و از بین رفتن محیط زیست را بدنبال دارد.

 

مجموعه اقدامات انفرادی در جهت کشاورزی پایدار و حفاظت محیط زیست:

1- همیشه سعی کنید از محصولات ارگانیک خریداری نمائید.

2- رژیم غذای خود را تغییر داده از گوشت خواری به گیاه خواری روی آورید.

3- کشاورزان محلی را حمایت کرده و از کالای دستی که مستقیما از تولیدات آنها است خریداری کنید.

4- اگر زمین کافی دارید، باغی درست کنید و با کاشت انواع درختان ثمری از آن لذت ببرید.

5- اگر جایگاه مناسبی برای ایجاد باغ ندارید، سعی کنید بصورت مشترک با دوستان یک زمین در هر جائی صلاح می دانید بخرید و در آن به کاشت درختان و سبزیجات اقدام نمائید این برای شما و دوستانتان و محیط زیست بسیار مناسب و مفید است.

6- در باغچه ای که ایجاد می کنید اصلاً از مواد شیمیائی بعنوان آفت کش و یا کود استفاده نکنید، از آفت کش هایطبیعی(حشرات) استفاده کنید و از مدفوع و ادرار خودتان برای کود دادن باغچه استفاده کنید البته باید با رعایت مسائل بهداشتی این کار را انجام دهید ، این کود بسیار طبیعی است و هیج ضرری برای زمین و محصولات ندارد.

7- از برگ درختان باغچه و سایر ضایعات گیاهی باغ بعنوان مواد معدنی برای خاک باغچه استفاده کنید، این مواد کمپوست طبیعی هستند و بسیار مفید می باشند. حتماً این کار را انجام دهید.

 

 

 

 

در این مقاله طولانی سعی کردم توضیح دهیم کشاورزی پایدار چیست و چگونه میتوان یک سیستم تولید غذای با کیفیت عالی و با قیمت معقول ایجاد کرد و همزمان محیط زیست را محافظت نمود.

یک بار دیگر تکرار می کنم که محافظت از زمین های حاصل خیز کشاورزی و مدیریت پایدار بر آنها می تواند تولید غذای پایدار را در جهان فراهم آورد.

تثبیت و تعدیل جمعیت انسان از فشار بر کشاورزی و منابع طبیعی کاسته و باعث پایداری در حفاظت از محیط زیست نیز می گردد. بخوانید و لذت ببرید